روایت های فیلم بی ارتباط با مبانی سیاست خارجی امارات در سالهای اخیر نیست و آن اینکه جماعت اخوان المسلمین با گروه های مسلح از جمله سازمان القاعده ارتباط ریشه ای و تاریخی دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، قطعا شما نیز حداقل با یک مورد از کارهای هنری که یکی از دولت ها برای ترویج ایدئولوژی سیاسی خود یا تخریب ایدئولوژی دیگر ساخته است را به یاد دارید. اما یکی از متفاوت ترین کشورها در این زمینه، کشور قطر است. به این معنا که فعالیتهایش به جهت جامعه هدف، از جایگاه ملی یا منطقه ای خود خارج نمی شود. اما کاری که الان میخواهیم تحلیل کنیم از این قاعده مستثنی است و به نوعی «لابی گری» و روابط خارجی تبدیل شده است. باید هم اینگونه باشد؛ چون دولت امارات برای ضربه زدن به مخالفان سیاسی داخلی و منطقه ای خود، در این فیلمی که نامش «ناسازگار» است به اندازه کمپین های تبلیغاتی خارجی (حداقل ۱۵ میلیون دلار) هزینه کرده است.
داستان فیلم
ایده اصلی این فیلم کوتاه از یک پارادوکس مربوط به فلسفه اخلاق گرفته شده است که تلاش می کند به این سوال پاسخ بدهد که آیا سرقت از ثروتمندان صحیح است؟ در حالیکه یقین داریم اصل سرقت امری غیر اخلاقی است. اما این دزدی برای رسیدن به نتیجه اخلاقی دیگری است و آن کمک به فقرا است.داستان فیلم اینگونه است که چهار شخص خلافکار زندگی شان را وقف سرقت از ثروتمندان و بخشیدن آن به فقرا میکنند. همان مضمون مشترک سنتی که با اسم های مختلف در ادبیات غربی و شرقی وجود دارد. مانند رابین هود که نامش در این فیلم هم آمده و علی الزبیق که در هنر سنتی مصر یافت میشود.
این گروه از سه مرد و یک زن تشکیل می شود. هر کدام از آنها وظیفه خاصی دارند که به گونه ای جنگ و تقابل «خیر جهانی» با «شر جهانی» را نمایش می دهد. یک آسیایی خوش چهره که مسئول استفاده از بسته های انفجاری برای آسان سازی خیر است. جوان دیگری با پوست تیره رنگ در کلاهبرداری خیرخواهانه مهارت دارد. یک شاهزاده عرب هم توانایی به کارگیری روابط و نفوذ خود برای امور خیر دارد. یک دختر جوان زیبا هم با کمال تعجب مسئولیت اقدامات جنگی علیه اشرار را دارد.
فیلم به طور غیر مستقیم به دنبال پاسخ به این مشکل است که: آیا میتوان کاری غیر اخلاقی را برای رسیدن به هدفی اخلاقی انجام داد؟ این فیلم با این کار موافق است. مخصوصا اگر آنچه می دزدند طلاهایی باشد که قرار است صرف تامین مالی گروه های تروریستی که در حال کشتن بی گناهان در خاورمیانه هستند بشود.
این گروه چهار نفره مکمل هم هستند اما یک حلقه مفقوده وجود دارد که آن یک مغز متفکر و یک مدیر با نفوذ و با استعداد است. «رنگو» جوان تیره پوست و سارق حرفه ای است اما نمی تواند عملیات بزرگی در حد سرقت مقدار زیادی طلا از یک زندان با سیستم امنیتی پیشرفته را هدایت کند. اما شخص پنجمی هم هست که این توانایی را دارد بلکه توانایی سرقت از هرکسی که نشانه های ثروتمند بودن در او باشد. به شرط اینکه تصمیم بگیرد از زندان فرار کند. چالش اینجا است که چطور می توان یک مجرم ماهر را برای انجام چنین کار سختی متقاعد کرد بدون اینکه نفعی برای او داشته باشد. چون «ناسازگاران» این طلاها را برای نجات خاورمیانه از تروریسم می خواهند.
«ناسازگاران» برای اقناع او برای پیوستن به گروه خود با شروطی که علاقه ای به آن ها نداشت، تلاش مصرانه ای کردند. آنها با استفاده از حرص و اشتیاقی که او به فرار از زندان و تقابل با حاکمیت دارد به او کمک می کنند تا تنها یک روز مانده به موعد آزادی اش از زندان فرار کند. آنگاه درباره طلاها با او صحبت میکنند که برای دست یافتن به آن از برگ برنده آخر یعنی دخترش استفاده میکنند. دخترش در یک سازمان خیریه زیر نظر سازمان ملل متحد کار میکند و به دلیل رفتارهای غیر اخلاقی پدرش و آموزش روش های دزدی به او در کودکی، از مشکل بی اعتمادی به مردان رنج می برد. به همین دلیل این دختر زیبای بلوند از اینکه دست تقدیر باعث شده یک مجرم پدر او باشد، به شدت خشمگین است و این سئوال در ذهن او هست که چرا او باید پدر من باشد؟ همین امر هم انگیزه او برای پیوستن به گروه می شود و از اینجا ماجرای ورود به زندان و دستیابی به طلاها و جلوگیری از رسیدن آن به دست ترروریست ها آغاز می شود.
