فقیهان شیعه از گذشته در بحث امر به معروف و نهی از منکر، چند شرط را به تکرار بازگو کردهاند. یکی از این شرطها آن است که امر به معروف و نهی از منکر تاثیر داشته باشد.
به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیاننیوز)، حجتالاسلام والمسلمین سید حسن اسلامی اردکانی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب طی یادداشتی نوشت: هفته گذشته گزارش تعزیر کسی را خواندم که به دلیل رفتار غیر متعارف به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود. در این گزارش کوتاه که اصل آن تکذیب نشده، یک مایه پررنگ است. آن شخص بدون روسری وارد محل اجرای حکم میشود و پس از تحمل ضربات شلاق، به همان شکل خارج میشود.
حال از میان دهها پرسشی که درباره اجرای این تعزیر وجود دارد، در اینجا تنها یک پرسش را برجسته میکنم:
هدف از این تعزیر چه بوده است؟ آیا هدف عبرت گرفتن دیگران بوده است؟ پس باید این حکم را در ملاعام اجرا میکردند! یا آنکه هدف بازدارندگی بوده است؟ در این صورت نشانی از آن دیده نمیشود. واقعا درست در زمانی که صدها خطا و خلاف آشکار و درشت در این کشور رخ میدهد که یک نمونه آن رخ دادن یکی ازبزرگترین فسادهای اقتصادی است، آیا اجرای این تعزیر کمکی به اصلاح جامعه کرده است؟
فقیهان شیعه از گذشته در بحث امر به معروف و نهی از منکر، چند شرط را به تکرار بازگو کردهاند. یکی از این شرطها آن است که امر به معروف و نهی از منکر تاثیر داشته باشد. هدف از این فریضه به تعبیر قدما، صرفا «اسقاط تکلیف» نیست. امر به معروف و نهی از منکر، جزو احکام به اصطلاح «تعبدی» نیست که فارغ از پیامد آن، ما ملزم به عمل به آن باشیم. (این نکته را در کتابم: امر به معروف و نهی از منکر، به تفصیل آوردهام) شهید مطهری پس از نقد بنیادین رفتارهایی که به نام نهی از منکر صورت میگرفت، تصریح میکند: «امر به معروف و نهی از منکر از کارهایی است که ساختمان و کیفیت ترتیب آن و اینکه در کجا مفید است و به چه شکل مفید است و موثر است و بهتر ثمر میدهد و بار میدهد و نتیجه میدهد، همه را شارع در اختیار عقل ما و فکر ما و منطق ما گذاشته است.» (گفتار ماه در نمایاندن راه راست، سال اول، مرتضی مطهری، سخنرانیهای سال ۴۰-۱۳۳۹، ص۹۵)
بدینترتیب، نمیتوان پشت مفهوم نهی از منکر سپر گرفت و هر اقدامی را، بیتوجه به پیامدهای آشکار و نهانش، موجه دانست و ادعا کرد که ما مامور به تکلیف هستیم، نه نتیجه. از قضا، در این بحث، شهید مطهری به تاکید میگوید که در این مساله خاص، باید کاملا منطقی و بر اساس ساختارهای معقول بشری اندیشید و عمل کرد.
باز مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی، در کتابی که نخست در سال ۱۳۲۸ منتشر کرد، ضمن تاکید بر اهمیت امر به معروف و نهی از منکر، بر نگاه مسوولانه به این رفتار تاکید میکند و مینویسد: «غرض از نگارش این رساله، این نیست که بعضی مردم نادان، بیاطلاع از آداب و اخلاق حسنه و مسائل امر به معروف و نهی از منکر، به نام امر به معروف و نهی از منکر، هیاهو و جار و جنجال برپا کرده برای یک موضوع کوچک، مفاسد بزرگ تولید کنند، زیرا علاوه بر آنکه امر به معروفی که چنین اشخاصی بنمایند سودی نخواهد داشت، ممکن است به واسطه سوءاخلاق و بینزاکتی و درشتی و خشونتهای بیموردی که از اینگونه افراد در بسیاری از موارد صادر میشود، شریعت سمحه سهله اسلامی که مبتنی بر مهربانی و حسن ادب است و بهترین روش اخلاقی را به جامعه یاد میدهد، به صورت دیگر معرفی شده و وضع آنها و نادانیهایی که به این اسم مرتکب میشوند، موجبات تنفر و انزجار مردم را فراهم کند.» (راه اصلاح یا امر به معروف و نهی از منکر، لطفالله صافی گلپایگانی، چاپ اول سال ۱۳۲۸، ص۸).
از این منظر، حتی برای یک فقیه سنتی با التزام کامل به منطق فقاهت، منزجر کردن و متنفر کردن مردم از اسلام و دیانت به نام نهی از منکر پذیرفتنی نیست. حال کسی مانند من دهها کتاب درباره امر به معروف و نهی از منکر بنویسد، کافی است گزارشی از این دست درباره تعزیر منتشر شود تا همه آنها بیاثر شوند. بد نیست کمی به شرط تاثیر در رفتار و احکام خود توجه کنیم.