خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

گزارشی از کتاب زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام

مرحوم علامه محمدتقی جعفری (ره) در بخش نخست ابتدائاً به توصیف چهار موضوع ارزش، لذت، تعجب و شگفتی، عالی و مقایسه آن‌ها با زیبایی پرداخته است و برای پاسخ به این سؤال که آیا زیبایی حقیقتی است یک‌قطبی یا دوقطبی به بیان سه نظریه می‌پردازد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)؛ کتاب مزبور شامل دو بخش است. بخش اول که در آن به تبیین زیبایی از دیدگاه علمی و فلسفی پرداخته است و بخش دوم که نگارنده زیبایی را از منظر منابع اسلامی نگریسته است. در پایان نیز نگاهی به فلسفه هنر از دیدگاه اسلام کرده است.

مرحوم علامه محمدتقی جعفری (ره) در بخش نخست ابتدائاً به توصیف چهار موضوع ارزش، لذت، تعجب و شگفتی، عالی و مقایسه آن‌ها با زیبایی پرداخته است و برای پاسخ به این سؤال که آیا زیبایی حقیقتی است یک‌قطبی یا دوقطبی به بیان سه نظریه می‌پردازد.

پس از آن به این نکته اشاره می‌کند که در مفهوم زیبایی اصالت ذاتی است که با رمز بودن و نسبیت زیبایی مخلوط می‌شود که اشتباه بزرگی است و باید از آن پیشگیری کرد.

این پرسش مطرح می‌شود که آیا زیبایی‌های عینی سایه و رمز واقعیت‌هایی هستند که پشت پرده زیبایی‌ها وجود دارند یا واقعیت دیگری ماورای این نمودهای زیبا وجود ندارند؟

بعد از اینجا مباحثی در توصیف جوانب زیبایی مطرح می‌شود: زیبایی فی‌نفسه، زیبایی برای ما یعنی زیبایی در وجود خود آن واقعیت وجود دارد، اما اگر من یا ما وجود نداشته باشیم آن زیبایی درک نمی‌شود. در مسئله ابعاد قطب درون‌ذاتی در ارتباط با زیبایی به سه بعد اشاره می‌کند:

بُعد یکم آگاهی به هستی که آدمی به‌واسطه حیات با آن هستی ارتباط برقرار می‌کند و این‌طور نیست که همه انسان‌ها در جوامع مختلف از دیدن یک دسته‌گل لذت ببرند؛ چون این احساس و آگاهی در همه به‌طور کامل وجود ندارد.

جنتی کرد جهان را ز شکر خندیدن                  آنکه آموخت مرا همچو شرر خندیدن

گر چه من خود ز عدم دل‌خوش و خندان زادم                   عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

بُعد دوم درباره قطب درون‌ذاتی ـ تنوع‌طلبی حیات انسانی:

طبیعی شدن منظره طبیعی برای ساکنین را سر، اثر هنری برای نگهبانان دائمی اثر، فرق تماشای یک اثر هنری با تماشای یک صورت انسان زنده با چشمان شعله‌خیز بحث جریان داشتن طبیعت و عدم تکرار در آن «لا تکرار فی التجلی».

هیچ انگوری دگر غوره نشد                      هیچ میوه پخته با کوره نشد

بُعد سوم تطبیق آرمان‌ها و ایده‌های معقول بر زیبایی‌ها.

همه انسان‌ها با توجه به گوناگونی آن‌ها آرمان‌ها و ایده‌هایی اعلا برای خود پذیرفته‌اند. اگر از سنخ عظمت‌های معقول مثل آزادی عدالت، نظم و راست‌گویی باشد، تحقق آن‌ها در زندگی واقعی انسان، جمال معقول و زیبایی عقلانی و والا نامیده می‌شود. اگر از نوع ترکیبات و کیفیات محسوس باشد، زیبایی حسی نامیده می‌شود که زیبایی معقول و زیبایی محسوس در علوم انسانی جا دارد. سعدی می‌گوید:

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست                 ای برادر سیرت زیبا بیار

      دیر و زود این شکل و شخص نازنین               خاک خواهد گشتن و خاکش غبار

مرحوم علامه در ادامه نمونه‌هایی از آرمان‌های معقول را نام می‌برد: ۱. آزادی ۲. نظم در هستی ۳. بروز طبیعت آن چنانکه هست ۴. احساس پیوستگی با گذشته و آینده ۵. تطبیق معقول بر محسوس ۶. ظهور ناب عواطف و احساسات. در اینجا دو شرط را مطرح می‌کند اول اینکه ناظر و تماشاگر تحت تأثیر آن احساسات و عواطف، واکنش مشابه یا متضاد نداشته باشد، دوم اینکه ناظر این زیبایی از حیات، پدیده‌ها و امواج آن آگاهی داشته باشد و واقعیت زندگی برای او قابل‌لمس باشد.

آرمان تجسم و نمایش ارزش‌ها

استقلال شخصیت یعنی عدم وابستگی و تعلق (شخصیت اگر وابستگی داشته باشد نابود می‌شود). در بحث قطب برون‌ذاتی زیبایی‌ها به وابستگی جهان هستی به مطلق برین که همان خداوندست، اشاره می‌شود و حالت روحانی حاصله از احساس زیبایی از تماشای این منظره طبیعی یک اثر هنری.

در اینجا به دو حقیقت اشاره می‌کند یک نظم خوبی که باعث شده جهان هستی مانند یک کتاب خوانده شود، دوم شکوه و زیبایی و بزرگی معقولی که درک و دریافتش از بیانش آسان‌تر است.

مطلب بعدی درباره رابطه جزء و اجزاء با کل در زیبایی هست که به سه شکل زیبایی فی‌نفسه و زیبایی مستند بر غیر که در اینجا به چهار شکل زیبایی اشاره می‌کند: زیبایی معقول؛ زیبایی محسوس که به‌عنوان فی‌نفسه در نظر می‌گیرد؛ زیبایی محسوس که مستند به زیبایی معقول است؛ زیبایی معقول مستند بر زیبایی محسوس که از دو قسم اول روشن‌تر و قابل‌فهم‌تر هستند (حالت رمزی و بیان‌کننده علت خود).

زیبایی معقول مستند بر زیبایی محسوس به برداشت صحیح هنرمند و شاعر از زیبایی‌های محسوس استفاده می‌شود. زیبایی‌های محسوس مستند بر زیبایی معقول که باز به دو قسم زیبایی محسوس فی‌نفسه (زیبایی در موجودیت خود) و زیبایی معقول فی‌نفسه (در موجودیت خود) تقسیم می‌شود.

پس از آن به تفاوت این دو نوع زیبایی پرداخته‌شده است که چهار تفاوت قائل شده است از قبیل از بین رفتن لذت و جذابیت زیبایی محسوس در اثر تکرار مشاهده، محساب کمّی و…

سؤالی پیش می‌آید آیا زیبایی معقول که به‌وسیله شهود کمال دریافت می‌شود برای بشر ضرورت دارد؟ سه دلیل را علامه اقامه می‌کند که با این سه دلیل به این نتیجه می‌رسد که زیبایی نمودی است نگارین و شفاف که بر روی کمال کشیده می‌شود. کمال عبارت است از قرار گرفتن یک موضوع در راستای بایستگی‌ها و شایستگی‌های مربوط به خود. مولوی می‌گوید:

گفت لیلی را خلیفه کان تونی                           کز تو مجنون شد پریشان و غوی؟

از دگر خوبان تو افزون نیستی                           گفت خامش چون تو مجنون نیستی

دیده مجنون اگر بودی ترا                           هر دو عالم بی‌خطر بودی ترا

در بحث کمال و اشتیاق کمال این سؤال مطرح می‌شود که آیا کمال و اشتیاق کمال حقیقت دارد یا خیالی بیش نیست؟ علامه در سه بخش پاسخ را شروع می‌کند. ابتدا می‌گوید نفی رشد و کمال انسانی معلول شرایط خاصی است که بر ذهن عارض می‌شود. با اولاً، ثانیاً و ثالثاً‌ در پاسخ خود به این نتیجه می‌رسد که ما دو نوع کمال داریم:

کمال تکوینی محض و کمال ارزشی

در توصیف این کمال‌ها، کمال ارزشی می‌پردازد و می‌گوید کمال ارزشی عبادت است از انتخاب موقعیت و روابط عالی‌تر با انسان و جهان از روی آگاهی و اختیار. بعد به این نکته می‌رسد که کمال یعنی شیئی که دارای تمام فضائل ممکن و دور از همه معایب بوده باشد.

حالا درباره کمال جویان ادامه می‌دهد که ما در همه دوران و جوامع و تمدن‌های انسانی با سه گروه انسان رویارو می‌شویم:

  1. گروهی که فقط در اعضای طبیعی با انسان‌های دیگر مشابه هستند و ازنظر مغز و روان در مراحل پستی حیوانی زندگی می‌کند.
  2. گروهی که معتقدند همه هستند یعنی جز «من» خود به «من» های دیگر هم اعتقاد دارند اگر آن‌ها وسیله‌اند دیگران هم وسیله‌اند اگر آن‌ها هدف‌اند دیگران هم هدف‌اند.
  3. گروهی که بی‌طرف و بی‌خیال هستند و کاری با هیچ اصل و قانونی ندارند.

سؤال بعدی آیا زیبایی هدف است؟ آیا هدف بودن زیبایی با شفافیت آنکه کمال را نشان می‌دهد منافات دارد؟ علامه به این نکته اشاره می‌کند که عده‌ای از زیباشناسان معتقدند که زیبایی «فی‌نفسه» برخلاف حقیقت و واقعیت هدف تلقی می‌شود.

به این نکته برمی‌گردیم که زیبایی پرده‌ای است نگارین و شفاف که بر روی کمال کشیده شده است. به دنبال این مسأله انواع نظاره بر زیبایی‌ها را مطرح می‌کند:

  1. نظاره ابتدایی و سطحی ۲. نظاره ابتدایی (باقدرت بر طرح چون‌وچرا و تفسیر) ۳. نظاره داوری ۴. نظاره بااحساس ثانوی (عنصر فعال در شخصیت که از نوعی تأثرات ثابت در زندگی به وجود آمده است) ۵. نظاره گذران از زیبایی به کمال اشاره به اینکه از مردم عادی این‌گونه نظاره بر زیبایی برنمی‌آید مثلاً یک ماهیگیر با این نگاه و دریافت کنار رودخانه نمی‌نشیند.

بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین                  کین اشارت ز جهان گذرا ما را بس

یا چوپان بر قله کوه و شب مهتابی.

نگارنده محترم در بخش دوم از کتاب به زیبایی از دیدگاه منابع اسلامی می پردازد. در ابتدا آیاتی از قرآن که خداوند را در جمال و زیبایی توصیف کرده است.

بحث با یک سؤال ادامه می‌یابد که صفت جمال خداوندی چگونه باید تفسیر شود؟ در اینجا درباره جمال خداوند، جسمانیت نداشتن خداوند، علم خداوند، شناخت خداوند، نزدیک بودن خداوند به انسان و سه آیه در این رابطه اشاره می‌کند بعدازآن به صفت جمال خداوند، محبوبیت خداوند و سه آیه در این رابطه و درنهایت دو حدیث در رابطه با عشق:

رسول خدا (ص): یکی بهشت به سلمان عاشق‌تر از سلمان به بهشت است.

رسول خدا (ص) فرمود: بهترین مردم کسی است که با عبادت پروردگارش عشق بورزد و با آن‌هم آغوش گردد و با قلبش آن را دوست بدارد و اعضایش را مستقیماً‌در راه عبادت به کار بیندازد و با فراغت خاطر به عبادت بپردازد و باکی از چگونگی حیات طبیعی‌اش در دشواری و آسانی نداشته باشد. که عشق به معنا و حقیقت عبادت منظور است.

