خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

مطالعه مقایسه‌ای مأموریت اصلی حضرت موسی (ع) در تورات و قرآن

اگر به مؤلفه «مأموریت اصلی حضرت موسی (ع)» در تورات و قرآن بنگریم، آنگاه دو گونه روایت برجسته خواهد شد، به‌طوری‌که در قرآن کریم مأموریت ایشان برای نجات فرعون و قوم او و در ادامه، نجات بنی‌اسرائیل بوده است، اما تورات، نجات بنی‌اسرائیل را تنها مأموریت حضرت موسی (ع) می‌داند.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یکی از تفاوت‌های تورات و قرآن به‌مثابه کتاب مقدس یهودیت و اسلام معرفی بخش «مأموریت اصلی حضرت موسی (ع)» است. خوانشی که تورات بدان اشاره می‌کند که حضرت موسی (ع) برای نجات بنی‌اسرائیل ظهور یافته است، اما کلام‌الله مجید به عبارتی پا را فراتر گذارده و روایت می‌کند علاوه بر این موضوع، حضرت موسی کلیم‌الله رسالتی دیگر داشت تا شخص فرعون و قوم خویش را نیز به ایمان و عمل صالح و ترک کفر دعوت کند.

حکایت کلیم‌الله (علیه‌السلام) و قوم بنی‌اسرائیل از مسلمات و محکمات تاریخ یهود به‌حساب می‌آید. چیزی که مهم است وجود وجوه مشترک فراوان و وجه افتراق اندکی است که درباره این داستان، میان آنچه در تورات آمده، با آنچه در قرآن نقل‌شده، وجود دارد. یکی از وجوه افتراق موضوع مأموریت‌های حضرت موسی (ع) است.

فی‌الواقع در روایت کتاب مقدس یهودیان عنوان‌شده که خداوند پس از مرگ پادشاه مصر و دعای قوم بنی‌اسرائیل از روی لطف تصمیم گرفت این قوم را از اسارت نجات دهد. ازاین‌رو حضرت موسی (علیه‌السلام) را مأمور این کار قرارداد. ایشان در بیابان حوریب [صحرای سینا] که جبل الله است، مشغول چوپانی گوسفندان حضرت شعیب (علیه‌السلام) بود و صدایی را از میان بوته خار شنید که با او سخن می‌گوید. او مشاهده کرد که بوته به آتش مشتعل است، ولی نمی‌سوزد. ندایی آمد که «ای موسی!»، گفت: بلی! فرمود: نزدیک من بیا، کفش‌هایت را از پای بیرون بیاور؛ زیرا در مکان مقدسی ایستاده‌ای. من خدای اجداد تو ابراهیم، اسحاق و یعقوب هستم. دعای مردم مصر را اجابت کردم و تو را برای رهایی آنان فرستادم.» (خروج، ۳: ۴- ۶) «پس اکنون بیا تا تو را نزد فرعون بفرستم و قوم من بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون آوری. موسی به خدا گفت: من کیستم که نزد فرعون بروم و بنی‌اسرائیل را از مصر بیرون آورم؟» (خروج، ۳: ۱۰- ۱۱) در فقرات دیگر نیز آمده است: «یهُوَه موسی را خطاب کرده، گفت: برو و به فرعون پادشاه مصر بگو که بنی‌اسرائیل را از زمین خود رهایی دهد.» (خروج، ۶: ۱۰)

در موضوعات صدرالاشاره، بیان‌شده است که ذات اقدس الهی موسی کلیم‌الله (ع) را برای نجات بنی‌اسرائیل برگزیده است. بنابراین حضرت موسی (علیه‌السلام) بعد از پرسش و پاسخ‌هایی باخدا و گرفتن چندین معجزه و اجازه همراهی با برادرش هارون، به سمت فرعون حرکت کرد.[۲]

ابتدا فرعون خواسته حضرت موسی (علیه‌السلام) و هارون را نپذیرفت. ازاین‌رو حضرت موسی (علیه‌السلام) به آوردن معجزه‌هایی اقدام کرد. ایشان چندین معجزه آورد و حتی درنبرد میان ساحران و موسی (علیه‌السلام)، موسی (علیه‌السلام) برنده شد.[۳] تا اینکه بعد از معجزات فراوان، فرعون تسلیم شد و شبانه موسی (علیه‌السلام) و هارون را خواست و به آنان گفت با بنی‌اسرائیل به هر جا که می‌خواهید بروید و هر که را می‌خواهید عبادت کنید.[۴]

