خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

جبهه النصره ابزار رژیم صهیونیستی در سوریه

به گزارش ادیان نیوز، تاریخ رژیم صهیونیستی همواره شاهد تلاش بی‌وقفه این رژیم در ایجاد ناامنی و
بی‌ثباتی در کشورهای اسلامی بوده است. تصمیم گیران سیاست خارجی رژیم
صهیونیستی اگر متوجه شوند که حمایت از یک پدیده و یا جریانی یا به شکل خاص
در مورد بحث ما یعنی گروه تروریستی جبهه النصره، موجب دستیابی به منافع و
یا ضربه زدن به دشمن یا رقیب جهانی و یا منطقه‌ای می‌شود[۱]، به فکر
بهره‌برداری از آن می‌افتند.

یکی از کشورهایی که رژیم صهیونیستی
به‌شدت به دنبال ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در آن است، کشور سوریه است و
اهمیت زیادی در سیاست خارجی و امنیتی این رژیم دارد. دلایل این امر
عبارت‌اند از:

۱. جایگاه استراتژیک سوریه در آزاد سازی سرزمین‌های اشغالی و مهار اسرائیل؛

۲. یکی از هم‌پیمانان و حلقه‌های استراتژیک محور مقاومت؛

۳. اتخاذ سیاست‌های ضد اسرائیلی و سازش‌ناپذیری از طرف نظام سوریه؛

۴.
اهمیت سوریه برای ایفای نقش در تحولات لبنان به‌عنوان حامی جنبش مقاومت
لبنانی و عاملی بر توازن قوا و مانع جنگ داخلی در این کشور.

از
ابتدای بحران سوریه تاکنون، رژیم صهیونیستی همواره سعی کرده به شکل مستقیم
یا غیرمستقیم بر شدت این بحران بیفزاید و با حمایت از گروه‌های مسلح، نظام
سوریه را تضعیف نماید تا موجب تضعیف محور مقاومت شود.

دستگاه
اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی، دارای سابقه طولانی در جاسوسی و همچنین
تربیت نیروهای متخصص امنیتی است. این دستگاه‌ها با بهره‌گیری از حمایت
اطلاعاتی سازمان‌های جاسوسی و امنیتی کشورهای غربی به‌خصوص سازمان امنیت
ایالات‌متحده آمریکا یعنی سیا[۲] حوزه فعالیت خود را در تمام منطقه غرب
آسیا و شمال آفریقا پراکنده کرده است[۳] و در جهت نفوذ در میان رهبران،
احزاب و گرو‌ه‌های مختلف اقدام می‌کند.

گروه‌های تکفیری مسلح به
دلیل ذات جنگ‌افروزانه و تفرقه‌اندازانه و همچنین نداشتن تحلیل عمیق و صحیح
از شرایط جهان اسلام بهترین فرصت برای رژیم صهیونیستی در جهت ایجاد ناامنی
و بی‌ثباتی در سوریه محسوب می‌شوند.

در مورد گروه‌های تکفیری همچون
جبهه النصره دو دیدگاه وجود دارد که نخست گروه‌های تکفیری مسلح ساخته و
پرداخته رژیم صهیونیستی هستند و دوم این گروه‌ها به دلیل نداشتن درک صحیح
از شرایط به دنبال احیای اسلام موردنظر خود هستند که در صورت پذیرفتن هر یک
از دو دیدگاه فوق می‌توان نتیجه گرفت گروه‌های تکفیری مسلح خواسته یا
ناخواسته در جهت اهداف فوق‌الذکر رژیم صهیونیستی حرکت می‌کنند.

یکی
از گروه‌های تکفیری مسلح فعال در عرصه بحران سوریه جبهه النصره شاخه
القاعده در این کشور است. این گروه یکی از اولین گروه‌های تکفیری بود که با
حمایت قطر و ترکیه با مطرح کردن شعارهای مذهبی و طایفه‌ای به‌تدریج عناصری
را پیرامون خود جذب کرد و با چند عملیات بمب‌گذاری و انتحاری در دمشق و
حلب مورد توجه قرار گرفت.

