در همه کشورهای اسلامی از واژه عربی “صلاه” برای “نماز” استفاده می شود. ولی فقط در ایران برای آن واژه “نماز” به کار برده می شود.
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، واژه فارسی نماز، از واژه پهلوی «نِماک» گرفته شده است. نماک نیز از ریشه باستانی «نِم» به معنای خم شدن و کرنش است. اندک اندک در میان مسلمانان واژه هایی همچون صلات و عبادت، جای آن را گرفتند.
اساس برخی اسناد تاریخی، گروهی از ایرانیان تازه مسلمان در سال های حکومت اعراب بر ایران، به جای واژه «صلاه» از کلمه «نِماک» (به کسر نون) استفاده می کردند. آنان هنگام فراخواندن مردم به سوی نماز، به جای «الصلاه»، واژه «النِّمَاک» و به جای «حی علی الصلاه» عبارت «بشتابید به سوی نِماک» را به کار می بردند.
در همه کشورهای اسلامی از واژه عربی “صلاه” برای “نماز” استفاده می شود. ولی فقط در ایران برای آن واژه “نماز” به کار برده می شود. زیرا ایرانیان در دوره باستان نیز نماز داشتند و در ۵ نوبت شبانه روز با خدای خود راز و نیاز می کردند.
واژه نماز از پهلوی ساسانی آمده و از ریشه námas بمعنای تعظیم، سجده کردن، گرفته شده است. زرتشتیان هر روز پنج گاه اهورامزدا را نماز میگزارند: هاون (هنگام طلوع)، رَیپتوَن(هنگام ظهر)، اُوزیرَن(هنگام عصر)، اَئیویسَروترم (هنگام غروب)، اُشَهِن(هنگام نیمه شب)
فرهنگ عمید، نماز را چنین معنا کرده است: «پرستش، نیاز، سجود، بندگی و اطاعت، خم شدن برای اظهار بندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین، عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که پنج بار در شبانه روز به جا می آورند».
منابع:
۱- حسن راشدی، نمازشناسی، ج ۱، ص ۶۵، برگرفته از: محمد خزایلی، احکام قرآن، ص ۳۳۸.
2- حسن راشدی، نمازشناسی، ج ۱، ص ۶۵، برگرفته از: محمد خزایلی، احکام قرآن، ص ۳۳۸.
3- فرهنگ عمید، ج ۲، ص ۱۹۱۹، برای مطالعه بیشتر درباره نماز نک: محسن محمدی، از نمازگزاری تا انس با نماز، صص ۲۳ _ ۲۸.