دانشمند ذوفنون و بلندآوازه جهان تشیّع که به «ابن المعلّم» نیز شهرت یافت بود، مورد احترام و تجلیل کامل موافقان و مخالفان بود و در دیدگاه دانشمندان شیعه و سنی جایگاه رفیعی دارد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت الاسلام والمسلمین سید حسن طیب حسینی پژوهشگر علوم و معارف اسلامی و مدیر مسئول موسسه پژوهشی بشارت در نوشتاری به مناسبت نهم آذر، روز بزرگداشت شیخ مفید به جایگاه شیخ مفید در فرهنگ شیعه و تشیع پرداخته است :
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیری است که به دست عالمان متعهد و فرزانگانی اندیشور پدید آمده است.
در میان خیل مرزداران حریم معرفت و شریعت، مفاخر و نوابغ بسیاری بودهاند که امروز هر کدام مایه اعتبار و سند افتخار جهان تشیع به شمار میآیند. و سرآمد آنان شیخ مفید ره مردی بزرگ و اندیشمندی سترگ، قریب به ۵۰ سال پرچمدار عرصههای علمی، فکری و فرهنگی مسلمین گردید ؛ تا آنجا که دوست و دشمن، زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند و او را به شایستگی «مفید» لقب دادند.جایگاه خاصی دارد که او را از هر نظر از دیگران ممتاز می گرداند.
شناخت زندگی او به هر انسان آزاده ،معتقد و صاحب غیرت دینی کمک می کند تا بتواند از حریم دین و مذهب به درستی و با اقتدار، دفاعی آگاهانه و معقول داشته باشد.
شیخ مفید در دوره اقتدار آل بویه که شیعیان از آزادی و احترام بیشتری برخوردار گردیده بودند، می زیست. و شیعیان را از پراکندگی نجات داد و اوضاع اسف بار آنان را سامان بخشید و آنان را به اوج عزت رساند .
وی فردی پراستعداد و دارای حافظهای قوی، اندیشهای رسا و سریع و بیانی زیبا بود، از نظر علمی بر همه معاصران مذهبی و غیر مذهبی خود برتری قابل ملاحظهای داشت و چندین سال ریاست و زعامت شیعه امامیه را بر عهده گرفت.
او در میان امت اسلامی از مقام و منزلت بسیار برخوردار بود؛ به طوری که عضدالدوله دیلمی پادشاه شیعی مذهب آن عصر، به حمایت او برخاست و نهایت احترام و بزرگداشت را نسبت به وی بجا آورد. گویند او بارها به دیدار شیخ مفید میرفت و از رهنمودهای شیخ در بعضی امور پیروی میکرد.
در عصر طلایی آل بویه ، تشیّع بار دیگر برای حضور در میدان منازعات فکری فرصت یافت و در این کارزار سخت به دفاع از حقانیت خویش بر خاست.و آن هنگام این عالم فهیم و دانشمند بزرگ شیعی که متکلّمی قدرتمند و فقیهی زمان شناس بود، به شایستگی تمام در سنگر دفاع از حریم تشیّع ظاهر شد و با احاطه و تسلطی اندیشمندانه پای به میدان نبرد علمی و فرهنگی گذارد و با استفاده از مبانی علم کلام و اصول فقه، راهی هموار و روشن در بحث و استدلال بر روی شیعیان گشود. و بار دیگر حقانیت این مکتب ولایی را با منطقی استوار و روشی مستدل و متین به اثبات رساند.
دانشمند ذوفنون و بلندآوازه جهان تشیّع که به «ابن المعلّم» نیز شهرت یافت بود، مورد احترام و تجلیل کامل موافقان و مخالفان بود. و در دیدگاه دانشمندان شیعه و سنی جایگاه رفیعی دارد.
