یک کارشناس مذهبی گفت: فرق باورهای دینی با خرافات در مستند و معتبر بودن آن است که برخی از شرایط آن مشترک است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، ناصر گلستانی کارشناس مذهبی، در توضیح خرافه گفت: خرافه شامل اعتقادات و باورهایی است که خارج از پذیرش عقل، منطق و تجربه انسانی باشد که معمولاً به ماورءالطبیعه مربوط است؛ اخباری که از طریق دین، مستند و معتبر باشد عالم غیب نام دارد؛ مانند حقیقت جن که در اسناد معتبر، مثل قرآن و روایات مطرح شده است.
او درباره صبر بعد از عطسه کردن افزود: عطسه کردن که در بین اکثر مردم نشانهصبر و عدم انجام امور است، هیچ سند معتبری ندارد.
این کارشناس مذهبی در توضیح تفاوت باورهای دینی و خرافات عنوان کرد: فرق باورهای دینی با خرافات در مستند و معتبر بودن آن است که برخی از شرایط آن مشترک است؛ انسان را متعجب و ناباور میسازد، ولی چون سند قرآنی و روایی دارد پس دستور یا سفارش دینی محسوب میشود حتی اگر دلیل عقلی و علمی آن را ندانیم؛ مثل اعتقاد به معاد، معجزاتی همچون شقالقمر، عصای موسی، چگونگی وضو، غسل، نماز و سایر اعمال دین.
گلستانی دلیل افزایش خرافات در بین مردم را عدم مطالعه اسناد معتبر دینی و علمی دانست و گفت: این اتفاق به پخش خرافات به طور سینهبهسینه دامن میزند که به آن بیسوادی دینی میگویند. همچنانکه در هر رشتهای تخصص، دلیل بر باسواد بودن درآن رشته است. به همین دلیل کار بعضیها به جایی میرسد که به راحتی از کنار امور واجب دینی خود و جامعهی خود رد میشوند، ولی به پای خرافهپرستی جانشان را هم میدهند.
او در خصوص راهکارهای خرافه زدایی در بین مردم عنوان کرد: هرچه با حساسیت بیشتری به باورهای مردمی نگاه کنیم و درباره آنها تحقیق کنیم، مرز حقیقت و خرافه را بیشتر میشناسیم. همچنین باید در این زمینه روشنگری هم صورت بگیرد؛ هرچه این آگاهسازی رساناتر و فراگیرتر باشد و با شیوههایی بر مبنای تخصص علمی، روانشناسی و هنر مطرح شود نتایج بهتری در رشد صحیح باورهای مردم به ویژه در اعتقادات دینی خواهد داشت.
او بیان کرد: یکی از آثار زشت خرافهپردازی و یا خرافهباوری، آن است که آن جامعه را از حقایق عقلی، علمی و اسنادِ معتبر دور میکند؛ مثل عبارت «بزنم به تخته، چشم نخوری» که در خیلی از جوامع بشری و تحصیلکرده، از این باور خرافی استفاده میشود.
گلستانی گفت: متاسفانه شاهد این هستیم که برخی افراد تحصیلکرده به دلیل بدبینی با این آموزههای دینی مشکل دارند و عمداً از این گفتارهای خرافی استفاده میکنند، مثلا به دلیل آنکه اگر “ماشاءالله” بگویند رنگولعاب مذهبی بودن پیدا میکند.
این کارشناس ادامه داد: ناگفته نماند که بیشترین خرافهباوری در کشورهای پیشرفته وجود دارد تا جایی که به مراسم و آیین ملی نیز تبدیل شده است و این هیچ ربطی به پیشرفت صنعت و جایگاه اقتصادی ندارد و تنها به فهم و شعور و باورهای ارثی و پیشینیان یک جامعه مرتبط است.
گلستانی افزود: در طول تاریخ یکی از راههای قوی برای صدمهزدن و انحراف در ادیان انتشار خرافات بوده و هست؛ مانند باورهای غلط و خرافی امروزی همچون ردیف شدن اشیاء در یک ردیف مثل استکان، قندان و تفالهی چای به تعبیر آمدن مهمان و… که کار مبلغین فرهنگ و دین را بسیار دشوار کرده است.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: برخی از خرافات در جوامع مختلف باعث باورهای دینیِ کاذب و بلکه شیطانی شده است، مثل باور وجود نعل اسب در خانه و محل کار، به جهت رونق و وسعت رزق و خوشیُمنی درحالی که نعل اسب از ابزار کار ساحران بوده و ریشه در نماد بازی یهودیت صهیونیستها دارد که اوج نماد نعل اسب در کربلا نفوذ کرد و اجرا شد و متاسفانه گریبان برخی محبین امامحسین (ع) را هم گرفت.
او تصریح کرد: برخی از خرافات مانند تناسخ در جزئیات دین ایجاد شبهه میکند؛ و برخی از دشمنان دین، برای انحراف مردم در دین، تعمدا خرافاتی ایجاد میکنند که چهره واقعی دین را تخریب کنند که این تغییرات بدعت است؛ مثل کم و زیاد کردن احکام و دستورات دینی بدون سند قرآنی و سنت و تنها به سلیقه شخصی.
گلستانی با اشاره به برخی بدعتها در دین گفت: هر کس درباره دین سخن میگوید باید منبع قرآنی، سنت و عقلی آن را مطرح کند.
او تصریح کرد: بعضی از خرافات ریشه در ارتباطات غیرخدایی و درواقع شیطانی دارد که متاسفانه ابزار کار اکثر دعانویسان شده است. به طوریکه از طریق کتب علوم خفیه یا غریبه نامعتبر و حرام، کپی و نسخههای بیهوده و حتی خطرناک به دست مردم میدهند و باورهای مردم را خرافاتی میکنند؛ مثل وجود همزاد و ورود جن در بدن انسان و…
گلستانی با انتقاد از شیوه برخی عزاداریها گفت: خروجیهای نامناسب مذهبی مانند سبک و سیاق بعضی از عزاداریها و مداحیها، حاصل افراط و تفریط و سلایق شخصی است که میتواند در برخی از موارد به خرافات تبدیل شود و الّا معیار حدودی است که معصوم علیهالسلام فرموده است.
او همچنین گفت: برخی از کشورها، رسوم و آیین ملی و فرهنگی مخصوص به خود دارند که صرفاً پیام آموزندهای دارد و نمادین است و الزاما دستور دین نیست و، چون در آن اشکالی نیست و آموزههای انسانی وجود دارد و به امور عجیب و غریبی هم مربوط نیست پس خرافات هم نیستند؛ مانند رسم دیرینه “سیزدهبهدر” که انس با یکدیگر با طبیعت مطرح میشود و خداپسندانه نیز میباشد و در دین ظریفتر و دقیقتر مثل صلهارحام و سیر در سفر و گردش در طبیعت، مستند و معتبر سفارش شده است.
او خاطرنشان کرد: بعضی اوقات برخی از مردم به خاطر عدم آگاهی از یک علم و یا مطلبی فنی و تخصصی، آنرا خرافه میپندارند؛ پس شناخت حدود حقایق مستند و معتبر باعث میشود که خرافات دفع شود و به باورهای درست و خداپسندانه نزدیکتر شویم.