خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

پهلوی نخستین سیلی را از چه کسانی خورد/ نَه خلیفه کل ارامنه به کنسول آمریکا

با تمام اعتقاد می‌توان گفت، تبریز نقش تاریخی خود را در پیروزی انقلاب به موقع ایفا کرد و گام اول را برای نفی نظام سلطنتی از ایران برداشت به‌طوریکه حضرت امام(ره) در اعلامیه خود آورده بودند، مردم تبریز نخستین سیلی را به طاغوت زدند.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، برخلاف سایر شهرستان‌های کشور، تبریز در جریان نهضت سیاسی حضرت امام خمینی (ره) موقعیت خاصی دارد. از دوران مشروطیت تا بعد، ملت ایران چشم انتظار بود تا اقدام تبریز را ببیند.

تاریخ انقلاب اسلامی پر از فراز و نشیب‌هایی است که تحلیل‌گران سیاسی از زوایای متعدد و گوناگون آن را تحلیل و بررسی می‌کنند و در این میان شهر تبریز نقطه عطف مبارزات مردمی علیه طاغوت و استبداد را در سینه خود جای داده است.

به گواه تاریخ، تبریز در نهضت و قیام تنباکو و نهضت مشروطیت که سردمدار این نهضت بوده است، جلوه‌ای ماندگار از سخت‌کوشی و روحیه مبارزه‌طلبی مردمان این شهر را برای همگان به تصویر کشیده است.

در تاریخ معاصر انقلاب اسلامی، ۲۹ بهمن تبریز سرمنشاء و سرآغاز حرکت‌هایی شد که روحیه جسارت و حق‌خواهی ملت ایران را افزایش داده و آتش زیر خاکستر ملت را شعله‌ورتر کرد.

بدون شک سید محمد الهی طباطبایی را باید تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران دانست، چرا که او یکی از مبارزان به‌نام انقلاب اسلامی است که به قول خودش ساواک در کتاب “یاران امام” نقش او را در هدایت مبارزین و پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی روشن کرده است.

سیدمحمد الهی خواهرزاده آیت‌الله قاضی طباطبایی و برادرزاده علامه طباطبایی است و به واسطه فامیلی نزدیک با آنها در کانون مبارزات و تصمیم‌گیری‌های رهبران مبارزه دینی و فکری قرار داشت.

وی گفت: در سال ۴۲ وقتی حضرت امام نهضت را شروع کردند و فریاد زدند “والله گنهکار است هر کسی که داد نزند ” آیت‌الله قاضی طباطبایی دعوت امام را لبیک گفت و من نیز در کنار او و همپای مبارزات آیت‌الله قاضی طباطبایی بودم.

سیدمحمد الهی در طول دوران مبارزاتی خود سه بار بازداشت شده است، نوبت اول در سال ۴۳ به جرم‌ حمایت از آیت‌الله خمینی، سال ۵۰ به جرم حمایت از محمد حنیف‌نژاد و سال ۵۵ به جرم تسلیح و اقدام علیه نظام شاهنشاهی.

تاریخ انقلاب اسلامی

خودش می‌گوید: البته در هیچ‌کدام از این بازداشتی‌ها به دادگاه نرفته‌ام همه بازداشتی‌هایم در ساواک بود. طولانی‌ترین مدت بازداشتم سال۵۴ بود که ۱۱ماه در کمیته مشترک ضدخرابکاری بازداشت بودم .

وی، تشکل مبارزاتی تبریز علیه رژیم ستم‌شاهی را متشکل از دو گروه مبارز و نیمه مبارز اعلام کرد و گفت: تشکل اجتماعی تبریز از دو گروه تشکیل شده بود، گروهی طرفداران امام خمینی (ره) و گروهی میانه‌رو که این گروه ا‌کثریت بعد از ۱۵ خرداد سال ۴۲روش اصلاح ‌طلبانه به خود گرفته بودند و بزرگترین مشکل و محدودیتی که طرفداران حضرت امام راحل داشتند، این بود که این گروه میانه‌رو روحیه نیمه مبارز داشتند اما طرفداران حضرت امام (ره) به شدت مبارز بودند در اثر این محدودیت‌ها ما نمی‌توانستیم بر شهر مسلط شویم.

الهی ادامه داد: با این وجود ما طی این مدت مبارزه را ادامه دادیم و روزبه روز هم دامنه فعالیت‌های ما بیشتر می‌شد تا اینکه به سال ۵۶ رسیدیم و در این سال فرصت مطلوب به دست آمد.

