خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

نگذاشتند حتی یک شعبه به شیوه بانکداری اسلامی اداره شود

نقدی بر سیستم بانکداری کشور؛

یک کارشناس اقتصاد اسلامی گفت: بانک اسلامی از نظر نظری و کارکردی تعریف‌ مشخصی دارد. بانک اسلامی بانکی است که علاوه بر ربوی نبودن، باید غرری نباشد، ضرری نباشد، نباید اکل مال به باطل در معاملات آن مشاهده شود، در آن اجحاف و خیانت در امانت نباشد. همه اینها جزء مبانی بانکداری اسلامی است. بانک اسلامی بانکی است که مو به مو دستورالعمل‌های اسلامی را عمل کند.

به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، قانون عملیات بانکی بدون ربا که شامل ۲۷ ماده و چهار تبصره است در  هشتم شهریور سال ۱۳۶۲ تصویب شد و در ۱۰ شهریور ۱۳۶۲ به تایید شورای نگهبان رسید. از آن پس در تقویم ملی ایران، روز ۱۰ شهریور به نام روز بانکداری اسلامی نامگذاری شد.

به مناسبت این روز با «حجت الاسلام سیدمحمدضیاء فیروزآبادی»، استادیار دپارتمان اقتصاد دانشگاه مفید و کارشناس اقتصاد اسلامی درباره شاخصه‌های بانکداری اسلامی به گفتگو نشستیم که مشروح آن از نظر می گذرد؛

آیا بانک بدون ربا، بانک اسلامی است؟

تفاوت مشخصی بین بانکداری بدون ربا وب انکداری اسلامی وجود دارد. یک سوپرمارکتی را در نظر بگیرید. اگر این کاسب اهل ربادادن و رباگرفتن نباشد، به آن مسلمان نمی‌گویند بلکه بقیه رفتارهای او را هم رصد می‌کنند. او اگر اهل دروغ، کلاه برداری، گرانفروشی، کم فروشی و سایر محرمات کسب و کار باشد، متصف به وصف اسلامی نیست. هرچند یکی از کارکردهای بانکداری اسلامی نگرفتن ربا است ولی رعایت بقیه شاخصه های اسلامی از الزامات یک بانک اسلامی است. بانکی که ربا نمی‌گیرد بانک بدون ربا است ولی الزاما بانک اسلامی نیست. این بانک باید شفافسازی کند، در محاسبات بانکی کلاه سر مردم نگذارد و اصول دیگر قراردادها و معاملات اسلامی را رعایت کند تا اسلامی قلمداد گردد.

البته بانک اسلامی در مقام اهداف هم بانکی است که به سمت عدالت اقتصادی و اجتماعی و رفع محرومیت ها پیش می رود. به عبارت دیگر نتیجه عملکرد بانک اسلامی هم، باید در جامعه متبلور گردد. نمی توان ادعا کنیم داریم اسلامی عمل می کنیم و با انواع ناکارآمدی ها و محرومیت ها و فقرها و تبعیض ها و بی عدالتی ها مواجه باشیم.

بانک اسلامی چه شاخصه هایی باید داشته باشد؟

بانک اسلامی از نظر نظری و کارکردی تعریف‌ مشخصی دارد. بانک اسلامی بانکی است که علاوه بر ربوی نبودن، باید غرری نباشد، ضرری نباشد، نباید اکل مال به باطل در معاملات آن مشاهده شود، در آن اجحاف و خیانت در امانت نباشد. همه اینها جزء مبانی بانکداری اسلامی است. بانک اسلامی بانکی است که مو به مو دستورالعمل‌های اسلامی را عمل کند.

وقتی سپرده را مردم در بانک می گذارند، بانک را وکیل می دانند. من بانک را وکیل می کنم این ۱۰۰ میلیون مرا بردارد، با آن سرمایه گذاری کند، حق الوکاله خود را بردارد و سود مرا بدهد. من که وکیل گرفتم باید بتوانم هر زمان به بانک رفتم صورت حساب را ببینم و بدانم بانک چه کرده است. اگر الان کسی به بانک مراجعه و بگوید تو با پول من چه کرده‌ای آیا بانک آمار فعالیت های انجام شده را به وی می دهد؟ از طرفی دیگر بعد از چند سال که پول فرد در بانک بوده است حال که بخواهد پولش را خارج کنند، اصل پول را می دهند و تمام! آیا این وکیلی که با پول فرد کار کرده است و چیزهایی خریده است، سرمایه ای ترتیب داده است، با مشارکت این پولها زمین و ماشین آلات و …. خریداری کرده است، آیا نباید به نسبت قیمت روز سرمایه خریداری شده به این شخص پول برگرداند؟ در عرف آیا دو نفر که شریک در یک سرمایه و دارایی می شوند آیا بعد از چند سال پول اولیه را می دهد و سهم شریک را می دهد؟ یا آنکه به قیمت روز محاسبه می کنند که سهم شریک در سرمایه و دارایی چقدر است؟ چرا بانک های ما اینگونه عمل نمی کنند؟ آیا این عمل عرفا و شرعا صحیح است؟