در آن شرایط که رهبران گروه‌ القاعده با
تردید به ورود به بحران سوریه می‌نگریستند رهبر این گروه یعنی ابومحمد
الجولانی که یکی از اعضای نه‌چندان برجسته القاعده بود برای جذب نیرو و
دریافت کمک و حمایت‌ از اطراف مختلف با القاعده اعلام بیعت کرد.

این
گروه تا قبل ظهور داعش به‌عنوان بزرگ‌ترین گروه تکفیری مسلح علیه نظام
سوریه فعالیت می‌کرد. با توجه به روند فکری، شکل‌گیری و تصمیمات جبهه
النصره این گروه تروریستی طعمه خوبی برای نهادهای سیاسی و امنیتی اسرائیل
برای پیشبرد اهداف محسوب می‌شود که دلایل این امر عبارت‌اند از:

۱.
رهبران این گروه از ابتدای تشکیل آن از یک سیاست ثابتی برخوردار نبوده و
همین مسئله موجب تغییرات پی‌درپی در سیاست این گروه شده است و چنین
گروه‌هایی که از یک خط‌مشی ثابت برخوردار نبوده، زمینه نفوذ دستگاه‌های
امنیتی خارجی را داشته و می‌توان بر سیاست‌های آن تأثیر گذاشت.

دستگاه
اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی، دارای سابقه طولانی در جاسوسی و همچنین
تربیت نیروهای متخصص امنیتی است. این دستگاه‌ها با بهره‌گیری از حمایت
اطلاعاتی سازمان‌های جاسوسی و امنیتی کشورهای غربی به‌خصوص سازمان امنیت
ایالات‌متحده آمریکا یعنی سیا حوزه فعالیت خود را در تمام منطقه غرب آسیا و
شمال آفریقا پراکنده کرده است و در جهت نفوذ در میان رهبران، احزاب و
گرو‌ه‌های مختلف اقدام می‌کند.

۲. با توجه به این‌که جبهه النصره
بیشتر تمرکز عملیاتی خود را در غرب سوریه، بلندی‌های جولان و شرق لبنان
قرار داده است به همین دلیل نیروهای مقاومت لبنانی به کمک ارتش و نیروهای
مردمی سوریه رفته و این امر موجب درگیری نیروهای مقاومت در این جبهه شده
است که از نظر رژیم صهیونیستی این وضعیت موجب غفلت نیروهای مقاومت از
مأموریت اصلی آن‌ها یعنی مواجهه با این رژیم می‌شود.

۳. درگیری ارتش
سوریه با گروه‌های تکفیری مسلحی همچون جبهه النصره موجب عدم شکل‌گیری یک
ارتش ملی توانمند در جهت حفاظت از تمامیت ارضی و استقلال سوریه است زیرا
این امر این کشور را قادر می‌سازد تا مانع از ماجراجویی و توسعه‌طلبی رژیم
صهیونیستی شود.

۴. تقویت افکار تکفیری همچون تفکرات جبهه النصره در
جهت افزایش اختلافات مذهبی و قومی بین مردم سوریه است، این کشور از ادیان،
مذاهب و قومیت‌هایی همچون سنی، علوی، دروزی، مسیحی، کرد و عرب تشکیل شده
است که رواج تفکرات تفرقه‌انگیزانه بین مردم، چالش بزرگی را از لحاظ سیاسی و
امنیتی در این کشور ایجاد می‌کند به‌طوری که سبب مشغول شدن مردم به درگیری
با یکدیگر در عوض درگیری با رژیم صهیونیستی می‌شود.

۵. گروه‌های
تکفیری همچون جبهه النصره به دلیل رفتار خشن با اقلیت‌ها، از قابلیت تشکیل
حکومت در یک کشور چند مذهبی و چند قومیتی مانند سوریه برخوردار نیستند و در
نهایت زمینه‌ساز تجزیه سوریه به واحدهای کوچک می‌شوند و هرچه کشوری
کوچک‌تر باشد، از سطح بازیگری آن در عرصه بین‌المللی کاسته خواهد شد و بر
کسی پوشیده نیست که رژیم صهیونیستی همواره از طرح‌های تجزیه‌طلبانه در
سوریه حمایت می‌کند.

