حذفی که به بهانه اندیشه های مذهبی در ژاپن ماندگار میماند
اگر ترور نخست وزیر پیشین ژاپن کار یک گروه مذهبی باشد نشان می دهد در جهان مدرن میل به پیشامدرن همچنان قوی است و تنها انقلاب ایران نیست که در نخستین ماههای پیروزی گرفتار گروه فرقان با اندیشههای مذهبی می شود، در ژاپن هم یک گروه با اندیشه های مذهبی از نوع دیگر می تواند مشهورترین سیاستمدار ژاپن را از پا بیندازد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، اگر شینزو آبه نخستوزیر پیشین ژاپن که به خاطر ابتلا به سرطان روده از قدرت و دولت کنارهگیری کرد به همین دلیل درگذشته بود – ولو در قدرت – مرگ او تا این اندازه شوکآور نبود که با ترور و بعد از ترک نخستوزیری با انگیزه های مذهبی اتفاق بیافتد.
رکورددار طولانیترین دورۀ نخستوزیری در ژاپن (یک نوبت یک ساله و نوبت دیگر ۸ ساله در دهۀ ۹۰ خورشیدی و تقریباً هم زمان با ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران) با سلاحی دست ساز کشته شد. سلاحی که در واقع سلاح به مفهوم مصطلح هم نبود و میتوان برای آن از عنوان «شبه سلاح» استفاده کرد و شگفتا که آقای آبه در طول دوران نخست وزیری سعی خود را به کار بست تا با تغییرات و اصلاحاتی در قانون اساسی یا قوانین عادی ژاپن را از حیث ارتش و نظامی به وضعیت پیش از جنگ جهانگیر دوم بازگرداند چرا که برای کشوری که با فناوری های حیرتآور زندگی بشر را دگرگون کرده قابل قبول نیست که در بخش نظامی چنین منفعل باشد.
ژاپن در جنگ دوم کنار آلمان نازی و ایتالیای موسولینی ایستاد و بر خلاف تصویر مظلومانه ای که در پی بمباران هسته ای دو شهر آن با هواپیماهای آمریکایی در اذهان نقش بسته خود در حال آزار و اذیت شهروندان هلند و اندونزی بود و روزی که بمب بر ژاپن فروریخت اسیران هلهله کردند و اگرچه جهان در شوک این اتفاق و مرگ ده ها هزار تن در طرفهالعینی فرورفت اما اگر آمریکا وارد جنگ نمیشد مشخص نبود پایان آن با سقوط برلین به دست نیروهای شوروی قطعی باشد. پس از آن بود که آمریکا هم ماند بریتانیا و شوروی سیمای فاتح جمگ به خود گرفت و دندان های ژاپن را کشیدند و اجازۀ تشکیل ارتش به آن ندادند. هر چند به مرور نیروهای محدودی ایجاد کرده است.
به همین خاطر اولین حدس پس از ترور این بود که ضارب با تسلیح ژاپن مخالف بوده یا از حکومتهای همسایه مأموریت داشته اما خیلی زود روشن شد اوسابقۀ خدمت در «نیروی دریایی دفاع از خود» را دارد و دربارۀ انگیزۀ خود نیز ابتدا گفت از عملکرد آبه ناراضی بوده اما بعد به «دلایل مذهبی» نسبت داد.
دسترسی به سلاح گرم به قدری در ژاپن دشوارو تقریبا محال است که در مقام مقایسه آمریکا و ژاپن در دو نقطۀ کاملا مقابل هم تصویر می شوند و حالا در همین کشور نخستوزیر پیشین و از مشهورترین سیاستمداران قرن بیستویکم با سلاح گرم به قتل میرسد و نوع سلاح که دست ساز است نیز نشان میدهد همچنان دسترسی به سلاح بسیار دشوار بوده است.
با این توضیحات روشن میشود که چرا خیابان را برای نطق انتخاباتی در حمایت از یک نمایندۀ فعلی انتخاب کرد و چرا محافظان آن قدر ابتدایی عمل کردند و از کیفهای امنیتی هم کاری برنیامد.
ادعای انگیزۀ مذهبی توجه رسانه ها را به کتاب «مکتب ترور در ژاپن پیشا جنگ» معطوف کرده که دربارۀ فعالیت های تروریستی گروهی است که مسؤولیت ترور ۳ شخصیت سیاسی و اقتصادی برجسته در دهۀ ۱۹۳۰ میلادی را بر عهده گرفتند. گروهی که رهبری آن با جوانی به نام « اینوئه نی شو» بود؛ استاد سبک های متنوعی در ذن و اهل مراقبه که دستگیر و به حبس ابد محکوم ولی بعدها آزاد شدند. جالب این که خود اینو با یکی از نخستوزیران بعدی ژاپن همکاری کرد و مشاوره میداد.