شیخ طوسی شاگرد ارزنده مکتب او، درباره استادش چنین می نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان، دانشمندی بزرگ و موثّق است» در فقه و کلام بر هر کس دیگر مقدم، فکرش عالی، ذهنش دقیق، و دانشمندی حاضرجواب بود. او بیش از ۲۰۰ جلد کتاب کوچک و بزرگ دارد و فهرست کتاب هایش مشهور است».
ابن شهر آشوب مازندرانی از وی چنین یاد می کند: «شیخ مفید، ابوعبدالله محمد بن نعمان حارثی بغدادی عُکْبَری»، …. حضرت صاحب الزمان «ص» او را(در آن توقیع) ملقب به «شیخ مفید» نمود
علامه حلّی از این دانشمند عظیم الشأن سخن گستر، بهتر و روشن تر سخن گفته و می نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان مکنّی به «ابوعبدالله» و ملقب به «مفید» است. مفید معروف به «ابن المعلم» بود و از بزرگ ترین مشایخ شیعه و رئیس و استاد آنهاست. همه دانشمندان ما که بعد از وی آمده اند، از دانش او استفاده کرده اند. فضل و دانش او در فقه و کلام و حریت مشهورتر از آن است که به وصف آید. او موثّق ترین و داناترین علمای عصر خود بود.
امام خمینی(ره) درباره شیخ مفید فرمودند: «شیخ أبوعبداللّه محمد بن نعمان ملقب به «مفید» و «ابن معلم» از کبار فقها و متکلمان و محدثان شیعه بود. او، افتخار شیعه و تکیه گاه و گنجینه و پایه و ستون آن است و در زمان خود ریاست علمی بغداد را به عهده داشت. او مورد عنایت و توجه حضرت ولی عصر(عج) بود و در توقیعاتی که از آن حضرت به عنوان وی صادر گردیده حضرت او را با تعبیرات «أخ سدید» و «شیخ مفید» و «ولیّ رشید» و «ولیّ مخلص» و «ناصر حق» و «داعی إلی الحق» خطاب فرموده اند».
مقام معظم رهبری در تمجید از شیخ مفید به کنگره جهانی هزاره شیخ مفید فرمودند: «شیخ مفید در سلسله علمای امامیه، فقط یک متکلم و فقیه سرآمد و برجسته نیست، بلکه فراتر از این، وی مؤسس و سرحلقه جریان علمیِ رو به تکاملی است که در دو رشته کلام و فقه، تا امروز در حوزه های علمی شیعه امتداد یافته است و با وجود بر کنار نماندن از تأثرات تاریخی و جغرافیایی و مکتبی، ویژگی های اصلی و خطوط سیاسی آن همچنان پابرجا مانده است. شیخ مفید نقش مؤثر و تعیین کننده ای در تثبیت هویت مستقل مکتب اهل بیت (ع)، بنیانگذاری شکل و قالب علمی صحیح برای فقه شیعه، آفرینش شیوه جمع منطقی میان عقل و نقل در فقه و کلام داشت».
علاوه بر دانشمندان شیعه، بزرگان و مورخین اهل سنت نیز او را با علم و فضل و تقوی ستوده اند:
ابن حجر عسقلانی درباره او گوید: «او بسیار عابد و زاهد و اهل خشوع و تهجّد بود و مداومت بر علم و دانش داشت. گروهی از دانشمندان ازمحضر او بهره جستند. او چنان در مکتب تشیع والامقام است که معروف است بر هردانشمندی منّت (حق) دارد.
خطیب بغدادی که از علمای اهل سنت و هم عصر شیخ مفید بود، می گوید: «او، اگر می خواست، قدرت داشت ثابت کند که ستون چوبی از طلاست.
وی بعد از آنکه نتوانسته فضایل روشن شیخ مفید را نادیده بگیرد، ناتوانی مخالفان را در مقابل شیخ ابراز نموده و هراسشان را این گونه بیان می کند: «صنف کتباً کثیرهً فی ضلالهم و الذب عن اعتقادهم… إلی أن أراح الله منه فی شهر رمضان؛ شیخ مفید کتاب های بسیاری در گمراهی مخالفان و دفاع از اعتقاد شیعه نوشته است تا اینکه خداوند اهل تسنن را با مرگ وی در ماه رمضان آسوده گردانید».