رژیم صهیونیستی سعی دارد تا با نگاه ابزاری به
جبهه النصره، اهداف سیاسی و امنیتی خود را پیش ببرد به همین دلیل در
سال‌های اخیر شاهد ایجاد روابط معناداری میان آن‌ها بوده‌ایم. به‌خصوص بعد
از کاهش شکست‌ها و قدرت این گروه و اعلام حمایت رسمی برخی کشورهای منطقه و
قدرت‌های بزرگ از گروه‌های مسلح به‌اصطلاح میانه‌رو، رهبران آن برای به دست
آوردن حمایت‌های تسلیحاتی و منابع مالی از هیچ اقدامی برای جذب این
حمایت‌ها دریغ نکردند. به همین منظور تلاش گسترده‌ای را در جهت ترمیم چهره
خود از یک گروه تکفیری و تروریستی به گروهی میانه‌رو انجام داده‌اند از
جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:

. الجولانی رهبر این گروه در
مصاحبه با شبکه الجزیره با صراحت در راستای اعتمادسازی غرب، جهت تبدیل شدن
به یک گروه میانه‌رو، اعلام کرد که این گروه تهدیدی علیه آمریکا و اروپا
نخواهد بود و این نوعی چراغ سبز به رژیم صهیونیستی نیز بود.

۲. وارد
شدن به ائتلاف‌هایی همچون جیش الفتح در استان ادلب و جبهه جنوبی در استان
درعا و شرکت در عملیات‌های مشترک مهمی چون عملیات ادلب و عاصفه الجنوب تحت
فرماندهی اتاق‌های عملیات مشترک “الموک” زیر نظر کشورهای اردن، قطر،
عربستان سعودی، آمریکا و مشارکت غیرمستقیم رژیم صهیونیستی[۴].

در
بررسی حوزه‌های ارتباطی میان رژیم صهیونیستی و جبهه النصره با استناد به
اخبار منتشرشده دو تحلیل میان کارشناسان مطرح است که این اختلاف، ریشه در
نوع کارکرد جبهه النصره برای این رژیم دارد.

تحلیل اول تأکید دارد
که رژیم صهیونیستی با ایجاد ارتباط با برخی سران جبهه النصره تمرکز عملیاتی
آن‌ها را مناطق حساس برای محور مقاومت در مرزهای لبنان قرار داده است و با
بزرگ‌نمایی حضور جبهه النصره در مناطق مجاور بلندی‌های جولان، حضور نظامی و
امنیتی خود را در این منطقه افزایش داده است تا مانع تحرکات ارتش سوریه و
گروه‌های مقاومت در این منطقه شود و در صورت نیاز اقدام به عملیات نظامی
علیه نیروهای مقاومت با بهانه‌هایی از جمله حمایت از اقلیت دروزی در برابر
جبهه النصره کند. طرفداران این تحلیل با آوردن مستنداتی حضور پررنگ جبهه
النصره را در بلندی‌های جولان زیر سؤال می‌برند و همچنین عملیات‌های ارتش
اسرائیل علیه گروه‌های مقاومت را در این راستا تحلیل می‌کنند.

رژیم
صهیونیستی با نفوذ و ارتباط‌گیری با رهبران النصره درصدد تحت فشار قرار
دادن اعضای محور مقاومت در جبهه‌های مختلف است تا منطقه پیرامون بلندی‌های
جولان را با حضور جبهه النصره به‌جای نیروهای مقاومت، به منطقه‌ای امن برای
خود تبدیل کند تا با استفاده از این موقعیت مانع از اقدامات احتمالی
نیروهای مقاومت و ارتش سوریه علیه خود شوند.

