خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

حمیدرضا شریعتمداری: همواره نگاهبان صندوق و مدافعان رأی و انتخابات باشیم

دکتر حمیدرضا شریعتمداری عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی آورد: آنچه در نگاه معارضان خارج‌نشین، اصل و اساس است، تقابل با کیان جمهوری اسلامی است، نه مخالفت با رفتارهای سیاسی و انتخاباتی‌ِ آن.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دکتر حمیدرضا شریعتمداری عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در یادداشتی با عنوان تنگه‌ی انتخابات آورده است:

در کشاکشِ فراخوانی‌های پرسروصدای دستگاه‌های رسمی و هواداران پروپاقرصِ نظام اسلامی به شرکت در انتخابات، ازسویی، و از سویی دیگر، فراخوانیِ معارضان خارج‌نشینِ جمهوری اسلامی ایران به تحریم انتخابات که بازتاب‌ها و هواخواهان زیادی هم در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دارد، شاید بتوان موضع میانه‌ای گرفت که برای عموم جامعه، هم مفهوم و قابل درک باشد، هم معقول و مقبول.
آنچه در نگاه معارضان خارج‌نشین، اصل و اساس است، تقابل با کیان جمهوری اسلامی است، نه مخالفت با رفتارهای سیاسی و انتخاباتی‌ِ آن. به عبارت دیگر، اگر جمهوری اسلامی ایران ساختارها و رفتارهای انتخاباتی خود را مورد بازنگری قرار دهد و مطابق با قواعد بین‌المللی و نیز نص و روح قانون اساسیِ جمهوری اسلامی ایران، امکان مشارکت حداکثریِ ملت با همه‌ی طوائف، گرایش‌ها و سلیقه‌ها را فراهم آورد و حتی راه را برای فعالیت‌های حزبی(به‌معنای دقیقِ آن) بازکند و انتخابات را به رقابت میان احزاب(و نه تشکل‌های محفلیِ خلق‌الساعه که در آستانه‌ی انتخابات خلق می‌شوند و معمولا با اتمام فرآیند انتخابات به محاق می‌روند)تبدیل کند، باز حتماً بسیاری از معارضانِ خارج‌نشین، با انتخابات که در نظرِ آنها به‌رسمیت‌شناختن این نظام است، مخالفت خواهند کرد.
اما دستگاه‌ها و جریانات و طرفداران پرشور حاکمیت نیز همواره در آستانه‌ی هر انتخاباتی با چشم‌بستن به همه‌ی واقعیت‌ها و نیز فراوان وعده‌های انجام‌نشده و آرزوهای بربادرفته، فقط بر ضرورت شرکت در انتخابات تأکید می‌کنند و اغلب از استدلال‌هایی همچون پرهیز از دشمن‌شادشدن نظام(و ایران) اسلامی بهره می‌گیرند که به هردلیلی، بُرد و تأثیر خود را از دست داده‌اند. برخی از آنها ادبیات نوتری را که عموماً مُلهَم از ادبیات پیشینِ اصلاح‌طلبان(در برابر طرفدارانل ناامیدشان) است، به کار می‌گیرند؛ از این قبیل است: اینکه رای‌ندادن هم نوعی رأی‌دادن است یا اینکه باید میان بد و بدتر دست به انتخاب زد و…، اما چه کنیم که در بخش‌‌های زیادی از جامعه همین ادبیات هم دیگر پژواکی ندارد.
در خصوص تبلیغات دستگاه‌های حاکمیتی، این ملاحظه نیز وارد می‌شود که وظیفه‌ی اصلی حاکمیت قبل از تبلیغ و ترویج، تمهید مقدمات لازم برای انتخاباتی مشارکتی است، ازجمله، میدان‌دادن به همه‌ی رویکردها و گرایش‌ها برای حضور در صحنه، از مرحله‌ی نامزدشدن و به میدان‌آوردن چهره‌های شاخص و اصلی‌شان تا نوبت رسیدگی بی‌طرفانه به صلاحیت‌ها تا مراحل دیگری که دراختیار حاکمیت است.
اما مهم‌تر این است که اگر حاکمیتی واقعاً سودای شرکت در انتخابات را در سر می‌پروراند، باید درآغاز، تلقی درستی از واقعیات جامعه داشته باشد و دریابد که اساسا نوع نگاه و مواجهه‌ی مردم با آنچه در سپهر سیاسی مطرح است و نیز دغدغه‌ و مسئله‌‌ی اصلیِ مردم چیست.
واقعیت این است که بسیاری از کسانی که درپی رأی‌دادن نیستند، لزوماً درپی معارضه با نظام و حاکمیت نیستند و نیز بسا حتی مشکل اساسی‌شان نوع رفتارهای انتخاباتی در این مرحله یا مثلا برخی ردّ صلاحیت‌ها نباشد. اتفاق ناخوشایندی که به‌مرور، در جامعه شکل گرفته است، نوعی بی‌اعتنایی و بی‌تفاوتی‌ای است که برخی از آن، به عبور از صندوق و انتخابات یا کم‌رنگ‌شدن حساسیت‌های سیاسی تعبیر می‌کنند. ازاین‌رو، شاید حتی اگر این دفعه فرآیند انتخابات به بهترین‌وجه هم طی می‌شد، باز بخش زیادی از مردم تمایلی نشان نمی‌دادند.
بنابراین، آنچه امروزه برای دلسوزان و خیرخواهان این مُلک و ملت مهم می‌نماید، برآمدن این یا آن جریان سیاسی یا پیامدهای سیاسی و اقتصادی یک انتخابات ضعیف و مشارکت پایین نیست، بلکه کم‌فروغ‌شدن اصل انتخابات و کم‌رنگ‌شدن اهتمام و مشارکت سیاسیِ مردم است.
اینکه چرا بسیاری از مردم به چنین نقطه‌ای رسیده‌اند، حتما نیازمند مطالعه و واکاوی است و البته تبیین اجمالیِ آن چندان دور از دسترس نیست و حتماً باید ریشه را در شرایط حاکمِ معیشتی و مجموعه‌ای از رفتارها و گاه ساختارهایی جست که در طی این چند دهه، اثرگذاری واقعیِ مردم در فرآیندهای تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری و نیز تأثیر واقعیِ انتخابات در زیستِ مردم را کم کرده یا چنین به نظر آمده است. متأسفانه، اعتماد متقابل میان ملت و مسئولان از سویی و میان ملت و جریان‌ها و چهره‌های سیاسی، هزسویی دیگر به‌شدت، آسیب دیده است.
اما گذشته از اینکه این ریشه‌یابی‌ها به کجا بینجامد و هم حاکمان و هم جریان‌های اثرگذار چه واکنشی به این نوع مطالعات نشان دهند، یک ضرورتی را نمی‌توان از نظر دور داشت و آن اینکه هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید صندوق رأی و انتخابات تضعیف شود. هرگز مباد که صندوق رأی از محاسبات و محدوده‌ی الزامات مردم یا حاکمیت، کنار برود! اگر بپذیریم که ما برای پیشبرد اهداف مدنی، هیچ گزینه‌ای جز اعتماد متقابل میان ملت و حاکمیت و افزایش سرمایه‌ی اجتماعی نداریم و این اعتماد و سرمایه بدون حضور، مشارکت و نقش‌آفرینی مردم، هرگز به دست نمی‌آید و انتخابات یکی از دردسترس‌ترین و مدنی‌ترین راه‌هایی است که مردم می‌توانند برای ابراز موضع و اِعمال نظرشان از آن بهره بگیرند، پس هرگز نباید کاری کنیم که این راه ولو درحدّ یک روزنه باشد، مسدود شود. بسته‌شدن این دریچه، هم نقش‌آفرینیِ مردم را به‌شدت کاهش می‌دهد، هم برخی حاکمانِ ناامید از همراهی مردم یا مطمئن از بی تفاوتی را به سمت یکه‌تازی و تمامیت‌خواهی یا امتیتی‌کردنِ فضا سوق می‌دهد. از این‌رو، پیشنهاد ما به همگان و ازجمله، منتقدان و معترضان این است که هرگز با صندوق رأی قهر نکنند و حتی اگر اعتراضی دارند، این اعتراض را با رأی‌دادنِ هوشمندانه‌ی خود ابراز کنند.

