خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

چرا انتساب انگ‌های ظالمانه هنوز هم به دین می‌چسبد؟ | یادداشتی از محسن حسام‌مظاهری

این پژوهشگر دین در پاره‌ای از یادداشت خویش با عنوان «چرا انتساب انگ‌های ظالمانه هنوز هم به دین می‌چسبند؟» آورده است:

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، محسن حسام‌مظاهری در یادداشتی با عنوان «چرا انتساب انگ‌های ظالمانه هنوز هم به دین می‌چسبند؟» آورده است: بدون تردید مسمومیت دانش‌آموزان دختر با هر انگیزه‌ای و توسط هر فرد یا گروهی انجام شده باشد محکوم است و جنایتی است علیه سلامت و امنیت جامعه و مستوجب برخورد قاطع و قانونی. اما وقتی هنوز ابعاد این جنایت کاملاً روشن نیست و اطلاعات معتبری از عاملان و مسببان آن و انگیزه‌ و هدف‌شان در دست نداریم، انتساب آن به گروه‌های مذهبی رفتار خطا و غیرمسئولانه‌ای است.

آن‌هم در این شرایط پس از جنبش مهسا که نهاد دین به‌شدت آسیب‌پذیر و شکننده شده است. تعجیل در نیت‌‌خوانی که تاکنون تنها مبتنی بر حدس و گمان‌های پراکنده بوده، جز دامن‌زدن به التهاب در افکار عمومی و آسیب‌زدن به روان جامعه (که بیش از توانش دارد انواع فشارهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را به دوش می‌کشد) عاید دیگری ندارد.

به‌جای گمانه‌زنی باید از حاکمیت و نهادهای امنیتی و انتظامی مطالبه کرد که به‌صورت فوری و شفاف عاملان این جنایت را شناسایی و محاکمه کنند.

جنایتی علیه جامعه

بااین‌وجود و ازآنجاکه شایعه‌ی انتساب این جنایت به برخی گروه‌های مذهبی افراطی قوت گرفته و چنان‌که از فضای شبکه‌های اجتماعی پیداست بخشی از جامعه با این شایعه همراهی کرده و آن را پذیرفته‌اند، ‌ضروری است متولیان و شخصیت‌های دینی ازجمله مراجع تقلید و روحانیون صاحب‌تریبون با موضع‌گیری قاطع و شفاف، این جنایت را محکوم کنند؛ چه بعدتر این گمانه‌زنی تأیید شود و چه رد.

درهرحال این جنایتی است علیه جامعه؛ و نهاد دین (که مکلف به صیانت از جامعه است) باید موضع خود را شفاف و بدون لکنت بیان کند. خصوصاً حالا که برخی این اتهام را بر دامنش نشانده‌اند. سکوت و انفعال حوزه و روحانیت در چنین بزنگاهی هم به زیان جامعه و هم به زیان نهاد دین خواهد بود.

لزوم ارائه موضعی شجاعانه از جانب متولیان دین

ناگفته پیداست که چنین مطالبه‌ای با این فرض است که متولیان و جریان‌های رسمی دینی (صرف نظر از گروه‌ها و جریان‌های حاشیه‌ای رادیکال و تکفیری در حوزه) با چنین رفتارهایی مخالفت دارند و علیرغم پاره‌ای فتاوای فقهی ظالمانه علیه زنان و حساسیت‌های غلیظ در موضوعاتی مثل حجاب و دوچرخه‌سواری زنان و حضور زنان در ورزشگاه و…، چنین خشونت و جنایتی را جایز نمی‌دانند. اگر غیر از اینست هم باز لازم است موضع‌شان را شجاعانه بیان کنند که جامعه هم تکلیف خود را در ارزیابی مواجهه و تعامل خود با ایشان بداند.

یک نکته‌ی حاشیه‌ای اما مهم که کاش متولیان دینی درباره‌اش تأمل کنند اینست که چرا وقتی گزاره‌ای مبهم مثل این سخن معاون وزیر بهداشت که «مسمومیت‌ها عمدی بوده و [ظاهرا] کسانی می‌خواهند مدارس دخترانه تعطیل شوند» مطرح می‌شود،‌ در بدو امر نگاه‌ها به سمت دینداران برمی‌گردد و نخستین گزینه‌ای که طرح می‌شود وجود انگیزه‌های مذهبی است.

چرا انتساب یک رفتار ظالمانه به دین هنوز هم پذیرفتنی است؟

چرا و چطور این تلازم بین‌ باورهای دینی و یک رفتار واپس‌گرایانه مثل مخالفت با تحصیل دختران کماکان مطابق واقع پنداشته می‌شود؛ آن‌هم در زمانه‌ای که بیش از یک قرن از زمانه‌ی میرزا حسن رشدیه فاصله گرفته و در سراسر کشور مدارس دخترانه‌ی اصطلاحا “مذهبی” فعال‌اند که از قضا بانی و مدیر بسیاری‌شان مذهبی‌های سنتی هستند، شایعه‌ی انتساب مسموم‌کردن دختران دانش‌آموز به مذهبی‌ها را بخشی از جامعه به آسانی و بلادرنگ می‌پذیرد؟ چرا انتساب یک رفتار ظالمانه به دین خصوصاً وقتی قربانی زنان‌اند، هنوز هم پذیرفتنی است؟ این سوال مهمی است و متولیان دینی بخشی از پاسخ آن را باید در کنش‌ها و واکنش‌ها خود جستجو کنند. هم در مواضع بیان‌شده و حرف‌ها، هم در مواضع بیان‌نشده و سکوت‌ها.

منبع کانال محسن حسام مظاهری
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.