عربها قبل از اسلام ورزش کشتی را میشناختند و به نحوی مایه مباحات و فخرشان بوده است و ملاکی برای قوی بودن مردهای عرب بوده است
ردنا (ادیاننیوز)- «ورزش کشتی در سنت اسلامی»؛ اسلام و تمدن اسلامی هیچگاه دگم نبوده است؛ همواره تمدن اسلامی به توازن و تعادل در حیات دنیا و آخرت هر انسان توجه کرده است و این توازن در تمام ابعاد این تمدن نمایان است. بدن انسان و تناسب بدنی از دیدگاه اسلام دور نمانده است؛ همان طور که در تاریخ اسلام، فتوحات اسلامی توسط مردان قوی با توان بدنی قوی، صورت گرفته است، مردانی که شرایط نوسانات آب وهوایی و شرایط سخت طی کردن مسیرهای طولانی را با قوای بدنی خوب خود برای چندین ماه و یا حتی سالها تحمل میکردند.
در احادیث منقول از صحابه پیامبر، ایشان را قوی و نیرومند توصیف کردند که هیچگاه چاق نبودهاند؛ همچنین ابوهریره در وصف راهرفتن حضرت نقل میکند هیچکس از آن حضرت سریعتر نبوده است.
بدونشک آداب تغذیه و سبک زندگی مردم هزار و چهار صد سال قبل سختیهای زیادی داشته و پیامبر (ص) همواره یارانشان را به انجام فعالیت های بدنی برای داشتن قوای جسمانی لازم توصیه میکردند، ازجمله به یارانشان توصیه میکردند که سریع راه رفتن را تمرین کنند.
ایشان در سن ۴۰ سالگی از کوه و صخرههای مکه بالا میرفت و همچنین تا قبل از وفاتشان مسابقه اسبسواری میدادند؛ پس اگر پیامبر اسوه مسلمین است و براساس سنت او، تمدن اسلامی پایهگذاری شده است؛ جای تعجب نیست که ورزش و فعالیت بدنی منظم، برنامه ای برای همه طبقات جامعه بوده است.
پیامبر، اصحاب و ورزش کشتی
عربها قبل از اسلام ورزش کشتی را میشناختند و به نحوی مایه مباحات و فخرشان بوده است و ملاکی برای قوی بودن مردهای عرب بوده است؛ چراکه فرد قوی، فرد ضعیف را به زمین میزد.
با وجود نکاتی که از تمدن اسلامی و ورزش گفتهشد متاسفانه تعداد کمی از تاریخنویسان توانسته اند ورزش کشتی در صدر اسلام را ثبت کنند از جمله آنها علامه جلال الدین سیوطی المصری است که در نامهای زیبا با عنوان «شتاب به سوی کشتی» از ورزش کشتی در زمان پیامبر و خلفا و همچنین اولین کسانی که باتوجه به سنت پیامبر به این ورزش پرداختند؛ صحبت میکند.
او درکتابش توجه ما را به این نکته جلب میکند که پیامبر(ص) در مناسبتهای مختلف با اصحاب خود این ورزش را انجام میدادند؛ نقل شده است که پیامبر(ص) با یکی از یارانش به نام رکانه کشتی گرفت و او را به زمین زد؛ در بعضی از روایات منقول است که پیروزی پیامبر(ص) بر رکانه دلیل اسلام آوردن او بوده است.
بیهقی از ابن اسحاق نقل میکند که پیامبر(ص) به رکانه فرمودند اسلام بیاور، او در پاسخ گفت: «اگر میدانستم آنچه میگویی حق است مسلمان میشدم.» پیامبر (ص) باوجود اینکه میدانستند رکانه یکی از قویترین مردان عرب است فرمودند: «اگر با تو کشتی بگیرم و پیروز شوم به حقانیت من یقیین میکنی؟» و رکانه گفت: «بله».