به بیانی دیگر، مأموریت ویژه و اصیل حضرت موسی (علیه‌السلام) از حضور نزد فرعون، فقط رهایی بنی‌اسرائیل بود، نه هدایت یا دعوت فرعون به ایمان و ترک شرک و کفر: «یهُوَه به موسی و هارون تکلم نموده، ایشان را به‌سوی بنی‌اسرائیل و به‌سوی فرعون پادشاه مصر مأمور کرد تا بنی‌اسرائیل را از زمین مصر بیرون آورند.» (خروج، ۶: ۱۳)

اما در زاویه نگاه قرآن کریم، مأموریت نخست حضرت موسی (علیه‌السلام) این بود که فرعون و قومش را که صاحبان حکومت بودند، به ایمان به خدا، عمل صالح و ترک کفر و سرکشی، دعوت و هدایت کند و سپس به فکر نجات بنی‌اسرائیل باشد: «هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ مُوسى‏ * إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً * اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ * فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلى‏ أَنْ تَزَکَّى * وَ أَهْدِیَکَ إِلى‏ رَبِّکَ فَتَخْشى (نازعات/۱۵-۱۹) آیا داستان موسى به تو رسیده است؟ در آن هنگام که پروردگارش، او را در سرزمین مقدس “طوى” صدا زد و گفت: به‌سوی فرعون برو که طغیان کرده است و به او بگو: آیا مى‌‏خواهى پاکیزه شوى؟ و من تو را به‌سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسى (و خلاف نکنى).»

«وَ إِذْ نادى‏ رَبُّکَ مُوسى‏ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ * قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَ لا یَتَّقُونَ * قالَ رَبِّ إِنِّی أَخافُ أَنْ یُکَذِّبُون (شعراء/۱۰-۱۳) (به خاطر بیاور) هنگامى را که پروردگارت موسى را ندا داد که به سراغ قوم ستمگر برو. قوم فرعون، آیا آنان (از مخالفت فرمان پروردگار) پرهیز نمى‌‏کنند؟! (موسى) عرض کرد: پروردگارا! از آن بیم دارم که مرا تکذیب کنند.»

«وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى‏ بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِینٍ‏ * إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ قارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ کَذَّابٌ (غافر/۲۳-۲۴) ما موسى را با آیات خود و دلیل روشن فرستادیم. به سوى فرعون و هامان و قارون؛ ولى آنها گفتند: او ساحرى بسیار دروغگو است!»

«ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى‏ بِآیاتِنا إِلى‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَظَلَمُوا بِها فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُفْسِدِینَ (أعراف/۱۰۳) سپس به دنبال آنها (یعنى پیامبران پیشین) موسى را با آیات خویش به سوى فرعون و اطرافیان او فرستادیم؛ اما آنها (با عدم پذیرش این آیات) بر آن ظلم کردند؛ ببین عاقبت مفسدان به کجا کشید؟»

پس از رویارویی حضرت موسی (علیه‌السلام) با فرعون و اطرافیانش و دعوت آنها به ترک طغیان، رعایت تقوای الهی و عدم مخالفت با خداوند، به سراغ دیگر مأموریت‌های خویش رفت که مهم‌ترین آنها هدایت بنی‌اسرائیل بوده است: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ فَلا تَکُنْ فِی مِرْیَهٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِی إِسْرائِیلَ (سجده/۲۳) ما به موسی کتاب آسمانی دادیم و شک نداشته باش که او آیات الهی را دریافت داشت و ما آن را وسیله هدایت بنی‌اسرائیل قرار دادیم.»

«وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیاءَ وَ جَعَلَکُمْ مُلُوکاً وَ آتاکُمْ ما لَمْ یُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ (مائده/۲۰) (به یاد آورید) هنگامى را که موسى به قوم خود گفت: اى قوم! نعمت خدا را بر خود متذکر شوید، هنگامى‌که در میان شما پیامبرانى قرار داد (و زنجیر استعمار فرعونى را شکست) و شما را صاحب اختیار خود قرار داد و به شما چیزهایى بخشید که به هیچیک از جهانیان نداده بود.»

بنابراین تورات، حضرت موسی (علیه‌السلام) را مأمور نجات بنی‌اسرائیل می‌داند. در واقع حضرت موسی (علیه‌السلام) را فرستاد تا از فرعون بخواهد دست از بنی اسرائیل بردارد تا با او همراه شوند و خدای واحد را بپرستند؛ اما قرآن معتقد است حضرت موسی (علیه‌السلام) برای نجات فرعون و اطرافیانش و نیز بنی‌اسرائیل فرستاده شد؛ گرچه با مقاومت فرعون، تنها بنی‌اسرائیل را نجات داد.

پی‌نوشت:

  1. بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات
  2. خروج، ۳: ۲- ۱۵.
  3. خروج،‌ فصل‌های ۴- ۱۲.
  4. خروج، ۱۲: ۳۱- ۳۳.
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.