بانک اسلامی باید شفاف باشد، غش در معامله نداشته باشد، در محاسبات مالی واقع گرا باشد

گروهی معتقدند بانکداری یک عنوان جدید و غربی است و اسلام نمی تواند مدعی بانکداری اسلامی باشد. نظر شما چیست؟

این بحث مبنایی است. یک وقت است که ما می خواهیم یک موسسه یا کاراکتری را در مقابل بانک ایجاد کنیم و بگوییم این بانک یک چیز دیگر و بانکی که شما می گویید یک چیز دیگر است. در این شرایط شاید من هم موافق آنها باشم و بگویم اسلام مدعی این نیست که بخواهد مجموعه و سازمانی جدید درست کند.

اما بحث ما این نیست که می خواهیم سازمان جدیدی بسازیم. اصل بانکداری مبتنی بر یک واسطه گری مالی است. یک واسطه گر از یک طرف بهره می دهد و از یک طرف بهره می گیرد و تفاوت این دو بهره، منفعت بانک می شود. این بانک داری متعارف و ربوی است حال ما می‌گوییم این واسطه گری مالی را که مبتنی بر قرض ربوی دادن و گرفتن است، تبدیل می کنیم به یک بانکداری مبتنی بر عقود حقوقی و شرعی. شاید به ما بگویند شما وقتی این کار را می کنید این دیگر بانک نیست. خب این بانک نباشد، شما بگو موسسه مالی اسلامی. اما مهم برای ما کارکرد است. کارکرد آن وقتی بر اساس معاملات و عقود شکل گرفت همان واسطه گری می شود.

آنچه نیاز جامعه می باشد و بانک های ربوی دارند آن را رفع می کنند، نیاز به نقل وانتقال پول به سهولت و روانی است، این نیاز را بانک ها درغرب با کمک قرض ربوی انجام می دهند، حال ما همین نیاز را مدعی هستیم با عقود مشارکت، مضاربه،‌ مرابحه و سایر عقود حقوقی و شرعی می توانیم انجام دهیم.

اینکه اشکال شود اینچنین بانکی به معنای بانکداری متعارف نیست، مساله خیلی مهمی نیست، یک اشکال لفظی است، زیادی ملالغتی شدن است، مهم آنست که بتوانیم سازمان بانک ربوی را به گونه ای اسلامی برای رفع نیاز مردم و جامعه سازماندی کنیم و همان کارکرد بانک های ربوی را  ارائه نماییم،‌ البته با ویژگی های اسلامی.

برای مثال باز همان سوپر مارکتی را در نظر بگیرید که طبق تعریف عرفی سوپرمارکت جایی است که در آن پفک، بیسکویت، رب و غیره فروخته می شود؛ اما امروزه در هر مغازه سوپر مارکتی چهارتا سبد میوه هم گذاشته اند، حالا بگوییم این سوپرمارکت نیست؟ عرفا اینگونه اختلافات پذیرفته شده است و خیلی پرداختن به این لفظ بازی ها ثمره ای ندارد.

ما دنبال این هستیم که کارکرد مورد نیاز جامعه بشری را جواب دهیم و آن نیاز این است که پولهایی در یک طرف هست که مازادند یا بلااستفاده و در طرف دیگر آدمهایی هستند که این پولها را می خواهند، برای نیازهای روزانه یشان، تجارت، سرمایه گذاری و ….. این نیاز را می شود با الگوی بانکداری اسلامی جواب داد.

می گویند اگر بانکداری اسلامی امکان پذیر بود؛ روحانیون باید چنین بانکی را تاسیس می کردند

در راس هرم بانکی افرادی هستند که به تفکراتی که به دنبال بانک اسلامی به معنای واقعی هست، میدان نمی دهند یا جرات میدان دادن ندارند. شما وقتی می خواهید بانک بزنید باید ثبت بانک مرکزی بشوید. بر فرض اینکه همه شرایط را دارا باشید تازه وقتی بانک می خواهد اسلامی عمل کند باید پشتوانه مالی محکمی داشته باشد. طبیعی است که در مسیر اجرا ممکن است با مشکلاتی روبرو شویم. دیکته نانوشته غلط ندارد، بنابراین ممکن است در مقام عمل در برهه ای از زمان بانک اسلامی ضرر بدهد. احتیاج به زمانی دارد که بتواند با بازخوردگرفتن از فعالیتهایش خود را در مقام اجرا اصلاح کند؛ نه اینکه دست از فعالیت بردارد.

