خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

وجود کنیسه در کنار مسجد جامع شهر نشانه همزیستی مسالمت آمیز ادیان است

گفتگو با آرش آبائی پیرامون کیفیت و چگونگی تجربه زیسته یهودیان در بستر جغرافیایی ایران:

آرش آبائی، پژوهشگر و مدرس علوم دینی یهود و استاد مدعو دانشگاه ادیان و مذاهب سالیانی است به تدریس برخی از دروس مربوط به تاریخ و اندیشه یهود مشغول است؛ وی همچنین در تألیف کتب درسی مخصوص کلیمیان در دوره دبیرستان و همین‌طور در تدوین لغت‌نامه فارسی به عبری سلیمان حییم نیز فعالیت داشته است.

به گزارش ردنا (ادیان‌نیوز)؛ به منظور بررسی مسئله همزیستی مسالمت آمیز پیروان ادیان در بستر جغرافیایی ایران و کیفیت و چگونگی تجربه زیسته یهودیان در ایران به گفتگو با آرش آبائی نشسته ایم.

*برای شروع لطف کنید تاریخچه‌ای از حضور ادیان ابراهیمی خصوصاً دین یهود در ایران بفرمایید؟

یهودیان بعد از رهایی از مصر در سرزمین اسرائیل ساکن شدند، و حضرت سلیمان معبدی بنام بیت‌المقدس در اورشلیم ساخت. حدود ۲۵۰۰ سال پیش با حمله‌ای که «بخت النصر» به سرزمین مقدس کرد، آن حکومت سقوط و عده‌ای از یهودیان به‌عنوان اسیر به ایران آمدند. حدود نیم‌قرن بعد با کمک پادشاهان هخامنشی، کوروش و جانشینانش گروهی از یهودیان توانستند به اسرائیل برگشته و معبد دوم را دوباره در اورشلیم احداث کنند؛ از همان زمان گروهی از یهودیان در ایران مانده و این کشور را ترک نکردند، لذا تاریخ حضور یهودیان در ایران به ۲۵۰۰ سال پیش برمی‌گردد.
البته در برخی از متون نیز گفته‌شده که دولت شمالی اسرائیل حدود ۲۰۰ سال زودتر موردحمله قرار گرفت و مردمانش به تبعید و اسارت رفتند، در این متون به پادشاهی یهود در دوران ماد‌ها و پارس‌ها اشاره‌شده است؛ اما آنچه موثق و معتبر است همان حضور یهودیان درعصرهخامنشیان و کوروش برمی‌گردد که از همان زمان در ایران بودند.

*روند تحول حضور یهودیان در ایران به چه صورتی بوده است؟ به این معنا که بیشتر در کدام شهر‌ها ساکن بودند؟

در متون بیشتر به‌عنوان بابل ذکرشده که تقریباً عراق، بغداد یا بین‌النهرین امروزی هست که جزو ایران بوده است؛ اما یهودیان به شهر‌های دیگر هم به دلایلی رفته‌اند و پایتخت درجا‌های دیگری بوده است برای مثال، بسیار معروف هست که دانیال در شوش بوده و یا این شهر یکی از مراکز پادشاهی است که یهودیان در آنجا بودند، و یا مقبره‌ای در همدان وجود دارد که حاکی از حضور و زندگی یهودیان به عنوان یکی از مراکز حکومتی در آنجا بوده است.

اما اینکه بتوان بر روی نقشه مشخص کرد که حضور یهودیان در کدام یک از نقاط ایران بیشتر بوده، در آن دوران مشخص نیست، چراکه حکومت‌ها تغییر کرده و جنگ‌هایی اتفاق افتاده است، اما به‌طورکلی بابل به عنوان معروف‌ترین مرکز حضور یهودیان بوده است، یا شهر سورا معروف هست که یهودی‌ها در آنجا بودند، و بعد‌ها «تلمود» آخرین ویرایش آن در بابل که به «تلمود بابلی» معروف هست صورت گرفته است؛ اما تلمود ایرانی در دوران ساسانی در بابل تدوین شده است.

در ایران یهودیان در مراکز شهر و محله‌هایی که مسجد‌های جامع بوده و رفت‌وآمد بیشتری صورت می‌گرفت و صاحبان قدرت دینی در آنجا بودند بیشتر در این محله‌ها ساکن بودند تا حاشیه امن داشته باشند.