فیلم ۵ روایت اصلی را دنبال میکند که بی ارتباط با مبانی سیاست خارجی امارات در سالهای اخیر نیست و آن اینکه جماعت اخوان المسلمین با گروه های مسلح با نام های گوناگون از جمله سازمان القاعده ارتباط ریشه ای و تاریخی دارد. و اینکه منطقه خاورمیانه به استثنای چند مکان پناهگاه تروریست ها و افراط گرایان است. و اینکه مجاهدین هر کدام به نحوی به افراط و انجام جرائمی مانند تجارت مواد مخدر، تجارت سلاح و پولشویی کشیده شده اند. و اینکه این گروه که به نوعی نمایانگر تلاش دولت امارات هستند سعی میکنند شر اخوان المسلمین و شاخه های وابسته به آن را دفع کنند یا چنان که در دیالوگ های فیلم آمده: «شاید نتوانیم اخوان المسلمین را متوقف کنیم اما میتوانیم از انفجار یک بمب جلوگیری کنیم.
نقش امارات چیست؟
گذشته از تامین هزینه هزاران دلاری فیلم، تهیه و تولید این فیلم تحت اشراف یک شرکت اماراتی به نام «فیلم جت» و با کمک ۴ شرکت بزرگ مانند پارمونت پیکچرز، The Avenues، هایلاند فیلم و فاکس سینما برای پخش آن در خاورمینه و شمال آفریقا انجام شده است.
شرکت اماراتی جمعی از برترین ستاره های جهانی را برای همکاری در همه مراحل فلیم به کار گرفته است. از نویسندگی آن که به «رابرت هنی» سپرده شده تا بازیگرانی مانند تیم روت و نیک کانون. علاوه بر قهرمان فیلم «پیرس برازنان»که قبلا در نقش قهرمان یکی از سلسله فیلم های «جیمز باند» ایفای نقش کرده است. و همین امور این احتمال را تقویت میکند که بودجه فیلم برای اجرای صحنه های اکشن، تجهیزات، دستمزد بازیگران و سفرهای خارجی، بسیار بیشتر از رقم اعلام شده است.
به دلیل حاتم بخشی امارات برای این فیلم ترجیح داده شده که فیلم در لوکیشن های متعدد اماراتی مانند شهر مصدر، جزیره سعدیات، کورنیش ابوظبی، موزه لوور و دیگر اماکن دبی و العین فیلمبرداری شود. در حالیکه ابتدا قرار بود فیلم در پورتوریکو فیلمبرداری شود. و در گروه بازیگران هم از برخی بازیگرانی که نژاد عربی بلکه اماراتی داشتند استفاده شد. مانند سامر المصری، بازیگر سوری که در چند فیلم بزک کننده نظام مصر مانند «الخلیه» حضور داشته و به مواضع جنجالی اش مانند نامزد شدنش برای ریاست جمهوری سوریه در مقابل بشار اسد در سال ۲۰۱۴ شناخته می شود. یا منصور الفیلی بازیگر اماراتی و یا رامی جابر بازیگر فلسطینی.
فیلم ۵ روایت اصلی را دنبال میکند که بی ارتباط با مبانی سیاست خارجی امارات در سالهای اخیر نیست و آن اینکه جماعت اخوان المسلمین با گروه های مسلح با نام های گوناگون از جمله سازمان القاعده ارتباط ریشه ای و تاریخی دارد و اینکه منطقه خاورمیانه به استثنای چند مکان پناهگاه تروریست ها و افراط گرایان است. و اینکه مجاهدین هر کدام به نحوی به افراط و انجام جرائمی مانند تجارت مواد مخدر، تجارت سلاح و پولشویی کشیده شده اند. و اینکه این گروه که به نوعی نمایانگر تلاش دولت امارات هستند سعی میکنند شر اخوان المسلمین و شاخه های وابسته به آن را دفع کنند یا چنان که در دیالوگ های فیلم آمده: «شاید نتوانیم اخوان المسلمین را متوقف کنیم اما میتوانیم از انفجار یک بمب جلوگیری کنیم.»
با اینکه آن زندان باید در یکی از دولتهای آسیایی شناخته شده به سازمانهای مسلح اسلامی مانند افغانستان و پاکستان باشد اما در مکانی به نام «جزیرستان» است که به وضوح اشاره به دولت قطر دارد. دولتی که امارات آن را مهم ترین دشمن منطقه ای خود می داند. در خلال فیلم به پایگاه آمریکایی العدید و رنگ عنابی که رنگ پرچم قطر است و اینکه این دولت فاصله زیادی با امارات ندارد و مورد حمایت ایالات متحده آمریکا است اشاره شده است. این روایتی است که امارات مدت ها است درباره حمایت قدرتهای بزرگ از اسلام سیاسی ترویج میکند.
