خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

تاثیر بیماری های جدید در فسخ نکاح

انحلال نکاح عبارت است از؛ از میان رفتن رابطه زناشویی که علل متعددی می تواند داشته باشد که یکی از آن علل ظهور بیماری های صعب العلاج جدید می باشد.

ردنا (ادیان نیوز) -انحلال نکاح عبارت است از انقطاع و از میان رفتن رابطه ی زناشویی که علل متعددی می تواند داشته باشد. مطابق ماده ی ۲۲۱۱ قانون مدنی ایران، عقد نکاح به فسخ یا طلاق یا به بذل مدت در عقد انقطاع منحل می شود.

فسخ نکاح در فقه شیعه شامل سه مورد می شود:
1 -برخی عیوب خلا در مردان و زنان به شرطی که قبل از عقد وجود داشته باشد، به استثنای جنون و عنن در مردان که اگر بعد از عقد نیز حادث شود موجب حق فسخ برای زن می گردد. عیوب خلا مردان شامل خصاء، عنن، جبّ و عیوب خاص زنان شامل قرن، جذام، بر ، افضاء، زمین گیری و نابینایی از هر دو چشم است.

۲ -دومین مورد از موارد فسخ نکاح تدلیس ( فریب در ازدواج ) می باشد که در عیوبی غیر از عیوب مذکور نیز ثابت می گردد.بنابراین رابطه ی تدلیس و عیوب موجب فسخ نکاح عموم و خصوص من وجه است .

۳-مورد دیگری که موجب فسخ فسخ نکاح می گردد متشکل از شرط وصیت می باشد که البته در کتب فقهی با عنوان تدلیس در نکاح مطرح می باشد و در قانون مدنی با عنوان خیار فسخ در صورت عدم نص مشروط ماده ی ۲۲۱۱ ق. م به آن پرداخته شده است.عیوب نام برده شده در فقه شیعه و قانون مدنی ایران که با توجه متون روایی اسلام نگاشته شده است، محصور به تعداد معینی از جمله: بیماری های پوستی مانند: برص و جذام و بیماریهای مقاربتی متصور زنان و مردان از جمله :قرن ، افضاء، عنن، خصا و جبّ است که تعدادی از این بیماریها امروزه با پیشرفت علوم پزشکی تا حدّ زیادی قابل درمان می باشند و در برخی موارد کاملا قابل درمان هستند ، بنابراین دیگر نمی توان به عنوان بیماری های درمان ناپذیر در انحلال نکاح به کار روند، امّا در کنار این بیماریها، بیماری های تازه ای شناخته شده که در گذشته ناشناخته بودند و یا اصلا وجود نداشتند مانند:ایدز، هپاتیت، سرطان و غیره…

تأثیر بیماری های جدید بر فسخ ازدواج با تأکید بر مبانی فسخ نکاح

اکثر بیماری هایی که قانون مدنی  موجب فسخ دانسته است امروزه قابل درمان  میباشند. در مقابل به رغم پیشرفت هایی  که در علم پزشکی حاصل شده است در  عصر حاضر، شاهد بیماریهای مسری و خطرناکتر از عیوب تصریح شده در  قانون هستیم که همه ساله تعداد زیادی را به کام مرگ فرو میبرد. بیماری هایی که نظر پزشکان را از لحاظ درمان و یافتن داروی  مؤثر و جلوگیری از سرایت بیماری  به دیگران و نظر حقوقدانان را هم از لحاظ راهکارهای حقوقی  مسأله در برخورد با این بیماران مشغول کرده است.

برخی از این بیماریها مانند: ایدز و سیفلیس اکثراً از راههای نامشروع به انسان منتقل میشود. که بر همین مبنامبتلایان  به این بیماریها از گفتن آنها شرم دارند و بیماری خود را در اکثر مواقع از  دیگران مخفی میدارند و این اخفای مرض باعث سرایت بیماری ایشان به دیگران  میگردد اما نوع دیگر از بیمارهای جدید از راه مشروع نیز انتقال می یابد مانند کرونا ویروس راه های انتقال بسیاری دارد از راه دهان دست و انتقال آن از طریق ذرات هوا در دهان و بینی و…

سؤال
این است که اگر همسران افراد مبتلا به بیماری از موضوع آگاهی  پیدا  کنند و تصمیم به جدایی  از همسر خود بگیرند چه راهی را میتوان به ایشان پیشنهاد کرد؟ آیا ایشان میتوانند از مبانی  که برای  بیماری های مصرّح نام  بردیم استفاده کرده و این بیماریها را بر عیوب ذکر شده در قانون مدنی  بیافزایند و از طریق سهل فسخ، استفاده نمایند؟ یا تنها راه ایشان برای جدایی مراجعه به  دادگاه و طی نمودن راه پرفراز و نشیب به دست آوردن حکم دادگاه مبنی بر عسر  و حرج یا گواهی عدم امکان سازش است؟