شیخ عبدالله یافعی، یکی دیگر از دانشمندان اهل سنت، در«مرآت الجنان فی تاریخ مشاهیر الأعیان»، ضمن وقایع سال ۴۱۳ و دانشمندانی که در آن سال درگذشته اند می نویسد: «در این سال وفات یافت دانشمند شیعه و پیشوای رافضه صاحب تصانیف بسیار، رئیس آنها معروف به «مفید و ابن معلم « وی در کلام و فقه و جدل استاد فرزانه بود.
مباحث عمیق، دقیق و احترامآمیز او با علمای اهل سنت، مایه افزایش شهرت و آبروی وی در نظر مخالفان و به موازات آن افزایش احترام و جایگاه شیعه در میان اهل سنت گردید.
مناظرات شیخ مفید ره با فرقه ها و نحله های فکری گوناگون و توان علمی و بیان سحرآمیز و نافذ او در مجامع علمی، او را در گستره پهناوری از عالم اسلام پر آوازه ساخت . و سیل دانشپژوهان به سوی خانه و مسجد و محله او سرازیر شد و منزل او به جایگاهی همیشگی برای بحث و مناظرات علمی با فرق گوناگون تبدیل گردید.و اندک اندک چنان شد که دانشجویان و محققان فرقههای مختلف مذهبی و غیر مذهبی و متخصصان رشتههای مختلف دینی و غیر دینی در مجلس درس او حاضر میشدند و از افکار علمی بلند و محققانه او بهره میبردند.
شیخ مفید با حضور آگاهانه و شناخت صحیحی که از وضعیت زمانه خویش دریافته بود، با استفاده از قدرت عقل و استدلال به جدالی سخت و البته همواره موفق با سطحی نگران و مروّجان اعتقادات مقلدانه پرداخت و شیوه خود را در تمام صحنه های علمی، اعم از کلام و فقه و تفسیر و حدیث وارد ساخت.
او پس از شرکت در مجامع عمومی بغداد، راه و روش استدلال را فراگرفت و تسلط کاملی بر مسائل اصولی و کلامی پیدا کرد. سپس دست به کار تهذیب فقه شیعه شد و سبک تازه ای را که در واقع مکمل سبک سابق او بود، در پیش گرفت و طریقه استنباط و استخراج احکام را از روی ادله شرعیه به شاگردان خویش آموخت.
او اولین کسی است که در تاریخ شیعه بعد از عصر غیبت، فقه سیاسی را مطرح مینماید و در کتاب مهم «المُقنعه» آن را تبیین میکند
وی با استفاده از روایات ، حکومت فقیه در عصر غیبت را به خوبی بیان میکند و حکومت و مشروعیت آن و اینکه چه کسی حق حکومت دارد را تعریف میکند و میگوید: «امام سلطان اسلام است و فقیه ،جانشین سلطان اسلام است». حکومت بنی العباس را به طور جدی نقد نموده و آن را زیر سوال میبرد و حتی دولت شیعی آل بویه را که در آن دوره در خدمت آل عباس هستند را نیز نقد میکند و تا آنجا پیش می رود که کار ویژههایی برای حکومت آل بویه تعریف میکند و خطاب به آنان میگوید: شما باید حق مردم را بگیرید، اسلام را پیاده کنید و با کسانی که به اسلام آسیب میزنند جهاد کنید، امر به معروف و نهی از منکر نمائید و در این قالب، شرح وظایفی مبتنی بر فقه و اندیشه سیاسی اسلام برای دولتمردان و حاکمان شیعه، تعریف و مشخص مینماید .
