امتیاز مکه مکرمه و کعبه چیست؟ و چرا باید به عنوان عمره و تمتع و عبادت خالصانه خداوند به این سرزمین مقدس سفر کرد؟ این خانه و سرزمین مقدس چه امتیازی بر سایر مکان ها دارد؟
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، شبهاتی مربوط به کعبه مطرح شده است که پاسخ به برخی شبهات را در زیر مرور میکنیم:
پرسش: مگر خداوند خانه دارد خداوند همه جا هست خدا در قلب ماست چه نیازی به انجام فریضه حج است؟
بیگمان، زمان و زمین و آسمانها و آن چه در آن ها هست، برای خدا و مال خدا است، و تنها خالق و مالک اصلی، اوست. اگر برخی زمان ها، مکان ها، اشخاص و اشیاء به لفظ جلاله ی « الله» اضافه می شودمثلا به بعضی روزها،«ایام الله» یا به ماه رمضان « شهر الله » گفته می شود، یا به قرآن کریم و برخی انسان های ربانی و کسانی که پیوند و اتصال معنوی قوی و ممتازی با خدا دارند، مثل امیرالمؤمنین(ع) «آیت الله» و یا آیات الله گفته می شود، و به خانه انبیا و ائمه علیهم السلام باب الله یا ابواب الله گفته می شود، همه این اضافه ها، اضافه تشریفی است.یعنی برای بیان عظمت و شرافت و پیوند و اتصال معنوی آن شخص یا شئی، آن را به خدا نسبت می دهند. بنا بر این اگر به مسجد و یا به کعبه « بیت الله» – خانه خدا- گفته می شود نیز به همین دلیل است، چون روشن است که خدا نه جسم است و نه نیاز به خانه دارد.
اما امتیاز مکه و کعبه چیست؟ و چرا باید به عنوان عمره و تمتع و عبادت خالصانه خدا به این سرزمین مقدس سفر کرد؟ این خانه و سرزمین مقدس چه امتیازی بر سایر مکان ها دارد؟
بر اساس آموزه های دینی:
۱- این خانه ، نخستین خانه توحید و محل عبادت انسان ( حضرت آدم و حوا و سایر انبیا و اوصیا و اولیای الهی و خدا پرستان) در کره زمین است.(۱) در ابتدای آفرینش که همه زمین را آب فرا گرفته بود، اولین مکان خشکی سر از آب برآورده، سر زمین مکه، و اولین نقطه آن، همان جایی است که کعبه در آن قرار دارد. یعنی کعبه با سابقه ترین و قدیمی ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد.
۲- مکه و نگین همیشه جاوید آن یعنی کعبه در دل خود خاطرات آدم و حوا، ابراهیم و هاجر و فرزند خردساله شان اسماعیل و ترنم و نفحات عبادت ها و نیایش ها، و حماسه مبارزات انبیا و اولیای الهی و خدا پرستان موحد با شرک و بت پرستی، کفر و نفاق، فساد و فحشا، شیطان ها و انسان های شیطان صفت را جای داده است. انسان هایی که آگاهانه به این سرزمین سفر می کند، در جای جای آن همه تاریخ و خاطرات را در ذهن خود تداعی می کند، و احساس می کند پا در جای پای ابراهیم خلیل و موسای کلیم و عیسای مسیح و محمد خاتم الانبیا و المرسلین گذاشته است، احساس می کند در هوایی تنفس می کند و در جایی نفَس و جان خود را با خدا پیوند می دهد، که علی بن ابیطالب (ع) در همان خانه به دنیا آمد، و در همانجا بر دوش مبارک پیامبر قدم گذاشت و خانه را از بت ها و بت پرستان و خود پرستان و خودخواهان مغرور و مستکبر پاک کرد، جایی که همه امامان و اولیای الهی با خدای خود خلوت می کردند و به راز و نیاز و مناجات می پرداختند. از این رو خداوند آنجا را « مثابه»(۲) نامیده است. یعنی بازگشتنگاه به توحید، به فطرت، به خویشتن خویش، به آرامش روح و روان و به خدای یگانه.
۳- امتیازات دیگر کعبه را قرآن « مبارک» بودن یعنی پر برکت و پر فایده از نظر مادی و معنوی، مایه هدایت جهان نیان، و مأمن و پناهگاه انسان و دارنده آیات و نشانه های روشنی از خداپرستی و توحید و معنویت و جاودانگی خداپرستان و هلاکت و نابودی هواپرستان، ذکر کرده است. (۳) در مقام پاسخگویی به سؤالات، مجال برای بیان همه امتیازات کعبه (۴) و اسرار سفر به آن مکان مقدس و بررسی فلسفه عمره و حج تمتع نیست. برای فهم برکات معنوی و درک فلسفه حقیقی حج لازم است کتاب هایی که اسرار حج و عبادت را متذکر شده اند، مثل کتاب حج آقای قرائتی، اسرار عبادت هم چنین کتاب صهبای حج، هر دو از آیت الله جوادی آملی و یا بخش پایانی کتاب شریف معراج السعاده، تألیف ملا احمد نراقی، در مورد اسرار حج، مورد مطالعه قرار گیرد.