آن سوی چهره خشن دشمنان امارات، این فیلم چهره امارات را در ابوظبی خلاصه میکند که گویی سراسر ثبات و رفاه است؛ اتومبیل های لوکس، جاده های آسفالته، هتل های پنج ستاره، راننده تاکسی که مانند ثروتمندان لباس پوشیده است، خیابان های وسیع، سواحلی که حضور زنان در آن آزاد است، شرب خمر آزاد است، امکان رابطه جنسی بدون محدویت وجود دارد، چنانکه در یکی از صحنه های فیلم قهرمان فیلم در کنار دختر جوان نیمه عریانی در هتل نشان داده می شود.
دو روایت
اماراتی ها مخصوصا سرمایه گذاران این فیلم می گویند «این فیلم نوعی جهش کیفی در عرصه تولیدات جهانی فیلم است که به مدیریت شرکت های اماراتی و همکاری جمعی از ستارگان جهانی به عنوان بخشی از تلاشهای مداوم آنها در ارائه آثار هنری با کیفیت به ثمر رسیده است.»منصور البیهونی الظاهری مدیر اجرایی شرکت تهیه کننده، پیروزی فیلم را اینگونه توصیف میکند «فیلم در ایالات متحده دو هفته متوالی و در روسیه در کمتر از یک هفته از آغاز اکران صدر گیشه ها را در اختیار داشته چنانکه همه فبلم های اکران شده شرکت در ۲۰۲۱ در کشورهای مختلف همینطور بوده اند.»
راز این پیروزی به گفته سرمایه گذار اماراتی فیلم «تفاوت در داستان و مضمون و دوز بالای صحنه های اکشن و نقش آفرینی حرفه ای پیرس برازنان و کارگردانی خلاقانه رنی هارلین» بوده است.
الظاهری انتخاب لوکیشن های متعدد فیلمبرداری را به دلایل متعددی مرتبط میداند. از جمله: «ابراز توانایی های جهانی امارات در عرصه تهیه و تولید فیلم، علاوه بر آن استفاده از لوکیشن های زیبایی که تا کنون در پرده سینما به تصویر کشیده نشده است.»
آن سوی چهره خشن دشمنان امارات، این فیلم چهره امارات را در ابوظبی خلاصه میکند که گویی سراسر ثبات و رفاه است؛ اتومبیل های لوکس، جاده های آسفالته، هتل های پنج ستاره، راننده تاکسی که مانند ثروتمندان لباس پوشیده است، خیابان های وسیع، سواحلی که حضور زنان در آن آزاد است، شرب خمر آزاد است، امکان رابطه جنسی بدون محدویت وجود دارد، چنانکه در یکی از صحنه های فیلم قهرمان فیلم در کنار دختر جوان نیمه عریانی در هتل نشان داده می شود.
اما بعد از بررسی تعدادی از نقدها که به بار سیاسی موجود در فیلم اشاره ای نمی کردند، دریافتیم که هنردوستانی که این فیلم را دیده اند چیزی شبیه اجماع در شکست آن دارند. عبید التمیمی می گوید: «وقتی قرار بر ساختن فیلمی است که می خواهد تحول بنیادین در زندگی قهرمان را نشان دهد و شما می توانید ستاره های سینمایی مانند پیرس برازنان و تیم ورت را به کار بگیرید، حداقل کاری که باید انجام بدهید این است که داستان فیلم پر از ایراد و اشکال نباشد و باید شخصیت پردازی به قدری گیرا و تاثیرگذار باشد که ببینده از مشکلات داستانی چشم پوشی کند. اغلب شخصیتها سطحی و خنده دار بودند و حقیقت خارجی نداشتند. هیچ انگیزه مشخصی برای انجام این همه کار خیر در فیلم یافت نمی شود.»
داور کانال «استنی بس» در یوتیوب بر این نظر بود که «غیر از جلوه های تصویری، همه چیز این فیلم به شدت بد است؛ اکشن، روند داستان، کارگردانی، تصویر برداری، فیلم نامه و دیالوگ. همه انتظارها اشتباه بود. این فیلم مجموعه ای از درخواست ها است که در یک و نیم ساعت جمع شده است. من حتی نتوانستم فیلم را بعنوان کمدی دسته بندی کنم یا تبلیغاتی. من نهایتا از ۱۰ امتیاز به این فیلم ۳ می دهم.»
علیرغم حضور جمعی از ستارگان سینمایی و تصویربرداری خیره کننده و تبلیغات فراوان و با اینکه تیزر تبلیغاتی فیلم در یوتیوب بیش از ۱ میلیون بیننده داشت، این فبلم هنوز نتوانسته است درامدی بیش از ۱ میلیون دلار کسب کند. امتیاز ۲۰ درصدی در سایت Rotten Tomatoes و امتیاز ۲۵ درصدی در سایت Metacritic هم حاکی از سطح پایین رضایت از فیلم است.
یک منتقد یوتیوبی هم نظر خودش را درباره فیلم اینگونه بیان میکند «اگر دوست دارید نسخه با کیفیت تر شده فیلم Italian job را ببینید پیشنهاد میکنم همان نسخه قدیم را ببینید چون این فیلم حتی قابل قیاس با آن هم نیست.»