کتاب «اندیشه ورزی؛ تأملی درباره تفکر نقادانه» به چاپ رسید
به همت مؤسسه بوستان کتاب؛
کتاب «اندیشه ورزی؛ تأملی درباره تفکر نقادانه» اثر محمدکاظم شاه آبادی در ۸۸ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر شد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کتاب «اندیشه ورزی؛ تأملی درباره تفکر نقادانه» اثر محمدکاظم شاه آبادی در ۸۸ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر شد.
اندیشه ورزی چونان مهارتی پایه برای همه انسانها، بررسی فعال، پایدار و دقیق یک باور است و امکان منطقی گفت و گو را در میان افراد یک جامعه فراهم میآورد.
به بیان دیگر برای اندیشه ورزی و تفکر نقاد، مهمترین اصل است که بدانیم دلایل مان برای باورهایی که داریم یا از طریق گفت و گو، در مواجهه با باورهای دیگران به دست میآوریم، چیست و این باورها چه نتایجی به دنبال دارند و سازگاری آنها با عقلانیت در چه میزان است.
اثر پیش رو با طرح مهارتهایی چون شجاعت و شهامت فکری، استقلال فکری، غلبه بر جزم اندیشی و سنجه هایی چون وضوح، دقت و همه جانبه نگری، خواننده را با اساسیترین گامهای رشد اندیشه ورزی آشنا میسازد.
ساختار اثر
این اثر در ۴ فصل تألیف شده است؛ در فصل اول این اثر که با عنوان «خردورزی و بینش وری» نگارش یافته، در ابتدا ضمن تبیین اهمیت و آثار خردورزی، به اندیشه ورزی در اسلام تأکید شده و مباحثی با عنوان «عقل و دین» و «عقل و اسلام» بیان شده و در پایان این فصل، خردورزی در روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
نویسنده در دومین فصل از این کتاب که با عنوان «تقوا و فضائل فکری» تدوین شده به مباحثی از جمله انواع ترس در اندیشه، بتهای فکری، شجاعت و شهامت فکری، تواضع فکری، تلاش و پشتکار فکری، ارجمندی انسان از دیدگاه قرآن، ارزشمندی انسان در سایر ادیان، اعتقاد به عقل و ریاست آن، صداقت فکری، پرهیز از جزم اندیشی، و عدم تضاد عقل و عشق اشاره شده است.
«عناصر اندیشه، اجزای فکر» عنوان سومین فصل از این اثر است که به منظر (موضع، نظرگاه، زاویه دید)، اطلاعات (دادهها، شواهد، تجارب)، قائده (پیامد و برآیندها)، و استدلال و استنتاج پرداخته شده است.
در چهارمین و آخرین فصل از این اثر که با عنوان «سنجه های جهان روا» تألیف شده، مباحثی اعم از وضوح، درستی، دقت، مناسبت (ارتباط)، عمق، همه جانبه نگری، منطق و انصاف تبیین شده است.
برشی از اثر
اندیشیدن با پیروی کردن از دیگران – بدون این که شخص در آن موضوع تأملی نماید – سخت در تضاد است. اساساً ما «فکر» میکنیم تا نظر خود را داشته باشیم و اگر بنابر دنباله روی از دیگران باشد، مفهوم اندیشیدن مصداقی نخواهد داشت. معنای استقلال فکری این است که ما تلاش کنیم افکار و باورهایمان از اندیشه ورزی و زحمات فکری خودمان باشد و به این تلاش متعهد بمانیم. بدین منظور باید برای هر باوری که به آن پایبندیم دلیل و منطق داشته باشیم. داشتن ذهنی فعال و نقاد – در مقابل ذهن منفعل که پذیرفتن افکار دیگران عادت او شده است – به استقلال فکری میانجامد. زمانی که فکر، مستقل شد توانایی قضاوت و انتخاب گری ایجاد میشود.