تلاش بنیانگذارانه مسلمانان چه نقشی در ارتقای تمدن اسلامی داشت؟
در تازهترین کتاب الصحبی بن منصور بررسی شد؛
نویسنده در کتاب «اشارهای به سازمانها در تمدن عربی اسلامی: تاریخ سازماندهی در دوره میانه اسلامی» تلاش کرده تا به دو مسئله مؤسسات و سازماندهی در تمدن عربی – اسلامی در دوره میانه بپردازد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رایزنی فرهنگی ایران در تونس که در زمینه رصد اخبار فرهنگی، بهویژه اخبار انتشارات این کشور فعال عمل میکند در تازهترین مطلب ارسالی خود از انتشار کتاب «أضواء علی المؤسسات فی الحضاره العربیه الإسلامیّه: تاریخ التنظّم فی العالم الإسلامی الوسیط» نوشته دکتر الصحبی بن منصور در ۴۱۰ صفحه از انتشارات انتشارات و توزیع تخصصی الأطرش خبر داده است.
این دست از اخبار اینمرکز فرهنگی میتواند بهعنوان پیشنهادهایی به مترجمان در نظر گرفته شود.
مشروح متن این گزارش را در ادامه بخوانید:
به گفته سامی الشایب در کتاب خود با نام «مورخ و چالشهای آینده نوشت با توجه به اینکه زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، شاخصی بر تمدن هر یک از جوامع است، مطالعه آن از اهمیت برخوردار و شایسته است تا توجه پژوهشی لازم به آن به عنوان تعبیری از تمدن آن جامعه اسلامی صورت گیرد.
از آنجا که به منظور درک تجربه مسلمانان در تجسم تصوراتشان در حوزه تنظیم ارکان حکومت در دوره میانه و چگونگی رسیدگی به امور حکومتی بگونهای که برآورنده پیام تمدنی اسلام باشد و نیز برای شناخت میزان استفاده حاکمان مسلمان از تجارب دولتی ملتهای دیگر چه در کشورهای فتح شده و چه در سایر کشورها و همچنین به دلیل نیاز جدی به تمایز قائل شدن بین امر دخیل و امر اصیل در نهادهای حکومت اسلامی از زمان تأسیس آن تا زمان درخشیدن خورشید عصر جدید، نبرد تمدنی و چالشهای دیجیتال، پژوهشگران در دو میدان تمدنی و اسلامی را به همکاری در توضیح تصویر نظام حکمرانی و دولت در تاریخ اسلامی وا میدارد؛
و با توجه به اینکه صرف نظر از کتاب «سازمانگرایی و سازمانها در تمدن اسلامی» اثر دکتر محمد عماره که یک سخنرانی همراه با بحثهایی است که در سال ۲۰۰۷، در چارچوب برنامههای کانون جهانی اندیشه اسلامی ارائه کرد که اگر کامل و بر غنای آن افزوده میشد، هسته مهم یک مطالعه پیشگامانه به شمار میآمد، اما باید گفت که مجموعه منابع موجود در حوزه تمدنی، با فقر سنگینی مواجه است و آثار موجود در این حوزه، مفهوم سازمان را به صورت کلی مورد مطالعه قرار دادهاند که از آن جمله میتوان به «تاریخ نظامها و تمدن اسلامی» اثر خانم دکتر فتحیه عبدالفتاح البیراوی اشاره کرد، ضمن اینکه باید گفت که منابع موجود دیگر، به مرحله تشکیل حکومتهای اولیه اسلامی پرداخته است یا اینکه به برخی از کشورها توجه نشان داده و سایر کشورها را مورد غفلت قرار داده است.
با توجه به آنچه گفته شد، باید «ابتدا روی گردآوری اطلاعات موجود در منابع میراثی درباره تشکیلات و نهادها در جوامع اسلامی در مدت زمان طولانی و در یک جغرافیای گسترده سخن گفت و تار و پود آن را به یکدیگر بافت و خلأهای آن را کامل کرد» و پس از آن، پای در مرحله مهمتری گذاشت که عبارت است از: ایجاد نظم و نظام بین ساختارهای مختلف حکومت در تمدن اسلامی و همچنین «آشنایی با بارزترین نشانههای نوآوری عربی و اسلامی در حوزههای سازماندهی گروهی و پرداختن به تحولات و پیشرفتهایی که در نظامهای دولتی و حکومتی به ثبت رسیده است و عوامل و نتایج آن.»
