خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

اندیشه توسعه در عربستان سعودی| تقابل نهاد قدرت با نهاد مشروعیت دینی

باوجود برخی اقدامات هنجارشکنانه و تابوشکنانه حکام جدید عرستان سعودی در جهت نوسازی و همنوایی با ارزش‌های غربی، نمی‌توان از نقش و اهمیت جریان شریعت‌گرای سنتی محافظه‌کار وهابی در این کشور چشم‌پوشی کرد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کشور پادشاهی عربستان سعودی از هر نامی در جهان به‌طور عام با افراط‌گرایی اسلامی و در جهان اسلام به‌طور خاص، با نام سلفی گری و وهابیت گره خورده است. قرائتی به شدت سنت‌گرا، محافظه‌کار، نص‌گرا و از روحیات حدیث‌گرایانه و ظاهری صرفاً که از ابتدایی‌گرای پادشاهی سعودی، یکی از ارکان تأثیرگذار قدرت در این کشور به شمار می‌آید. امری که باعث ایجاد اقدام و سیاست در عربستان بدون جلب نظر وهابیون حاکم غیرقابل تلقی شود.

بررسی وجوه اندیشه‌های مختلف در تفکر اسلام سلفی وهابی، وضعیت فعلی و نیز تأثیری بر این اندیشه‌ها دارد. آیا این گرایش نقشی کاهنده و تزاحمی برای سیاست‌های توسعه‌طلبانه حاکمان سعودی است و یا این که در آن گام برمی‌دارد و می‌تواند نقشی جدید داشته باشد و مشروع‌بخش باشد که حاکمان را داشته باشد؟ طبعاً پاسخ به این سؤالات می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎ این کفه به نفع هر کدام سنگینی، وضعیت متفاوتی در تحلیل حوزه‌های بنیادین چون سیاست، فرهنگ، اقتصاد و امنیت در این کشور را ایجاد خواهد کرد.

گونه‌شناسی اسلام‌گرایی در عربستان سعودی

جریان اسلام‌گرایی در عربستان را می‌توان در دو شاخه اصلی تقسیم کرد: جنبش وهابیتی که اکثریت غالب را به خود اختصاص می‌دهند و جنبش شیعیان را به نوعی اسلام سیاسی غیررسمی شیعی را نمایندگی می‌کند و در حاشیه سیاست و اجتماع در این کشور قرار دارد. جنبش وهابیت جنبش وهابیت نیز خود بر سه شاخه اصلی استوار است: وهابی‌های دولتی محافظه‌کار که اسلام سیاسی رسمی را در این کشور نمایندگی می‌کنند و بیشتر نمایان می‌شوند و ظهور و بروز را در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی این کشور دارند
.
وهابی‌های معترض که اسلام سیاسی غیررسمی سنی را نمایندگی می‌کنند و خود مشتمل بر وهابی‌های اصلاح‌طلب، وهابی‌های سلفی سنتی غیررسمی و وهابی‌های جهادی هستند و دسته سومی هستند که لیبرال‌های اسلامی را شکل می‌دهند که از حیث معتبر و منزلت در سیاست و اجتماع، حلقه بسیار کوچکی هستند. نخبگان سعودی را نمایندگی می‌کنند.

با توجه به بخش عمده وهابی‌های دولتی محافظه‌کار در ساخت سیاست و اجتماع در عربستان سعودی در این بخش از کنشگران دین‌مدار سعودی تمرکز می‌شود. این بخش از روحانیون اصلی تشکیل‌شده سلسله مراتب دینی را در ساختارهای راهبردی به عنوان شورای عالی قضایی، اعضای هیئت کبارالعلماء و جامعه مفتیان عربستان سعودی شکل می‌دهند و بنا بر برخی منابع، بیش از ۲۵ درصد کل مناصب دولتی این کشور را در تصاحب خود دارند. شبکه روحانیون فعال در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و همچنین سازمان ارتباط العالم الاسلامی به عنوان مهم‌ترین ابزار و نهاد ترویج ایدئولوژی وهابیت در سراسر دنیا، از برجسته‌ترین نهادهای تحت امر این بخش از وهابیون است.