پس رسول خدا با او کشتی گرفت و او را سه بار به زمین زد؛ رکانه فریاد زد: «او ساحر هست، تابحال چنین سحری ندیده بودم، تا زمانی که پهلویم به زمین برسد در مقابلش هیچ بودم.»
در مقابل کسانی مانند ابو الاسد اسید بن کلده بن جمح الجمحی بودند؛ او بارها پیامبر به مبارزه خواند و بارها شکست خورد ولی ایمان نیاورد.
بسیاری از صحابه در کشتی گرفتن، قدرت و مهارتشان معروف بودند از جمله آنها علی «ع» و عمر بن خطاب بودند، همانطور که ابن قتیبه در کتاب المعارف علی را اینگونه توصیف میکند: «با هیچکس کشتی نگرفت جز آنکه او را به زمین زد.»
ایجاد انگیزه
در طول تاریخ ما شاهد هستیم که برخی از پادشاهان حکومت اسلامی، جوانان را به کشتی ترغیب میکردند و با برگزاری مسابقات کشتی جوایز نفیسی به برندهها اعطا میکردند؛ از جمله این پادشاهان میتوان به احمد بن بویه اشاره کرد.
او اولین پادشاه سلسلهی آل بویه در عراق بود که خلفای عباسی را تابع خود کرد، او مسابقات کشتی برگزار میکرد؛ همه امکان شرکت در این مسابقات را داشتند و به برنده جایزه بزرگی اعطا میشد.
در مقابل در تاریخ مسلمین گروههایی از اوباش بودند که این ورزش را برای ترساندن دیگران دنبال کردند. زمانی در مصر این گروه از اوباش راه مردم را سد و زورگویی میکردند اسم این جماعت در مصر الاحداث بود، بهنظر میرسد هر یک از مناطق قاهره و مصر گروهی از جماعت الاحداث را داشتند که برای گسترش نفوذ منطقه خودشان با هم مبارزه میکردند.
یحیی بن سعید الانطاکی در کتاب تاریخش به نام تاریخ انطاکی روایت میکند که در جمادی الاولی سال ۳۹۲ ه.قمری «مردم و اوباش در بازارها جمع میشدند و باهم مبارزه میکردند میجنگیدند و دفاع میکردند؛ این امر سبب وقوع جنگ شدیدی بین گروه الاحداث قاهره و الاحداث مصر یعنی همان الفسطاط در روز پنج شنبه ۶ روز مانده به انتهای جمادی الاول سال ۳۹۲ شد.» این کشتی و مبارزه بین این دو گروه به جنگ مسلحانه در خیابانهای قاهره تبدیل شد و منجر به کشتهشدن تعداد زیادی از دو گروه شد.
در آنزمان هیچ شهری خالی از کشتیگیران نبود و بیشتر کشتی تبدیل به جنگ چریکی شده بود. سمرقند در آسیای میانه به کشتیگیرانش معروف بود. یکی از مورخان به نام این عربشاه ما را از ترس تیمورلنگ پادشاه معروف از این کشتیگیران مطلع میسازد: «در سمرقند عدهای از اوباش بودند که بینشان کشتیگیران و مشتزنان بودند، تیمورلنگ از ابهتشان میترسید و هنگامی که از شهر بیرون میرفت برای خودش جانشینی قرار میداد اما هنگام بازگشتش نظامش تخریب شده بود.»
انقلاب کشتی در عصر سلطنت مملوک ها
ورزش کشتی در زمان مملوکها مسیر پیشرفت را در پی گرفت و تبدیل به ورزش مستقلی شد که مورد توجه پادشاهان و شاهزادهها بود و برای برگزاری مسابقات و اعطای جوایز پول زیادی خرج میشد.