اهمیت این مسأله زمانی آشکار می شود که بدانیم زوجین برای فسخ ازدواج ملزم به مراجعه به دادگاه نبوده، در حقیقت حکم دادگاه در این میان تنها جنبه اعلامی داشته است و رعایت شرایط و  ترتیبات مورد نیاز در طلاق لازم نیست. از سویی دیگر، فسخ مانند طلاق اختصاصی مرد نیست بلکه زن یا مرد در صورت وجود بیماری می توانند عقد ازدواج خود را منحل سازند.

الف) نظرات موافق و مخالف پیرامون توسعه  دامنه شمولیت بیماری های موجب فسخ ازدواج
در این مسأله فقیهان و حقوقدانان به دو راه رفته اند گروهی مخالف و گروهی موافق تسری بیماریهای جدید به عیوب مصرّح موجب فسخ ازدواج هستند. مخالفان این امر به روایات وارده از ائمه  معصومین (ع) در اصل لزوم و اصل استصحاب استناد میکنند. بعضی از روایات مورد استناد ایشان از این قرار است: .حلبی از امام صادق (ع) نقل میکند که از ایشان در مورد وضعیت ازدواج مردی با زنی سؤال کردم که پس از ازدواج او را اعور (چپ چشم) یافته است؛ امام فرمودند: ازدواج فقط به سبب برص، جذام، جنون و عفل رد می شود.

محمد بن یعقوب از سهل بن زیاد از احمد بن محمد از رفاعه بن موسی از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمودند: «زن با داشتن عفل و برص و جنون و جذام برگردانده میشود اما در غیر این چهار عیب برگردانده نمیشود.» در حقیقت این دسته از فقیهان که عیوب جدید را برای فسخ ازدواج زوجین  غیرقابل استناد میدانند تنها به روایات و نصوص پیشگفته اکتفا نموده و عنوان  میدارند چون نص و روایت، فسخ به سبب عیوب جدید را پیش‌بینی  نکرده است بنابراین، از این لحاظ نمیتواند قابل فسخ باشد. این در حالی است که یکی از  عیوب موجب فسخ به زعم همین فقیهان عیب جب (مقطوع بودن آلت تناسلی) در  مردان است در صورتی  که هیچ روایت و نص خاصی در این مورد موجود نیست  و دیگر اینکه روایاتی که عیب خصاء در مردان را موجب فسخ میداند آن را با  تدلیس همراه دانسته است و در واقع ازدواج را به سبب تدلیس  قابل فسخ میداند. بر این اساس، بر این گروه از فقیهان این ایراد وارد است روایت دیگر مورد استناد فقیهانی موافق تسری بیماری های جدید، روایت  پیامبراکرم (ص) است که فرمودند: در این باره علامه حلی در کتاب قواعد میگوید: «اگر گفته شود که زن میتواند در  صورت ابتلای مرد به مرض خوره عقد ازدواج را فسخ کند این گفتاری  قابل پذیرش است زیرا دوری جستن از آفت زیان بخش به حکم عقل و شرع واجب  است و پیغمبر اکرم (ص) فرموده از مبتلایان به مرض خوره دوری جویید  همانگونه که از شیر فرار می کنید»

در حقیقت، این دسته از فقیهان با استدلال های پیشگفته، عیوبی را بر عیوب  فسخ ازدواج افزوده اند و دو عیب جذام و برص را از عیوب مشترک زن و مرد  برای فسخ دانسته اند. ایشان با ایرادات و انتقاداتی  که به نظر گروه اول یعنی  مخالفان تسری عیوب وارد کردهاند، در حقیقت طریقی را برای گسترش عیوب  موجب فسخ پیش راه متأخرین قرار دادهاند که بسیار قابل تحسین است. ما نیزمیتوانیم با این استدلالها و نیز توجه به مبانی بیماری های تصریح شده، فسخ ازدواج را در مورد بیماریهای  جدید اعمال کنیم.

دلیل دیگر مورد استناد موافقان، توسعه دامنه شمولیت بیماریهای موجب  فسخ ازدواج دلیل عقلی است؛ یعنی زن و مرد در متضرر شدن به سبب وجود هر  یک از این دو بیماری در فرد دیگر یکسان هستند و چنانکه مرد با وجود هر یک  از این دو عیب در همسرش متنفر و امکان زندگی برای او غیرممکن میشود زن  نیز چنین است و نمیتواند با عشق و علاقه با همسرش زندگی کند زیرا این  بیماری سبب کریه و ناپسند شدن ظاهر میشود.