بانکداری اسلامی

در سال های دورتر، در یکی از بانک های مهم کشور جلساتی داشتیم که حاصل آن مصوبه اش این بود که به شعبه ای از آن بانک در شهر یزد زمان داده شود (مدت سه سال) بر اساس عقود واقعی اسلامی عمل کند. مثلا در عقد مشارکت واقعا در سود و زیان شریک باشد (نه مثل الان که صوری عقد مشارکت منعقد می شود). چرا سود را قطعی می کنید؟ بیاید واقعا سود را حساب کنید و براساس آن عمل نمایید. (چه در اعطای تسهیلات و چه در سپرده های سرمایه گذاری) اگر قرار است خانه ساخته شود، مشارکت در سرمایه گذاری یک کارخانه انجام شود، خرید لوازم زندگی و یا ….. همه دقیق بررسی شود و هرکسی سود و زیان را حقیقی خودش را بگیرد. این نمی شود که طرف چه سود کرده باشد چه ضرر بانک به سود خود برسد. این را در یکی از بانکها در چند ماه بررسی کردیم. قرار شد یک شعبه در یک استان مذهبی متولی این امر شود. یزد انتخاب شد که هم مردمی مذهبی دارد و هم بازاری و تاجر زیاد دارد. قرار شد شعبه منتخب آن بانک فقط بر مبنای بانکداری اسلامی عمل کند. اگر مشارکت است واقعا مشارکت باشد و اگر مضاربه است واقعا مضاربه باشد. مسوولان بلندپایه بانک هم پای همه چیز آن بایستند. بیش از هشت سال این مصوبه شده است. رئیس کل آن بانک هم گفت من حمایت می کنم ولی همین مقدار را هم انجام نداند. این بانک نزدیک ۱۳۰۰ شعبه در ایران دارد. هنوز جرات نکرده اند در یک شعبه این ضوابط را اجرا کنند. قرار بود بعد از سه سال نتیجه این شعبه بررسی شود و بازخورد آن برای اصلاح فرآیند به کارگرفته شود. حال شما می گویید چرا بانک اسلامی واقعی نداریم؟

یک زمانی که جناب آقای رئیسی در آستان قدس بود به دوستی گفتم خوب است که ایشان در آستان قدس این کار را انجام دهد. نمی دانم به ایشان رسید یا خیر ولی بی شک اطرافیان ابا داشتند از این گونه اقداماتی که به نوعی ریسک دارد. این کارها، جرات و پا به کار بودن می‌خواهد. همین الان دولت اگر حاضر شود یک شعبه، خوب دقت کنید که چه می گویم، فقط یک شعبه از هزاران شعبه بانکی که در کل ایران وجود دارد به رییس شعبه دستور دهد دقیقا مطابق اصول واقعی عقود شرعی عمل کند و با ماست‌مالی و قید و بندهای حقوقی راه های فرار از ربا را طی نکند، بعد از سه سال حتی اگر تماما ضرر بود دولت پای این عمل بایستد، مطمئن باشید نتایج بسیار کاربردی و مفیدی حاصل خواهد شد ولی مطمئن هستم به همین اندازه هم جرات در ارکان اجرایی وجود ندارد.

بانکداری اسلامی وقتی می خواهد به اصول عمل کند قطعا در ابتدا یک مشکلاتی خواهد داشت و اینطور نخواهد بود که بلافاصله از بانک ربوی جلو بزند. بانکهای ربوی به روز عمل می کنند. اما همین بانکهای ربوی هم با سابقه طولانیی که دارند می بینید که هنوز مشکلاتی دارند و در مراحلی ابزارهای خود را اصلاح می کنند یا تکامل می بخشند، مسائلی مانند کارت های اعتباری، اعتبار در حساب جاری و … به مرور و در مسیر تکامل نظام بانکی بوجود آمد. در بانکداری اسلامی هم طبیعی است که باید فکر شود، هرچند که تاکنون فکرهای زیادی شده است وبه نتیجه نرسیده اما امیدواریم که روزی شاهد عملیاتی شدن و اجرایی شدن زحمات فراوانی که به صورت نظری در خصوص بانکداری اسلامی انجام گرفته است باشیم.

متاسفانه بشر تغییر شرایط جا افتاده را نمی پذیرد. وقتی شرایط موجود برای فردی راحت الحلقوم باشد؛ تغییر رویه هایی که بدان عادت کرده، از زهر بدتر است. به همین دلیل هیچ نهاد و ارگانی جرأت اجرای این گونه طرح هایی را نداشته است.

خبرنگار محمدعلی خرمی مشکانی
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.