خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

سوگندهاى بى‌اعتبار از نگاه اسلام

قسم و سوگند از نظر اسلام کار شایسته‌ای نیست، ولى در عین حال حرام نیست و اگر به خاطر هدف‌هاى مهم تربیتى، اجتماعى و اصلاحى انجام گیرد ممکن است واجب یا مستحب شود، ولى با این حال یک سلسله از سوگندها از نظر اسلام به‌کلى بى‌اعتبار است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، به همت حجت‌الاسلام‌ والمسلمین عبدالامیر سلطانی به بیان نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن می‌پردازد. آنچه در ادامه می‌خوانید نکات سبک زندگی مطلوب اسلام و تفسیری صفحه سی‌ و پنجم قرآن کریم است:

وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَهٌ مُؤْمِنَهٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَهٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکِینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّهِ وَ الْمَغْفِرَهِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (بقره،۲۲۱).

تفسیر

شخصى به نام «مرثد» که مرد شجاعى بود از طرف پیغمبر اکرم(ص) مأمور شد که از مدینه به مکه برود و جمعى از مسلمانان را که آنجا بودند با خود بیاورد، وى به قصد انجام فرمان رسول خدا(ص) وارد مکه شد. در آنجا با زن زیبایى به نام «عناق» که در زمان جاهلیت او را مى‌‏شناخت برخورد کرد آن زن او را مانند گذشته به گناه دعوت کرد، اما مرثد که دیگر مسلمان شده بود تسلیم خواسته او نشد، آن زن تقاضاى ازدواج کرد، مرثد گفت: این امر موکول به اجازه پیامبر(ص) است، او پس‏ از انجام مأموریت خود به مدینه بازگشت و جریان را به اطلاع پیغمبر(ص) رساند، این آیه نازل شد و بیان داشت که زنان مشرک و بت‌‏پرست شایسته همسرى و ازدواج با مردان مسلمان نیستند.

این آیه در یک جمله کوتاه، فلسفه این حکم را بیان کرده که اگر آن را بشکافیم، چنین مى‏‌شود: ازدواج پایه اصلى تکثیر نسل و پرورش و تربیت فرزندان و گسترش جامعه است و محیط تربیتى خانواده در سرنوشت فرزندان، فوق‌العاده مؤثر است، از یک سو آثار قطعى وراثت و از سوى دیگر آثار قطعى تربیت در طفولیت؛ زیرا نوزادان، بعد از تولد غالباً در دامان پدر و مادر پرورش مى‏‌یابند و در سال‌هایى که سخت شکل‏‌پذیرند، زیر نظر آنها هستند.

از سوى دیگر، شرک، خمیرمایه انواع انحرافات و در واقع آتش‌سوزانى در دنیا و آخرت است، لذا قرآن اجازه نمى‌‏دهد که مسلمانان، خود یا فرزندانشان را در این آتش بیفکنند، از این گذشته مشرکان که افراد بیگانه از اسلام‌اند، اگر از طریق ازدواج به خانه‏‌هاى مسلمانان راه یابند، جامعه اسلامى گرفتار هرج و مرج و دشمنان داخلى مى‌‏شود، ولى این تا زمانى است که آنها بر مشرک بودن پافشارى مى‌‏کنند، اما راه به روى آنها باز است، مى‌‏توانند ایمان بیاورند و در صفوف مسلمین قرار گیرند، و به اصطلاح کفو آنها در مساله ازدواج شوند.

مشرکان چه اشخاصى هستند؟

واژه مشرک، در قرآن، غالباً به بت‌پرستان اطلاق شده است، ولى بعضى از مفسران معتقدند که مشرک شامل سایر کفار مانند یهود و نصارا و مجوس (و به‌طور کلى اهل کتاب) نیز مى‏‌شود، زیرا هر کدام از این طوائف براى خداوند شریکى قائل شدند، نصارا قائل به خدایان سه‌‏گانه (تثلیث) و مجوس قائل به خدایان دوگانه اهورامزدا و اهریمن (ثنویت) و یهود، عزیر را فرزند خدا مى‌‏دانستند، ولى این عقاید گر چه شرک‌‏آور است، اما با توجه به اینکه در آیات متعددى مشرکان در برابر اهل کتاب قرار گرفته‏‌اند و با توجه به اینکه یهود و نصارا و مجوس در اصل متکى به نبوت راستین و کتاب آسمانى هستند، معلوم مى‏‌شود که منظور قرآن از مشرک، همان بت‏‌پرست است.

