آهنگسازان، نوازندگان و خوانندگان جامعه یهودیان نقش مهمی در گسترش موسیقی دینی داشتند بهطوری که هنر موسیقی در سنت یهود ردپای بسیار پررنگی دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، یهودیان از جمله اقوامی هستند که هنر موسیقی را در عصر خود به درجه عالی رساندند. ریشه این امر را میتوان در دو چیز دانست: اول نقش حضرت داوود (ع) و دوم قرائت آهنگین تورات که شیوهی کهن رایجی بود. موسیقی یهودیان از همانجا به کنیسه (کنیسا)ی یهود راه یافت که قدیمیترین شیوهی موسیقیایی در سنت یهود است. در کتاب مقدس (تورات) در این زمینه شواهدی دیده میشود.
دوازده نفر اسباط در فلسطین در مراسم مذهبی خود موسیقی را مورد توجه قرار میدادند. نزد داوران نیز موسیقی مهم شمرده میشد و از آن نتایج بسیار بزرگی کسب میکردند. ساموئل که یکی از قضات و داوران معروف بود، مکتب نوازندگان را ترتیب داد.
در تاریخ آمده است چون حضرت داوود (ع) به تخت سلطنت نشست، موسیقی را رونقی بسیار داد و به تدریج در نمایشهای مهم سیاسی و مذهبی موسیقی اهمیت خاصی پیدا کرد. به طوری که هیئت ارکستر و دسته آوازخوانی توسط حضرت داوود (ع) ترتیب داده شد و حدود ۴ هزار نفر نوازنده و خواننده در آن شرکت میکردند. هر اندازه که جشن مهمتر بود، به همان نسبت تعداد نوازندگان و خوانندگان نیز بیشتر بودند. براساس متن تلمود نباید صدای زنان شنیده شود، بنابراین به جای صدای زنان از آواز مردها استفاده میشد.
در دربار نیز آوازخوانانی وجود داشتند که در جشنهای ملی و مراسم تشییع و تدفین جنازه شرکت میکردند. پس از رحلت حضرت سلیمان (ع) دوران عظمت و خلاقیت موسیقی قطع شد و اسارت بابلیها به تدریج از غنای موسیقی آوازها وآهنگهای یهودی کاست.
براساس نوشتههای یکی از فلاسفه بزرگ یهودی، حضرت موسی (ع) نزد کاهنان مصری در علوم موسیقی تعلیم دیده بود و جای تردید نیست که بنیاسرائیل در خروج از مصر سازهای دوران فراعنه جدید و آوازها و الحان مصری فراوانی را با خود به کنعان آوردند.
موسیقی مذهبی یهود را ساخته حضرت داوود (ع) میدانند که هم نوازنده و هم سازنده ساز بود و همچنین در کتاب عاموس نبی، مخترع آلات موسیقی هم آمده که وی قوم لاوی را به حراست و اداره موسیقی مذهبی گماشت.
زبورخوانی شاخص اصلی موسیقی معبد بوده است. در آغاز مزامیز منحصراً به وسیله کاهنان و لاویان خوانده میشود. و جمعیت میتوانست در جواب آواز و سرود کاهنان «هللویاه» (خدا را ستایش کنید) سر دهد و برخی مزبورهای خاص برای جشنها از وجود سؤال و جوابخوانی در آن دوره حکایت دارند. وی فرمود زیارتی مخصوص برای آوازخوانی جمعی طرح شده است. پس از سقوط اورشلیم در سال ۵۷۸ قبل از میلاد و تصرف آن به دست بختالنصر، انبوه بزرگی از یهودیان به بابل تبعید شدند. مناجاتهایی که این گروه توانستند برای خود محفوظ دارند، شباهتهای شگفتانگیز و قابل ملاحظهای با مناجاتهای سایر یهودیان دارد که در جاهای دیگر شرق مثل ایران و یمن وجود دارند. پس از دوران تبعید در بابل، یهودیان به دست پادشاه ایران که بر بابل تسلط یافته بود به فلسطین باز گشتند. در معبد دوم بار دیگر مراسم مذهبی همراه با موسیقی برپا شد و موسیقیدانان معبد مدعی شدند که اخلاف همان لاویان ماقبل تبعید هستند.
