طلوع واتیکان شیعی و نهاد مرجعیت در عراق
نهاد مرجعیت در عراق در طی دو دهه، اقتصاد سیاسی جدیدی بر پایۀ میراث فرهنگی شیعه ایجاد کرده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، با اقتدار نهاد مرجعیت در عراق از سال ۲۰۰۳ قدرت و نفوذ هیچ شخص و گروهی در عراق به اندازه مقامات مذهبی شیعه تغییر نکرده است. از سال های اولیه اشغال عراق توسط آمریکا، تلاش مراجع شیعه برای استقلال از حکومت آغاز شد و اکنون این تلاش ها به ثمر نشسته است و نتایج آن را میتوان در عرصه فراهنگ در عراق دید.
نهادهای آمریکایی-اروپایی، مجموعۀ میراث فرهنگی عراق را از آغاز تأسیسِ این کشور شکل دادهاند. موزۀ ملی عراق، حوزۀ باستانشناسی و ادارۀ دولتی آثار و میراث (SBAH) همگی به دست غربیها تأسیس شدهاند. این وابستگی نهادی به دانش غربی عمدتا تاکنون ادامه یافته است. با وجود این، در سالهای اخیر، یک الگوی فعال و ارگانیک از میراث فرهنگی جدا از رویۀ غربی پدید آمده که اساس آن مدیریت منابع محسوس و نامحسوس مربوط به شیعه است.
امروزه مراجع با تکیه بر مدیریت عتبات و موقوفات شیعیان، از قدرت و منابع مالی عظیمی در عراق بهرهمند هستند. گسترش سریع زیارتگاهها و املاک تجاری متعلق به اوقاف شیعیان نشاندهندۀ سیاست جدید و مستقلی است که مرجعیت شیعه در طول تاریخ در پی دستیابی به آن بوده است. این هدف سریعاً پس از سرکوب خشنی که شیعیان در دهۀ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ تجربه کردند، باید محقق میشد. اکنون نهادهای مذهبی که گوناگون و عمدتاً غیرمتمرکز هستند، در هتلداری، املاک و مستغلات، بیمارستانهای خصوصی، دانشگاهها، کارخانهها و باغها سرمایهگذاری کرده و درآمد حاصل از گردشگری مذهبی را کنترل میکنند.
بنابراین، یک اقتصاد سیاسی جدید بر پایۀ مجموعۀ گستردهای از نهادهای مرتبط با طبقۀ روحانیت شیعه پدید آمده است که همچون یک نهاد دولتی در عراق عمل میکند. زیارتگاهها و موقوفات شیعیان بهسبب سرمایهگذاریهای روبهرشد، در حال گسترش هستند و صدها زیارتگاه جدید در سراسر کشور در حال ساخت است. این کار، شبکهای از مکانهای فرهنگی و مذهبی در سراسر کشور ایجاد کرده که سود شبکۀ زیارتی یا گردشگری مذهبی شیعیان را افزایش میدهد.
گسترش زیارتگاهها و سرمایهگذاری در خرید ملک و زمین، بهتدریج کل فضای فیزیکی را دگرگون و در خدمت نهادهای مذهبی شیعه قرار میدهد. نجف، کربلا، کاظمین و سامرا اکنون نمونههایی هستند از اینکه چگونه مقامات اوقاف و حرم شیعیان کل محلهها را تغییر دادهاند تا برنامههای خود را برای افزایش شمار زائران اجرایی کنند. این در حالی است که رژیم بعث پیش از سال ۲۰۰۳ میکوشید فعالیت مذهبی و سیاسی شیعیان را بسیار محدود کند.
غالبا، تصاحب املاک و اماکن فرهنگی-مذهبی با مناقشه، بهویژه با اوقاف اهلسنت، همراه بوده است. رقابت بر سر املاک فرهنگی و مذهبی بین موقوفات شیعه و سنی موضوعی است که در سراسر کشور ادامه دارد. با گذشت زمان، گسترش زیارتگاههای شیعیان بر بسیاری از محیطهای شهری و جغرافیایی آنها تأثیر خواهد گذاشت.
نهادهای مذهبی شیعه در حال کشف این موضوع هستند که در چارچوب برجستگی و گسترش روزافزون قدرت مذهبی و سیاسی خود، در قبال ارائه خدمات مختلف به ویژه در حوزه فرهنگ مسئولیت دارند. نهادهای مذهبی شیعه پس از تثبیت استقلال مالی، میتوانند بخش بزرگی از چشمانداز فرهنگی عراق را آنگونه که میخواهند، شکل بدهند. هر یک از پنج زیارتگاه اصلی در کربلا، نجف، کاظمین و سامرا دارای ساختار مدیریتی غیرمتمرکز هستند؛ آنها میتواند رقابتی سازنده با یکدیگر جهت رساندن منافع ملموس به مردم و زائران داشته باشند. همه زیارتگاهها یک هدف بیشتر ندارند: ایجاد و تثبیت شبکهای گسترده و بههمپیوسته از زیارتگاهها و سرمایهگذاریها. این موضوع الگویی غیرمتمرکز اما قدرتمند از یک نهاد فرهنگی-مذهبی پدید آورده است.
