خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

فقر در سرزمین بودا؛ پیرمردی از زمین خالی کچالو می‌خواهد

فقر امسال سراغ همه را گرفته است. جان انسان‌های بی‌شماری را خطر گرسنه‌گی تهدید می‌کند. فاجعه انسانی بزرگ ناشی از فقر اقتصادی و گرسنه‌گی، در کمین بیش‌تر از نیمی از شهروندان در گوشه و کنار این سرزمین است.

ردنا (ادیان نیوز) – صبح‌گاه است. در سرزمین صلصال و شه‌مامه (بامیان) آفتاب طلوع می‌کند. مردی بوجی در دست و بیلی سر شانه‌اش؛ شانه‌ای که از جبر روزگار ناتوان شده است. او به سوی زمین‌های زراعتی‌ در مقابل تندیس‌های ویران شده بودا حرکت می‌کند. به طرف زمین‌هایی که در آن کچالو کاشته شده بود و حاصلات‌شان قبلاً برداشت شده است. این زمین‌ها را بیل می‌زند. چنان بیل می‌زند که گویا آن را برای کشت گندم و یا دیگر محصولات زراعتی آماده می‌سازد.

غلام‌علی ۶۳ سال سن دارد. او فقیر است. افزون بر فقر اقتصادی، کار هم برایش پیدا نمی‌شود تا بتواند نفقه خانواده یازده نفری‌اش را تأمین کند. بدون خودش ده نفر در خانواده زنده‌گی می‌کنند و تنها نان‌آور هم غلام‌علی است. پسرانش هنوز کوچک‌اند و توان کار را ندارند. می‌گوید: «در این موی‌سفیدی و حال و روز، پشت روزگار بیرون موشوم. چیزی [کچالو] موجود هم نموشه.»

هر چند حالا فصل کشت و زراعت نیست. تمامی حاصلات زراعتی ظرف همین یک یا دو ماه اخیر، برداشت شد، اما غلام‌علی زمین‌‌های خالی شده از کچالو را چنان بیل می‌زند که در هوای سرد خزانی بامیان، از پیشانی‌اش عرق جاری می‌شود. هر بیلی را که او از زیر خاک بیرون می‌کشد، به امید یافتن یک «دانه» کچالو است. کچالویی که شاید هنگام جمع‌آوری حاصلات، از چشم دهقانان در زیر خاک پنهان مانده باشد. غلام‌علی هم‌چنان‌که آه سرد می‌کشد، می‌گوید: «اینی کچالوهای یخ‌زده ره از بدبختی‌ به خانه موبوروم که دم تیر شونه. دمِ بی‌ننگ!»

فقر در سرزمین بودا

این مرد ۶۳ ساله با خانواده‌اش در یک خانه کرایی در مرکز بامیان زنده‌گی می‌کند. ماهانه ۱۵۰۰ افغانی باید کرایه پرداخت کند، اما سه ماه می‌شود که به دلیل نبود کار و نداشتن پول، کرایه خانه را نپرداخته است. صاحب خانه برایش گفته یا کرایه را پرداخت کند و یا از خانه‌اش بیرون شود. سرانجام غلام‌علی مجبور است راه دوم را انتخاب کند؛ زیرا پولی برای پرداخت کرایه خانه ندارد.

غلام‌علی پیش از این، حداقل کارهای روزمزد پیدا می‌کرد. شام هر روز از پول دست‌مزدش به خانه نان می‌برد، اما اکنون برای غلام‌علی و هیچ‌کس دیگر شغلی وجود ندارد. از سرِ ناچاری، به دنبال یافتن چند دانه کچالو برای گذراندن شب‌وروز اهل و عیالش، از صبح تا عصر زمین‌ها را بیل می‌زند. کف دست‌ها و پاهایش پر از آبله و پینه است. گره شدن خون در دست‌ها و کف پاهایش او را خسته نمی‌کند؛ زیرا شاید به مفهوم همان بیتی از شعر صائب تبریزی باور دارد که گفته است: «تا می‌توان ز آبله دست رزق خورد». او نیز با آبله دستانش روزی پیدا می‌کند و تا بتواند تحمل خواهد کرد و از دیگران چیزی را به مفت تمنا نمی‌کند. می‌گوید اگر شغلی پیدا شود، هر کاری را انجام می‌دهد، اما از این زمین‌ها کچالوی زیادی نمی‌توان پیدا کرد.