به موازات موسیقی معبدی، فرقههای مختلف یهودیان موسیقی خاص خود را داشتهاند. مثلاً طومارهای بحرالمیت که به تازگی کشف شده، حاوی مزامیر شکرگزاری و اوراد و ادعیه یکی از این فرقهها است که امروزه آن را «حسیدیم» مینامند و در قرن اول میلادی میزیستهاند. در میان آثار به دست آمده آثار و علائمی شبیه به حروف موسیقینگاری بودهاند. قرائت آهنگین تورات شیوه کهنی بود که در ایام معبد نیز آن را میشناختند و از همان جا بود که به کنیسه (کنیسا)های یهود راه باز کرد و میتوان گفت که قدیمیترین شیوههای موسیقیایی در سنت یهود است که تا اکنون نیز ادامه دارد. آنان حتی روخوانی یک قطعه منثور را نیز با آهنگ خاصی توأم میکردند تا بهتر در یاد بماند.
از اوایل قرن نهم یهودیان رفته رفته گونهای از مناجات را انتخاب کردند که دارای نغمه ثابت برخلاف شیوه قرائت متون آسمانی در گذشته بود که بیگمان از تلاقی موسیقی ایشان با موسیقی غیریهودی به دست آمده بود. از اشاراتی که در کتاب تورات آمده معلوم میشود که موسیقی در یهود اهمیت داشته و عده زیادی سرایندگان و نوازندگان در آن بوده است و زبور داوود (تهیلیم) با الحان مخصوصی خوانده میشده.
بعضی از این آهنگهای طولانی بر آوازها و آهنگهای کلیسایی تأثیر نهاده و همچنان حفظ گردیدهاند. این آهنگها را به یهودیانی که در فنلاند در قرن ۱۱ میزیستند نسبت میدهند. ملودی «چه کسی مانند توست» قرنهای متمادی در روز کیپور سروده شده و حتی در دوران معاصر به فرم اولیه موسیقی در دورهی شارلمان (پادشاه فرانسه) باقی مانده است.
در حالی که خواندن کتاب مقدس برخوردار از لحنی شادمانه بوده است، آهنگهای فولکلور یهود و در مقیاسی محدودتر چند صدایی خواندن آهنگها از یک مایهی شناخته شدهی شرقی به نام حجاز پیروی میکرد. قدیمیترین ملودی کنیسایی قرون وسطی حالت ملودی کلیسایی را دارد که تا حدودی تغییر و تحول یافته باشد.
قرن نوزدهم به خوبی میتواند سالگرد طلایی موسیقی نامیده شود، زیرا در این دوره بود که موسیقی کلاسیک کنیسا پا گرفت. سه آهنگساز تعدادی از شعرها و موسیقیهای کنیسایی اطریش، آلمان و فرانسه را جمعآوری کرده مرتب نمودند.
این سه آهنگساز عبارتند از : سولومون سالرز (۹۰-۱۸۰۴) که پیشنماز کنیسای وین، شاگرد و یکی از دوستان شوبرت و موسیقیدانی بود که توسط لیست پیانیست مشهور تحسین میشد.
لوئیز لوادوسکی (۹۴-۱۸۲۱) پیشنماز کنیسای برلین، رهبر کر، مردی راسخ و ثابتقدم و پیرو موشه مندلسون.
ساموئل نمبارک (۸۰-۱۸۱۵) پیشنماز و آهنگساز کنیسای کوچهی ویکتوریا در پاریس، حساسترین عضو و رهبر این گروه قدیمی میباشد که با الهام از موسیقی سنتی یهود به این کار پرداختند و به طور کلی قوه تشخیص موسیقی یهود و احساس حالت آن معمولاً در فرم دستخطیها بر جای مانده است. در این مورد میتوان از یک موسیقیدان نابغه به نام نیسان بلدرز نام برد وی در اکثر کنیساهای روسیه جنوبی در نیمه دوم قرن نوزدهم پیشنماز بوده است.
