خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

تولیدات آخرالزمانی هالیوود منجی تشیع را هدف قرار داده است

یک پژوهشگر و مدرس سینما درباره هدف تولیدات آخرالزمانی هالیوود گفت: هالیوود از ابتدای شکل‌گیری با خلق آثاری چون «ستاره دنباله‌دار» محصول سال ۱۹۱۱ تا امروز نشان داده که هدفش از تولید چنین آثاری هجمه به منجی تشیع است. 

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، سعید مستغاثی، نویسنده، پژوهشگر و مدرس سینما، در گفت‌و‌گویی درباره جایگاه موضوعات آخرالزمانی در هالیوود گفت: نگاه سینمای غرب به آخرالزمان مربوط به دهه‌های پیش نیست، بلکه از همان ابتدای شکل‌گیری هالیوود چنین مضامینی در آن تولید شده است. مثلاً فیلم «ستاره دنباله‌دار» محصول ۱۹۱۱ اشاره مستقیمی به آخرالزمان دارد و در فیلم‌های وسترن هم چنین دغدغه‌هایی را به خوبی می‌توان احساس کرد و چرایی این رویکرد را باید در سیر فکری سیاست‌گذاران و بنیان‌گذاران هالیوود جست‌وجو کرد. پایه‌گذاران هالیوود در قرن ۱۷ از ایرلند به آمریکا مهاجرت کردند. مهاجرت ‌آن‌ها برای دستیابی به طلا، نفت یا زمین نبود، بلکه یک ایدئولوژی اعتقادی در این مهاجرت وجود داشت. این گروه در کتابشان هدف از این مهاجرت را زمینه‌سازی برای ظهور مسیح موعود توصیف کرده‌اند. بنابراین در ادامه می‌بینیم که یهودیان را به بیت‌المقدس کوچاندند تا بتوانند جنگ آخرالزمانی خود را آغاز کنند.

وی افزود: چنین تفکری که باعث شکل‌گیری ایالات متحده شده بر تمامی مراکز فرهنگی، نظامی، اجتماعی و… تأثیر گذاشته است. البته این امر منحصر به آمریکا نیست و به کل دنیا تعمیم پیدا کرده است و به مرور زمان پایگاه‌های آمریکایی در کشور‌های مختلف شعارهایی، چون نظم نوین جهانی را توجیه می‌کنند. برای افزایش  تولیدات آخرالزمانی هالیوود در چند دهه اخیر فقط یک دلیل وجود دارد. آن‌ها معتقدند که با پایان این هزاره آخرالزمان اتفاق می‌افتد.بر اساس برخی کتب شبه‌دینی دجال به معنای همان ضد مسیح است که در مقابل مسیح قرار می‌گیرد. این اتفاق در آخرالزمان رخ می‌دهد؛ آخرالزمانی که به معنای پایان دنیا نیست، بلکه شکل دیگری از جهان را در بر می‌گیرد

این پژوهشگر موضوعات آخرالزمانی ادامه داد: بر اساس برخی کتب شبه‌دینی دجال به معنای همان ضد مسیح است که در مقابل مسیح قرار می‌گیرد. این اتفاق در آخرالزمان رخ می‌دهد؛ آخرالزمانی که به معنای پایان دنیا نیست، بلکه شکل دیگری از جهان را دربرمی‌گیرد. این مسئله به روشنی در نگرش مسیحیت انجیلی قابل رویت است. آن‌ها معتقدند که جنگ بزرگی در جهان رخ خواهد داد و در این میان فقط عده اندکی از انسان‌ها باقی می‌مانند که به همراه مسیح به آسمان رفته و بعد از یک هفته به زمین بازمی‌گردند تا حکومت هزار ساله‌ای را برپا کنند. در همین زمینه فیلم‌هایی نظیر «کتاب عیلی» The Book of Eli) ) یا سریال‌هایی، چون «مردگان متحرک» آثاری‌اند که این نگرش را تبیین می‌کنند.

وی تصریح کرد: دلیل استفاده از واژه کتب شبه دینی این است که در تورات و انجیل چنین مسائلی مطرح نشده است، حتی در مکاشفات یوحنا ۱۰۰ سال بعد مسیح، موضوعات آخرالزمانی به انجیل اضافه می‌شود. نکته‌ای باید دقت به آن بنگریم این است که آن‌ها معتقدند ضد مسیح از شرق ظهور می‌کند. این مطلب به روشنی در سریال «مسیح» محصول جدید نت‌فلیکس مورد توجه قرار گرفته، زیرا یک ایرانی مسلمان نمود مسیح دجال است.