امسال حاصلات دهقانان به‌دلیل خشک‌سالی و کمبود آب، اندک بود. صاحبان زمین تلاش کرده‌اند به گونه‌ای حاصلات را جمع‌آوری کنند که حتا یک کچالو هم زیر خاک نماند. شاید این هم از اقبال بد غلام‌علی باشد. غلام‌علی عرق صورتش را با پشت دست پاک می‌کند و می‌گوید: «بدبختی آمده دگه. چی کنیم؟ چاره و علاج نیه.» سال‌های پیش که برداشت کچالو زیاد بود، دهقانان فقط یک بار زمین را قُلبه می‌کردند و کچالوهای فروشی را در بوجی‌ها بسته‌بندی و به بازرگانان محلی می‌فروختند. مقداری از پس‌مانده‌ها و ریزه‌دانه‌هایش را برای خوردن به خودشان نگاه می‌کردند. امسال اما آن‌طور نیست. خشک‌سالی به دهقانان و زمین‌داران مناطق مرکزی از جمله بامیان، آسیب بزرگی رسانده است. نه‌تنها دهقانان حاصل خوب برداشت نکرده‌اند؛ بلکه بسیاری‌های‌شان شکایت دارند که در برخی موارد حتا تخمی را که اول سال بر زمین پاشیده بودند؛ دوباره برداشت نتوانسته‌اند.

در بامیان، کچالو از عمده‌ترین محصولات کشاورزی است که دهقانان همه‌ساله کشت می‌کنند. آب‌وخاک و اقلیم این ولایت مرکزی، برای کشت کچالو نتیجه داده و مناسب است. از این رو بسیاری کچالو می‌کارند. این فرآورده مهم زراعتی بامیان، از نگاه ذایقه و کلان بودن و کیفیت هم زبان‌زد همه‌گان است و حتا در بیرون از کشور شهرت خاصی دارد. پیش از این، سالانه بیش‌تر از ۳۵۰ هزار متریک تن کچالو در بامیان تولید می‌شد. امسال، اما آماری وجود ندارد. به گفته شماری از دهقانان، حاصلات کچالو در برخی موارد امسال قریب به نصف کاهش داشته است.

با این حال، فقر امسال سراغ همه را گرفته است. جان انسان‌های بی‌شماری را خطر گرسنه‌گی تهدید می‌کند. فاجعه انسانی بزرگ ناشی از فقر اقتصادی و گرسنه‌گی، در کمین بیش‌تر از نیمی از شهروندان در گوشه و کنار این سرزمین است.

غلام‌علی نیز اگر امسال کمکی دریافت نکند، او و خانواده ده نفره‌اش را خطر گرسنه‌گی و سرما در زمستان پیش‌رو تهدید می‌کند. به گفته او، پس از فرار اشرف‌غنی و فروپاشی حکومت پیشین، کار نیز از کشور فرار کرده است.

او از چند روز به این طرف برای زنده ماندن خود و اعضای خانواده‌اش، مجبور به بیل زدن زمین‌هایی شده که حاصل آن برداشت شده است. اکنون آن‌ها چیزی برای خوردن ندارند و با گرسنه‌گی مبارزه می‌کنند. این پیر مرد، از طلوع آفتاب تا عصر هر روز بیل می‌زند و حدود ۶ یا ۷ کیلوگرام کچالو از زیر خاک پیدا می‌کند. شاید غلام‌علی بتواند چند روز دیگر را هم این‌طوری سپری کند، اما این موقتی است. با سرد شدن هوا و ریزش برف سنگین در روزهای آینده، بیل زدن زمین هم ناممکن می‌شود. در این شرایط دشوار، چشم امید غلام‌علی و صدها و هزاران خانواده دیگر بامیانی، به کمک‌های تعهد شده کشورها و سازمان‌های بین‌المللی دوخته شده است. کمک‌هایی که تاکنون توزیع آن آغاز نشده است.

فقر در سرزمین بودا

منبع هشت صبح
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.