موسیقی کنیساهای آمریکا با حالتی متواضعانه شروع میشود که تقلیدی از سبکهای اروپایی است. تنها در دههی اخیر، قرن ما شاهد جنبشها و تحرکات قابل ملاحظهای از کوششهای آهنگسازان آمریکایی بوده است در نتیجه این جنبش موسیقی مقدس یهود مورد توجه عده زیادی قرارگرفت و یک گروه از خوانندگان وابسته به دستهی سرودهای جوانان که در کنیساها فعالیت داشتند به خود آمده با سرود «اعمال مقدس» آوازی را برای صبح شنبه (شبات) ترتیب دادند این کار تقریباً از ملودی قدیمی و اجدادی که تمی سامی داشت عاری بود ولی به دنبال نتخوانی و آوازهای مذهبی حالت و سبک اصیلی به خود گرفت و از قابل توجهترین آنها تفیلای شب شبات میباشد که به توسط فردریک ژاکوبی و ژوزف اکرون پایهگذاری شد. آهنگهای ژاکوبی شامل تعداد زیادی از موسیقیهای الهامی مخصوص پرستش بود در حالی که آهنگهای اکرون که از لحاظ اجرا و ساختمان بسیار مشکل میباشد تعداد زیادی آواز چند صدایی به خصوص در مورد «ادون عولام» با پادشاه عالم را شامل میشود.
آهنگهای نیمه مذهبی مردم یهود اکثراً مربوط به سرودهای دستهجمعی و ملودیهای حسیدیم میباشد. منشاء اصلی به وجود آمدن ملودی حسیدیک دستههای مذهبی یهودی به نام حسیدیم با فضلا بودند که به دنبال جنبش یک پیشوای اروپایی در قرن هجدهم پا گرفت و این جنبش به طور غیرمستقیم در سراسر اروپای شرقی انتشار یافت. عدهای از راوهای این فرقه سرودها و ملودیهای حسیدیم را که به آنها الهام شده بود حفظ نمودهاند. این سرودها قبل از مراسم اصلی خوانده میشوند و حالتی روحانی از زندگی را بیان مینمودهاند.
آوازهای حسیدیم قسمت بزرگی از زندگی یهودیان را شامل میشد. اما باید در نظر داشت که از این حد هم تجاوز کرده است و به طوری که گفته میشود نشانههایی از این آوازها در کارهای مشهور موسور گسکی، ریمسکی کورساکف، ارنت بلوخ و غیره یافت میشود.
آوازهای فولکلوریک یهود در مقام مقایسه با موسیقی امروزه، ملودیها و تنهایش حالتی از محیط زیست یهودیان به همراهی آداب و رسومی از زندگی روزانه را در بردارد و اینها شامل آوازهای عاشقانه، لالایی و رقصها و آهنگهای ازدواج میشد. لالاییها و به خصوص آنهایی که از همه قدیمیتر هستند و آوازهای عجیب و نشاطانگیز ازدواج از همه دوستداشتنیتر میباشند.
صفت مشخصه آوازها و ملودیهای فولکلور که تفاوت زیادی با ملودیهای باستانی دارد، ساختمان رمانتیک و پیچیدهی آن میباشد. جمعآوری موسیقی فولکلوریک یهود که منشاء اصلی موسیقی یهود است و آثاری از آهنگسازان یهودی میباشد، در سالهای ابتدایی قرن معاصر شروع شد.
در اکتبر سال ۱۹۰۸ یک گروه از شاگردان ریمسکی کورساکف با شعار معروف «موسیقی یهود منتظر نوابغ خود است» شروع به نواختن ساز کردند. آنها کمیته آهنگهای فولکلور یهود را به خاطر جنبش سازندهاش تشویق مینمودند.