شیخ مفید ره نقش بسیار موثری در تحکیم و تقویت هویت تشیع داشت و در انتقال هویت و اندیشه های شیعی و انتقال میراث فکری- فرهنگی به لحاظ جایگاه علمی و اجتماعی از مقام ارزشمندی برخوردار بود. و توانست در این عرصه شاگردان بسیاری را تربیت کند از جمله نادره دوران ، شیخ طوسی ره علم الهدی سیدمرتضی ره و جامع نهج البلاغه ، سیدرضی ره که هرکدام از بزرگترین چهره های تابناک علوم و معارف بلند شیعی محسوب می شوند
آن فرزانه کم نظیر، جایگاه عقلانیت تشیع را سامان داد و کتاب «تصحیح الاعتقاد» را که مجموعه ای از اعتقادات شیخ صدوق است، بازسازی کرد. او به واقع پرچمدار وفاق عقل و نقل در تشیع است.
در دورانی که غیبت کبرای امام عصر (عج) آغاز شده بود و طولانی شدن غیبت حضرت، موجب رونق شبهات و تهدید باورها و اعتقادات شیعه شده و میرفت تا زمینه ساز بحرانهای سیاسی و اجتماعی گشته و جامعه شیعه را دچار تشطط نماید. جناب شیخ مفید (ره) به مسئله مهدویت به صورت جدی میپردازد و جریان ظهور، علائم و نشانههای ظهور حضرت و شبهاتی که پیرامون مهدویت است را در قالب چند کتاب و از جمله کتاب «الفصول العشره فی الغیبه» را به نگارش در میآورد و مسئلهای را که میرفت تا به بحران برای تشیع آن روز بدل شود به فرصتی مغتنم تبدیل کرد.
آن عالم یگانه، در دفاع از کیان و باورها و اعتقادات تشیع بسیار پرقوت و استوار میایستد و مقاومت میکند و در مقابل وضعیت سیاسی اجتماعی و فرهنگی در بغداد آن زمان، حاضر نیست به هر قیمتی زیر بار حکومت بنی عباس و دولتمردان حکومت برود تا آنجا که این دفاع از حقانیت شیعه باعث شد که دو بار از شهر بغداد تبعید شود که بعدها دولت مردان آل بویه، شیخ مفید (ره) را به بغداد بازگرداندند.
حُسن خلق، صلابت تدریس، قدرت زعامت، ایمان و سلوک و عشق به ولایت، وی را از جمله خاصان درگاهِ خورشید عالمتاب امامت و ولایت، حضرت مهدی موعود (عج) قرار داده بود. و در راه خدمتگزاری به ساحت قدس حضرت صاحب الأمر(عج) و پدران گرامیش سر از پا نمی شناخت. و سرانجام به عنوان نخستین عالم شیعی در آغاز غیبت کبری به صورت مکتوب مخاطب امام زمان(عج) قرار گرفت و مفتخر به دریافت توقیعات شریف از آن ناحیه مقدسه شد.
حضرت ولی عصر (عج) در آن توقیعات، شیخ مفید را با شایسته ترین عبارات می ستایند. و وی را «برادر گرامی و استوار» می خوانند.
