خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

آخوند خراسانی، کاملا معتقد به “ولایت مطلقه فقیه” بود

به گزارش ادیان نیوز، ولایت فقیه از جمله مباحثی است که همواره مورد بحث و مداقه علمای شیعه قرار گرفته و پس از انقلاب اسلامی و تحقق این اصل مهم شیعی تحقیقات مهمی پیرامون سوابق این اصل مهم در آراء علمای شیعه صورت گرفت. آنچه از نظر می گذرانید مشروح درس گفتارهای  حسن رحیم پور ازغدی پیرامون موضوع ولایت فقیه است  که در جلسه چهارم آن به شرح دیدگاه بزرگان در مورد مسئله ولایت فقیه می پردازد.
 
بسمه تعالی

ولایت فقیه از دیدگاه بزرگان

این‌که کسانی با ادبیات و زبان فقهی یا غیرفقهی ادعا کردند که بین فقهای بزرگ شیعه کسانی مخالف اصل تشکیل حکومت در عصر غیبت بودند به این معنا که تشکیل حکومتی با ولایت‌فقیه را در عصر غیبت حرام می‌دانستند؛ مطلقاً هیچ‌یک از فقهای بزرگ و مطرح شیعه هرگز چنین چیزی نگفتند.

هرگز شیخ انصاری در هیچ جا نگفته‌اند حکومت ولایت فقه درعصرغیبت حرام است

از کسانی نام بردند: به‌طور خاص در دوره متأخر به مرحوم شیخ مرتضی انصاری نسبت دادند هرگز شیخ انصاری در هیچ جا نگفته‌اند حکومت ولایت فقه درعصرغیبت حرام است و نام آخوند خراسانی را بردند که ما از سیره عملی آخوند موارد متعددی را ذکر کردیم که این‌ها نه‌تنها ولایت‌فقیه هست بلکه ولایت مطلقه فقیه هست با همه سعه آن و این‌که مرحوم آخوند نه به‌حکم شرعی در ولایت افتا یا ولایت قضا و آن‌هم در حد اکل میته و اضطرار بلکه به معنای یک فقیه سیاسی تمام‌عیار مثل امام(ره).

مرحوم آخوند به اندازه امام (ره) اعمال ولایت سیاسی کرده و در سه قوه حکم داده و دخالت کردند

گاهی بدون این‌که حکومتی تشکیل داده شود و مردم و توده‌ها به خیابان‌ها بیایند و بیعت عمومی و استثنایی که با امام شده بود با دیگران نشده بود با آخوند خراسانی هم نشده بود ولی درعین‌حال در سیره عملی مرحوم آخوند دیدیم که ایشان به‌اندازه و به همان شدت و حدتی که امام اعمال ولایت کردند بلکه بیشتر از آن اعمال ولایت سیاسی کردند و در سه قوه حکم داده و دخالت کردند در مسائل خصوصی مردم و در پوشش آن‌ها نیز حکم داده است و یکی از نسبت‌هایی که به آخوند خراسانی دادند که ایشان گفتند امام معصوم هم حق دخالت در مسائل شخصی مردم را ندارد به این معنا که مصالح امت است این حرف، حرف دروغ است به دلیل این‌که در عمل خود ایشان این حق را برای خودش قائل بوده است چه برسد به امام معصوم. اما این‌که درباره ولایت امام معصوم در حریم خصوصی مردم ایشان چه چیزی را بیان کردند اشاره خواهیم کرد.

آخر بحث ماند شیخ انصاری، آخوند خراسانی و میرزای نائینی. اسم این سه بزرگوار را می‌آوریم برای این‌که در این ۵۰ سال اخیر هرچه این‌ها بین فقها گشتند که عبارتی دال بر مخالفت با ولایت‌فقیه سعی کردند در آثار این سه بزرگوار که از بزرگان شیعه در دوره معاصر هستند دلایلی پراکنده برای استناد به آن‌ها پیدا کنند لذا ما روی این سه بزرگوار متمرکز شدیم.

سیره عملی آخوند خراسانی

به این هم اشاره می‌کنیم که پس این‌هایی که گفتند آخوند خراسانی مخالف ولایت‌فقیه درعصرغیبت است به کدام حرف آخوند خراسانی استناد کردند؟ و اگر غیر از این هست این تناقض بین نظر و عمل آخوند چه می‌شود؟

میرزای نائینی مانیفست فقهی مشروطه را نوشته است

همین‌طور درباره‌ی میرزای نائینی. میرزای نائینی مانیفست فقهی مشروطه را نوشته است و کسی است که از منظر فقه شیعه برای نخستین بار دموکراسی انتخاباتی مشروطیت را با رجوع به آرا عمومی و مشروطه‌سازی سلطنت را به لحاظ فقهی در فقه شیعه تئوریزه کرد. زیرا تا آن زمان هم این مباحث مطرح نبود و ایشان اولین فقیه شیعه بود که درباره این مبحث مفصل کتاب نوشت.

