خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

ارجاع؛ عرصه‌ای بکر در حوزه‌ زبان دینی

حامد قدیری؛ پژوهشگر فلسفه

زبان دینی یکی از حوزه‌های فلسفه‌ی دین است که عنوانی متأخر دارد، اما مباحث آن یکی از اصلی‌ترین مباحث فلسفه و کلام در طول تاریخ بوده است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، زبان دینی یکی از حوزه‌های فلسفه‌ی دین است که عنوانی متأخر دارد، اما مباحث آن یکی از اصلی‌ترین مباحث فلسفه و کلام در طول تاریخ بوده است. این حوزه اجمالاً با این مسأله کلنجار می‌رود که «چگونه می‌توان از امور و رخدادها و ویژگی‌های مرتبط به ساحت الهی سخن گفت؟». این حوزه می‌خواهد این عبارات را با موشکافی‌هایی تحلیل کند که هم‌اکنون در فلسفه‌ زبان ــ‌‌به معنای عامِ کلمه‌ــ جریان دارد.

در این‌جا اولاً سه زیرمسئله‌ زبان دینی را به‌اختصار معرفی می‌کنم و ثانیاً توضیح می‌دهم که در یکی از آن‌ها، نسبت به بقیه، پژوهش کم‌تری انجام شده و می‌تواند بستر مناسبی برای پژوهش‌گرانی باشد که در پیِ عرصه‌ای نسبتاً بکر در این حوزه‌اند.

زیرمسأله‌های اساسی زبان دینی

یکی از عبارات معمولی زبان دینی را در نظر بگیرید: «خدا عالم است.»
در یک نگاه کلی، می‌توان بررسی این عبارت را به سه زیرمسأله فروکاست:
زیرمسأله‌ نخست، از معناداری آن بحث می‌کند و به این سوال می‌پردازد که آیا عبارات زبان دینی ‌مثل همین جمله‌ اساساً معنادار هستند تا بتوان درباره‌ چیستیِ معنای آن‌ها و سپس صدق و کذب‌شان سخنی گفت؟

زیرمسأله‌ دوم معمولا با این فرض آغاز می‌شود که عبارت «خدا عالم است» از حیث معناداری فاقد مشکل است، اما برای فهم معنای آن، سراغ موضوع این گزاره؛ یعنی کلمه‌ «خدا» می‌رود و این سؤال را می‌پرسد که کلمه‌ «خدا» چگونه به مرجع/مابازای خود ارجاع می‌دهد؟ ارجاع آن از حیث مداقه‌های فلسفه‌ زبان چگونه است؟

زیرمسأله‌ سوم دنباله‌ بحث درباره‌ معنای عبارت دینی را می‌گیرد و از این می‌پرسد که محمولِ جمله‌ یادشده؛ یعنی «عالمیت» وقتی در موردِ خدا به‌کار می‌رود چه معنایی دارد؟ ناگفته پیداست که در این‌جا وجه مسأله‌خیز به این فرض برمی‌گردد که ساحت الهی «متعالی» است و نسبت به ساحتِ ممکنات، «غیریت محض» دارد. پس نمی‌توان به‌راحتی خدا را به همان معنایی «عالم» دانست که مثلاً انسان را «عالم» می‌دانیم.

از این میان، مورد اول ‌یعنی زیرمسأله معناداری‌ نسبتاً متأخر است و طرح آن در قرن بیستم پررنگ شده است. بحث از معناداری زبان در دلِ نگاهی شکل گرفته که معناداری را به واقع‌نُمایی، و واقع‌نُمایی را به تجربه پیوند می‌زد و هر گفتمانی را که نسبت به داده‌های تجربی حساس نبود، کنار می‌گذاشت. از این رو، زُعمای این بحث (که مشهورترین‌شان پوزیتیویست‌های منطقی بودند) مشخصاً گزاره‌های دینی، مابعدالطبیعی، اخلاقی و زیبایی‌شناختی را به چالش می‌کشیدند. به همین خاطر، یکی از گره‌های بحث دقیقاً همین معناداری گزاره‌های دینی بوده که مخالفان را واداشت در پیِ دفاع از معناداری گزاره‌های دینی بربیایند. البته کم‌کم با زیرسؤال‌ رفتنِ خودِ ایده‌ ارائه‌ ملاک معناداری، کم‌کم این بحث از مرکز مباحثِ فلسفی ‌و با کمی تأخیر از مرکز مباحث فلسفه‌ دین‌ کنار رفت. ولی به هر حال، در همین مدت، مطالب گسترده‌ای له و علیه معناداری زبان دینی منتشر شد و ادبیات قویمی شکل گرفت.

مورد سوم ‌یعنی معنای مفاهیم به‌کاررفته درباره‌ خدا‌ــ موضوعی پر قدمت است. در سنت‌های اسلامی و مسیحی و یهودی، مباحثی که تحت عنوان صفات الهی در فلسفه و کلام مطرح شده‌اند، مواضعی که به تشبیه و تنزیه و تعطیل شناخته شده‌اند و حتی از جهاتی اقوال ناظر به تشکیک در وجود (به‌ویژه در فلسفه‌ ملاصدرا) به‌نحوی در مقام پاسخ به این سؤال بوده‌اند. این اقوال در روزگار فعلی هم پی گرفته شده‌اند که در مجموع ادبیاتی چگال و پرمحتوا در این باب شکل داده‌اند.

پژوهش در باب ارجاع الهی

از میان زیرمسأله‌های یادشده، زیرمسأله دوم ‌یعنی پرسش از ارجاع کلمات دینی‌ــ کم‌تر از بقیه پی گرفته شده است. تُنُک‌بودنِ پژوهش‌های حول این مسأله دست‌کم دو علت دارد: اولاً حوصله‌ حوزه‌ زبان دینی عمدتاً با انبوه مباحث ناظر به زیرمسأله‌های دیگر آکنده شده و ناگزیر، اشاره‌ چندانی به این ‌زیرمسأله نمی‌شود. ثانیاً در ادبیات فلسفه‌ زبان، مباحث پردامنه‌ای در باب ارجاع و نحوه‌ تبیین آن شکل گرفته که اگر کسی بخواهد در باب «ارجاع در زبان دینی» پژوهش کند، لاجِرم باید به حد مستوفا با این مباحث آشنا باشد. این دو نکته باعث شده این زیرمسأله تا حد زیادی از دایره‌ توجه پژوهش‌گران دور بماند.

با این حساب می‌توان گفت که زیرمسأله «ارجاع» یکی از مسائل اصلی زبان دینی است که از قضا، پژوهش‌های نسبتاً کمی در آن انجام شده اما اگر پژوهش‌گری مایل به فعالیت در عرصه‌ای بکر در حوزه‌ زبان دینی است، می‌تواند با توشه‌‌ای از آرای فلاسفه‌ زبان به سراغ آن برود و بحث‌های تازه‌ای را مطرح کند.

منبع: کانال راوی

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.