نکات مهم و قابل توجّهی درباره این خدمتگزار اهل بیت(ع) در این نامه ها وجود دارد. در آغاز یکی از آنها چنین آمده است:
«لِلْاَخ السَّدِیدِ وَ الْوَلِی الرَّشِیدِ الشَّیْخِ الْمُفِیدِ . .. سَلَامٌ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَلِیُّ الْمُخْلِصُ فِی الدِّینِ الْمَخْصُوصُ فِینَا بِالْیَقِینِ فَاِنَّا نَحْمَدُ اِلَیْکَ الله الَّذِی لَا اِلَهَ اِلَّا هُوَ وَنَسْاَلُهُ الصَّلَاهَ عَلَی سَیِّدِنَا وَ مَوْلَانَا وَ نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِه الطاهِرِینَ وَنعْلِمُکَ اَدَامَ اللهُ تَوْفِیقَکَ لِنُصْرَهِ الْحَقِّ وَ اَجْزَلَ مَثُوبَتَکَ عَلَی نُطْقِکَ عَنَّا بِالصِّدْقِ. .. اَنَّهُ قَدْ اَذِنَ لَنَا فِی تشْرِیفِکَ بالْمُکَاتَبَهِ وَ تَکْلِیفِکَ مَا تُؤَدِّیهِ عَنَّا اِلَی مَوَالِینَا قِبَلَکَ اَعَزَّهُمُ اللهُ بِطَاعَتِهِ وَ کَفَاهُمُ الْمُهِمَّ بِرِعَایَتِهِ لَهمْ وَ حرَاسَتِهِ؛
برای برادر استوار [در امامت]، دوست رشدیافته، شیخ مفید…، سلام بر تو ای دوستدار مخلص در دین که در ولایت ما مخصوص به یقین شده ای، پس از ستایش و حمد خداوندی که معبودی جز او نیست و درود به سید و مولی و پیغمبر گرامی ما حضرت محمّد(ص)، و اهل بیت طاهرین او، خداوند، توفیقت را در یاری از حق، مستدام فرماید و پاداشت را در نشر علوم ما به راستی زیاد و فراوان کند… بدان که خداوند به ما رخصت داده است تا تو را به نامه نگاری مشرف سازیم و دستور دهیم احکام ما را به دوستانمان که نزد تو هستند برسانی. خداوند آنان را به طاعت خود عزیز فرماید و با رعایت و حراست خود، مهم آنان را کفایت فرماید».
امام زمان (عج) در پایان توقیع نوشته بودند. «هَذَا کِتَابُنَا اِلَیْکَ اَیُّهَا الْاَخُ الْوَلِیُّ وَ الْمُخْلِصُ فِی وُدِّنَا الصَّفِیُّ وَ النَّاصِرُ لَنَا الْوَفِیُّ حَرَسَکَ اللهُ بِعَیْنِهِ الَّتِی لَا تَنَامُ فَاحْتَفِظْ بِهِ وَ لَا تُظْهِرْ عَلَی خَطِّنَا الَّذِی سَطَرْنَاهُ بِمَا لَهُ ضَمَّنَّاهُ اَحَداً وَ اَدِّ ما فیهِ اِلَی مَنْ تَسْکُنُ اِلَیهِ وَ اَوْصِ جَمَاعَتَهُمْ بِالْعَمَلِ عَلَیْهِ اِنْ شَاءَ اللهُ؛ این نامه ماست به تو ای برادر دوستدار و مخلص با صفای در محبت و یار با وفای ما! خدایت با چشم هایش که به خواب نمی رود حفظ فرماید! کسی را بدین نامه و آنچه در آن است آگاه مکن. فقط مضمون آن را به هر کس که اطمینان داری برسان و همگی آنان را به عمل کردن بدان سفارش کن، ان شاءالله».
سرانجام ،این رادمرد علم و عمل و اسوه تقوا و فضیلت ، ابن المعلم ، شیخ مفید ره در شب جمعه سوم ماه رمضان سال ۴۱۳ه. ق پس از هفتاد و هفت سال تلاش و خدمت ارزنده به اسلام به خصوص مذهب شریف تشیّع به دیدار معبود شتافت و مورد تجلیل فراوان مردم و قدردانی علما و فضلا قرار گرفت. و به تعبیر شاگرد بزرگوارش «شیخ طوسی» که خود حاضر در صحنه بوده است؛ روز وفات او از کثرت دوست و دشمن برای ادای نماز و گریستن بر او همانند و نظیر نداشت. نقل است که ۸۰ هزار تن از شیعیان او را تشییع کردند و سید مرتضی بر پیکر او نماز گزارد و در حرم مطهر امام کاظم و امام جواد(ع) و نزدیک قبر استادش «ابن قولِوَیْهْ قمی» به خاک سپرده شد.