تعارض بین نائینی و شیخ فضل‌الله نوری اختلاف تشخیص سیاسی بود نه اختلاف فقهی

نکته دیگر این‌که این تعارضی که بین نائینی و شیخ فضل‌الله نوری در مباحث سیاسی شمرده‌اند این تعارض صغروی بود نه کبروی یعنی سر اصل مسأله اختلاف نداشتند، سر مصداق سیاسی آن‌که الآن در بیرون چه اتفاقی می‌افتد، اختلاف تشخیص سیاسی بود نه اختلاف فقهی. و الا به لحاظ مبنایی فقهی میرزای نائینی تعابیری صریح‌تر از فضل‌الله نوری نه‌ فقط در باب ولایت‌فقیه بلکه ولایت مطلقه فقیه دارد. بنابراین میرزای نائینی استفاده‌ای برای روشن‌فکران سکولار و لیبرال‌های مذهبی و مخالفان ولایت‌فقیه ندارد.

۱. آن‌هایی را که چندتا عبارت از آخوند خراسانی را آوردند تا نشان دهند ایشان با ولایت‌فقیه مخالفند را رد می‌کنیم

۲. بررسی نظرات میرزای نائینی

بررسی دیدگاه‌ها و تعابیر مرحوم آخوند خراسانی:

یکی از عباراتی که در آثار مرحوم آخوند پیداکردند که خواستند نشان دهند ایشان مخالف ولایت‌فقیه هستند این عبارت است:

۱. ایشان یک رساله مختصری در بین مسائل فقهی دارند و بعد به ولایت پیامبر اهل‌بیت اشاره می‌کنند. عبارت ایشان این است:

در ولایت امام(ع)، در امور مهم کلی متعلق به سیاست که وظیفه رئیس هر جامعه‌ای است هیچ تردیدی نیست،((در باب ولایت معصوم)) اما در امور جزئی متعلق به اشخاص مثل(فروش خانه و غیر آن) از تصرف در اموال مردم اشکال است، به‌واسطه آنچه بر ادله عدم نفوذ تصرف احدی در ملک دیگران جز با اذن مالک دلالت می‌کند و ادله‌ی عدم حلیت تصرف در مال مردم بدون رضایت مالک و وضوح این‌که پیامبر در سیره خود با اموال مردم معامله‌ سایر مردم را می‌کردند

پاسخ: اولاً این به ولایت‌فقیه چه ارتباطی دارد؟

این دایره ولایت پیامبر و امام معصوم را محدود می‌کند بنابراین اینجا این بحث مستقیماً ربطی به ولایت‌فقیه ندارد اگر فرضاً کسی ادعا کند و یا اثبات کند که حتی پیامبر و امیرالمومنین علی(ع) و اهل‌بیت و امام زمان هم که بیایند این‌ها حق دخالت در مسائل خصوصی مردم را ندارند، پس اگر امام زمان ندارد پس ولایت‌فقیه هم ندارد.

ثانیاً: اما اصلاً این تعبیر مرحوم آخوند چه معنایی دارد؟

دخالت در امور شخصی و حریم خصوصی مردم دو سنخ دارد: از ضروریات اسلام است نه‌فقط تشیع و ضروریات عقل است.

تصرف دو گونه است:

۱. اگر تصرف نفسانی است(به ‌عنوان‌ مثال کسی وارد شود بگوید همسرت بر تو حرام است و به دیگری بگوید از تو هم خوشم نمی‌آید اموالت مال دیگری باشد) این‌که با عدالت و با عقل و شریعت سازگاری ندارد. اگر پیامبر و امام(ع) در مسائل شخصی مردم مانند: ارث، مالکیت، ازدواج دخالت بدون حکم شرع انجام دهند، معلوم است که حرام است.

۲. اگر تصرف، تصرف در جهت مصالح امت و عدالت است، مرحوم آخوند مخالفت نکرده و نمی‌تواند مخالفت کند به دلیل این‌که روایات زیادی داریم بین فریقین که پیامبر این کار را انجام داده‌اند(به‌ عنوان ‌مثال قضیه داستان سمره ابن  جندب)که پیامبر نگفتند مسأله شخصی است و من دخالت نمی‌کنم و مشکل را حل کردند.

وقتی بحث عدالت، شریعت، اولویت، عقل و مصالح امت است دخالت وظیفه حکومت است

بنابر این پیامبر و امام در امور شخصی  مردم دخالت نمی‌کنند در امور عمومی هم بدون دلیل دخالت نمی‌کنند اما وقتی که بحث عدالت و شریعت و اولویت و عقل و مصالح امت است دخالت وظیفه حکومت است. بعد هم چطور برای حکومت‌های غیردینی این اختیار را قائلند ولی وقتی به حکومت دینی می‌رسند مشکل پیدا می‌کنند.