قبل از ظهور اسلام، یهودی‌ها قبل از دوران تلمودی و بعد از آن، صاحب مراکز علمی و دانشگاهی بوده‌اند، اما با ظهور اسلام به ایران با پرداخت جزیه اجازه پیدا می‌کنند که آزادی‌های دینی خود را داشته باشند، و دوباره دانشگاه و محافل دینی بازگشایی می‌شود که دوران ۵۰۰ ساله‌ای بوده که به دوران «گائون ها» یا «علامه‌های یهودی» معروف شده است که بعداً با تغییر شرایط حکام اسلامی این مراکز تعطیل‌شده و هسته مرکزی علمای یهودی به اسپانیای آن زمان که در دست مسلمانان بوده کوچ می‌کنند و این دوران جدیدی است که ایجاد می‌شود.

حضور یهودیان در ایران از همان تاریخی که گفته شد مسجل بوده، اما آنچه می‌دانیم این است که یهودیان در مرکز شهر و نزدیک مراکز قدرت به دلیل امنیتی که وجود داشته و مراکز دینی مسلمانان بوده مجتمع و ساکن بودند؛ به‌طورکلی می‌توان گفت، محله‌های یهودی‌نشین به دلیل امنیت بیشتری که داشته و مراکز دینی در آن فضا متمرکز بودند عمدتاً در کنار مسجد جامع‌های شهر بوده است.

*در دوران کنونی چگونه است؟

در دوران کنونی نیز همین‌طور است، اکثر شهر‌های بزرگ یهودی‌نشین بودند، اما در برخی از شهر‌ها به علت تغییرات جمعیتی مشکلاتی به وجود آمده که عمدتاً در حوزه تغییرات اجتماعی و قلت جمعیت بوده است. برخی شهر‌ها مانند مشهد، کاشان یا تبریز که قدیم یهودی‌نشین بودند از سکنه یهودی خالی شدند؛ و یا در شهر‌های شمالی کشور مانند رشت یا در شهر‌های شرقی مانند بابل که حتی کنیسه نیز داشته‌اند، اما تقریباً قبل از انقلاب ۵۷ به ایران یا شهر‌های بزرگ‌تر کوچ کرده‌اند، اما امروزه عمده جمعیت در تهران، شیراز، اصفهان و کرمانشاه ساکن بوده و دارای انجمن هستند و در برخی شهر‌های دیگر مانند سنندج، یزد و برخی شهر‌های دیگر جمعیت خیلی کمتری وجود دارند.

یهودیان در مراکز شهر و محله‌هایی که مسجد‌های جامع بوده و رفت‌وآمد بیشتری صورت می‌گرفت و صاحبان قدرت دینی در آنجا بودند بیشتر در این محله‌ها ساکن بودند تا حاشیه امن داشته باشند.

*در کشور‌های دیگر جمعیت کلیمی‌ها یا یهودی‌ها محله محله بودند، آیا در ایران هم همین‌طور هست؟

در ایران قدیم این‌گونه بوده و محله‌های یهودی‌نشین وجود داشته است؛ چراکه به لحاظ دینی وابسته به کنیسه و مراکز اجتماعی هستند منتهی نه اینکه محله خاص یهودیان باشد محله‌هایی بوده که یهودیان زندگی می‌کردند و پراکندگی یهودیان بیشتر بوده است، در دوران جدید پراکندگی‌ها بیشتر شده و دیگر لزوم کنار هم بودن و هوای هم داشتن از بین رفته است، در تهران قدیم محله «اودلاجان» خیابان مصطفی خمینی فعلی بوده که در آن یهودیان ساکن بودند؛ ولی دیگر با قدیمی شدن آن بافت و ایجاد مراکز جدیدتر در تهران به‌تدریج، یهودیان به قسمت‌های دیگر یا شمالی نقل‌مکان کرده‌اند و در محله اودلاجان فقط کنیسه‌ها موجود است.

*کیفیت روابط اجتماعی یهودیان در ایران با نظام سیاسی و مسلمین به چه صورتی است؟

یهودیان به غیر از شغل‌هایی که برای غیرمسلمانان ممنوع است عمدتاً در اکثر شغل‌ها حضورداشته‌اند، مگر در شغل‌های نظامی و حساسیت‌زا که یهودیان و یا هر غیرمسلمانی از حضور در آنجا عمدتاً منع می‌شدند. همچنین تعطیلاتی که یهودیان به لحاظ شرعی باید داشته باشند مانند روز شنبه که کارکردن منع شرعی دارد عمدتاً از شغل‌های موظف و دولتی فاصله می‌گرفتند تا مناسبت‌های خود را راحت‌تر انجام دهند. نکته دیگر، گرایش بیشتر یهودیان به مراکز آموزش عالی به نسبت جمعیتشان بوده است، در قدیم حکیم‌ها بیشتر از یهودیان بودند و یا در دربار یهودیان معمولاً یک حکیمی بوده است. در دوران مدرن نیز در اولین دوره تأسیس دانشگاه تهران یهودیان نقش داشتند و در اولین دوره فارغ‌التحصیلی نیز حضورداشته‌اند؛ همچنین نسبت تحصیلات در میان یهودیان در رشته‌های پزشکی، فنی و مهندسی به نسبت جمعیتی خودشان بالا بوده است و همه این‌ها نشان می‌دهد که فضایی بوده که یک یهودی هم بتواند تا این مدارج علمی و شغلی حضور پیدا کند.

