یاسر قزوینی حائری در یادداشتی درباره عملیات تروریستی داعش در کرمان به زوایایی که کمتر در تحلیلها مورد توجه قرار گرفته، پرداخت. چرا که تقلیل و فروکاست داعش به اراده قدرتهای بزرگ شاید تا حدی بیراه نباشد، اما پذیرش تمام و کمال آن رهزن خواهد بود. چرا که توجه ما را از قدرت گفتمانی این گروه تروریستی که امکان دارد افراد مختلفی را به خود جذب کند و مصایب بزرگی را رقم زند منحرف خواهد ساخت
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رسانههای داعش از اول ژانویه (۱۱ دی ماه) تا سوم ژانویه (۱۴ دی ماه) خبر هیچ عملیاتی را مخابره نکرده بودند و این مسئله کمی غیر معمول بود. گاهی وقتها که داعش میخواهد عملیات بزرگی را انجام دهد چنین رفتارهای رسانهای را از خود بروز میدهد؛ آمادگی برای یک موج جدید.
در روز ۱۳ دی ماه و مصادف با سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی و در مراسم شهادت ایشان در گلزار شهدای کرمان، دو انفجار رخ داد که طی آن تعداد زیادی از هموطنان ما به شهادت رسیده و تعداد بیشتری زخمی شدند. اینکه این کشتار حاصل دو انفجار غیر همزمان بود را همه منابع خبری اطلاع دادند، اما روایتها پیرامون شیوه عملیات با توجه به شدت انفجارها و احتمالا سردرگمی منابع خبری ضد و نقیض بود، اینکه عملیات انتحاری بوده؟ یا بمبها در دو کیف قرار داشتند و با ریموت کنترل منفجر شدهاند؟ و یا اینکه در سطل زباله جای داده شدهاند؟ یکی دیگر از مسلمات انفجار نوع بمب بود که از تصاویر هم کاملا واضح بود. اینکه بمبها کمتر باعث قطع عضو شدهاند و پیکر شهدا عمدتا سالم مانده بودند و بیشتر شهدا از ناحیه نیم تنه بالا مورد اصابت ترکش قرار گرفتهاند. گمانهزنیهای اولیه بمب را از نوع ترکشزا تلقی کردند.
اما پرسش اصلی این بود که چه کسی در پس این انفجارها قرار دارد؟
با توجه به نبود نظم و نسق ویژه در روند اطلاعرسانی و البته هولناک بودن حادثه هر یک از مسئولان و کارشناسان به گونهای پیرامون مسئولیت این انفجارها سخن گفتند، تا اینکه در اواسط روز پنجشنبه ۱۴ دی ماه رسانههای وابسته به داعش که از روز ۱۱ دی ماه هیچ گزارشی را مخابره نکرده بودند به نقل از مؤسسه رسانهای رسمی الفرقان از انتشار قریب الوقوع یک بیانیه صوتی خبر دادند. در این بین گمانه زنیها مبنی بر اینکه داعش مسئولیت این جنایت را خواهد پذیرفت یا نه شدت گرفت و برخی رسانهها از جمله اکانت تویتری مشکوک Terror Alarm اظهار داشت که داعش عملیات کرمان را بر عهده گرفتهاست. خبر Terror Alarm به صورت گسترده در رسانهها دست به دست شد، از طرفی خبرگزاری ایرنا نیز خبری کار کرد مبنی بر اینکه یکی از انفجارها به صورت انتحاری انجام شده و دومی در حال بررسی است، تا اینکه در غروب روز ۱۴ دی ماه بیانیه ابوحذیفه الانصاری سخنگوی داعش تحت عنوان «واقتلوهم حیث ثقفتموهم» منتشر شد.
این یک بیانیه ۳۰ دقیقهای بود، بیانیهای پر طمطراق و ادبی و حماسی که در آن ابتدا تلویحا جریانهای اخوانی و معتقد به ناسیونالیزم مورد حمله قرار میگیرند که بیشک حماس یکی از آنهاست. هرچند در این بخش از بیانیه، گفتمان نصیحت و نه تکفیر دنبال میشود. ابوحذیفه در بخش بعدی به جنایتهای یهود علیه مسلمانان در غزه میپردازد و به جنگ با یهود در قالبی آخرالزمانی میپردازد. سخنگوی داعش در بخش بعدی همچون ابومصعب الزرقاوی در فایلهای صوتی پنجگانه “هل اتاک حدیث الرافضه” به مشروعیت زدایی از شیعیان به عنوان رافضه و مشرک پرداخت و محور مقاومت را آماج حملات خود قرار داد و ایران و یهود را در قبال فلسطین همانند هم تلقی کرد.