این مبارز تبریزی در مورد زمینه‌ها و چگونگی شکل‌گیری قیام ۲۹ بهمن تبریز اظهار داشت: بعد از حادثه ۱۹ دی سال ۵۶ در قم، یک نوار کاستی از سوی یکی از علما به تبریز رسید که در این نوار کاست صحبت‌های تحریک‌آمیزی علیه حکومت گفته شده بود و این موضوع فرصت مغتنمی برای ما طرفداران حضرت امام به وجود آورد و فاصله بین چهلم شهدای قم برای ما بهترین فرصت مناسب بود.

الهی ادامه داد: برخلاف سایر شهرستان‌های کشور، تبریز در جریان سیاسی نهضت حضرت امام موقعیت خاصی دارد، از دوران مشروطیت تا بعد تمام ملت ایران چشم انتظار بودند تا تبریز کاری بکند و این فرصت یعنی فاصله بین چهلم شهدای قم برای ما بهترین فرصت خوبی به وجود آورد.

وی ادامه داد: با موافقت مراجع تقلید قم و علمای آذربایجان در منزل آیت‌الله قاضی طباطبایی تصمیم گرفته شد روز شنبه ۲۹ بهمن سال۵۶ در مسجد حاج میرزا یوسف‌آقا معروف به مسجد قزللی در انتهای خیابان فردوسی چهلم شهدای قم به صورت رسمی در تبریز برگزار شود.

تاریخ انقلاب اسلامی

مبارز تبریزی خاطرنشان کرد: مرحوم آیت‌الله قاضی با حرکت‌ها و جنبش‌های دانشجویی، هیأت‌های حسینی، بازاریان تبریز و علمای آذربایجان ارتباط بسیار نزدیکی داشت، بنابراین برای شرکت در این مراسم از همه آنها دعوت کرده بود.

الهی که شاهد عینی قیام ۲۹ بهمن تبریز است درباره خاطرات آن روز گفت: در روز شنبه در ساعت معین ۱۰ صبح مردم برای شرکت در مراسم به مسجد رفتند اما دیدند در مسجد قزللی تبریز بسته است، (یعنی پلیس اجازه نداده بود که در مسجد باز شود. آنچنان که در گزارش ارتشبد “شفقت” که برای تحقیق در این موضوع از جانب شاه برای بررسی به تبریز آمده بود، نوشته شده است که سرلشکر آزموده استاندار آذربایجان و پلیس در جریان بوده‌اند که فردا در این مسجد مراسمی برگزار خواهد شد).

وقتی مردم دیدند در مسجد بسته است، گفتند در مسجد را باز کنید ولی پلیس با فحش و کلمات رکیک و موهن از مردم خواست که متفرق شوند. ولی مردم پراکنده نشدند و با هجوم و فشار در مسجد را باز کردند و بین مردم و پلیس درگیری صورت گرفت و سرگرد حق‌شناس رئیس کلانتری ۶ تبریز اولین تیر هوایی شلیک کرد تا مردم متفرق شوند ولی تیر دوم را به سوی مردم و هدف شلیک کرد، تیر او به محمد تجلا یکی از مبارزان اصابت کرد و او در جا شهید شد.

تاریخ انقلاب اسلامی

من در این لحظه دقیقاً در سه راه فردوسی و خیابان جمهوری اسلامی جلوی دکه پلیس بودم که دیدم مردم به سرگرد حق‌شناس حمله کردند و سرگرد حق‌شناس و پاسبان‌ها کلاه در دست به طرف چهارراه فردوسی می‌دویدند و مردم آنها را دنبال می‌کردند.

الهی با اشاره به اینکه روز شنبه را علمای قم تعطیل عمومی اعلام کرده بودند، افزود: روز شنبه تعطیل عمومی اعلام شده بود، اصناف و مردم اطاعت کردند اما مراکز وابسته به دولت اطاعت نکرده بودند، بنابراین نخستین گام سرپیچی از فرآمین حکومتی و وابستگی به مرکز قم از تبریز شروع شد و گروه‌های دانشجویی هیأت‌های حسینی اعم از به‌نام و بی‌نام بازاریان و سایر گروه‌های انقلابی موقعیت را غنیمت شمرده و مراکز دولتی را مورد حمله قرار دادند.

ساعت ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح بود مردم در مسیر خیابان فردوسی، سر بازار، خیابان جمهوری اسلامی مراکز مالی و مظاهر حکومتی را مورد حمله قرار دادند.