*نقش مراودات فرهنگی و سبک زندگی در همزیستی مسالمت‌آمیز بین پیروان ادیان در ایران چگونه است؟

واقعیت این است که یهودیان به غیر از مسائل دینی‌شان آن‌چنان تفاوت چندانی بین سایر هم‌وطنان حس نمی‌کنند؛ یعنی از دیدگاه یهود، به غیر از یک سری مسائل شرعی مانع جدی برای مراودات فرهنگی و اجتماعی وجود نداشت؛ درنتیجه در هر شهری و در تمامی این استان‌ها – شاید تنها استثناء استان‌های شرقی یا جنوب شرقی باشد- یهودیان حضورداشته و سابقه دیرینه دارند در شهر‌های شمالی، یزد، کردستان و ارومیه یهودیان را نه به‌صورت موقت بلکه به‌صورت دائم می‌بینیم، این‌ها همه حاکی از آن است که منعی برای حضور یهودیان وجود نداشته و مانند سایر ادیان زندگی می‌کردند و احساس راحتی می‌کردند، این نشان می‌دهد که به غیر از تفاوت‌های دینی هیچ مشکل دیگری به‌صورت جدی که مانع همزیستی شود وجود نداشته است.
نسبت تحصیلات در میان یهودیان در رشته‌های پزشکی، فنی و مهندسی به نسبت جمعیتی خودشان بالا بوده است و همه این‌ها نشان می‌دهد که فضایی بوده که یک یهودی هم بتواند تا این مدارج علمی و شغلی حضور پیدا کند.

*معظلات و مشکلاتی که جامعه یهودیان ایران با آن مواجه هستند از چه سنخ مسائلی است؟

مشکلات سه بخش است: نخست از لحاظ دین رسمی کشور، دوم، مشکلاتی که قانوناً ایجاد می‌شود و سوم، رفتار‌هایی که از سوی نهاد‌ها و یا اشخاص به‌صورت غیررسمی اعمال می‌شود.
به‌هرحال، دین رسمی کشور دین دیگری است که نسبت به یهود ممکن است موضعی داشته باشد. آزادی‌ها و محدودیت‌هایی وجود دارد که یهودیان آن را در طی تاریخ پذیرفته‌اند البته، این‌طور نبوده که مانع زندگی باشد، ولی به‌هرحال تفاوت‌ها و یا تبعیض‌هایی وجود داشته است. در قانون نیز بین مسلمان و غیرمسلمان در بعضی از امور استخدامی و یا برخی امور قضایی و مدنی حقوق متفاوتی وجود دارد که برخی به نتیجه رسیده و یا به نتیجه نرسیده‌اند. دسته سوم نیز مربوط به اعمال‌نظر‌های شخصی و سلیقه‌ای است که افرادی خارج از فضای دینی و یا فضای قانونی اعمال سلیقه می‌کنند.

*به چه دلیل یهودیان در دستگاه‌های اداری و اجرایی کمتر حضور دارند؟

به دلیل محدودیت‌های داخلی خود کلیمیان که روز شنبه نمی‌خواهند کار کنند و یا برخی گزینش‌ها و نه همه گزینش‌ها، که شرط مسلمان بودن و برخی التزام‌های خاص را دارد سبب شده یهودیان از کار در مراکز دولتی محروم شوند.
از طرف دیگر، اعمال‌نظر شخصی نیز وجود دارد در دادگاه‌ها و برخی مراکز قدرت و یا جامعه عادی وقتی افراد متوجه می‌شوند که مخاطب کلیمی و یا یهودی هست رفتارش تغییر می‌کند البته اکثر جامعه این‌طور نیستند و لطف بیشتری قائل می‌شوند، اما در کنار آن، کسانی هستند که اعمال‌نظر‌های شخصی کرده و مشکلاتی ایجاد می‌شود.