وی در بخش بعد به مشروعیت زدایی از حاکمان کشورهای اسلامی تحت عنوان «طواغیت» پرداخت و این حکومتها را همپیمان و حامی یهود قلمداد کرد، حکومتهایی که جنگ با آنها مانند جنگ با یهود است. الانصاری در بخش پایانی سخنانش به تحریض و تحریک برای انجام عملیات علیه یهود و نصارا و همپیمانان آنها پرداخت، ابوحذیفه الانصاری در این بخش به حملات گرگهای تنها در مراکز غرب فرامیخواند؛ حمله به اهداف آسان پیش از اهداف سخت و حمله به اهداف غیر نظامی پیش از اهداف نظامی. در این بخش همچنین سربازان خلافت به یاری مسلمانان در غزه فراخوانده میشوند.
با انتشار این بیانیه صوتی جوی شکل گرفت که داعش جنایت کرمان را بر عهده نگرفت، و کار پیچیدهتر شد. نیم ساعت پس از انتشار این بیانیه صوتی (یعنی مدت زمانی که یک مخاطب میتوانست این فایل را تا پایان گوش دهد) دو محتوای رسانهای دیگر از سوی رسانههای داعش منتشر شدند: هفته نامه النبأ و خبر پذیرش مسئولیت جنایت کرمان توسط داعش.
هفته نامه النبأ به صورت معمول در نیمه شب پنجشنبهها منتشر میشود، اما اینبار و با توجه به همبسته بودن این شماره با بیانیه ابوحذیفه و خبر پذیرش مسئولیت جنایت کرمان، زودتر منتشر شده بود.
در هفته نامه النبأ هیچ خبری مبنی بر انجام عملیات کرمان نیامده بود، در اینفوگرافیک این هفته نیز هیچ آماری از این عملیات نیامده بود، و آنچه این شماره را متمایز میکرد متن پیاده شده بیانیه ابوحذیفه و اینفوگرافیک مهمترین بخشهای بیانیه او بود. منطقی است که هفته نامه النبأ با توجه به نزدیکی زمان انتشار آن به جنایت کرمان نمیتوانست عملیات کرمان را پوشش دهد، از طرفی امکان این وجود داشت که عملیات کرمان مانند عملیات دوم شاهچراغ با توفیق همراه نباشد، پس احتیاط ایجاب میکرد چیزی درباره آن نگوید، در هر صورت روشن بود که هفته نامه النبأ پیش از عملیات کرمان سامان یافته، و این رویهای معمول است. یعنی عملیاتهای روز چهارشنبه داعش معمولا بازتابی در هفته نامه آن هفته پیدا نمیکنند.
اما خبر داعش نام دو نفر را به عنوان عاملان انتحاری جنایت کرمان ذکر کرد و اظهار داشت که این دو نفر کمربندهای انفجاری خود را در یک فاصله زمانی از یکدیگر منفجر کردند. چند دقیقه بعد خبر خبرگزاری اعماق منتشر شد که معمولا خبری با زبانی عمومیتر است و تصویر دو عنصر انتحاری را نیز در بر داشت. تردیدهایی بی مورد درباره خبر داعش در رسانهها منتشر شد که خبر از بیاطلاعی نویسندگان این یادداشتها داشت. این تردیدها از سوی نگارنده در فضاهای مجازی مختلف پاسخ داده شدهاند. درواقع این اخبار داعش از همان منابعی منتشر شدند که سالهاست اخبار داعش البته به صورت سیال و تا حدی پیچیده از سوی آن منابع منتشر میشوند. زبان این اخبار نیز کاملا منطبق بر زبان اخبار و گزارشهای پیشین داعش بود. تردیدهایی مبنی بر محو شدن چشم عاملان و بسته بودن صورت آنها نیز منتفی است چرا که داعش در عملیاتهای سابق خود نیز به کرات از چنین تصاویری استفاده کرده بود.