الآن در حکومت‌های لائیک عرفی دنیا می‌خواهند پل بزنند خانه را خراب می‌کنند و پولی را به صاحب‌خانه می‌دهند این‌که مخصوص فقه ما نیست، در ولایت مطلقه اهم و مهم، اولویت، دخالت در امور شخصی همین جا می‌باشد.

ولایت مطلقه‌ای هم که امام مطرح کردند نیز همین بود

زمانی پیش می‌آید که می‌گویند در این شرایط که جامعه به هم می‌ریزد حکومت به‌ ‌عنوان شخص ثالث شخص حقوقی که مصالح را در نظر دارد دخالت می‌کند(این قراردادی که تا به ‌حال خصوصی بود جنبه عمومی می‌دهد) به ‌عنوان سخنگوی ملت و حافظ مصالح حکومت و اجتماع بر این قرارداد مواردی را اضافه و کم می‌کنم ولایت مطلقه‌ای هم که امام می‌گویند همین است نه این‌که ولی‌فقیه بتواند به دلخواه در هر جایی دخالت کند.

پس اولاً که تفاوت امر شخصی و جزئی با امرعمومی روشن است که وقتی حریم خصوصی و عمومی را تعریف می‌کنیم، دخالت در آنچه برای معصوم چه برای ولی‌فقیه چه برای حکومت‌های غیردینی، دخالت در این حوزه اگر با رعایت مصالح باشد برای  اختیارات حکومت مدرن غرب هم همین‌طور تعریف ‌شده است ولی اگر دخالت شخصی باشد برای پیامبر هم جایز نیست؛ و آن‌ها با استناد به جمله آخوند خراسانی می‌خواهند وظایف معصوم را محدود کنند. مرحوم آخوند نمی‌تواند منظوری جز این داشته باشد زیرا ایشان قهرمان طرح  بحث تزاحم  در اصول فقه است

آخوند هرگونه تصرف غیرمتعارف را در جان و مال و ناموس مردم ممنوع می‌داند

می‌دانیدکه کفایت الاصول بالاترین کتاب سطح اصول فقه است که در حوزه مورد مطالعه قرار می‌گیرد، که کتابی سنگین است. ایشان از جمله بحث تزاحم بین مصالح را درکفایه مطرح می‌کند خیلی دقیق است بحث دخالت‌ها مصداق همان تزاحم است اگر غیر از این باشد خلاف شرع است. آخوند هرگونه تصرف غیرمتعارف را در جان و مال و ناموس مردم ممنوع می‌داند و لاغیر و برداشت غیر از این نادرست است.

مبنای ولایت مطلقه بحث تزاحم است

تزاحم یعنی: دو حکم الهی که هر دو لازم یا هر دو حرام است، هر دو را باید ترک یا باید انجام بدهیم ولی هم‌زمان نمی‌شود، مجبوریم مهم را انتخاب کنیم و آن را انجام دهیم، پس ولایت مطلقه همین است.

ولایت مطلقه یعنی اگر واجب الف و واجب ب را نمی‌توان هم‌زمان انجام داد باید ببینیم کدام مهم‌تر است با اینکه هر دو لازم است.(با ملاک عقل و شرع)، اهم را انجام می‌دهیم و اختیار داریم مهم را به تاخیر بیندازیم. و درتمام حکومت‌های دنیا ولایت مطلقه وجود دارد.

مطلقه قبل از این‌که قید شرعی باشد قید عقلی است

در فصل ۱۲یا۱۳کتاب ((رساله‌ای در باب حکومت))نوشته‌ی (جان لاک )که مانیفست جامعه مدنی و لیبرال سرمایه‌داری است صریحاً به اختیارات حاکمیت مشروع دموکراتیک است اشاره‌ شده است.

و لذا مطلقه قبل از این‌که قید شرعی باشد قید عقلی است و امکان ندارد که رعایت نشود.

دومین عبارت از مرحوم آخوند:

مخالفان می‌گویند ایشان مطرح کرده‌اند: آنچه از اختیارات امام(ع) نیست از اختیارات فقیه در عصر غیبت هم نیست اما سقوط اختیارات امام برای فقیه محل اشکال و بحث است پس باید در دو امر بحث کرد اولاً اختیارات امام معصوم ثانیاً نقض و ابرام و بررسی ادله‌ی اثبات اختیارات امام برای فقیه.

معلوم است که اگر شما اختیاراتی را برای امام معصوم اثبات نکردید برای فقیه هم نمی توانید اثبات کنید چون فقیه فقط از باب نیابت اعمال فقاهت می کند و ربطی به انکار ولایت‌فقیه از جناب آخوند خراسانی ندارد.
منبع : فرقه نیوز

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.