حدیث معروفى که از پیامبر(ص) نقل شده که در ضمن وصایاى خود فرمودند: «مشرکان را از جزیره‌العرب بیرون کنید» شاهد این مدعى است، چراکه به طور مسلم اهل کتاب از جزیره‌العرب اخراج نشدند، بلکه به عنوان یک اقلیت مذهبى طبق دستور قرآن با دادن جزیه در پناه اسلام زندگى مى‌‏کردند.(۱)

وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَهً لِأَیْمانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (بقره، ۲۲۴)

ناروا بودن سوگند مگر در حال ضرورت

میان داماد و دختر یکى از یاران پیامبر(ص) به نام عبد اللّه بن رواحه، اختلافى روى داد او سوگند یاد کرد که براى اصلاح کار آنها هیچ‌گونه دخالتى نکند و در این راه گامى بر ندارد. آیه فوق نازل شد و این‌گونه سوگندها را ممنوع و بى‌اساس قلمداد کرد. آیه فرمود: خدا را در معرض سوگندهاى خود براى ترک نیکى و تقوا و اصلاح در میان مردم قرار ندهید و (بدانید) خدا شنوا و دانا است.

«ایمان» جمع «یمین» به معنى سوگند است و «عرضه» (بر وزن غرفه) به معنى در معرض قرار گرفتن چیزى است، مثلاً جنسى را که به بازار براى فروش مى‌‏برند و در معرض معامله قرار مى‌‏دهند، «عُرضه» مى‏‌نامند، گاهى به موانع نیز، عرضه اطلاق مى‏‌شود، زیرا در معرض انسان و بر سر راه او قرار دارد.

امام صادق(ع) مى‌‏فرماید: «و لا تحلفوا باللَّه صادقین و لا کاذبین فان اللَّه سبحانه یقول‏ وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَهً لِأَیْمانِکُمْ‏»: هیچ‌گاه سوگند به خدا یاد نکنید چه راستگو باشید، چه دروغگو، زیرا خداوند سبحان مى‌‏فرماید: خدا را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید.

قسم یاد کردن از نظر اسلام کار خوبى نیست، ولى در عین حال حرام نیست و اگر به خاطر هدف‌هاى مهم تربیتى و اجتماعى و اصلاحى انجام گیرد ممکن است واجب یا مستحب شود، ولى با این حال یک سلسله از سوگندها از نظر اسلام به کلى بى‌اعتبار است، از جمله:

۱- سوگندهایى که به غیر نام خدا باشد، حتى قسم خوردن به نام پیامبر(ص) و ائمه هدى(ع) واجب‌العمل نیست، یعنى اگر کسى به غیر نام خدا قسم یاد کند ملزم به انجام آن نیست و مخالفت آن کفاره ندارد.

۲- سوگندهایى که براى انجام کار حرام یا مکروه یا ترک واجب و مستحب باشد آن هم اعتبارى ندارد، مثل اینکه کسى سوگند یاد کند که دین خود را نپردازد یا با بستگان خویش ترک رابطه کند، یا از اصلاح ذات‌البین خوددارى کند؛ همان‌گونه که کراراً دیده شده، بعضى از اشخاص به سبب خاطره بدى که از یک اصلاح ذات‌البین پیدا مى‌‏کنند قسم یاد مى‏‌کنند که هرگز سراغ چنین کارى نروند، به این گونه سوگندها نباید اعتنا کرد، هرچند با نام خدا باشد و یکى از تفسیرهاى «لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ» همین است، ولى قسم‌هایى که به نام خدا باشد و موضوع آن کار خوب یا لااقل کار مباحى است، وفا کردن به آن واجب است و اگر کسى با آن مخالفت کند کفاره دارد. کفاره آن اطعام ده مسکین یا لباس پوشاندن بر ده نفر نیازمند و یا آزاد کردن یک برده است (این معنى در آیه ۸۹ سوره مائده آمده است) و اکنون که برده وجود ندارد باید یکى از دو کار اول را انجام داد.(۲)

منابع:

۱. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۳۳.

۲. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۴۵.

 

منبع ایکنا
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.