خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

چرا مظلومیت امام حسن مجتبی (ع) از امام حسین (ع) هم بیش‌تر است؟ +فیلم

یکی از خصوصیاتی که از زندگی و مظلومیت امام حسن (ع) نقل شده است در همین مسئله‌ حضّ بر طعام مسکین است. ایشان چند بار هرچه داشتند دو قسمت کردند، یک قسمت را به مصرف مساکین و فقرا رساندند و قسمت دیگر را برای خود نگهداری کردند.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در کتاب آشنایی با قرآن استاد مطهری درباره «خصوصیات و مظلومیت امام حسن علیه السلام» آمده است: سفر حج را مخصوصاً از مدینه تا مکه پیاده می‌رفتند نه از آن جهت که مال و مرکوب و چنین امکانی نداشتند، امکانش را هم داشتند ولی مخصوصاً برای اینکه‏ افْضَلُ الْاعْمالِ احْمَزُها، برای اینکه همه یاد بگیرند، برای اینکه نفس انسان بیشتر خاضع و خاشع بشود و برای اینکه در مقابل خدای متعال بیشتر اظهار عبودیت کرده باشد، در سفر حج این‏گونه عمل می‌کرد. ایشان ضرب‏ المثل حلم و بردباری و تحمل‏‌اند، با توجه به این نکته که امام حسن همان نشاط را برای شهادت و شهید شدن دارد که امام حسین دارد.

اگر انسان خوب توجه کند آن‌وقت می‌فهمد که به یک معنا مظلومیت امام حسن‏ حتی از امام حسین بیشتر است. همان نشاط شهادتی که در امام حسین هست در امام حسن هست ولی امام حسن در دوره‌ای قرار گرفته که باید صبر و خودداری کند تا موقع و وقت برسد و آن موقع و وقت، وقتی است که ایشان از دنیا رفته‌اند و نوبت به برادرشان اباعبدالله الحسین رسیده است. حضرت تمام اینها را با چه حلم و صبری تحمل می‌کند که عجیب و فوق‌العاده است! هیچ به روی بزرگوار خودش نمی‌آورد. برای اشخاص فهیم و حساس، رنج‌های روحی از رنج‌های جسمی خیلی بالاتر است. شاعر عرب می‌گوید:

جِراحاتُ السِّنانِ لَهُ الْتِیامٌ‏
وَ لایَلتامُ ما جَرَحَ اللِّسانُ‏

جراحت زبان از جراحت شمشیر خیلی بالاتر است. جراحت شمشیر التیام‌‏پذیر است ولی جراحت زبان التیام‌‏پذیر نیست. جراحت شمشیر بیشتر قابل تحمل است از جراحت زبان. امام حسین را در روز عاشورا با جراحات شمشیر مجروح کردند، گو اینکه جراحت زبانی هم کم و بیش بود، ولی امام حسن در این جهت عجیب است. معاویه آن سران شیطان خودش از قبیل عمرو عاص و مغیره بن شعبه را جمع می‌کرد، بعد امام مجتبی را دعوت می‌کرد. اینها قبلًا تهیه حرفهایشان را دیده بودند،

یک به‌یک شروع می‌کردند به زخم زبان زدن و چه زخم زبان‏هایی! امام البته یک یک اینها را جواب می‌داد. اما اینها یک امر کوچکی نیست. و از اینها بالاتر اینکه در روزهای جمعه که نماز جمعه خوانده می‌شد و برای هر کسی شرکت در نماز جمعه واجب است و در آن نماز جمعه‏‌های اینها اگر امام حسن شرکت نمی‌کرد متهم به الحاد و تفریق جماعت مسلمین می‌شد، امام و خطیب جمعه اینها می‌رفت بالای منبر و در حضور امام حسن پدر بزرگوارش علی علیه السلام را سبّ و لعن می‌کرد. اینها شوخی نیست.

این است که برای امام حسن درست گفته‌اند که کوچک‌ترین مصیبتهایش همان مصیبت مرگش بود. وقتی که مسموم شد این مسمومیت کوچک‌ترین رنجی بود که او در دنیا دید.

مردی به نام جُناده می‌گوید من، از همه جا بی‌خبر و بی‏‌اطلاع، رفتم خدمت امام. به صورت عادی با من صحبت می‌کرد و هیچ فکر نمی‌کردم که حادثه‌ای به این مهمی رخ داده است. همین‌طور که با من صحبت می‌کرد، یک‌مرتبه دیدم حالش منقلب شد و صدا کرد طشت بیاورید و طشت آوردند. بعد دیدم خونهای لَخت لَخت مثل پاره جگر دارد می‏‌ریزد. این مرد وحشت می‌کند. می‌گوید آقا اینها چیست؟ خیلی با خونسردی می‌فرماید: بله، من را مسموم کردند.

جراحت زبان از جراحت شمشیر خیلی بالاتر است. جراحت شمشیر التیام‌‏پذیر است ولی جراحت زبان التیام‌‏پذیر نیست.

عرض کرد: پس چرا معالجه نمی‌کنید؟ فرمود: دیگر کار از معالجه گذشته است‏ وَ بِماذا اعالِجُ الْمَوْتَ‏ مگر مرگ را هم می‌شود معالجه کرد؟ فرمود: تاکنون مرا دو سه بار دیگر اینها مسموم کرده‌اند ولی به این شدت نبود و من بهبود پیدا کردم ولی این مسمومیت، دیگر قابل معالجه نیست.

منبع شفقنا
به خواندن ادامه دهید
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.