*چه موانعی به نظزتان همزیستی مسالمت آمیز بین پیروان ادیان را تهدید می‌کند؟

عوامل متعددی وجود دارد، ولی نقش عوامل فرهنگی شاید از همه بیشتر باشد. برخی سوء تبلیغات باعث ایحاد بدبینی بین پیروان ادیان می‌شود که در طولانی مدت مخل همزیستی مسالمت آمیز می‌تواند بشود. برای مثال فیلم یتیم‌خانه ایران، شکارچی شنبه، مریم مقدس که در قدیم ساخته شد و یا فیلم محمد رسول‌الله نمونه‌هایی از این سیاه نمایی‌ها است، که اصلاً با واقع و منطق هم جور درنمی‌آید و بر روی افکار یا اذهان عمومی تأثیر می‌گذارد.
– معدل زندگی در ایران و یا تهران برای یک فرد یهودی و یا هر فردی که مسلمان نیست معدل قابل قبولی است.

مثلاً در فیلم یتیم‌خانه ایران که به قحطی سال‌های قبل از سال ۱۳۰۰ برمی‌گردد قحطی در ایران بوده و مقداری از آذوقه‌ها را سربازان به غارت برده و مردم ایران و حتی یهودیان دچار مشکل می‌شدند، اما در این فیلم نشان داده که کل آذوقه شهر تهران دست یک یهودی تازه‌مسلمان، اما همچنان یهودی است؛ و همچنان تمام آذوقه خوراک مردم و یهودیان را قبضه کرده بود و هر کس این فیلم را ببیند می‌گوید که همه یهودیان پلید بوده و بویی از انسانیت نبرده‌اند، اصلاً این‌طور نیست و تاریخ این را نشان نمی‌دهد. مردم عادی نیز احتکار یا گران‌فروشی در سال‌های قحطی می‌کردند منطق هم قبول نمی‌کند که شهر بزرگی مانند تهران برای آذوقه‌اش معطل یک یهودی باشد.

*کتاب‌هایی که نوشته‌شده به چه صورت هست؟ آیا این سیاه نمایی که گفتید در حوزه کتاب و نشر نیز وجود دارد؟

یهودیت به دلیل اینکه دین تبلیغی نیست، یهودیان کتابی چاپ نکرده‌اند آنچه بوده آموزش‌های محفلی و سنتی داخل جامعه یهود بوده است و یا به زبان عبری بوده که کتب شرعی موجود می‌باشد، و تا سالیان دراز هر کتابی که در مورد یهودیت منتشر می‌شده بیشتر جانب‌دارانه بوده است، بعد از انقلاب هم به خاطر مسائل دینی و مسائل سیاسی کتاب‌ها یک‌جانبه علیه یهود چاپ می‌شده؛ اما در دو دهه اخیر فضا مقداری واقع‌بینانه‌تر شد مراکزی مثل گفت‌وگوی ادیان و دانشگاه ادیان و مذاهب قم به وجود آمدند که هم دست به برگزاری جلسات گفتگو و مفاهمه میان ادیان می‌زدند و هم انتشاراتی داشتند که بی‌طرفانه و واقع‌بینانه بودند که تا حدودی توانسته این بدبینی که نسبت به ادیان بوده را رفع کند.

*خود شما به عنوان شخصی که استاد دانشگاه هستید و در تهران زندگی می‌کنید و به شهر‌های دیگر نیز رفت‌وآمد دارید کیفیت زندگی یهودیان در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فردی که یهودی است، در امور روزمره تقریباً در رفتارش با دیگران مشکلی مشاهده نمی‌کند مگر در محاکمی مشکلی برایش به وجود آید یا برخی از نهاد‌های سیاسی و حکومتی ممکن است به خاطر یهودی بودن برایش تبعیض‌هایی را قائل شوند، اما معدل زندگی در ایران و یا تهران برای یک فرد یهودی و یا هر فردی که مسلمان نیست معدل قابل قبولی است.

این‌طور نبوده که یهودیان تافته جدا بافته‌ای در جامعه ایران بوده و یا منزوی باشند. بسیاری از خدماتی که کلیمیان و یهودیان کرده‌اند درجایی بیان‌نشده چراکه برای فرد یهودی مهم نبوده که کارش تبلیغ شود و هدف اصلی او خدمت به جامعه بوده است.

برای نمونه فردی بنام «سلیمان حییم» که کلیمی بوده معتبرترین لغت‌نامه‌ها را منتشر کرده و بعد از چاپ این‌ها دست به چاپ دیکشنری عبری به فارسی می‌زند و بعد‌ها هم ترجمه فارسی به عبری را شروع می‌کند که عمرش کفاف نمی‌دهد.

دیکشنری حییم نمونه‌ای از خدماتی است که یک فرد یهودی به جامعه مسلمان نموده و اسمی هم از دینش نیست و این نشانی از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بوده و هم‌زیستی واقعی حاکی از این هست که فرد فارغ از دین و اعتقاداتش هر آنچه از دستش برمی‌آید برای کشورش انجام دهد.

منبع فرهنگ سدید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.