مرتضی رحیمینژاد گفت: فقهای اهل سنت برای اینکه بگویند مخالفان حاکم، اهل بغی هستند، سه شرط هم قرار دادهاند؛ در شرط اول گفتهاند باید شمار باغیان به اندازهای باشد که حاکم برای مقابله با آنها نیازمند لشکرکشی عظیم باشد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مرتضی رحیمینژاد، استاد مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی و عضو مؤلفین کتب امام حسین پژوهی، شامگاه ۱۰ شهریورماه در نشست علمی «سنجش اتهام خروج حسین بن علی(ع) بر پایه فقه اهل سنت» از سلسله نشستهای تخصصی گفتمان عاشوراپژوهی که از سوی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) برگزار شد با بیان اینکه این موضوع فقهی تاریخی است، گفت: معاویه سال ۴۱ حکومت را به دست گرفت و آن را سال عام الجماعه نامید تا نشان دهد با صلح اجباری با امام حسین(ع) همه مردم بر سر خلافت او اتفاق کردهاند.
وی ادامه داد: هر کسی خلافت او را نپذیرد از جماعت بیرون رفته است و تفرقه بین مسلمین ایجاد کرده و چنین کسی بند اسلام از گردنش برداشته شده است. او خودش را برای خلافت از همه سزاوارتر میدانست و میگفت حق در جایگاه خود نشسته و من برای خاموش کردن آتش فتنهها شروطی گذاشتهام.
اتهامزننده به امام حسین(ع) درباره تفرقه
وی افزود: براساس شروط وی، عدم بیعت با یزید هم مخالفت با جماعت مسلمین شناخته شد و دوست و دشمنان امام حسین(ع) به ایشان گفتند که بیعت کنند و باعث تفرقه بین جامعه اسلامی نشوند. نخستین کسی که به امام(ع) اتهام خروج زد که مخالفت با بیعت یزید به معنای خروج از اسلام است خود یزید بود، او نامهای به ابن عباس نوشت و از او خواست تا امام را از تلاش برای تفرقه بازدارد. فرد دوم امیر مکه است و در نامهای به امام حسین(ع) نوشت که من از خدا میخواهم از راهی که اراده کردهای بازگرداند، به من خبر رسیده که تصمیم داری نزد بزرگان عراق بروی و تو را به خدا پناه میدهم از اینکه سبب تفرقه شوی.
رحیمینژاد افزود: امام(ع) پاسخ این نامه را داده که کسی که به سوی خدا دعوت میکند تفرقه نمیافکند، ابوسعید خدری هم به امام(ع) گفت که از خدا پرهیز نما و بمان و بر امام خویش(یزید) خروج نکن. در روز عاشورا و بعد از آن هم نمونههای تاریخی برای این اتهام وجود دارد؛ ابومخنف گفته عمربن حجاج در روز عاشورا بین کوفیان فریاد زد و گفت ای کوفیان بر فرمانبری خود از خلیفه پایبند باشید، و در کشتن کسی که از دین خدا خارج گشته و با امام خود مخالفت کرده است تردید نکنید و امام(ع) در جواب این دشمن خدا فرمود آیا مردم را بر کشتن من تحریک میکنی؟ آیا من از دین خدا خارج شدهام و شما باقی ماندهاید؛ قسم به خدا وقتی ارواح شما ستانده شود و بر کارهایتان بمیرد خواهید دانست که کدام یک از ما از دین خدا خارج شده و چه کسی به آتش سزاوارتر است.
استاد مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) بیان کرد: در فقه سیاسی اهل سنت، گزارههایی مانند الخروج علی الامام اهل البغی، مفارقه الجماعه، وجوب السمع و الطاعه للامام و .. به تعداد زیادی در روایات اهل سنت وجود دارد. از منظر منابع و مصادر اهل سنت، کشمکش با حاکم ولو اینکه ستمگر باشد جایز نیست و اگر کسانی برای براندازی حکومت دست به سلاح ببرند اهل بغی هستند، معلوم میشود اهل بغی، غیرمسلمان نیست بلکه مسلمانی است که بر حاکم خود شوریده و باید با چنین اشخاصی جنگید. مراد از حاکم هم رئیس دولت است که ریاست عامه در شئون دینی و دنیایی مردم را دارد. امام هم اعم از حاکم فاسق و جائر و مشروع و نامشروع یا عادل و مشروع است.
استناد نادرست اهل سنت درباره بغی علیه حاکم جائر
رحیمینژاد تصریح کرد: یکی از مستندات آنها اجماع فقهاست یعنی همه فقهای اهل سنت گفتهاند اگر کسی بر حاکم(جائر یا عادل) شورش کند مستحق مرگ است. همچنین آنها به آیات و روایات هم استناد کردهاند. استنادشان به آیه شریفه «ان طائفتان من…»، اگر دو گروه از مسلمین با هم مقاتله کردند بین آنها صلح ایجاد کنید ولی اگر یک گروه بر دیگری تعدی کرد با گروه باغی و متعدی بجنگید تا زمانی که به فرمان خدا بازگردد و اگر بازگشت بین آنها با عدالت، صلح ایجاد کنید.