حوزۀ علمیه، مجموعهای از مدارس دینی شیعه، در طول تاریخ مولد و پشتیبان علم بوده است. مدارس و مراکز آموزشی گوناگون حوزه امروز فعال هستند و هزاران طلبه از عراق و خارج از کشور را در خود جای دادهاند. با وجود این، ابتکار عملها در حوزۀ میراث فرهنگی نیز تا حدی مشهود است؛ برای نمونه، توسعۀ موزههای میراث فرهنگی، مانند موزۀ امام حسین و موزۀ کفیل در کربلا که دارای مجموعههای تاریخی قابلتوجه و روبهرشدی هستند. این موزهها همچنین برای احیای صنایع دستی مرتبط با کتابت، هنر و فرهنگ که در حال فراموشی هستند، میکوشند.
برگزاری یادبود و ساختن روایتهای جدید مرتبط با گذشته – که معمولاً پیرامون آزار و اذیت شیعیان است – از ویژگیهای روزافزون این نهادهاست. کتابخانههای دارای نسخههای خطی گرانبهای اسلامی و کتابهای کمیاب گسترش یافتهاند. در هیچ کجای کشور نمیتوان نظم و تعهد به کار را به اندازۀ نهادهای شیعه مشاهده کرد. در واقع، درجۀ سازماندهی این نهادها و هدف آنها از مدیریت منابع مذهبی و فرهنگی، الگوی میراث فرهنگی شیعیان عراق را به اوج خود میرساند.
فرایند کشف مربوط به الگوی میراث فرهنگی مملو از آزمون و خطا بوده است، اما یادگیری تجربی و تشویق سبب شد تا بهترین شیوهها و مهارتهای محلی در توسعۀ نهادی ادغام شوند. مرجعیت شیعه یک مرکز منحصربهفرد برای سازماندهی، نظم و برنامهریزی است و کاملا جدا از دولت ناکارآمد عراق است که پس از سال ۲۰۰۳ تحت سلطۀ سهمخواهیهای سیاسی است. این یک واقعیت است که کوشش اشغالگران آمریکایی از سال ۲۰۰۳ برای تخریب دولت عراق، ناخواسته به این «دولت غیررسمی» قدرت بخشید.
با وجود این، دستیابی به یک الگوی میراث فرهنگی برای شیعه، کاری مستمر و در حال پیشرفت است و نتایج آن به طور فزایندهای قابل مشاهده است. اگرچه تعامل نهادهای مذهبی شیعه با جهان از طریق اجلاسها و کارگاههای آموزشی ادامه مییابد، آنان الگوهای فرهنگی و حتی الگوهای سیاسی مبتنی بر دانش غربی و مادهگرایی را رد میکنند. این نهادها، فارغ از شیوههای مفروض و غربی میراث فرهنگی، نگاه سکولار به فرهنگ را رویۀ متعارف دولت مدرن عراق است، به چالش میکشد.
این چشمانداز میراث فرهنگی که به طور فزایندهای تحت تسلط نهادهای مذهبی شیعه است، تأثیرات گستردهای بر عراق و وضعیت سیاسی آن خواهد داشت؛ چراکه در چنین فضاهایی تعاملات و ارتباطات شکل میگیرد و سرانجام، نهادهایی که جامعه و سیاست را مدیریت میکنند، تأسیس میشود. نهادهای مذهبی شیعه باید مشارکت بیشتری نسبت به میراث فرهنگی عراق داشته باشند تا کارهایی که تاکنون برای میراث فرهنگی شیعه انجام دادهاند نادیده گرفته نشود و آثار بلندمدت آنها از بین نرود.
آیندۀ مجموعۀ غنی و گوناگون میراث فرهنگی غیردینی عراق تیرهوتار است و از پشتیبانی ضعیف دولت آسیب دیده است. بهویژه میراثی که وزارت فرهنگ، گردشگری و آثار باستانی اداره میکند – که بودجه آن بسیار کم است و مانند سایر وزارتخانههای دولتی، در رقابتهای سیاسی خریدوفروش میشود. دولتهای متوالی برای پشتیبانی از این وزارتخانۀ راهبردی و نهادهای گوناگون آن مانند SBAH کاری انجام ندادهاند. بههرحال، شاید در بلندمدت، مشارکت نهادهای مذهبی شیعه بهعنوان یک بازیگر ملی در زمینۀ میراث فرهنگی، کاملاً چشمانداز فرهنگی عراق را دگرگون سازد. خواه نهادهای مذهبی جسور و احیاشده، عراق را متحول کنند یا نه، کار آنها ممکن است در بهترین حالت به ظهور واتیکان شیعه منجر شود یا دست کم بر هویت و آیندۀ عراق تأثیرگذار باشد.