شاید کسانی براین گمان باشند که بهترین راه نشان‌دادن اعتراض، رأی‌ندادن باشد، اما به‌واقع، این نوع رفتار سلبی یا به‌واقع، ترک‌فعل در سرزمین‌ها و موقعیت‌‌هایی جواب می‌دهد که نظامِ حاکم حتی از حداقل پشتوانه‌ی مردمی برخوردار نباشد یا همه‌ی دیگر ابزار اِعمال قدرت را ازدست داده باشد، اما نظام‌هایی که این حداقل لازم را دارند، آن هم جماعت و جمعیتی که آماده‌ی هرنوع فداکاری به‌سود آنها هستند، اعتراض را باید به شیوه‌هایی معنادارتر و اثرگذارتر دنبال کرد و البته از آن مهم‌تر و اصولی‌تر، اینکه از راه‌های مدنی، حاکمان، ناظران و مجریان را به گشادن دل(سعه‌ی صدر)و گشودن راه‌های مشارکت حداکثریِ ملت سوق دهند و از حضور سلیقه‌های مختلفی که حاضرند در چارچوب این نظام و قانون اساسی عمل کنند، دل‌نگران نشوند.
و سخنِ آخِر آنکه در شرایط انقباض، شاید بتوان با انتخاب‌های اعتراضی، پیام‌هایی رسا و گویا را به گوش حاکمان و همگان رساند یا حتی مجلس یا دولتی را روی کار آورد که چه‌بسا سلیقه و رویکردِ ما را نمایندگی نکند، اما به دلیل برخورداری از حداقل شرایط لازم، وضع بهتری را رقم بزند یا مطمئن شویم که وضع را از این بدتر نخواهد کرد و دست‌کم، کسانی بر سریر مجلس تکیه دهند که پژواک صدای سرکوب‌شده‌ی ملت در سکوت‌ها و چشم‌پوشی‌های ناشی از فضاهای یک‌دست باشند و البته دلمشغولیِ اصلیِ این قلم، نه این است و نه آن، بلکه بازماندن مسیر مردم‌سالاری و راه‌های مداخله‌ی مردم در سرنوشتشان است، پس بیاییم همواره نگاهبان صندوق و مدافعان رأی و انتخابات باشیم.

منبع دانشگاه ادیان و مذاهب
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.