خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

دین و خودفرمانروایی انسان؛ درآمدی به مسئله دین و حقوق بشر

کتاب «دین و خودفرمانروایی انسان؛ درآمدی به مسئله دین و حقوق بشر» اثر عبدالرحیم سلیمانی از سوی انتشارات دانشگاه مفید منتشر شده است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کتاب «دین و خودفرمانروایی انسان؛ درآمدی به مسئله دین و حقوق بشر» اثر عبدالرحیم سلیمانی از سوی انتشارات دانشگاه مفید در ۴۴۲ صفحه با شمارگان ۳۰۰ جلد و ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.

کتاب از چهار بخش تشکیل شده است. نویسنده در بخش نخست در قالب دو فصل به مباحث مقدماتی مانند توضیح واژگان کلیدی، تاریخچه بحث، تعریف و بیان مسئله و پرسش اصلی می‌پردازد. در این فصل دو پرسش مهم مطرح می‌شود؛ پرسش نخست این است که آیا «خودفرمانروایی» بزرگ‌ترین حق و بزرگ‌ترین ارزش‌ برای انسان است و این حتی از ارزش مهمی مانند معناداری و هدف‌داری زندگی بالاتر و مهم‌تر است؟ پرسش دوم این است که بر فرض که «خودفرمانروایی» بزرگ‌ترین ارزش و حق برای انسان باشد، آیا دین با این «خودفرمانروایی» ناسازگار است و آن را از انسان سلب می‌کند؟

نویسنده در بخش دوم کتاب به بحث خودفرمانروایی انسان در دیانت مسیحیت می‌پردازد. او در ابتدای این بخش می‌نویسد: «در این نوشتار پس از بحث‌های مقدماتی ناچاریم که بحث از خودفرمانروایی انسان در ادیان را با مسیحیت آغاز کنیم. این امر بدین جهت نیست که این دین به لحاظ تعداد پیرو اولین دین است؛ همچنین صرفا به این جهت که بحث‌های جدید حقوق بشری، مانند بسیاری از مباحث جدید علوم انسانی، در غرب ظهور کرده و بستر دینی عموم این مسائل مسیحیت بوده است، بلکه علت اصلی این امر این است که بحث «خودفرمانروایی انسان» درست در واکنش به وضعیت انسان در متون مقدس و تاریخ دیانت مسیحی مطرح شده است و باز به همین جهت ناچاریم این بحث را در این دین، مانند دین اسلام، با تفصیل بیشتری در مقایسه با سایر ادیان پیگیری کنیم.

این بخش مشتمل بر چندین فصل است که در آنها مباحث «میراث عیسای پیامبر در باب خودفرمانروایی انسان»، «پولس و ماجرای سقوط همه‌جانبه انسان»، «تعیین کلیسا به عنوان قیم انسان سقوط کرده»، «تئوریزه شدن سقوط انسان و قیمومیت کلیسا در سده‌های چهارم و پنجم»، «سوء استفاده قیم از موقعیت خود در قرون وسطا» و «واکنش‌های درون دینی به امور فوق پس از قرون وسطا» مطرح می‌شد.»

کتاب «دین و خودفرمانروایی انسان ؛ درآمدی به مسئله دین و حقوق بشر»

بخش سوم کتاب به مسئله خودفرمانروایی انسان در تاریخ اندیشه اسلامی اختصاص یافته است. نویسنده تلاش دارد همان پرسش‌هایی را که در بخش دوم از مسیحیت کرده است در این بخش از اسلام بکند. سعی دارد بگوید که اسلام چه موضعی درباره «انسان» و «حجیت غیر انسان بر انسان» و در نتیجه مسئله «خودفرمانروایی» انسان دارد؟ مولف می‌نویسد: «اگر این پرسش اصلی این بخش است پس فرضیه این بخش باید پاسخ به این پرسش باشد. این فرضیه یا پاسخ این است که: می‌توان فرائتی از اسلام ارائه داد که نه تنها با خودفرمانروایی انسان سازگار است، بلکه دعوت اصلی قرآن مجید را دعوت به خودفرمانروایی می‌داند. اما قبل از پرداختن به آن قرائت و به عنوان مقدمه آن، باید با مروری بر اسلام تاریخی نگاهی به مسئله فوق داشته باشیم.»

بخش چهارم و پایانی کتاب که خود شامل چهار فصل است به خودفرمانروایی انسان در ادیان کوچک اختصاص یافته است. نخستین دینی که در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است یهودیت است. نویسنده در این بخش آورده است: «با توجه به سه محور فوق در پاسخ به به این پرسش که آیا دیانت یهودی با «خودفرمانروایی» انسان سازگار است؟ باید پاسخ دهیم که نه تنها قرائت مشهور از یهودیت با این امر سازگار نیست، بلکه ساختار یهودیت موجود اجازه پیدایش قرائتی از دین را که با «خودفرمانروایی» انسان سازگار باشد، نمی‌دهد یا حداقل ایجاد چنین قرائتی بسیار مشکل است. مقصود این است که نمی‌توان حجیت تلمود را که مبتنی بر حجیت مطلق برداشت عالمان است، پذیرفت و قائل به «خودفرمانروایی» انسان شد.»

در پشت جلد کتاب نیز درج شده است: «آیا خودفرمانروایی بزرگ‌ترین حق و بزرگ‌ترین ارزش برای انسان است؟ آیا دین با خودفرمانروایی انسان ناسازگار است؟ در دین، بالاترین ارزش ایمان است و ایمان تنها در پرتو خودفرمانروایی انسان حاصل می‌شود. اراده آزاد و اختیار در ذات ایمان نهفته است و بدون آن ایمانی محقق نمی‌شود تا در پی آن، امید به نجات و رستگاری به وجود آید. خودفرمانروایی در همه حقوق بنیادین از قبیل حق حیات، حق انتخاب دین و عقیده، حق آزادی بیان، حق انتخاب شغل و مسکن، حق دخالت در سرنوشت خود و جامعه، حق برخورداری از امکانات موجود در اجتماع و همه حقوق دیگر سریان و جریان دارد. این حق روح و مادر همه حقوق انسان است. به رسمیت شناختن خودفرمانروایی انسان مساوی با به رسمیت شناختن انسانیت او است.»

منبع دین آنلاین
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.