نمونههایی از سازهای قدیمی یهود را میتوان این چنین برشمرد:
شوفار بوقی از شاخ گاو وحشی و تنها وسیلهای است که هنوز از سازهای مورد استفاده یهودیان باقیمانده است و احتمالاً ابتدا در سالهای یوول مورد استفاده قرار گرفت. در کتاب مقدس آمده است که شوفار به عنوان وسیلهی اعلام جنگ بوده و بارزترین نشانهی آن در محاصره جریکو میباشد که به عنوان یک ساز جنگی و نه به عنوان سازی سحرکننده به کار رفته است. ندای شوفار نیز مانند وحی ده فرمان از همان قلمرو و سرزمین برخاسته است و تنها وقتی که شوفار در معبد دوم به کار برده شد حالت سحرآمیز اشاره شدهی ابتدایی خود را آشکار نمود.
«خصوصرا» از یک فلز گرانبها (عموماً نقره) ساخته میشده و توسط کاهنین در مراسم قربانی، در جنگ و درتاجگذاری سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت.
«حالیل» سازی شامل دو لولهی بادی با زبانه دهانی بود که تا حدودی شبیه به کلارینت میباشد. از یک لوله آن تُن ملودی و از لولهی دیگر تُن یکنواخت و همراهی کنندهای به گوش میرسیده است. این ساز فولکلور و جالب برای مراسم شادمانی و یا مراسم سوگواری مورد استفاده قرار میگرفت.
«نِول» یک نوع چنگ است که احتمال میرود برای اولین بار در آسیای صغیر شناخته شده باشد و ساختمانی متفاوت با ساز قانون دارد.
صفت مشخصهاش تن بم آن میباشد. سکههای (برکوخیا) نشاندهنده شماتیک این ساز میباشند. بر طبق گفتههای یوسیفوس، این ساز شامل ۱۲ سیم بوده که به توسط سرپنجه انگشتان نواخته میشده. منابع دیگر کتاب مقدس آن را تحت عنوان (نابلا) ذکر نمودهاند که نشاندهنده تُن بلند آن میباشد. این ساز دومین ساز مهم ارکستر معبد مقدس بود. برطبق روایت (میشنا) سیمهای آن از رودهی بزرگ گوسفند ساخته شده بود. نوع کوچکتر آن را «نول آسور» یا به طور خلاصه آسور مینامیدند که تنها ۱۰ سیم را شامل میشد و بالاخره «کینور» یک ساززهی از خانواده چنگ بود که از یک تنه و دو دسته و یک آرشه تشکیل میشد.
نوعی ساز زهی که مطمئناً شبیه آن چیزی است که توسط یهودیان زمان معبد دوم مورد استفاده قرار میگرفت و بدینصورت بوده که یک دستهی آن کوچکتر از دیگری بود و بدنهی آن شکل جعبه داشته است. بلندی این ساز احتمالاً به ۵۰-۶۰ سانتیمتر میرسیده که صدایی بم داشته و مانند نمونه مصریاش میبوده است. کینور یک ساز اصیل از تمدن سامیها بوده و سردسته سازهای ارکستر معبد دوم بوده است. این ساز ابتدا توسط داوید و سپس در مراسم مهم توسط لاویان مورد استفاده قرار میگرفت. برطبق گفته یوسفوس این ساز شامل ۱۰ سیم بود. که به توسط مضراب نواخته میشده و برطبق گفته میشنا سیمهای آن از روده نازک گوسفند درست میشده است.
نام این ساز در تهیلیم به کار رفته است.
[۲] – هر پنجاه سال یک بار سالی به نام نیوول» داریم که در آن سال تمام قرضها باطل میشود و زمینها به صاحبان قبلی خود باز میگردند و غلامان آزاد میشوند. در این سال کشاورزان یهودی زراعت نمیکنند. برای اطلاعات بیشتر به کتاب تورات، سفر لاویان، باب ۲۵ مراجعه نمایید.