با این پیشینه میتوان حدس زد که مراد یا الگوی ضارب، اینوئه نی شو بوده اگرچه گفته شده ۴۱ ساله است حال آن که نی شو در سال ۱۹۶۷ و قبل از تولد او درگذشته است اما علاقه به شخصیتهای تاریخی مستلزم دیدار از نزدیک نیست. کما این که حسن صباح در طول تاریخ منبع الهام برخی در عملیات تروریستی بوده است.
ترور اگرچه یک چهرۀ سیاسی و حتی گاهی فرهنگی یا هنری را حذف و خون او را جاری می کند اما به ماندگاری او در تاریخ میانجامد و این همان پارادوکسی است که در حذف با ترور نهفته است.
اگر از میان تمام رییسان جمهوری آمریکا دربارۀ جان.اف. کندی بیشتر نوشته شده تنها به خاطر سیمای جذاب یا عملکرد او نیست. دلیل غالب مرگ بر اثر ترور است. چندان که آبراهام لینکلن هم با ترور حذف شد.
یا از پادشاهان تاریخ ایران چرا همچنان ناصرالدین شاه جذاب است؟ آری، ۴ همسر عقدی و ۸۰ زن صیغه ای و ۳۷ فرزند و قریب ۵۰ سال سلطنت و ذوق ادبی و سه سفر به فرنگ و صدراعظم های متنوع از امیرکبیر تا میرزا آقاخان نوری همه مؤثرند ولی گلولۀ میرزا رضاکرمانی هم تأثر غیر قابل انکاری دارد چندان که هم او را حذف کرد و هم ماندگار.
ترور موضوعی مربوط به دنیای معاصر نیست و اگرچه در زبان فارسی واژه ای برابر ندارد و از «ارهاب» استفاده میشده اما هم مولا علی ترور شد و هم قبل از او خلیفۀ دوم و نام ضاربان را هم میدانیم: ابن ملجم مرادی و ابولؤلؤ.
دربارۀ ضارب خلیفۀ دوم داستانی نقل میشود که ورود او به شهر ممنوع بود اما چون صنعتگری ماهر بود خلیفۀ دوم موافقت کرد و از او پرسید: میتوانی آسیا (یا آسیاب) هم بسازی و گفته بود: آری! آن قدر که تا قیام قیامت بگردد!
مشخص نیست این روایت درست است یا نه اما از باور به ماندگار شدن عمل ناشی از ترور میانجامد و همین به ضارب انگیزه میدهد و وقتی دلایل اعتقادی هم پشت آن باشد مثل میرزا رضا کرمانی یا ابن ملجم مرادی یا ابولؤلؤ ابایی ندارند که هدف آن امیر مؤمنان است یا سلطان صاحبقران یا خلیفۀ مسلمانان.
در نگاه ضارب، بدنامی شاید از گمنامی بهتر باشد کما این که ابن ملجم همه ساله لعن و نفرین میشود ولی نام او هم ثبت شده است.
اگر ترور نخست وزیر پیشین ژاپن – که سفارت این کشور اصرار داشت نام او آبه شینزو است نه شینزو آبه- کار یک گروه مذهبی باشد نشان می دهد در جهان مدرن میل به پیشامدرن همچنان قوی است و تنها انقلاب ایران نیست که در نخستین ماههای پیروزی گرفتار گروه فرقان با اندیشههای مذهبی به سرکردگی یک طلبه اخراجی (اکبر گودرزی) می شود در ژاپن هم یک گروه با اندیشه های مذهبی از نوع دیگر می تواند مشهورترین سیاستمدار ژاپن را از پا بیندازد.
ژاپن به لحاظ جغرافیایی در شرق است اما به لحاظ سیاسی در اردوگاه غرب تعریف میشود و به این اعتبار میتوان گفت آن قدر از تروریسم گفتند که از احتمال ترور در خاک خودشان غافل شدند.
آری، ترور منجر به مرگ ،هم حذف میکند هم ماندگار و استیصال رقت انگیز محافظان آقای آبه نشان داد که به تعبیر مصطفی ملکیان انسان در هر جایگاه گوشت و پوست و استخوان است و گلولۀ داغ این بدن را از کار میاندازد.
خبرترین خبر هم خبر مرگ است به همین خاطر در زبان فارسی گاه خبر به معنی مرگ است. چنان که در پاسخ به پرسش «چه خبر» میگوییم «سلامتی» یا وقتی شاعر میگوید “آن را که خبر شد خبری بازنیامد”، “خبر شدن” اولی به معنی مرگ است.
منبع
haraa