علما و فقها مانع تفرقه و اختلافات مسلمانان شوند
حجتالاسلام مهدی فرمانیان با بیان اینکه هزار روایت از ائمه(ع) در خصوص مقابله با تفرقه و معاشرت مناسب با اهل سنت داریم، گفت: ائمه(ع) تعامل سازنده، سهلگیر و جذبکننده با اهل سنت داشتند، با آنها به خوبی رفتار میکردند و به شیعیان نیز چنین رفتاری را توصیه میفرمودند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، وحدت آموزهای بنیادی در نصوص دینی و مورد تأیید عقل است، ولی معالاسف در برخی مقاطع بر آتش تفرقه اختلاف بین شیعه و سنی دمیده میشود و دشمنان هم از آن سود میبرند و آن را تشدید میکنند. اختلاف نظر میان افراد همیشه بوده و هست ولی اینکه مسلمانان مشترکات را کنار بگذارند و اختلافات را پررنگ کنند، چیزی جز تفرقه و جدایی و تضعیف اسلام به بار نمیآورد.
اما این اختلافات چه عواملی دارد؟ سیره ائمه(ع) در مواجهه با اهل سنت چگونه بود؟ نقش رسانهها و سلبریتیها در این مسائل چیست؟
خبرنگار این سؤالات را از حجتالاسلام والمسلمین مهدی فرمانیان، معاون پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب و استاد حوزه و دانشگاه، پرسیده است. مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.
به نظر شما با توجه به اشتراکها و اختلافها، تعامل شیعه و سنی چگونه باید باشد؟
در بحث تعامل میان شیعه و اهل سنت، چند رویکرد وجود دارد؛ اولین رویکرد، سیاسی است. اگر سیاستمداران و رهبران جهان اسلام در برابر منافع و دشمن مشترک رویکرد تقریبی داشته باشند، یکی از بهترین روشها و تعاملات در تقریب شیعه و سنی است. برخی معتقدند فتنهها و اختلافاتی که بین شیعه و سنی صورت میگیرد تحت تاثیر فضایی است که سیاستمداران آن را ایجاد کردهاند. سیاستمداران به هر دلیلی از جمله حفظ منافع کشورشان یا باورهای متعصبانه ممکن است به این اختلافات دامن بزنند، لذا اگر آنان منافع مشترکی را اعم از اعتقادی یا سیاسی و اقتصادی تعریف کنند، بسیاری از فتنهها کم خواهد شد و تفرقهها از بین میرود و بیاثر میشود.
در رویکرد دیگر برخی بر این باورند که وقتی سیاستمداران و رهبران کشورها با هم تعامل خوبی داشته باشند، اگر علمای افراطی و تندرو و کجفهم یک فتوای تکفیری و تفرقهافکنانه بدهند، دنیای اسلام به هم میریزد و ملتها از تقریب دور خواهند شد. بنابراین باید تقریب بین علما و رهبران مذهبی و فکری در دنیای اسلام شکل بگیرد و از طریق آنها به ملتها راه یابد. این شناخت دقیق از یکدیگر سبب میشود که تندروی، تکفیر و فضای تفرقه به وجود نیاید. لذا برخی پیگیر تقریب در فضای نخبگانی، علمایی و اندیشهای هستند. بدانیم که اگر اهل سنت، شیعه را و شیعه، اهل سنت را متهم به تکفیر کنند، باعث تشدید تفرقه در جهان اسلام میشوند.
رویکرد سوم این است که ما باید دانشمندان و نخبگان جهان اسلام را گرد هم بیاوریم تا زمینه تقریب میان آنها ایجاد شود، زیرا مردم به صورت کلی در دنیا و کشورهای اسلامی به این سمت و سو رفتهاند که خیلی به شنیدن سخنان سیاستمداران، علما و فقها علاقه ندارند، ولی به حرف نخبگان عرصههای مختلف عملی، هنری و… بیشتر گوش میکنند و باید از این ظرفیتها یا از وجود سلبریتیهای موجه، اثرگذار و محبوب استفاده شود.
رویکرد دیگر تعامل عموم مردم است و طرفداران این رویکرد بر این باورند که رسانهها نقش مهمی را برعهده دارند و نباید مباحث اختلافی و تفرقهای را بین مردم ببرند. اگر عموم مردم آزاد گذاشته شوند، به اختلاف روی نمیآورند. پس اگر سه طیف قبلی فضاسازی منفی نکنند، مردم خودشان اهل تعایش و تعامل هستند.
طرفداران این دسته معتقدند که سیاستمداران و علما اختلافات خود را به سطح عموم مردم میکشانند، وگرنه مردم با هم خوب هستند و مشکلی ندارند و دوست دارند که زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند و نمونه بارزش این است که در یک خانواده یکی از همسران شیعه و دیگری سنی است یا برخی از فرزندان شیعه و برخی سنی هستند. این تعایش را باید حفظ کرد و به هم زدن آن عمدتاً محصول عملکرد نادرست گروههای قبلی است. تفرقه کار کسانی است که بیشتر میفهمند نه کار کسانی که کمتر در این وادیها هستند و به نظر بنده، رسانهها در تشدید و کاهش تعایش مردمی نقش بسیاری دارند.
