وهابیت ریشه استعماری ندارد/ تبار و پیشینه وهابیت به قبل از مناقشات شرق و غرب برمی گردد
کارشناس تاریخ:
دکتر احمدی با بیان اینکه وهابیت ریشه استعماری ندارد گفت: مثلا بابیت یا بهاییت در تشیع به وجود می آید و استعمار روس و استعمار انگلیس از آن استفاده می کنند ولی اینکه آنها مبدع این کار باشند، هیچ قرائن و شواهد متقن وجود ندارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، بقیع تنها یک گورستان نیست، بلکه گنجینه تاریخ اسلام است. قبور چهار امام معصوم شیعیان و نیز قبور همسران، دختران، برخی فرزندان، اصحاب، تابعین و بستگان پیامبرخدا(صلی الله علیه وآله) و نزدیک به ده هزار نفر از شخصیتهای نامدار تاریخ اسلام در آنجا واقع است.
پیشینه این قبرستان به دوران قبل از اسلام میرسد، لیکن در اسناد به روشنی مشخص نیست که قدمت آن به چه تاریخی مربوط است و از چه زمان مردمان مدینه جنازه درگذشتگان خود را در این گورستان به خاک میسپردهاند.
منابع تاریخی گواهی میدهد که پیش از هجرت، مردم مدینه اجساد مردگان خود را در دو گورستانِ «بنی حرام» و «بنی سالم» و گاهی نیز در منازل خود دفن میکردند.
لیکن با هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید و به مرور زمان و با دفن اجساد تعدادِ زیادی از صحابه و تابعین و نیز همسران و دختران و فرزندان و اهلبیت رسول الله(صلی الله علیه وآله) از اهمیت ویژهای برخوردار شد و گورستانهای پیشین، رفته رفته به حالت متروکه در آمد و از میان رفت.
لذا در این خصوص با دکتر «مجید احمدی کچائی»، کارشناس تاریخ گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.
چرا وهابیت از گذشته تا به امروز در پی تخریب حقه های اسلامی و از بین بردن تشیع بوده است؟
در خصوص وهابیت و اینکه چرا قبور را تخریب می کنند، یک برداشت های اشتباهی صورت می گیرد که اینها مثلا برای دوره تاریخ معاصر و ۳۰۰ سال اخیر هستند یا این رویکردها از قبل در میان برخی سنی های تند رو نبوده در صورتی که این گونه نیست و وهابیت را به شخصی به نام «هنسل» گره می زنند که اساسا این شخص وجود خارجی نداشته و سندیت قابل دفاعی هم ندارد.
بنابراین دقت کنید که این گرایش های تندرو چه بسا در همان سده های اول به خصوص در سده ۳، ۴ و ۵ در میان مسلمانان وجود داشته است، به عنوان مثال خاندان بربهاری، خاندانی در بغداد بودند که بر سر همین تظاهرات مظاهر شیعی غوغایی به پا می کنند و درگیری زیادی بین شیعیان ایجاد می کنند و آنها حتی با برخی از خود اهل سنت هم درگیری های این چنینی از همان گذشته داشتند.
بعدها «ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنه» خود (قرن هفتم) این مسئله را تئوریزه می کند و عملا ساختارهای به اصطلاح تا اندازه ای پراکنده را به صورت یک ساختار واحد پی ریزی می کند. همین افکار بعدها گسترش می یابد و عبدالوهاب حدودا ۳۰۰ سال پیش با کمک صعود بر دیگران در عربستان این را به یک جریان سیاسی تبدیل می کند. طبیعتا بعد از یک مدتی این مسایل در دین اسلام بسیار گسترش پیدا می کند.
علت عقلانی کلامی وهابیت
به نظر می رسد در دوره دوم خلافت عباسیان ما تغییر ساختار را از اعتزال به حدیث گرایی در میان اهل سنت شاهد هستیم، یعنی در سال ۲۳۲ وقتی که متوکل عباسی حاکمیت را بر عهده می گیرد در اینجا ما شاهد یک نگرش کلامی در میان اهل سنت را شاهد هستیم.
یعنی در اینجا پایه های جریان عقل گرای اعتزالی در میان اهل سنت سست می شود و جریان حدیث گرایی یا ظاهرگرایی جایگزین می شود، اینکه می گوییم حدیث گرا یعنی هر چیزی را که حدیث می گوید، همان درست است، به حواشی آن کاری ندارند و پذیرش عقل در آیات قرآن را منطقی نمی دانند؛ به عنوان مثال وقتی قرآن می فرماید: « یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»( دست خدا بالاى دست آنها است) یعنی باورشان بر این است که خداوند جسم است و دست دارد به این می گویند: ظاهرگرایی و هر چیزی خلاف این امر را محکوم می کنند.