موضوع کتاب دکتر الصحبی بن منصور در همین زمینه معرفتی تعریف میشود: «اشارهای به سازمانها در تمدن عربی اسلامی: تاریخ سازماندهی در دوره میانه اسلامی» که در آن، نویسنده تلاش کرد تا به دو مسئله مؤسسات و سازماندهی در تمدن عربی – اسلامی در دوره میانه بپردازد. دکتر الصحبی بن منصور، دارنده مدرک دکترای علوم انسانی و اجتماعی و دینی، متخصص تاریخ از دانشگاه علوم انسانی و اجتماعی تونس و همچنین دارنده دکترای علوم انسانی و اجتماعی و دینی با گرایش تمدن اسلامی از کانون عالی تمدن اسلامی است.
ایده کتاب
نویسنده در مطالعه دستگاههای حکومتی و روشهای مدیریت آن توسط مسلمانان دوره میانه، اولاً به شکل مستقل و ثانیاً به صورت کلی، به دنبال تعریف آن در چارچوب کلی تمدنی است. به گفته دکتر محسن التلیلی، استاد حوزه تمدن در دانشگاه سوسه که بر این کتاب مقدمه زد، وی به همین دلیل، مطالعه خود را بر پایه ظواهر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ذهنی در دو بعد مادی و نمادین تعریف کرد.
دکتر عبداللطیف البوعزیزی، رئیس دانشگاه زیتونه و منتشر کننده این کتاب، تأکید میکند که نویسنده توانست به واسطه «پرداختن به تلاش بنیانگذارانه مسلمانان» که تأثیر درخشانی در پرونده فرایند سازمانمندی بر جای گذاشت که بیشتر ملتها از عصری به عصر دیگر شاهد پیشرفت و تحول در این حوزه بودند، پرده از تاریخ مجهول و دور افتاده نهادهای تمدن عربی و اسلامی بردارد.
التلیلی با تمجید از دستاوردهای مؤلف، این عمل را یک بنیان مهم از بنیانهای هماهنگی فکری با هدف احیای اعتبار نقش مؤسسات و سازمانها در بالا بردن شأن تمدن عربی و اسلامی و ارکان مرتبط به ارزشهای علم و دانش و منافع عمومی و نیز احیای اعتبار نقش مسلمانان در ساختن زندگی و همگامی با تاریخ برشمرد و در پژوهش خود با نگاه به نهاد و تشکیلات به عنوان یکی از عناصر حمایتی در تاریخ اسلامی به عنوان پدیدهای تأثیرگذار در تمامی عرصههای زندگی دینی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… توجه نشان داد و با دقت و الهام گیری برای توسعه کار و ساختار و معنا و نماد و کسب دانش و تشویق مهارت و قرار دادن آن در خدمت جوامع عربی و اسلامی و رشد دادن آن به سمت آینده انسانی بهتر عمل کرد.
اهمیت کتاب
این کتاب که در برابر ما قرار دارد، اهمیت خود را از جدیت مبحثی که روی آن متمرکز شده است، اخذ میکند، مبحثی که به نهادهای مختلفی میپردازد که تصویر درخشانی از ارتقای تمدن عربی و اسلامی ارائه کرد که پیش از آن هیچ نویسنده متخصصی بدان نپرداخت، بلکه همچنان این امر به صورت متفرقه در منابع مختلف تاریخی مورد توجه قرار گرفته بود. نکته جالب توجه دیگر این است که یکی از مهمترین معیارهایی که برای سنجش میزان تحول و توسعه جوامع اسلامی میتوان مورد نظر قرار داد مطالعه نهادهایی است که بعد مشترکی از ناحیه نظری در تمامی جوامع اسلامی به شمار میآیند هرچند که این نهادها در واقعیت در مکانها و زمانهای متفاوت از تاریخ اسلامی مختلف قرار داشته باشند. این امری است که آدم جیه سیلورستاین در کتاب خود تحت عنوان «تاریخ اسلام: مقدمهای بسیار کوتاه» بدان توجه نشان داد و نوشت که تمرکز تمدن اسلامی بر ۳ نهاد تعلق گرفته است که عبارتند از: مسجد، جهاد در هر دو نوع کوچک و بزرگ و خلافت / امامت. این علاوه بر آن است که به گفته سامی الشایب در کتاب «مورخ و چالشهای آینده»، «مطالعه نهادها» چارچوب اثرگذاری اسلام و نظام اسلامی بود که نظام حکومت به شمار میرفت.