در بین این چند رویکرد کدام نقش مهمتری دارد؟
همه رویکردها نقشآفریناند. الان در جهان اسلام بیشترین مشکل در مسائل سیاسی و دعوا بین سیاستمداران است. ۷۰ درصد تفرقه کنونی در جهان اسلام به سیاستمداران برمیگردد؛ یعنی سیاستمداران اختلافات را دستاویز قرار دادهاند و علما و فقها را هم به میدان میآورند و آنها را تحریک میکنند تا درباره مسئلهای فضاسازی کنند و به تبع آن چون بسیاری از رسانهها در دست سیاستمداران است، آن مسئله را به طور گسترده بازتاب میدهند و به آن دامن میزنند. ۲۰ درصد تفرقه کنونی هم به علما و فقها برمیگردد و بقیه هم ده درصد نقش دارند و اگر رهبران جهان اسلام توافق کنند و از برخی مسائل بگذرند و آن را پررنگ نکنند، بسیاری از اختلافات از بین خواهد رفت.
کسانی که با وجود این همه اشتراک در بین فرق اسلامی، روی اختلافات انگشت گذاشتهاند و به آن دامن میزنند، چه اهدافی دارند؟
جمهوری اسلامی بسیار تلاش کرده است که با ایجاد نهادها و فعالیتهای تقریبی، رویکرد همگرایانه را تقویت کند و همین امر تا حدودی سبب تغییر نگاه علمای اهل سنت شده است که میتواند تأثیراتی در جهان اسلام به جا بگذارد، ولی افراد بسیاری این امر را نمیپسندند و دوست دارند که آنها رهبر جهان اسلام و اثرگذار باشند. پس پول خرج میکنند و استکبار جهانی هم آنها را تحریک میکند و از ظرفیت آنها علیه ایران استفاده میکند. البته ما هم بیاشتباه نیستیم، مثلاً سرود معروفی این روزها در کشور رواج یافته و توجه مردم را جلب کرده که بسیار خوب است، ولی در حاشیه آن شعارهایی درباره فتح عربستان داده و اشعاری خوانده میشود که درست نیست و سیاستمداران باید جلوی اینگونه موارد را بگیرند.
نباید این فضا ایجاد شود و تنش بین ما و عربستان بیشتر شود. بزرگان ما به خصوص رهبر معظم انقلاب بر وحدت تأکید دارند، ولی گاهی در سطوح پایینتر این بیتوجهی و غفلت وجود دارد. چند سال قبل عربستان در اقدام نادرستی شیخ نمر را اعدام کرد، ولی برخی از روی ناپختگی به سفارت عربستان حمله کردند و قطعاً مورد تأیید مقام معظم رهبری و مسئولان کشور نبود. چرا باید در سطوح پایین و میانی برخی دست به چنین اقدامات نادرستی بزنند.
متأسفانه رقابت بر سر قدرت منطقه بودن سبب شده است که اختلافات مذهبی دستاویزی برای رسیدن به این نوع اهداف باشد و دشمنان ملتهای اسلامی هم از این خلأ بهره میبرند و به آن دامن میزنند و پیروز میدان تفرقهافکنی هستند. لذا سیاستمداران نباید اجازه ندهند که دشمنان سوء استفاده کنند؛ آمریکا از این اختلافات برای محدود کردن ایران بهره میبرد و برخی کشورهای اسلامی هم همکارش هستند.
ائمه(ع) با اهل سنت چه رفتاری داشتند و توصیه آنها به شیعیان چه بود؟
در کافی کلینی بابی به نام العشره هست که روایات زیادی در رابطه با چگونگی مواجهه و معاشرت با مخالف و اهل سنت در آن بیان شده است؛ بعدها در کتاب جامع احادیث شیعه، که آیتالله ملایری آن را نوشته است، این روایات در جلد ۲۰ جمعآوری و تکمیل شد و شامل هزار روایت است. کتاب دیگری به نام امامان و وحدت اسلامی نوشته شده که شیوه معاشرت اهل بیت(ع) با اهل تسنن را بررسی کرده است. ائمه(ع) تعامل سازنده و سهلگیر و جذبکننده با اهل سنت داشتند و با آنها به خوبی رفتار و نیز چنین رفتاری را به شیعیان توصیه میکردند؛ مثلاً در نمازهای جماعت شرکت کنید، در تشییع جنازه مردگان آنها و ملاقات بیمارانشان حضور داشته باشید و به دلیل همین رفتارها در معارف شیعه بابی به نام «تقیه مداراتی» داریم.
در باب تقیه مداراتی کمی توضیح دهید.
تقیه دو نوع است و تقیه مداراتی یعنی با اهل سنت تعامل مثبت و خوب و سازنده داشته باشید و با رفتار خوب آنها را جذب کنید. گاهی برخی افراد نزد ائمه(ع) میآمدند و میگفتند که ما در فضایی هستیم که شیعه غالب است و به آسانی میتوانیم اعتقاداتمان را اجرا کنیم و اندیشههای شیعه را بازگو کنیم، ولی اهل بیت(ع) فرمودهاند که با آنها با سلم و مدارا رفتار کنید و پشت سر آنها نماز بخوانید. فردی به امام گفت که اگر به نماز جمعه و جماعت آنها نرویم، مشکلی برای ما ایجاد نمیشود و از چیزی هم نمیترسیم و آنها کاری با ما ندارند، ولی اهل بیت(ع) تأکید میکنند که در نمازهای آنها شرکت کنید و با اهل سنت تعامل مناسبی داشته باشید، زیرا باعث تألیف قلوب میشود. در روایت صحیحالسندی آمده است که یکی از فرزندان خوب امام صادق(ع)، که تابع امام کاظم(ع) بود، از امام کاظم سؤال میکند که آیا ما پشت سر اینها نماز بخوانیم و امام(ع) میفرمایند بله بروید نماز بخوانید. امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پشت سر مروان بن حکم نماز خواندند؛ کسی که اینقدر نسبت به او حساسیت داریم و او را قبول نداریم. این سنت و سیره است که بسیاری از علمای ما به تبعیت از آن طرفدار تعامل و مدارا بودهاند.