خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

گناه مرگ ارزان gonah i marg arzan

ردنا (ادیان نیوز)/ مرگ ارزان، به معنی «درخور و شایسته مرگ» است. در دین زرتشتی، گناهان درجاتی دارند که بالاترین آن‌ها، گناه مرگ ارزان است. در “برهان قاطع”، این واژه به صورت نادرست “مرکزراین” آمده است و این‌گونه معنی شده است: «بلغت زند و پازند مقداری از گناه باشد که از فعل آن بر فاعل کشتن لازم آید».[۱]

گناه مرگ ارزان در متون پهلوی

در دو کتاب پهلوی شرحی مفصل درباره گناهان مرگ ارزان آمده است. کتاب نخست، “روایت پهلوی” است که دو فصل آن در این باره است. در فصل ۷ آن آمده است: «۲- کسی که از دینی که بدان مقر است، به دین دیگر رود، مرگ ارزان است، زیرا دین به‌دینی را همی رها بکند تا دین بدتر همی‌‌آید، به سبب گرفتن دین بدتر، مرگ ارزان همی‌شوند. …۴- و از مرگ ارزانان کسی که به دین بهدینان آید، فورا رستگار شود.» در فصل ۴۱ آن آمده است: «اینکه مرگ ارزان چند گونه است. مرگ ارزان بسیار گونه است.

اما مشهورترین آن‌ها این چند است: مرد (مردم) کشتن، جادوگری آموختن، نسا (مردار) به آب و آتش بردن و از روی گناهکاری نسا خوردن، از روی گناهکاری یک تنه نسای سگدید نشده جنباندن، به ده سال نسا دفن کردن و لواط کردن، راه داشتن (راهزنی کردن)، ستور (قیمومیت) شکستن، زن کسان به زور گرفتن، در یک سال آتش بهرام را کشتن (خاموش کردن)، بدخواه، شهادت دروغ ده، دروغ آموز، منکر و نافرمان‌بردار (بدون مرجع تقلید).»[۲]

در فصل هشتم کتاب «شایست ناشایست» درباره توبه گناه مرگ ارزان آمده است:

«۲- آن را که مرگ ارزان است باید در نزد ردان گناه را اعتراف کند و تن به مجازات بسپارد؛ جز به ردان تن بسپردن مجاز نیست. …

۴- آن یزشن که برای مرگ ارزانان پتت (توبه) ناکرده کنند، آن یزشن ستایش دیو است و اگر هیربد نداند، کرفه یزشن به گنجینه ایزدان رود و رامشی که از آن کرفه پدید آید، در مینو به روان آن کس دهند که در منش کاملا اشو بوده است.

۵- گناهکار مرگ ارزان اگر تن و خواسته خود را یکسره به ردان سپارد و در برابر گناهی که از وی سر زده است، در دل صادقانه پتت کند و ردان او را به کار و کرفه کردن دستوری (اجازه) دهند؛ پس کار و کرفه‌ای که پیشتر کرده است، به وی باز رسد، و چون در موعد سه شبه او را پادافراه کنند به دوزخ نرسد.

۶- و هرگاه رد دینی سر بریدن او را دستور فرماید، درجای (بیدرنگ) اشو شود و برای او سدوش یشت و بر او شمار سدوش نباشد.

۷- و اگر پتت ناکرده باشد، تا تن پسین در دوزخ افتد و در تن پسین او را از دوزخ بیاورند و برای هر گناه مرگ ارزانی یکبار سر وی را ببرند و در بار آخر که زنده کنند و پادافراه گران سه شبه نمایند.» [۳]

گناه مرگ ارزان در متون فارسی زرتشتی

در متون فارسی زرتشتی هم از گناه مرگ ارزان سخن رفته است که چند نمونه می‌آوریم. یکی “صد در بندهش” است که در آن نام درجات گناه این‌گونه آمده است: فرمان، اگرفت، اویرشت، اردوشن، خور، بازاء، یات، تنافور، مرگ ارزان. درباره گناه مرگ ارزان آمده است: «و گناه مرگ ارزان چنین است: مرد کشتن، جادوی آموختن، زهر خوردن، نسا (لاشه) در آب و آتش افکندن و یا خوردن، زن از کسان ستدن، آتش ورهران (بهرام) کشتن، نسا در زیرزمین نهادن، غلام بارگی کردن، راه زدن، هر کس هریک از این گناهان از او جسته باشد، دوزخی باشد و تا رستاخیز روان او از دوزخ بیرون نیاید.»[۴] دیده می‌شود که تعداد گناهان مرگ ارزان در صد در بندهش از متن پهلوی روایت پهلوی کمتر است.

دیگری روایت “بهمن پونجیه” است که در آن آمده است: «فصل اندر کرفه و گناه نوشته است فرمان، آگرفت، آویرشت، اردوث، خور، بازاء، یاته، تنافور، مرگ ارزان. فرمان هفت استیر باشد، هر استیر چهار درم باشد. آگرفت دوازده استیر. آویرشت پانزده استیر. اردوث سی استیر. خور شصت استیر. بازاء نود استیر. یاته صد و هشتاد استیر. تنافور و تناویر سیصد استیر. مرگ ارزان آنست که او را زنده نگذارند. و مرگ ارزان هشت تناویر تا پانزده تناویر چهارصد درم یک من باشد.»[۵]

در روایت “کامدین شاپور” آمده است: «اگر کسی مرگ ارزان کرده‌ باشد، مرگ ارزان یعنی به‌مرگ ارزان شده که او را باید کشتن مرگ ارزان اینست که مرد اشو کشتن و آتش ورهرام سردکردن و نسا به‌آب و آتش رسانیدن و ستر شکستن و جادوئی فرمودن یا کردن و دشتان به‌آب و آتش رسانیدن و بردن و غلام‌بارگی کردن و راه زدن تگر خوردنی بخورد بقصد و بمیرد و یا خود را بکشد. از مکتوب مانک چنگا اگر کسی مرگ ارزان کرده باشد یعنی بمرگ ارزان شده باشد بباید کشتن. »[۶]

منابع :

[۱] تبریزی، ابن خلف؛ برهان قاطع؛ چاپ اول،۱۳۳۶، ص۱۰۷۶؛ عفیفی، رحیم؛ اساطیر و فرهنگ ایران؛ توس، چاپ دوم، ۱۳۸۳، ص۶۲۱٫

[۲] میرفخرایی، مهشید؛ روایت پهلوی؛ موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۷،ص۴و۵۱٫

[۳] مزداپور، کتایون؛ شایست ناشایست؛ موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی؛ چاپ اول، ۱۳۶۹، ص۹۶-۹۷٫

[۴] صد در نثر و صد در بندهش؛ به کوشش ارواد بامانجی ناسروانجی، ۱۹۰۹، ص۸۲ و ۱۰۷٫

[۵] روایات داراب هرمزدیار؛ به کوشش رستم اونوالا، ۱۹۲۲، ص ۳۰۴٫

[۶] روایات داراب هرمزدیار؛ پیشین، ص۳۰۶٫

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.