دومین موضوعی که به آن پرداخته‌شده است شکوه و جمال هستی است که در توضیح آن به سه نوع ارتباط اشاره‌ شده است: الف) تماس سطحی ب) تماشا ج) نظر، که هرکدام به‌اندازه‌ای از ارتباط اشاره می‌کند. مرحوم علامه دو آیه هم درباره نظاره آورده است:

  • یَنْقَلِبْ إِلَیْکَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسیرٌ؛ باز دوباره بنگر تا نگاهت زبون و درمانده به سویت بازگردد. (ملک/۴)
  • أَوَلَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؛ آیا در ملکوت آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خدا آفریده است ننگریسته‌اند. (اعراف/۱۸۵)

به قول نظامی:

هر ذره که هست اگر غباریست                      در پرده مملکت نگاریست

سومین موضوعی که به آن پرداخته شده این است که زیبایی‌ها چه در نمایشگاه طبیعت و چه محصول فکر و ذوق انسانی از دیدگاه اسلام محبوب و مطلوب بوده و همه زیبایی‌ها مستند به خداست. در اینجا در پنج بخش به آیه‌هایی که در قرآن مجید زیبایی را به خدا نسبت می‌دهد اشاره کرده است. شامل:

  1. شامل زیبایی آسمان با ستارگانش؛
  2. زیبایی ترکیب انسان با صورت او؛
  3. زیبایی جانداران؛
  4. زیبایی مناظر طبیعی در روی زمین؛
  5. زیبایی آرمان‌های معقول.

اصول و آرمان‌های معقول آن دسته از واقعیت‌های زیبا هستند که هم فی‌نفسه زیبای هستند و هم زیبایی را به‌طور کامل به ما نشان می‌دهند. در ادامه هم به چند اصل باارزش و آرمان معقول که در آیات گفته‌شده با صفت زیبایی توصیف شده اشاره کرده است؛ ازجمله عفو اغماض زیبا شکیبایی زیبا، زیبایی ایمان و…

بحث بعدی درباره به وجود آوردن زیبایی‌هاست. در اینجا هم به آیاتی اشاره شده که به وجود آوردن زیبایی‌ها و تحصیل آن‌ها را مطلوب و برخی از آیات مباح (جایز) بودن زیبایی‌ها را متذکر می‌شود که شامل چهار آیه از سوره‌های مبارکه اسرا، سبأ، رعد و اعراف است. در بخش بعدی، نتیجه کلی تفسیر آیات مربوط به زیبایی، به سه آیه در رابطه با استخدام ذوق و شهود و احساس زیبایی‌ای ما اشاره شده و از این آیات سه نوع زیبایی که می‌تواند مردم سطحی‌نگر را فریب دهد تذکر داده شده است.

نوع یکم: سخنان زیبا که روپوشی به درون پلید می‌باشد.

                   راه هموار است و زیرش دام‌ها                         قحطی معنی میان نام‌ها

      لفظ‌ها و نام‌ها چون دام‌هاست                         لفظ شیرین ریگ آب عمر ماست

نوع دوم: آرایش جسمانی ظاهری است با حیات خشکیده. نوع سوم: زیبایی صوری در به کار انداختن گردونه تناسل که در آن آیه‌ای از قرآن درباره اشتراک مقدس متذکر شده است.

زیبایی صوری: آیه درباره حیات معقول، بهره‌مندی مردان از زنان لطیف روح و آزمایش دنیوی که در اثر مال و فرزندان که زینت زندگی دنیوی معرفی شده‌اند.

نگارنده در بخش پایانی کتاب هم نگاهی به فلسفه هنر از دیدگاه اسلام دارد. در اینجا به چهار نوع بینش و نگرش اشاره شده است:

  1. نگرش علمی محض؛
  2. نگرش نظری؛
  3. بینش‌های فلسفی؛
  4. بینش‌های مذهبی.