ساختار کتاب
نویسنده تلاش کرد تا یک رویکرد تحلیلی عینی را از طریق صدور احکام آماده و اطلاع یابی از مظاهر تعدد و اختلاف و انواع روشهای بیان و تولیدهای متنوع ایجاد کند و در این امر به مجموعه منابع و مآخذ و مطالعات تخصصی و همچنین یک برنامهریزی مستحکم و مناسب برای این منظور استناد کرد. این کتاب در ۵ فصل و ۲ باب منتشر شده است که یک باب آن به موضوع هسته تمدن عربی و اسلامی و باب دیگر به نهادهای حکومت اسلامی میپردازد. الصحبی بن منصور در این کتاب تلاش کرد تا به واسطه طرحی که تدوین کرد به پاسخهای عینیِ یک پرسش اصلی دست یابد که محور آن تاریخِ سازمانمندی تشکیلاتی در دوره اسلامی میانه است.
تاریخ تشکیلاتی در حاشیه تاریخ رسمی سلسلههای حاکم
نویسنده این کتاب توضیح میدهد که تاریخ تشکیلاتی در تمدن عربی و اسلامی نتیجه تعامل ملتهایی است که عربها آنها را به مرزهای جغرافیایی حکومت گسترده اسلامی وارد کردند، اما این تاریخ عظیم همچنان پنهان باقی مانده است زیرا در حاشیه تاریخ رسمی خاندانهای حاکمی رها شده است که بدون توجه به تاریخ امت اسلام که بر سازمانمندی بنا شده است، خود را محور تاریخها قرار دادند. اما خودبینی فردی حکمرانان مانع از حفظ تاریخ یکپارچه اسلامی شد و به همین صورت قدرت از یک گروه (نهادها) به فرد (استبداد) منتقل شده است، چرا که حکومت در نزد مسلمانان دوره میانه به درجات بیسابقهای در حوزه حفظ اموال عمومی که پایه اصلی آن را تشکیل میدادند، رسید به طوری که فقها و خلفا توانستند یکی از اهداف پنجگانه شریعت اسلامی که همان حفظ مال است را به واسطه ایجاد نهادهای منسجم از نظر ساختاری و قانونی و آموزش نیروی انسانی و تخصصهای حرفهای و همچنین پیاده کردن روشهای پیشبرد امور و نظارت اثربخش و موفق محقق کنند.
توسعه دوره میانه نتیجه اصلاحات بر ساختارسازی نهادها و ترمیم آن
نویسنده در کتاب خود تاکید کرد که توسعه دوره میانه و اقتضائات آن، شامل همگامی مسلمانان با تحولاتی که حکومت آنها را در بر گرفته است، دلیل انجام اصلاحات و ترمیمهایی در ساختار نهادهایشان بوده است. امری که در جداسازی برخی از مأموریتهای نهادهای اصلی و تبدیل ساختن آن به نهادهای مستقل در چارچوب تقویت کنترل فعالیت نهادهای دولتی مانند جدا سازی پلیس و سپس نهاد امر به معروف از دادگستری و احداث دیوان رد مظالم که در درجه بین وظیفه دادگستری و امر به معروف قرار دارد و همچنین در جداسازی گارد ملی و پلیس یا تأسیس دیوان حکمرانی که مسئولیت نظارت مالی و اداری بر حسابهای دیگر دیوانها را بر عهده دارد و همچنین کنترل تکامل و همافزایی بین دفاتر مُهر، نامهها و پست و جلوگیری از همپوشانی آنها به گونهای که بین نامههای صادره و وارده در مرکز حکمرانی کشور در قصر خلیفه اخلال ایجاد کند، دیده میشود. همین مسئله در حوزه کنترل وظایف و روابط بین دیوانهای خراج (درآمدها) و بیت المال و بخش هزینهای دیده میشود.