خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

تکثیر مکانیکی دین

تکثیر مکانیکی دین با تابلویی از اثری هنری معنوی که روی هر دیواری نصب شده است، بیشتر از چند ثانیه کسی را به توقف و دیدن وانمی‌دارد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، والتر بنیامین، فیلسوف آلمانی قرن بیستم، در مقاله‌ای به نام «اثر هنری در عصر تکثیر مکانیکی» می‌گوید: آثار هنری تا پیش از ساخت دستگاه‌های تکثیر و کپی‌های ماشینی، در هاله‌ای از نور قدسی بودند و به بازدیدکنندگانشان در سالن‌های بزرگ و ساکت، الهام دینی و شور و هیجان می‌بخشیدند اما در عصر کپی‌های ماشینی و تکثیر فراوان آنها با دستگاه‌های مکانیکی، دیگر آن نیروی الهام‌بخش و تأثیرگذار را ندارند. تابلویی که بر روی هر دیواری نصب شده است، بیشتر از چند ثانیه کسی را به توقف و دیدن وانمی‌دارد.

تکثیر مکانیکی دین نیز همین سرنوشت را دارد. وقتی در و دیوار شهر را پر می‌کنیم از آیات کتابی که باید در خلوت معنوی بخوانند تا اثری بگذارد، وقتی برنامه‌های خبری تلویزیون را با درود و صلوات و دعا آغاز می‌کنند و سپس راست و دروغ را به هم می‌آمیزند، وقتی در هر مقاله و نوشتاری برای اثبات ساده‌ترین و بدیهی‌ترین گزاره‌ها به آیات و روایات استناد می‌کنیم، وقتی در آغاز هر جلسه‌ای (ولو اینکه موضوع جلسه، پایین آوردن قیمت مرغ و تخم مرغ باشد) آیاتی از قرآن را می‌خوانند و وقتی خیابان‌ها و کوچه‌هایمان هم‌نام مقدس‌ترین مردان و زنان تاریخ دین می‌شود، تنها اتفاقی که می‌افتد تبدیل امر دینی مقدس به امر عرفی دستمالی‌شده است.

فقه، بزرگ‌ترین دستگاه تکثیر دین و عرفی‌سازی آن است. فقه، از بازار تا حمام ما را به احکام دینی می‌آمیزد و از این رهگذر، دین را عرفی‌ترین پدیدۀ زندگی بشر می‌کند. از سوی دیگر به دلیل بی‌مهری برخی ادیان با هنرهایی همچون موسیقی و نقاشی و مجسمه‌سازی، هیچ نیرویی در جامعه برای شورانگیزی و الهام‌بخشی باقی نمی‌ماند. بدین ترتیب، همه چیز عرفی و خیابانی می‌شود و هر گونه هیجان و شورمندی و رازآمیزی از جهان رخت برمی‌بندد.

ادیان در نخستین مرحلۀ ظهورشان، چنان رازآمیز و قدسی‌مآب بودند که پیروانشان را سرشار از امر قدسی می‌کردند؛ اما اندک‌اندک همۀ آنها یا جامۀ حکومت بر تن کردند و یا در بازار و خیابان، شمشیر باید و نباید به دست گرفتند

اکنون نیز انسان معاصر اگر به دین نیاز داشته باشد، دینی است که به او هیجان می‌بخشد و زندگی او را با افق‌های دور پیوند می‌زند و جهان را در نظر او به مثابۀ اثری هنری و رازآمیز و حیرت‌انگیز می‌آراید. به قول مولانا: «جز که حیرانی نباشد کار دین.» اما دین عرفی‌شده و آمیخته با تظاهرات بیرونی و مناسک دشمن‌شکن، از عهدۀ چنین رسالتی برنمی‌آید.

یادداشتی از رضا بابایی منتشر شده در روزنامه اطلاعات

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.