وی اضافه کرد: ایشان به برخی روایات هم استناد میکنند، از جمله روایتی از پیامبر(ص) که فرمودند بعد از این، آشوبها پدید خواهد آمد و هر کسی بخواهد بین مسلمین تفرقه کند با او درگیر شده و او را بکشید. روایت دیگر این است که شما در حالی که یکنفر را به حاکمیت پذیرفتید اگر کسی خواست جماعت شما را بهم بریزد او را بکشید. اهل سنت به روایات دیگری هم استناد میکنند که پیامبر(ص) فرمود اگر حاکم ظالمی هم بر شما حکومت کرد سرپیچی نکنید. مثلا ابوهریره گفت بر تو باد به فرمان بردن در سختی و آسانی و شادی و نگرانی. در روایت دیگری پیامبر(ص) فرمودند: ای مردم با جماعت باشید و از پراکندگی بپرهیزید.
انتساب برخی روایات به پیامبر(ص)
وی ادامه داد: خدری هم از پیامبر(ص) نقل کرده که بر شما امیرانی حاکم خواهند شد که دلها از آن بیزار و ترسان است و مردی از پیامبر(ص) پرسید آیا با آنها بجنگیم؟ و پیامبر(ص) فرمودند تا زمانی که نماز برپا میدارند ولو فاسق و فاجر و زورگو باشند کاری با آنها نداشته باشید.
شروط فقهی اهل سنت برای جنگ با باغیان
رحیمینژاد با بیان اینکه فقهای اهل سنت همچنین به جنگ ابوبکر با افرادی که واجبات مالی را نپرداختند و امام علی(ع) با اصحاب جمل و خوارج نهروان استناد دارند، اظهار کرد: فقهای اهل سنت برای اینکه بگویند مخالفان با حاکم، اهل بغی هستند، سه شرط هم قرار دادهاند؛ در شرط اول گفتهاند باید شمار باغیان به اندازهای باشد که حاکم برای مقابله با آنها نیازمند لشکرکشی عظیم باشد وگرنه اهل بغی نخواهند بود. شرط دوم اینکه در چنگ و مشت خلیفه و حاکم نباشند یعنی تا وقتی باغیان عملا از فرمانبری حاکم سرنپیچیده و کار عملی نکردهاند حاکم نباید با آنها بجنگد، مثلا امام علی(ع) تا وقتی که خوارج دست به شمشیر نبردند با آنها مقابله نکرد و از بیت المال محروم نساخت و به مسجد هم راه داد و آغازگر جنگ هم نبود.
رحیمینژاد اضافه کرد: شرط سوم فقهای اهل سنت هم این است که برای خروج علیه خلیفه و حاکم، دلیل و توجیه منطقی از کتاب و سنت داشته باشند. مثلا قبیلهای که در زمان ابوبکر زکات ندادند و او با آنها جنگید دلیل عدم پرداخت زکات به ابوبکر را اینگونه عنوان کردند که قرآن از پیامبر(ص) خواسته که زکات بگیر نه از جانشینان پیامبر(ص). یعنی فقط پیامبر(ص) اجازه گرفتن زکات دارد.
استاد سطح عالی مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام خمینی(ره) بیان کرد: براساس آرای فقهای اهل سنت، در آیه مورد بحث، نکتهای که در «تفیء الی امرالله» وجود دارد این است که حکومت قبل از جنگ باید شبهات اهل بغی را برطرف و با آنها گفتوگو کند تا بدون جنگ دست از مخالفت بردارند. کما اینکه ابن عباس به فرمان امیرالمؤمنین(ع) با خوارج سخن گفت و صدها نفر از آنها را پشیمان کرد.
لزوم رعایت اخلاق جنگ
وی ادامه داد: همچنین اگر جنگی صورت گرفت باید اخلاق جنگ هم رعایت شود، اگر جنگ شروع شد جایز نیست باغیان از غذا و آب منع شوند زیرا باغیان کافر حربی نیستند یعنی باید اخلاق جنگ با باغیان رعایت شود. جایز نیست فرزندان و زنانشان را به اسارت ببرند و سرهای کشتگان را در شهرها بگردانند، کشتهشدگان باغی را باید غسل دهند و کفن بپوشانند و دفن کنند و نماز میت بر آنها بخوانند، به فرمان پیامبر(ص) نماز خواندن و غسل دادن اهل بغی، واجب است زیرا مسلمان هستند. زنان و کودکان و اسرای اهل بغی را نمیکشند زیرا سزاوار جنگ نیستند.
وی تاکید کرد: بررسی مستندات همچنین راستیآزمایی در جنگ کربلا نشان میدهد که این شروط و مواردی که خود اهل سنت گفتهاند در حادثه کربلا رعایت نشده که تفصیل آن در جلسه بعد خواهد آمد.