دومین تحلیل که مشهورتر
نیز هست، تأکید دارد که رژیم صهیونیستی با نفوذ و ارتباط‌گیری با رهبران
النصره درصدد تحت فشار قرار دادن اعضای محور مقاومت در جبهه‌های مختلف است
تا منطقه پیرامون بلندی‌های جولان را با حضور جبهه النصره به‌جای نیروهای
مقاومت، به منطقه‌ای امن برای خود تبدیل کند تا با استفاده از این موقعیت
مانع از اقدامات احتمالی نیروهای مقاومت و ارتش سوریه علیه خود شوند. در
این راستا اقدام به حمایت‌هایی از این گروه کرده است که عبارت‌اند از:

۱.
حمایت تسلیحاتی: ارتش سوریه و نیروهای مقاومت بارها تجهیزات نظامی و
مخابراتی اسرائیلی را از جبهه النصره کشف و ضبط کرده‌اند که با توجه به
توان اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی فرضیه قاچاق بدون اطلاع (مورد ادعای
حامیان منطقه‌ای و بین‌المللی این گروه‌ها) مورد تردید جدی است.

۲.
پشتیبانی نظامی: از ابتدای تحولات سوریه بارها سوریه توسط کماندوها،
توپخانه‌ها و نیروی هوایی رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گرفته است بیشتر
این حملات در زمانی بوده است که ارتش و نیروهای مقاومت در حال اجرای عملیات
علیه گروه‌های مسلح به‌ویژه جبهه النصره بوده‌اند که این خود نشان از
همکاری و هماهنگی عملیاتی بین آن‌ها‌ بوده است.

۳. درمانی: یکی از
نیازهای گروه‌های چریکی در یک عملیات نظامی پشتیبانی پزشکی و درمانی یک
کشور از آن است تا در صورت نیاز به معالجه نیروهای آن بپردازد تا ضمن حفاظت
از نیروهای خود روحیه ایشان را نیز حفظ کنند. رژیم صهیونیستی نیز از درمان
عناصر جبهه النصره چهار هدف را دنبال می‌کند نخست کسب پرستیژ بشردوستانه
در درمان مجروحان، دوم تقویت همکاری با جبهه النصره، سوم کسب خبر از تحولات
میدانی و در آخر جذب افراد به‌عنوان منابع خبری و جاسوسی.لازم به ذکر است
به دلیل عدم توفیق ائتلاف جبهه جنوبی به فرماندهی ارتش آزاد در عملیات‌های
مختلف، طرف‌های عربی و غربی با حمایت رژیم صهیونیستی، درصدند نقش جبهه
النصره در جنوب را افزایش دهند و با ایجاد پیوستگی میان منطقه القلمون و
مناطق جنوبی ریف دمشق و مناطقی از استان درعا یک طوق امنیتی پیرامون دمشق
ایجاد کنند که در صورت شکست جبهه النصره در مرزهای لبنان و منطقه القلمون و
الزبدانی از نیروهای مقاومت، این نیروها را به جبهه جنوبی انتقال دهند.

در
جمع‌بندی مطالب باید گفت از نظر اسرائیل مهم‌ترین تهدید این رژیم محور
مقاومت است و باید از هر ابزاری علیه این محور در جهت ضربه زدن و تضعیف آن
استفاده نمود. در این میان گروه‌های تکفیری مسلح اگرچه دارای تندروی و
خشونت هستند، اما می‌توانند با تحریک، تطمیع و نفوذ در آن‌ها به ابزاری در
جهت منافع رژیم صهیونیستی تبدیل شوند تا مانع اقدامات محور مقاومت علیه این
رژیم شوند.
……………………………………
پی نوشت:

[۱]. عبدالعلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، چاپ نهم، تهران: سمت، ۱۳۸۲، ص ۱۸۰-۱۸۲.

[۲]. CIA

[۳].
أنظر: غوردون توماس، جواسیس جدعون التاریخ السری الموساد، مترجم: مروان
سعد الدین، بیروت: الدار العربیه، ۲۰۰۷؛ شلومو نکدیمون، الموساد فی العراق و
دول الجوار: انهیار الآمال الاسرائیلیه و الکردیه، مترجم: بدر عقیلی،
عمان: دار الجلیل، ۱۹۹۷.

[۴]. مهند الحورانی،”الموک غرفه العملیات
الدولیه المشترکه التی تقدم الدعم للمعارضه المسلحه المعتدله”، القدس
العربی، ۲۶ اکتبر ۲۰۱۴:
منبع : تبیین

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.