چهاردیواری اختیاری و خشونت خانگی

به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، خشونت خانگی به دلیل تأثیر گسترده آن به عنوان یک موضوع اجتماعی و عمومی به جای یک موضوع خصوصی شناخته می‌شود. این یک مسئله جدی اجتماعی و حقوقی است که نیاز به مداخله و حل آن دارد.

چرا خشونت خانگی یک موضوع خصوصی تلقی نمی شود؟

خشونت خانگی نوعی نقض حقوق بشر است؛ خشونت خانگی حقوق اساسی بشر از جمله حق امنیت سلامت و استقلال بدنی را نقض می کند براساس ماده سه اعلامیه جهانی هرکس بدون توجه به وضعیت روابط خود حق دارد بدون خشونت و زور زندگی کند هر فرد دارای حقوق بنیادی مانند حق برابری حق حیات و حق زندگی آرام و بدون تهدید و خطر است خشونت خانگی علیه حقوق اساسی افراد انجام میشود و آنها را از این حقوق محروم میکند.

خشونت خانگی به دلیل تاثیرات و پیامدهای جدی که بر فرد و جامعه دارد، از حوزه خصوصی خارج است.

خشونت خانگی منجر به افزایش بی‌اعتمادی در جامعه و خانواده

خشونت خانگی، انسجام اجتماعی و اعتماد را در میان جوامع تضعیف می‌کند، این می‌تواند پویایی خانواده را مختل کند، روابط اجتماعی را تحت فشار قرار دهد و به چرخه‌های خشونت که بر نسل‌های آینده تاثیر می‌گذارد کمک کند. خشونت خانگی می‌تواند باعث ایجاد نگرانی، ترس و ناامنی در بین افراد خانواده شود و ممکن است منجر به از دست رفتن اعتماد و ارتباطات سالم بین اعضای خانواده شود.

خشونت خانگی هزینه‌های اقتصادی جامعه را افزایش می‌دهد

خشونت خانگی هزینه‌های اقتصادی قابل توجهی را بر جامعه تحمیل می‌کند؛ از جمله هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی بهره‌وری از دست رفته و بار خدمات اجتماعی پرداختن به خشونت خانگی نه تنها یک امر اخلاقی، بلکه یک ضرورت اقتصادی است. خشونت خانگی پیامدهای قابل توجهی بر سلامت فرد دارد که منجر به صدمات جسمی، مشکلات سلامت روان و آسیب‌های طولانی مدت برای بازماندگان می‌شود. رسیدگی به خشونت خانگی نیازمند مداخلات سازمان‌های دولتی و بهداشت عمومی مانند خدمات حمایتی مشاوره و حمایت‌های قانونی است که سالانه هزینه زیادی را بر دوش این سازمانها قرار می‌دهد و مقابله و پیشگیری از خشونت خانگی بار این هزینه‌ها را کاهش می‌دهد.

خشونت خانگی شکاف و نابرابری جنسیتی را افزایش می‌دهد خشونت خانگی با مسائل اجتماعی گسترده‌تری مانند نابرابری جنسیتی تبعیض و پویایی قدرت در ارتباط است. پرداختن به خشونت خانگی مستلزم تغییرات سیستمی است که هنجارهای اجتماعی مضر را به چالش می‌کشد و برابری جنسیتی را ترویج می‌کند. همچنین این موضوع می‌تواند باعث کاهش بهره‌وری اقتصادی و اجتماعی در زنان شود که به چرخه فقیرتر شدن و به حاشیه رانده شدن زنان کمک می‌کند.

خشونت خانگی آینده کودکان را نابود می‌کند کودکان که شاهد خشونت خانگی در خانه خود هستند یا مورد آن قرار میگیرند، ممکن است دچار عوارض روانی و اجتماعی شوند. آنها ممکن است از مشکلات اضطراب، افسردگی، اختلالات رفتاری و مشکلات تحصیلی رنج ببرند. حقوق کودکان و آینده جامعه امری عمومی است و برای بهبود آن همه جامعه وظایفی دارند و این یک مسئله خصوصی نیست.

خشونت‌خانگی منجر به افزایش جرم و جنایت در جامعه می‌شود خشونت‌خانگی می‌تواند به عنوان یک عامل موجب افزایش جرم و جنایت در جامعه عمل کند. فردی که به عنوان قربانی خشونت خانگی وارد جامعه می‌شود، ممکن است به دنبال کسب انتقام یا به وجود آوردن خشونت در جوامع دیگر باشد. همچنین کسی که در خانه و بدون هیچ محدودیتی اعمال خشونت می‌کند، می‌تواند در جامعه نیز آن را گسترش دهد.

هیچ جرمی، خصوصی نیست.

بسیاری از کشورها قوانین و سیاست‌هایی برای رسیدگی به خشونت خانگی به عنوان یک جرم و نه یک موضوع خصوصی دارند. هدف چارچوب‌های قانونی، محافظت از بازماندگان پاسخگویی مجرمان و جلوگیری از موارد بیشتر خشونت است. بنابراین به دلیل اینکه خشونت خانگی تاثیرات بسیار گسترده‌ای دارد که از حیطه خصوصی یک خانواده فراتر می‌رود به عنوان یک مسئله عمومی و اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد و اقدامات مختلفی برای جلوگیری از آن و حمایت از قربانیان آن انجام می‌شود به طورکلی، به رسمیت شناختن خشونت خانگی به عنوان یک امر عمومی و نه خصوصی برای بسیج منابع، اجرای مداخلات موثر و ایجاد جوامع ایمن‌تر برای همه ضروری است. خشونت خانگی نه تنها بر فردی که مورد آن قرار میگیرد تأثیر می‌گذارد، بلکه بر جامعه نیز اثرات بسیار جدی و نامطلوبی دارد که نیازمند توجه و اقدام فوری جامعه و نهادهای مختلف است.

یادداشتی از مهدیه گلرو