کارگردان مجموعه مستند «آرماگدون» در پاسخ به این سؤال که آیا اوانجلیست‌ها را باید مسیحی دانست یا عنوان‌هایی، چون مسیحیان صهیونیست برای آن‌ها صحیح‌تر است؟ گفت: وقتی پروتستانیسم در قرن ۱۶ توسط مارتین لوتر شکل گرفت، حرکت مسیحیت صهیونیستی آغاز شد؛ به همین دلیل در مسیحیت جدید (پروتستان‌ها) اول عهده عتیق آمده و سپس عهد جدید. یعنی ارجاع اول آن‌ها به تورات است. مسیحیت جدید معتقد است برای آمدن مسیح ابتدا باید قوم یهود را به سرزمین‌های اشغالی برد تا اسرائیل بزرگ برپا شود و سپس جنگ‌های بزرگ را راه انداخت. این دو رویکرد سیاست قالب آمریکا در ۱۰۰ سال اخیر بوده است. وقتی به این سؤال پاسخ می‌دهیم درمی‌یابیم که سینما نیز از سیاست‌های صاحبان آن در همه تولیدات آخرالزمانی خود از دو اصل مذکور تبعیت کرده است.هدف از تولیدات آخرالزمانی غرب همان خواسته‌ای است که حداقل ۱۰ قرن است که ادامه دارد. جنگ‌های صلیبی، دادگا‌ه‌های تفتیش عقاید، شکل‌گیری آمریکا و رژیم صهیونیستی و هالیوود… حلقه‌هایی‌اند که به هم وصل شدند تا زمینه را برای آخرالزمان فراهم کنند.

مستغاثی درباره هدف‌ هالیوود در سینمای آخرالزمانی تصریح کرد: هدف از تولیدات آخرالزمانی غرب همان خواسته‌ای است که حداقل ۱۰ قرن است ادامه دارد. جنگ‌های صلیبی، دادگا‌ه‌های تفتیش عقاید، شکل‌گیری آمریکا و رژیم صهیونیستی و هالیوود… حلقه‌هایی‌اند که به هم وصل شدند تا زمینه را برای آخرالزمان فراهم کنند. پس سینما با قدیس‌سازی از شخصیت‌هایی، چون ریچارد شیردل، شاه آرتور یا حتی رابین هود سعی می‌کند نقطه‌های آغازین را تطهیر کند تا در ادامه راه تمامی مسیر تطهیر شود. در مسیر رسیدن به این خواسته اسلام به ویژه تشیع بزرگ‌ترین مانع موجودی برای آن‌هاست، چون فقط در تشیع منجی زنده وجود دارد. البته برخی ادیان یا مکتب‌ها موعود دارند، اما منجی آن‌ها شناخته شده نیست. برای مثال در دین یهود آن‌ها به دنبال مسیحا می‌گردند، اما در تشیع حضرت مهدی (عج) وجود داشته و ثابت شده است.

این مستندساز تأکید کرد: وقتی آن‌ها موعود زنده را در تشیع می‌بینند یک راهکار جدید را در پیش می‌گیرند و تلاش می‌کنند شکلی زمینی به منجی دهند، در چنین فضایی هری پاتر، فردو، ترمیناتور، بتمن، سوپرمن و… به عنوان منجی معرفی شوند تا این شبهه را ایجاد کنند که موعود واقعی آن فردی نیست که تشیع به آن اعتقاد دارد. آن‌ها معتقدند مسیح آخرالزمان فرزند حضرت مریم نیست، بلکه از نسل مریم مجدلیه است و فیلم «رمز داوینچی» (The Da Vinci Code) یکی از مظاهر این تفکر است.

وی درباره عملکرد ما در مواجهه با آخرالزمان اوانجلیستی گفت: در غرب وقتی سینما شکل گرفت در راستای تحکیم ایدئولوژی حاکم گام برداشت و ایران به عنوان مرکز اصلی تشیع همواره مورد هجمه واقع شده است. ورود سینما به ایران، ابزاری شد تا تفکر شیعی بیشتر مورد هجمه قرار گیرد. این اتفاق متأسفانه پس از انقلاب اسلامی به دلیل ناآگاهی برخی مسئولان همچنان باقی مانده است، البته شاید افرادی بودند که می‌خواستند سینما را به سمت انقلاب سوق دهند، اما چون پایه اندیشه‌های آن‌ها بر مبنای اندیشه‌های اومانیستی یا سکولار شکل گرفته بود، نتیجه آن چیزی نشد که انتظار می‌رفت.

این داور جشنواره‌های سینمایی در پایان تأکید کرد: سینمای امروز ایران کارکرد منفعلی دارد و قادر نیست در مقابل هجمه تولیدات آخرالزمانی هالیوود قد علم کند و البته برای مقابله با این فضا سیاست‌گذاران فرهنگی باید در این زمینه تصمیم بگیرند، زیرا صدای ما شنیده نمی‌شود، به ویژه در حال حاضر که حتی اجازه سخن گفتن در رسانه ملی را هم از ما گرفته‌اند.

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.