چهره‌های برجسته جریان سلفی‌گری رسمی عربستان سعودی

۱. شیخ عبدالعزیز بن‌باز
وی یکی از علمای وهابیت معاصر است که نقش مهمی در احیای تفکرات ابن تیمیه، ابن قیم جوزی و محمد بن عبدالوهاب داشته است. بن باز از حیث مذهب فقهی به مذهب حنبلی گرایش داشت و بالطبع، علایق و گرایشهای حدیثی در وی برجسته بود. تصدی کرسی قضاوت به مدت چهارده سال، تدریس در معهد علمی در ریاض به مدت یک سال، نیابت رئیس دانشگاه بین المللی جامعه الاسلامی در مدینه ریاست، البحوث العلمیه و الافتاء و الدعوه و الارشاد و سرانجام دستیابی به مقام مفتی بزرگ عربستان سعودی و ریاست هیئت کبار. العلماء را تا زمان مرگش بر داشت. از بن‌باز بیش از شصت کتاب در زمینه تفسیر، حدیث، فقه و احکام بر جای مانده است.

فتاوی بن‌باز در غیریت‌سازی تسنن از تشیع در قالب صدور فتوای تکفیر شیعه، تحریم ازدواج با زنان شیعه، تحریم اکل گوشتی که شیعیان آن را ذبح کرده بود، غیرممکن دانستن تقریب بین شیعیان و مردم اهل سنت، بدعت دانستن جشن میلاد پیامبر(ص) ، بد دانستن در فرستادن بر رسول مکرم اسلام(ص) قبل از اذان و بعد از اذان، عدم جواز به نصب ضریح بر مراقد اولی خدا و … نقش بسزایی داشته است. بیشتر این فتاوی مورد اعتراض علمای بزرگ اهل سنت در دیگر ممالک اسلامی واقع شده و در تخلف با حدیثی و سنت فقاهتی قاطبه علمای اهل سنت است.

۲. شیخ عبدالعزیز بن عبدالله آل الشیخ
وی از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بوده و در حال حاضر مفتی عام عربستان سعودی به شماره می‌رود. خاندان آل شیخ یکی از مهمترین و متنفذترین خانواده‌های مذهبی عربستان است. معمولاً در هر دوره‌ای و متناظر با زمان هر پادشاهی سعودی، یک نفر از خاندان آل الشیخ به عنوان مفتی اعظم برگزیده می‌شود و معمولاً نقش محوری در هدایت ایدئولوژیک جامعه وهابی را به خود اختصاص می‌دهد. او تحصیل قرآن را در مسجد احمد بن صنعان شروع کرد.

در سال ۱۹۵۴ به مؤسسه علمی امام الدعوه منتقل شد و از دانشکده شریعت در سال ۱۹۶۲ فارغ‌التحصیل شد. او به عنوان استاد سال ۱۹۷۱ در مؤسسه علمی امام الدعوه شروع به فعالیت کرد و سپس به دانشکده شریعت دانشگاه اسلامی ریاض رفت و تا ۱۹۹۱ در آنجا تدریس کرد. در سال ۱۹۹۹ از سوی فهد بن عبدالعزیز، پادشاه وقت سعودی به عنوان مفتی عام عربستان سعودی ملک منصوب و جانشین عبدالعزیز بن‌باز شد. فت جنجالی در تحریم کشتن یهودیان و تروریست خواندن جنبش حماس مورد استقبال اسرائیلی قرار گرفت. همچنین فتوای وی مبنی بر تخریب همه کلیساهای جزیره العرب و یا تحریم شطرنج و بازی‌های مشابه آن به دلیل وجود قمار از دیگر فتاوای وی است.

۳. علمای نوسلفی

در این بخش چهره‌هایی پرشماری چون شیخ محمد العریفی، شیخ سفر الحوالی، شیخ محمد بن سرور زین‌العابدین بن نایف، شیخ عوض القرنی، سلمان العوده و شیخ صالح بن غانم السدلان مطرح می‌شوند که گاه بازیگر تندی را علیه سایر موارد داده‌اند و سعی می‌کنند که دارند. تا با برچسب‌زنی به ترکیب اسلامگرایان لیبرال، حریف را در میدان رقابت خارج از کشور قرار دهند.

نتیجه گیری

عربستان سعودی در قبال موضوعات جدید در دنیای سیاست، وضعیت به شدت محافظه‌کارها و تحولات در این کشور در قبال مسائل مرتبط با نوسازی و توسعه بسیار کند و خزنده است و مفاهیمی مانند توسعه در این کشور به واسطه درآمدهای نفتی نیز به صورت تصویری است. نام‌توازن، بازین باستانی تمرکزگرا و گشی در بخش‌هایی از این کشور و ظهور است که به طور عمده می‌تواند به سرمایه‌گذاری قابل توجه در بخش صنعت نفت، صنعتی و آزادکردن بخش‌هایی از مناطق این کشور، توجه به شیوه‌های نوین کشت و زرع، توسعه زیرساخت‌های مرتبط باشد. با حوزه بین‌المللی از طریق توسعه تجارت‌ها، شبکه بنادر و تمهید ملزومات این حوزه اشاره کرد.