تاریخ انقلاب اسلامی

وضعیت تا ساعت ۱۲ ظهر به همین شکل ادامه یافت و کمی بعد افراد پلیس و ساواک و سایر ماموران حکومتی و دولتی در خیابان‌ها نبودند و به پاسگاه‌ها عقب‌نشینی کرده بودند. یعنی شهر سقوط کرده بود از مسیر دروازه تهران تا دروازه سردرود، شعب بانک صادرات کارخانه پپسی کولا، سینماها، مشروب فروشی‌ها، مراکز فساد، کاخ جوانان، ساختمان حزب رستاخیز در میدان منجم و تمام جاهایی که از حکم مراجع تقلید سرپیچی کرده بودند به آتش کشیدند.

وی ادامه داد: اوضاع به قدری با دقت و بصیرت رهبری شده بود که همشهریان ارامنه که ملزم به اطاعت از مراجع تقلید نبودند کوچکترین صدمه و آسیبی به آنها نرسیده بود مراکز کاری ارامنه اصلا خسارت ندید چون بنا به سفارش آیت‌الله قاضی آنها از قبل شناسایی شده بودند.

تاریخ انقلاب اسلامی

وقتی کنسول آمریکا در تبریز از خلیفه ارامنه آذربایجان در مورد وضعیت نابسامان شهر می‌خواهد که شکایت کند، خلیفه ارامنه از این کار امتناع کرده و می‌گوید: اینجا از لبنان برای من امن‌تر است.

وی با اشاره به اینکه شعبه‌های بانک صادرات بیشتر از همه مورد خشم و غصب مردم بود و به آتش کشیده شد، بیان داشت: چون سهام بانک صادرات متعلق به یک فرد بهایی به نام ثابت پاسار بود بیشتر از همه مورد تهاجم مردم قرار گرفت و سایر بانک‌ها نیز به علت عدم اجرای فرمان مراجع و عدم تعطیلی مورد حمله قرار گرفتند.

الهی تصریح کرد: نکته مهم و ظریفی که حتماً باید در اینجا اشاره کنم این است که در آن روز مردم مراکز دولتی و بانک‌ها را مورد حمله قرار دادند اما کوچک‌ترین غارت مالی صورت نگرفت.

ظهر آن روز سرلشکر آزموده استاندار آذربایجان برای آرامش شهر از ارتش کمک خواست، ارتش با سربازها و نظامیان تا ساعت ۶ بعد از ظهر شهر را آرام کردند. با اینکه سرلشکر آزموده یک سرلشکر کشور بود و عمری در صفوف نظامی بود ولی وقتی در مورد این جریان در تلویزیون صحبت می‌کرد، گریه کرد و گفت: این افراد آذربایجانی نبودند و خارج از مرزها آمده بودند.این موضوع اوج استیصال و دستپاچگی حکومت را نشان می‌داد.

وی افزود: ۳۰ بهمن سال۵۶ من از طرف ساواک بازداشت شدم چون من سابقه داشتم مرا دوباره بازداشت کردند و در مورد سازماندهی این برنامه توضیح می‌خواستند و من نیز اظهار بی‌اطلاعی کردم و البته آنها باور نکردند. باید گفت، دیگر رژیم به قدری درمانده شده بود که حتی نمی‌توانست زندانیان را در بازداشت نگه دارد.

الهی در مورد خاطرات زندانی شدن طی سال‌های مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی افزود: در سال ۵۰ ساواک من و گروهی از جوانان و دوستانم را بازداشت کرد، علمای قم، آذربایجان و مراجع تقلید آیت‌الله میلانی، آیت‌الله مرعشی نجفی، آیت‌الله گلپایگانی، اعلامیه‌ای صادر کرد.

محمد تجلا که بود

محمد اولین قربانی قیام تبریز بود. او در سال ۱۳۳۵ در اردبیل به دنیا آمد. نام خانوادگی او «زنوزی عراقیان» بود که به دلیل مراقبت‌های فراوان ساواک مجبور به تغییر نام دوم خود شد. در سال‌های ۵۶ – ۱۳۵۵ بین قم و تبریز در رفت و آمد بود. با خود اعلامیه می‏‌آورد و پس از تکثیر پخش می‏‌کرد. وی هنگام شهادت ۲۲ سال داشت و دانشجوی رشته مهندسی بود.

مادر شهید می‏‌گوید: صبح وضو گرفت و به مسجد رفت، بعد از صبحانه هم با دوچرخه‌‏اش بیرون رفت و ساعتی بعد برگشت. از او پرسیدم که کجا بوده و او گفت که رفته بودم اعلامیه بچسبانم. به من گفت: شهر کاملاً تعطیل است و به اهل خانه سفارش کرد که امروز ممکن است شلوغ شود، سعی کنید از خانه خارج نشوید.

منبع فارس
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.