اما آنچه در این خبر داعش مهم بود، این بود که عملیات کرمان متعلق به یک موج عملیاتهای مختلف تحت عنوان «غزوه واقتلوهم حیث ثقفتموهم» تلقی شد. خبررسانی این موج «غزوات» پس از بیانیه ابوحذیفه آغاز شده بود. درواقع داعش گاهی برای تحرک بخشیدن به عناصر خود و اثبات حضورش، یک موج عملیات را با تبلیغات و اطلاع رسانی ویژه آغاز میکند. پس از این خبر بود که موج اخبار داعش مبنی بر انجام عملیاتهایی تحت عنوان غزوه واقتلوهم حیث ثقفتموهم در منابع خبری داعش سرازیر شد. داعش که سه روز بود خبری منتشر نکرده بود یکباره خبر ۲۷ عملیات در مناطق مختلف از فیلیپین تا نیجریه و کنگو و کامرون و سوریه و عراق و … را تحت این عنوان منتشر کرد.
اما واقعا داعش این عملیات را انجام داده است؟
در این بین، برخی، تردیدهای مختلفی پیرامون این عملیات مطرح میکنند. برخی ایرادها به شکل و زبان بیانیه و تصاویر، ایرادهایی ناشی از بیاطلاعی است که پیش از این اشاره شد. پس باید گفت بسیار بعید است کسی خبری فیک را به داعش منتسب کرده باشد، اما مسئله دیگر این است که آیا عنصر یا قدرتی در این مسئله با داعش ساخت و پاخت و معاملهای کردهاست؟ برای این مسئله نیز سندی قانع کننده وجود ندارد، آیا این جنایت را کس دیگری انجام داده و داعش به صورت دروغین بر عهده گرفته؟ این مسئله نیز بعید میباشد، چرا که داعش بعید است عملیاتی را انجام ندهد و به خود منتسب کند. اگر داعش برای این عملیات برنامه ریزی نکرده بود، چرا سه روز هیچ خبری منتشر نکرد؟ اگر داعش عملیات کرمان را انجام نداده باشد، بقیه عملیاتهایی که از شرق تا غرب آسیا و آفریقا را در بر گرفتهاند را باید چه کرد؟ آیا میتوان گفت همه عملیاتهایی که تحت عنوان غزوه واقتلوهم حیث ثقفتموهم سامان یافتهاند، فیک و دروغین میباشند؟
درواقع به نظر میرسد داعش در این موج جدید میخواهد با تأکید بر نگاه خود درباره حوادث غزه روح جدیدی را در کالبد خود بدمد، لذا موج جدیدی را با گفتمانی ایدئولوژیک و پر طمطراق سامان داد، و برای آغاز آن ایران را انتخاب کرد. شاید عملیات دوم شاهچراغ نیز قرار بود چنین نقشی برای داعش در دوره جدید خلافت ابوحفص الهاشمی ایفا کند؛ آغازی خونین برای دورهای جدید. این فرایند در عملیات دوم شاهچراغ به هدف نرسید، اما به نظر میرسد اینبار و در کرمان به گونهای دیگر رقم خورد.
در این بین برخی از کارشناسان نیز در شکل و نوع بمبها تردید کردند، و آن را ویژه اسرائیلیها دانستند، این در حالیاست که داعش محتواهایی مبنی بر آموزش تولید بمبهای ترکش زا و البته دیگر انواع بمبها را به صورت متوالی و به ویژه در همین هفته در رسانههای خود منتشر ساخته بود.
در پایان باید گفت تقلیل و فروکاست داعش به اراده قدرتهای بزرگ شاید تا حدی بیراه نباشد، اما پذیرش تمام و کمال آن رهزن خواهد بود. چرا که توجه ما را از قدرت گفتمانی این گروه تروریستی که امکان دارد افراد مختلفی را به خود جذب کند و مصایب بزرگی را رقم زند منحرف خواهد ساخت. پس نخستین گام برای شناخت داعش نه دلبستن به تحلیلهای بیپایه و بیسند و نه نگاه کردن به قدرتهای بزرگ بلکه باید از خود داعش آغاز شود. اینکه داعش چه منطق عمل و تفکری را به مخاطبان و هواداران خود تلقین میکند.