هر چند با روی کار آمدن نسلی از حکام سعودی و به طور مشخص، با ورود محمد بن سلمان به عرصه سیاست و حکومت در این کشور و نیز نقش فزاینده وی در ساختار قدرت، برخی تحولات در ساخت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فناورانه در عربستان در خوردن رقم با توجه به حال تمرکزگرایی قابل توجه قدرت در نهاد پادشاهی است، که باید به عکس‌العمل شدید در برابر خشونت و سیاست‌های ولیعهد جوان سعودی توجه شود. کشورهایی که رهبران مسبوق به سابقه نبوده اند به نوعی خرق عادت در این کشور محافظه‌کار تلقی شده و گویای سمتگیری‌های جدید این کشور برای ساختن عربستان سعودی با مناسبات و ارزش‌های نظام بین‌المللی سرمایه‌گذاری نئولیبرال است.

برای مثال در حوزه اجتماعی و فرهنگی می‌توانم به اعطای حق رانندگی به زنان، جواز تماشای رویدادهای ورزشی و فرهنگی با حضور تماشاگران زن و مرد در کنار حضور، کنسرت‌های مختلط با حضور برخی از چهره‌های جنجالی و مشهور موسیقی غربی، مسابقات کشتی‌های ترکیبی زنان برگزار شود. در استادیوم بین‌المللی ریاض، حضور رسمی در جشنواره فیلم کن، رایزنی برای جذب افراد خارجی برای تولید فیلم اشاره کرد و یا در حوزه فناورانه می‌توان به پروژه بلندپروازنه ابرشهری آینده‌نگاران مشهور به نئوم اشاره کرد، اشاره کرد که از طریق آن حاکمان جدید سعودی می‌کوشند تا اقتصاد ملی. عربستان از خام‌فروشی نفت به درآمدهای ناشی از تولید فناورانه تغییر مسیر و این کشور را به قطب شمال برای فناوری و نوآوری تبدیل می‌کند. برگزاری اجلاس داووس صحرا نیز دقیقاً با همین دستور کار حاکمان تازه‌کار توسعه‌خواه و جاه‌طلب سعودی قرار دارد.

با این همه، و علی‌رغم برخی از هنجارشکنانه و تابوشکنانه حکام جدید در جهت نوسازی و همنوایی با ارزش‌های غربی، نمی‌توان از نقش و جریان شریعت‌گرای سنتی محافظه‌کار وهابی در این کشور چشم پوشی کرد. به هر نحو، جریان سلفیت از پایه‌های قدرت در عربستان تبدیل شده و قابل توجه روحانیون سلفی ـ وهابی در ساختار سیاست و قدرت در این کشور است که مقدس‌ترین اماکن اسلامی در آن جای گرفته است، باعث می‌شود تا این مکان در این کشور باقی بماند. حائز توجه باشد.

در مجموع، نمادها و جلوه‌های توسعه در این کشور را نمی‌توان در اندیشه‌های سلفیت و یا حتی در اندیشه‌های نوسلفیت جست‌وجو کرد و اساساً جریان سلفیت در ساخت معنایی خود و نیز نظام اندیشه‌ورزی خود را به تأثیری شدید به نص و نزدیک شدن به جریان عقل‌گرای معاصر اندیشه اسلامی کرد.

نمی‌تواند منشأ تولید فکر کند و حتی بر آن تأثیر بگذارد، یا اینکه در عربستان سعودی در سال‌های اخیر به عنوان مسیر توسعه‌یافته‌ها تنها بر خواست و اراده رهبر سیاسی و ولیعهد این کشور استوار است و وی تلاش می‌کند تا با عبور از این کشور باشد. تنگنای حاکمیت شرع در این کشور، مسیر توسعه را هموار نشان می‌دهد و به نوعی از روزافزون قدرت در این کشور می‌دهد در ولیعهدی نیز می‌تواند دلیلی بر همین مدعا داشته باشد که تلاش می‌کند تمام وجود داشته باشد در مسیر سیاست‌های جا‌طلبانه خود را از میان بردارد.

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.