سخن شهید ثانی

وقتی وجود این دو عیب (جذام و برص) در زن به مرد حق فسخ میدهد با اینکه مرد میتواند با توسل به طلاق خود را از این ازدواج  خلاص نماید به طور منطقی موجب میشود که بپذیریم وجود آنها در مرد به  طریق اولی برای زن که اختیار طلاق را هم در دست ندارد حق خیار فسخ ایجاد میکند.»

موضوع دیگر اینکه با پیشرفت علم پزشکی بسیاری از عیوبی که بنا به نظر  فقیهان و به تبع قانون مدنی از موجبات فسخ ازدواج دانسته شده امروزه قابل  درمانند و با وجود این، بعضی از فقیهان و حقوقدانان با وجود قابلیت درمان این  عیوب همچنان حق فسخ را برای  زوجین قایلند و این در حالی است که امروزه عیوب جدیدی  پدید آمده که هیچ راهی برای  درمان آنها تاکنون پیدا نشده است که از آن جمله است: ایدز و هپاتیت و جدیدا کرونا ویروس  پس عقل حکم میکند که از نصوص وارده که مورد قبول شیعه است (این بیماریها را که بسیار خطرناکتر و صعب‌العلاج تر از عیوب مسرح قانونی است)

دلیل سوم مورد استناد موافقان فسخ ازدواج به سبب بیماریهای  جدید و قابلیت  توسعه  موارد این نهاد، قاعده فقهی  لاضرر است که درباره این قاعده در مباحث قبلی به تفصیل بحث شد. بنابراین طرفداران توسعه و تسری بیماری جدید به عیوب موجب فسخ ازدواج با تمسک به عموم روایات، استدلال های  عقلی و قیاس اولویت و مهم تر از همه قاعده  لاضرر که همهگونه حکم ضرری را نفی میکند بیان میدارند: هر نوع  عیبی که در زن موجب ایجاد حق خیار برای مرد باشد آن عیب به طریق اولی در  مرد موجب حق فسخ زن است چرا که مرد حق طلاق همسرش را دارد.

توضیح  این که در شرایطی که شوهر با داشتن اختیار طلاق بتواند زن را به خاطر عیوبش از  طریق سهل فسخ رها سازد در زن موضوع به طریق اولی ثابت است زیرا که زن  حق طلاق هم ندارد و به حکم تنقیح مناط و الغای خصوصیت و به دلیل روایت  صحیح حلبی که برای عیوب جذام و برص به آن استدلال شده است حق فسخ برای زن ثابت است. استدلال برخی فقیهان برای حصری بودن عیوب در مرد به  موارد خاصه یعنی عنن، خصا و جب به استناد روایت غیاث از استحکام برخوردار  نیست. همانگونه که برخی فقیهان متقدم عیوب جذام و برص را جزء عیوب  مشترک دانسته و به سبب حرج و ضرر و مسری بودن در مرد به زن حق فسخ  داده اند میتوان گفت که همهی بیماری ها و امراض مسری به خاطرخصوصیت و تنقیح مناط و اولویت، علاوه بر قواعد لاضرر و لاحرج موجب فسخ است و تمام این استدلال ها حجت بر قضیه هستند.

نتیجه گیری
در صورت ابتلای هر یک زن و مرد به بیماریهای جدید مانند دیابت، سرطان ، ایدز ، برای طرف مقابل حق فسخ نمیباشد، به عبارت دیگر، عنوان دیابت، سرطان و ایدز از عیوبی نیست که بتوان به وسیله آن، قائل به حق فسخ شد بنابراین احتیاط در این است که در مجموع به عدم تحقق حق فسخ قائل شویم بدیهی است در صورت ابتلای زن به یکی از امراض جدید، زوج با اختیار ناشی از ماده ۲۲۳۳ قانون مدنی اقدام به تطبیق زوجه خود خواهد نمود و اگر مرد مبتلا به یکی از بیماریهای جدید شود که امکان ادامه زوجیت را دشوار نماید زوجه میتواند براساس اختیار ناشی از
ماده ۲۲۳۱ قانون مدنی درخواست طلاق قضائی نماید.

پی نوشت:
1- قانون مدنی مواد ۱۱۲۰ الی ۱۱۳۰
2- قانون مدنی ماده ۲۲۳۱
3- کتاب حقوق زوجه در نکاح و طلاق نویسنده افشین دوباش
4- کتاب حقوق خانواده دکتر عبدالحسین شیروی

منبع: راسخون

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.