۴- مسلمان باید زیرک و دور اندیش باشد. به جای نگاه به منافع و مصالح موقت و زود گذر به منافع بلند مدت و جاوید بیندیشد، و به جای نگاه جزئی و فردی یا گروهی به منافع کل امت اسلامی و بقای اصل اسلام و مسلمانی بیندیشد. کمک به فقرا و نیازمندان امری بسیار مطلوب و شایسته است، و گاهی ثواب آن از حج بلکه چندین حج و طواف کعبه بیشتر است، اما معنای این سخن این نیست. که انسان حج یا حتی عمره مستحبی و زیارت قبر مطهر رسول الله(ص) و زیارت ائمه بقیع علیهم السلام را به بهانه کمک به فقرا و نیازمندان ترک کند. زیرا کمک به فقرا نگاه جزئی و تأمین منافع و مصالح موقت است. در حالی که حفظ شور و حماسه و معنویت حج و عمره سبب حفظ اساس و کیان اسلام در دراز مدت می شود.
بعضی علما جهت تقریب ذهن در این مورد این مثال را می گویند: درست است که قلب و مغز انسان در برابر سایر اعضای بدن مهم ترین اعضا هستند، اما معنایش این نیست که اگر کسی بدون ُکلیه زنده می ماند،و یا نیازی نیست که برای سلامت و بهداشت سایر اعضای بدن حساس باشیم. افزون بر این حج و عمره در راستای منافع مادی و معنوی مسلمانان است. به بیان دیگر اگرچه کعبه «بیت الله » یعنی خانه خدا است، ولی خداوند آن را برای مردم – « لِلنَّاسِ»- و جهت تأمین منافع مادی و معنوی، سیاسی و اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم قرار داده است. از این رو فرموده: «جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَهَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ» (۳) یعنی خداوند کعبه، بیت الحرام، را وسیله ای برای سامان بخشیدن به کار و امور مردم قرار داده است.
یکی از اصحاب امام صادق(ع) از آن حضرت سؤال می کند، رفتن به مکه و زیارت خانه خدا چه نوع منافع مسلمانان را تأمین می کند؟ فرمود: هم منافع مادی و دنیایی آنان را تأمین می کند و هم منافع دینی و معنوی آنان را. (۴) به همین خاطر در آموزه های دینی تأکید زیادی به اقامه و زنده نگه داشتن آن شده است.
پرسش:میگویند اگر حضرت ابراهیم (ع) که خودش بتها را شکست، چرا نماد سنگی دیگری ساخت تا مردم دور آن بچرخند؟!
آیا تا به حال هیچ مسلمانی را دیدهاید که کعبه را بپرستد؟! پرستش، یعنی انسان کسی یا چیزی را “إله، معبود و ربّ” خود بداند و هیچ موحد و مسلمانی، نه کعبه و نه هیچ شخص یا چیز دیگری را به جز الله جلّ جلاله، “إله، معبود و ربّ” خود نمیداند و نمیشناسد، چنان که شعار اسلام و شرط اول مسلمانی، اذعان و شهادت به «لا إله الاّ الله» میباشد.
آیا هیچ دستوری مبنی بر این که کعبه را بپرستید آمده است؟! و یا تأکید شده که پرستش هر چیزی به غیز خداوند سبحان، کفر و شرک میباشد.
دقت شود که روح آدمی، در هر حال و کاری، به سوی محبوبش جهتگیری میکند، حال یا محبوب غاییاش دنیاست و یا خداوند متعال. چنان که در نماز، رو به قبله و یا حتی کنار کعبه، نیت “فربه الی الله” میشود و جهاد نیز اگر “فی سبیل الله” باشد، ارزش دارد.
جسم و بدن انسان نیز باید در عبادت جهت مشخصی داشته باشد تا توحید و وحدت در ظاهر نیز محقق گردد، و چون بدن مادی است، باید به سمت یک نماد و نشانهی مادی جهتگیری بنماید. پس خداوند متعال، دستور به ساخت کعبه داد، برای جهتگیری ابدان موحدان به هنگام عبادت، چنان که فرمود: «وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ … – و از هر کجا بیرون آمدى [به هنگام نماز] روى خود را به سمت مسجدالحرام بگردان … / البقره، ۱۵۰».
حال چه کسی گفته که جهتگیری بدن به سمت خاصی و یا طواف کعبه به امر خدا، پرستش کعبه است؟! ذکر حجاج [تلبیه] وقتی عازم حج میشوند تا خانهی خدا را طواف کنند چیست؟ «لَبَّیکَ الّلهُمَّ لَبَّیکَ، لَبَّیکَ لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ، إنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَهَ لَکَ وَالْمُلکَ، لاشَریکَ لَکَ لَبَّیکَ».
آری، خداوند متعال به حضرت ابراهیم علیه السلام امر فرمود تا کعبه را بنا کند، از آلودگیها پاک کند، برای اهل طواف و عبادت خداوند متعال:
«وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لَا تُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ» (الحج، ۲۶)
ترجمه: و چون براى ابراهیم جاى خانه را معین کردیم [بدو گفتیم] چیزى را با من شریک مگردان و خانهام را براى طوافکنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان [و] سجده کنندگان پاکیزه دار.
پس، جهت روح اهل طواف، اهل قیام، رکوع و سجود، همان خداوندی است که فقط او را میپرستند و عبادت را “قربه الی الله” انجام میدهند، و جهت بدنشان، به سمت نشانهای است که او قرار داده است. کعبه یک نشان است؛ نه إله، معبود و ربّ موحدان و مؤمنان.
منتهی کسانی که فهمیده یا نفهمیده، هوای نفس خویش را إله و معبود خود گرفتهاند و به اطاعت و پرستش آن مشغولند، یا گمان می کنند که مسلمانان کعبه را میپرستند، و یا خودشان هم میدانند که چنین نیست، بلکه فقط شبههپراکنی میکنند؛