گواه علاقهمندترین پادشاهان مملوک به ورزش کشتی سلطان منصور سیف الدین قلاوون هست؛ او در یکی از روزهای فراغت که با درباریان به تفریح رفتهبودند؛ دستور داد تا برایش کرسی در محوطه قلعه کوه بگذارند؛ مردم برای مسابقه پرتاب نیزه از هر طبقهای آمدند و بعد از آن مسابقه کشتی برگزار شد. نوهی او سلطان حاجی بن الناصر عاشق و معتاد ورزش کشتی بود و به نقل یکی از مورخین به نام مقریزی: «سلطان خودش لباس کشتی میپوشید و با مردم کشتی میگرفت.»
علاقهمندی سلطان حاجی به این ورزش باعث شد علیرغم مخالفت فقها و تعداد زیادی از مردم نشریات عمومی دعوت به کشتی و مبارزه را مجاز اعلام کند. دلیل مخالفت مردم این بود که گاهی مبارزه از یک مبارزه دوستانه فراتر میرفت و به امول مردم ضرر میزدند.
به علاوه بسیاری از درباریان به دلیل پیشرفت و شهرتشان در ورزش کشتی، کشتیگیر نامیده میشدند؛ از جمله جارس بن عبدالله القاسمی یکی از درباریان سلطان ظاهر برقوق است که در روایات تاریخی از او تحت عنوان کشتیگیر یا گلادیاتور یاد میشود. اگر کسی در ورزش کشتی قهرمان بود به او پهلوان میگفتند مثل شاهزاده قنصوه الاشراقی. بقاعی در تاریخش او را خوشتیپ، قد متوسط و قوی توصیف کرده است.
همچنین ورزش کشتی بین علما و دانشمندان رواج یافت مثل عبدالله بن ابی الفرج مرسی المصری است که علیرغم اینکه در زمره دانشمندان بود در پرتاب نیزه و کشتی قهرمان بود.
ورزش کشتی حتی تا زمان ورود عثمانیها به مصر مورد توجه همگان بود؛ در تاریخ آمدهاست که والی مصر بر تخت خود مینشست و درمقابل او کشتیگیران کشتی میگرفتند. از توصیف ابن ایاس شور و علاقه پادشاهان و درباریان به ورزش کشتی در زمان عثمانیها متوجه میشویم.
نکته قابل توجه این است که این ورزش متولیان خاص خود را داشت کما اینکه داورهایی برای داوری بیطرفانه بین مسابقه دهندگان حضور داشتند و صفات و اسامی بعضی از آنها در کتب تاریخی آمده است؛ مانند حاج محمد بن علی معروف به الصفری که به حسن اخلاق و تشرع از او یاد شده و داور مسابقات کشتی در مصر بوده است.
المقریزی ما را از مالیات سالیانهای که برای ورزش کشتی که توسط مملوکها تعیین شد؛ با خبر میسازد. بدون شک اخذ مالیات سالیانه برای کشتی بدین معناست که ورزش کشتی در عصر ممالیک از حالت انفرادی به یک پروژه اقتصادی برای دولتهای آنزمان تبدیل شده است که سبب جذب سرمایه برای حکام میشد.
جدای از عثمانیها و ممالیک که مشوق سربازان خود به این ورزش بودند؛ این ورزش در بین بسیاری از علمای بزرگ به عنوان هنری برای تفریح و حفظ سلامت بدن مورد توجه بود. ازجمله شیخ محمد بن صالح بن ملوکه تونسی عالم، فقیه صوفیه و مفسر قرآن و از علمای بزرگ مسجد زیتونیه بود که در گوشه مسجد با شاگردانش تمرین تیراندازی و کشتی انجام میداد.
بصورت خلاصه در این مقاله داستان ورزش کشتی از دوران پیامبر(ص) تا عصر حاضر و توجهات به این ورزش گفته شد؛ پیامبر(ص) از ورزش کشتی برای اقناع جاهلان عرب به اسلام استفاده میکردند.در دوره ممالیک توجه ویژه ای به این ورزش شد و درنهایت تبدیل به یک پروژه درآمدزایی برای حکام ممالیک شد.