لذا این جریان اعتزال یا جریان عقل گرای اهل سنت متاسفانه بعد از یک مدتی با روی کار آمدن همین ظاهرگرایان اصطلاحا عباسی در دوره متوکل به این طرف با یک سستی مواجه می شوند و تقریبا بعد از «اِبْنِ اَبیالْحَدید»، جریان عقل گرای متشرع اهل سنت از بین می رود البته امروز عقل گرای اهل سنت هستند اما عمدتا در مباحث به قول خودشان علمانیه یا سکولاریسم معنا پیدا می کند.
در واقع اینها روشنفکران عرب مسلمان سنی ای هستند که ممکن است متشرع خیلی نباشند لذا این تغییر نگرش یعنی از عقل گرایی به نسل گرایی افراطی سبب ساز ورود این دست از اندیشه ها در میان اهل سنت شد، یعنی آن اهل سنت افراطی که همان وهابیون هستند و گرچه نمی شود اصلا آنها را سنی نامید به هر صورت به اردوگاه اهل سنت تعلق دارند.
توجه فرمایید: «صحیح بخارایی» و «صحیح مسلم» در همین دوره حدیث گرایی اهل سنت تدوین می شود به گونه ای که همین صحیح بخارایی می گوید: من از میان ۶۰۰ هزار حدیث فقط به چهار هزار تای آنها اطمینان داشتم و در کتاب خود آنها را وارد کردم.
ریشه این مسئله که چرا آنها با قبر، زیارت و توسل مخالف بودند. این امر یک پدیده نوظهوری نیست که بگوییم همه اینها ریشه در استعمار دارد، خیر این گونه نیست. استعمار به معنای واقعی کلمه یعنی انگلیس عمدتا از این موج ها به نفع خود استفاده می کند.
مثلا بابیت یا بهائیت در تشیع به وجود می آید و استعمار روس و استعمار انگلیس از آن استفاده می کنند ولی اینکه آنها مبدع این کار باشند، هیچ قرائن و شواهد متقن وجود ندارد. لذا ریشه تاریخی و کلامی وهابیت به قبل تر از مناقشات بین شرق و غرب برمی گردد.
چه رویدادهایی منجر به وقایع ۸ شوال از سوی وهابیون شد؟
تخریب قبور ائمه (ع) در ۱۰۰ سال پیش نیز برگرفته از همین اصطلاحا اندیشه کلامی و سیاسی است که آنها فقط قبور مطهر ائمه (ع) را که تخریب نکردند بلکه قبور زنان پیامبر(ص) را هم تخریب کردند که در میان آنها زنانی بودند که مورد قبول خودشان هم بود، در واقع آنها هر قبری را تخریب می کردند.
حتی قصد تخریب قبر مطهر پیامبر اکرم (ص) را نیز داشتند که هشدار داده شد که ممکن است، تخریب قبر پیامبر(ص)، جهان اسلام یا خود اهل سنت را هم علیه وهابیت به تهدید وا دارد که بنا بر ملاحظات سیاسی این کار را انجام ندادند.
شاید یکی از دلایل عدم تخریب قبر مطهر پیامبر اسلام ، وجود قبر خلیفه اول و دوم در کنار قبر پیامبر (ص) بوده است.ضمن اینکه بعد از این، آنها به نجف و کربلا حمله کردند و در آنجا درگیری های زیادی ایجاد نمودند ولی شیعیان مقاومت کرده و اجازه تخریب قبور امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع) را به انها نداند.
خلاصه این که جریان وهابیت از خاندان بربهاری در حدود هزار سال پیش شروع شد، سپس «ابن تیمیه» (قرن هفت) در کتاب «منهاج السنه آن را تئوریزه می کند تا عبدالوهاب که ۳۰۰ سال پیش آن را به اجرا در می آورد، اصطلاحا حاکمیت سیاسی را با گفتمان خودش همراه می کند و آنها عملا شروع می کنند به این رفتار افراطی در وهابیت، در واقع در خود وهابی ها هم ما گرایش های کاملا متفاوت از هم داریم.
برخی از وهابیون بسیار تندرو هستند که به جریان جبهه النصره و داعش تبدیل می شوند و برخی ها هم تقریبا متعادل هستند یا اخوان المسلمین که ممکن است وهابی باشند ولی به تندروی داعش و امثال آنها نیستند لذا این جریانی که آمدند و قبور ائمه را در آنجا تخریب کردند معمولا به اردوگاه بسیار تندروی وهابیون تعلق داشتند، سپس به شیعیان حمله ور شدند و تشیع را از دایره اسلام خارج کردند و همه چیز شیعه را هم حلال دانستند.