نگرش علمی محض عبارت است از بررسی‌های عینی در اثر هنری که از دیدگاه تحلیلی و ترکیبی به نمود آن و محتوای مستقیم و غیرمستقیم آن پرداخته می‌شود.

بینش‌های نظری که در آن دخالت احساس شخصی هنرمند در اثر هنری بررسی می‌شود در برابر میدان کار و نبوغ او. بینش‌های فلسفی که مسائل کلی مربوط به عوامل زیربنایی و شناخت هویت هنر و نبوغ خالق آن مطرح می‌گردند. بینش‌های مذهبی در هنر عبارت است از شناخت هنر بهره‌برداری از نبوغ‌های هنر برای رسیدن به یک هدف معقول که به سمت ابدیت و پیشگاه آفریننده نبوغ‌های هنری و واقعیت‌ها می‌رود.

در بحث بینش فلسفی درباره هنر سه مسئله مطرح می‌شود مثل انسان و اثر هنری و اینکه هنر برای هنر است یا هنر برای انسان؟ یا هنر برای انسان در حیات معقول؟

در این رابطه دو عقیده مطرح می‌شود از قبیل اینکه هنر ازاین‌جهت که هنر است مطلوب است؛ زیرا هنر نبوغ را کشف می‌کند و عشق آدمی را روشن می‌کند و اینکه هنر هم مثل محصولات دیگر فکر بشری برای بهره‌برداری در حیات جامعه است.

نکتۀ دیگری که به آن اشاره شده است حمایت از حیات معقول انسان‌ها است نه سانسور هنر که در آن به هنر پائین‌دست، ابتذال در هنر توجه به غریزه جنسی توجه می‌کند.

حریف سفله در پایان هستی                        نیندیشد و ز روز تنگدستی

در بخش بعدی به پدیده‌هایی اشاره می‌کند که انسان‌ها ارتباط حیاتی دارند و به دو نوع تقسیم می‌شوند: پیرو و پیشرو؛ که هنر پیرو از خواسته‌ها، تمایلات و اخلاقیات رسمی و دانسته‌های عادی پیروی می‌کند در آن به چهار مسئله پرداخته شده است. اما در هنر پیشرو واقعیات و حقایق جاری تصفیه می‌شود و حقایق ناب از آن‌ها استخراج می‌گردد. این هنرها ملالت و یکنواختی را از زندگی منتفی می‌کنند.

نکته اساسی در مقایسه این دو هنر این است که خالقان آثار هنری پیرو آگاهانه یا ناآگاهانه احساس می‌کنند باید مردم را هر چه بیشتر وادار کنند که از اثر هنری آنان لذت ببرند و کاری با آن ندارند، آیا بر آگاهی و شایستگی و بایستگی‌های زندگی مردم چیزی افزوده شده است یا نه

هنر پیشرو می‌تواند برای مردم جامعه یک کلاس درس عرضه کنند که در آن معلم، مربی، کتاب و محتوا همان اثر هنری است.

نتیجه اینکه این کتاب می‌خواهد بیاموزد  که چگونه برای به دست آوردن حیات معقول می‌توانیم ارتباط منطقی و زیبایابی برقرار کنیم.

پدیدآورندگان : نویسنده: محمدتقی جعفری‌تبریزی
موضوع : زیبایی‌شناسی – جنبه‌های قرآنی , هنر – فلسفه , اسلام و هنر
ناشر : موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری
محل نشر : تهران
قطع : وزیری
نوع کتاب : تالیف
زبان اصلی : فارسی
قیمت : ۱۶۰۰۰
نوع جلد : شومیز
قطع : وزیری
تیراژ : ۳۰۰۰
تعداد صفحات : ۳۴۴
تاریخ نشر : ۱۳۸۲/۲/۱۶
رده دیویی : ۰۲۹۰۷۴۸۷
شابک : ۹۶۴-۹۰۶۴۲-۱-۴
منبع اختصاصی ادیان نیوز
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.