خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

یوتوپیائیست‌های دیروز و ایدئولوژیست‌های امروز؛ نقدی مختصر بر ادبیات موعودپژوهی کشور

یادداشت تلگرامی مهراب صادق‌نیا/

استاد جامعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب به بهانه‌ی جشن‌های نیمه‌ی شعبان در یادداشتی تلگرامی، از سه رویکرد در ادبیات موعودپژوهی می نویسد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز) حجت الاسلام دکتر مهراب صادق‌نیا، استاد جامعه شناسی دانشگاه ادیان و مذاهب به بهانه‌ی جشن‌های نیمه‌ی شعبان در یادداشتی تلگرامی، درخصوص ادبیات موعودپژوهی کشور نوشت:

 مروری بر ادبیات موعودپژوهی ما را با سه رویکرد روبرو می‌کند:

  • نخست: ذهنی و کنش‌گرانه:

این رویکرد بر مفاهیمی چون انتظار و ظهور متمرکز است. کسانی که این ادبیات را تولید می‌کنند از موعودباوران می‌خواهند که فرج را انتظار بکشند، برای تعجیل در ظهور دعا بخوانند، برای سلامتی امام زمان عج دعا بخوانند و صدقه دهند، و با یاد و نام آن حضرت عشق‌بازی کنند.

  • دوم: ساختاری:

این ادبیات به دنبال ارائه‌ی تصویری از مدینه‌ی فاضله‌ای است که در زمان ظهور اتفاق می‌افتد. سخن گفتن از دین در عصر ظهور، حکومت در عصر ظهور، خانواده، هنر، اقتصاد، و بهداشت در عصر ظهور و پژوهش‌هایی که گاهی از سرِ بی‌دقتی یا اعتماد به‌نفس آینده‌پژوهی خوانده می‌شوند از مشخصه‌های اصلی این رویکرد هستند.

این دو رویکرد به واقعیّت اجتماعی معطوف نیستند و در نهایت، به صورت‌بندی جامعه کمک نمی‌کنند. هر دو مسئولیّت‌گریزانه‌اند و مهدویّت را در یک لحظه‌ی تاریخی خلاصه می‌کنند که در آینده اتفاق خواهد افتاد. به همین دلیل، به دین و اخلاق ماهیتی آخرت‌شناسانه می‌دهند و مخاطبان خود را به یکی از گونه‌های انزواطلبی(فرهنگی، روانی، و یا فیزیکی) می‌کشانند. ماهیّتِ مسئولیّت‌گریزانه‌ی این دو رویکرد آن‌ها را خاکشیر‌مزاج کرده است. با هیچ ساختاری از قدرت ستیزه ندارند و اساسا تهدیدی برای هیچ مدلی از حکومت به شمار نمی‌آیند. از آن‌ها هیچ اعتراضی به نابسامانی‌های احتمالی موجود بر نمی‌خیزد. از این نظر این دو مدل را باید توجیه‌کننده وضعیّت‌های موجود دانست.

  • سوم: مدل گفتمانی:

این ادبیات بر دو مفهوم انتظار و ظهور تمرکز ندارد و عمیقاً انقلابی و منتقد وضع موجود است. این خوانش از مهدویّت معتقد است که انتظار به معنای درنگ و بی‌مسئولیّتی نیست. ادبیات مهدویّت به مثابه گفتمان بر این نکته تأکید دارد که موعودباوران باید بکوشند تا فاصله‌ی میان وضع موجود را با وضع مطلوب کم کرده و هر روز آن را به مدل حکومت آرمانی موعود شبیه‌تر کنند. آن‌ها نباید ظهور را کانون فرافکنی سازند و از ایجاد تغییر در سطح کلان جامعه شانه خالی کنند.

مدل گفتمانی مهدویّت، موعودباوران را به “همیشه معترض و انقلابی بودن” دعوت می‌کند. این خوانش در دهه‌ی چهل و پنجاه شمسی به انقلابی‌یون کمک کرد تا توده‌های موعودباور را در اعتراض به وضعیّت موجود آن زمان با خود همراه کرده و حکومت پهلوی را به زیر بکشند. امام‌خمینی ره و رهبران انقلاب در آن زمان با نقد دو رویکرد نخست، انتظار را به معنای تلاش برای تحقق حکومتی شبیه به حکومت امام زمان در حد توان خود معرفی می‌کردند.

با این حال، بیش از دو دهه است که مهدویّت به مثابه گفتمان، در رسانه‌های رسمی و مؤسسه‌های مهدویت‌پژوه هژمونی خود را از دست داده است و به جای آن تا دلتان بخواهد از مهدویّت به مثابه تحلیل ذهنی و ساختاری سخن گفته می‌شود. این مجموعه‌ها سویه‌های عاطفی مهدویّت را پررنگ و ابعاد اجتماعی و انقلابی آن را کم‌رنگ می‌کنند. چندین پژوهش‌کده، مؤسسه، و دارالتبلیغ با صرف هزینه‌های زیاد دارند تلاش می‌کنند تا یوتوپیای سازنده‌ی موعود را به یک ایدئولوژی خاموش و ساکت تبدیل کنند.

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.