عجیب نیست همان غربی که از مدرنیسم به این سو دین را افیون ملتها معرفی و به جای آن، کفر و مکاتب الحادی را جایگزین کرد، اکنون به جایی برسد که بر تقدیرات خداوند دخالت و بر خلاف آموزههای ادیان، “خودکشی” را در قانون اساسی خود به تصویب برساند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، این روزها اخباری از اروپا و آمریکا مبنی بر تولید و تجویز مواد یا کپسولهایی برای پایان دادن اختیاری به زندگی انسانها در رسانهها منتشر میشود. این نوع مرگ که از آن با عنوان “خودکشی خودخواسته” یا “اُتانازی” یاد میشود، اکنون در کشورهایی مثل سوییس، هلند، بلژیک، سوئد و نیز شهرهایی از ایالات آمریکا، تبدیل به قانون شده است.
به عنوان نمونه در سال جاری میلادی ۱۳۰۰ نفر با این روش به زندگی خود پایان دادهاند و طی روزهای اخیر اعلام شد یک کپسول یا غلاف مخصوص خودکشی یا مرگ خودخواسته در سوییس طراحی و ساخته شده و به تأیید مقامات این کشور نیز رسیده است.
این کپسول به وسیله پرینت سه بعدی ساخته شده و قرار است از سال آینده میلادی در سوییس پذیرای متقاضیان باشد.
در این روش، زندگی افراد با مصرف “پنتوباربیتال سدیم مایع” به پایان میرسد. سازندگان کپسول خودکشی میگویند ساخته آنها بدون هیچ دارویی، فرد را میکشد.
اما جا دارد دیدگاه ادیان آسمانی که مبتنی بر وحی الهی است، درباره “خودکشی” مورد بررسی قرار گیرد. در صورت کلی ادیان الهی به انسانها میآموزند که باید در قبال سختیها صبر پیشه کنند، تسلیم تقدیر خداوند باشند، عمر خویش را در مسیر عبودیت طی کنند و جان خویش را در برابر هر گزندی حفظ کنند. در منظر ادیان، هر کدام از سختیهای دنیا اعم از تنگی معیشت و بیماری و … دارای حکمتهای پنهانند و انسان مؤمن با صبر در قبال این مشکلات، میتواند درجات عالی معنوی را کسب کند و به مقام قرب الهی برسد. در منظر مؤمنان به ادیان، دنیا دار بلا و محل آزمونهای سخت الهی برای پالایش روح است، لذا نه تنها زیر بار مشکلات دست به خودکشی نمیزنند بلکه صبر در برابر ابتلائات را عامل رشد روحی خویش میدانند.
در این تفکر، مرگ هر انسان در تقدیر او به ثبت رسیده است و بر این اساس، با پایان یافتن کتاب زندگانیاش، مرگ او اتفاق میافتد، منتها کیفیت مرگ یا به صورت طبیعی است و یا امکان دارد به صورت غیر طبیعی مانند مرگ در اثر سیل، زلزله، تصادف و یا مرگهای ناگهانی باشد، اما هیچ گاه جواز مرگهای خودخواسته داده نشده است، چرا که این امر دخالت در تقدیرات خداوند و بر خلاف قانون طبیعت است.
از جهت عقلانی هم این امر پسندیده نیست، چرا که فرد تنها متعلق به خویش نیست بلکه هر انسان نقشی را در نظام هستی چه در بعد اجتماعی و چه زیستمحیطی ایفا میکند و فراتر از آن، بندهی مخلوقی است که نباید در امر خداوند مداخله کند.
خودکشی در دین اسلام به قدری قبح دارد که خداوند در بخشی از آیه۲۹ سوره نساء از این مسئله نهی کرده، میفرماید «… وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحیماً»؛ یعنی خودتان را نکشید، چه اینکه خداوند نسبت به شما بسیار رحیمانه رفتار میکند. از امام باقر علیهالسلام روایت شده است «إنَّ المُؤْمِنَ یُبْتَلی بِکُلِّ بَلِیَّهٍ وَ یَمُوتُ بِکُلِّ میتَهٍ إلاّ أَنَّهُ لایَقْتُلُ نَفْسَهُ»؛ (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۲، ص۲۵۴) یعنی ممکن است مؤمن به هر بلایی مبتلا شود و به هر (نوع) مرگی بمیرد، اما هیچ گاه خود را نمیکشد.» یا امام صادق علیهالسلام درباره گناه خودکشی فرمود «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا؛ هرکه دانسته خودکشى کند پیوسته در دوزخ خواهد بود.» (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۷، ص۴۵)
در سایر ادیان نیز این رویه دیده میشود. کلیسای مسیحی در قرون وسطی خودکشی را نوعی آدمکشی شمرده و آن را محکوم میکردند. “سنت آگوستین” از فیلسوفان و اندیشمندان مسیحیت، آن را تحت هر نوع شرایطی یک جنایت میدانست. در برخی از کشورهای اروپایی اموال کسی که دست به خودکشی میزد، توقیف میشد و خودکشی را مربوط به کسانی میدانستند که ایمان به خداوند ندارند (قاموس کتاب مقدس، منشورات مکتبه، ص۱۰۹) و تصریح میکردند: کسی که خودکشی میکند مستقیم به دوزخ میرود. (تاریخ تمدن ویل دورانت، ج۶، ص۹۰۵) در انجیل برنابا تصریح به عدم جواز خودکشی شده است. (الثفافه الروحیه فی انجیل برنابا، ص۱۰۸)
در یهودیت، خودکشی امری مذموم است و جسد فردی که خودکشی کرده است، بی آنکه برایش مراسم ویژهای اجرا شود، در آرامگاهی جدا از دیگر افراد دفن میشود.
با این حساب عجیب جلوه نمیکند همان غربی که از مدرنیسم به این سو آموزههای دین را کنار گذاشت و دین را افیون ملتها معرفی و کفر و مکاتب الحادی را جایگزین آن کرد، اکنون به جایی برسد که بر تقدیرات خداوند دخالت کند؛ همچنان که این تزلزل و انحطاط فرهنگ غرب را در چالشهای دیگری همچون تصویب قانون همجنسگرایی شاهد هستیم.