
دلایل داعش برای شیعهستیزی
نصری در ادامه دلایل شیعهستیزی داعش را تبیین کرد و افزود: اینکه داعشیها، به چه دلیلی شیعه را هدف قرار داده و در پی کشتار علویها در سوریه و شیعیان در عراق هستند، دو دسته دلیل میتوان اقامه کرد؛ دسته اول، دلایل استراتژیک هستند یعنی هدف اصلی، برچیدن و تهدید تحرکات شیعیان در مناطق حساسی مانند شامات و بینالنهرین است. این هدف، خواسته بسیاری از قدرتهای منطقه و فرامنطقهای است. یعنی علمکردن دشمنی به نام شیعه، سرپوشی است برای بحرانهای متراکمی که بسیاری از قدرتهای منطقه دارند. برای توجیه و تحقق این اهداف البته پارهای قرینهها و علل شرعی هم مطرح شده است مثلا شیعیان به مفاهیمی مانند شفاعت، زیارت اهل قبور، تقدس امامزادهها، حسینیهها و تکریم اهل بیت(ع) عقیده دارند و این به زعم آنها نوعی شرک است!
وی تصریح کرد: توجیه دوم داعش برای ستیز با ایران، تأسیس نظام فقهی مبتنی بر اجتهاد، عقلانیت و فقه پویا است که از نگاه داعش، به معنی نشاندن عقل بشری به جای نص و نقل است که در نظام فکری داعشی محلی از اعراب ندارد و نوعی بدعت شمرده میشود.
نصری بیان کرد: سومین دلیل؛ باور و تصور داعش به همکاری پنهانی ایران با صلیبیها و دارالکفر در مقاطع مختلف زمانی است. از نگاه داعش ایران خواه ناخواه در طول تاریخ عملکردی داشته که به انسجام امت اسلامی ضربه وارد کرده است، استناد داعشیها در این زمینه به تاریخ است؛ به عنوان مثال رویارویی صفویان با عثمانیان، همسویی پارسها به ویژه کوروش با یهودیان.
وی گفت: آخرین دلیل و استدلال داعش برای ضدیت با شیعه؛ پشتیبانی ایران از حکومتهای حاکم بر دو کشور سوریه و عراق بهویژه شخص بشار اسد و نوری مالکی(نخستوزیر سابق عراق) است.
آیا داعش برای ایران تهدید است؟
قدیر نصری در پاسخ به این سؤال که «آیا داعش برای ایران تهدید است؟» اظهار کرد: در این زمینه باید گفت داعش برای ایران حداقل بنا به ۳ دلیل تهدید بهشمار میآید؛
اولا داعش عمق استراتژیک ایران را هدف گرفته است و قصد دارد پلهای ایران به سمت غرب(لبنان، سوریه و عراق) را تبدیل به دام و تله کند.
ثانیا داعش علنا و عملا تعهدات و هزینههای نظامی و غیرنظامی ایران را افزایش داده است. رسانههای عربی هم مدام میکوشند تخریبها و تلفات انسانی و روانی در عراق و سوریه را به گردن ایران انداخته و بدین ترتیب ضمن مخدوشسازی چهره ایران، قدرت نرم کشورمان را فرسوده کنند.
سومین خطر داعش برای ایران؛ به برنامه آتی این گروه مربوط میشود: تأسیس گردانهای کودکان قاتل، کوشش برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی (که اساسا ساخت و تصاحبش کار سختی نیست)، گسیلشدن برخی اعضای داعش به صف ارتش آزاد یا احرارالشام و گروههای پرشمار سوری، جذب هوادار از بین ارتش افغانستان یا نیروهای طالبان و بعثیها همگی خطر هستند که حل آنها سالها زمان میبرد.
زمانپریشی داعش؛ مجالی برای فقه مترقی شیعه
نصری با تأکید بر اینکه داعش تفکری زمانپریش دارد، زمانپریشی فکری داعش را مجالی برای فقه مترقی شیعه برشمرد و ادامه داد: بابهای مهمی که زیر عنوان اعتراض (به طاغوت)، مقاومت، دلیری و عقلورزی در فقه شیعه وجود دارد که با فقه آنارشیستی و عقبمانده داعشی قابل قیاس نیست. بر این اساس به نظر میرسد که پدیداری نیرویی به نام داعش موجب ارتقای وجاهت فقه شیعه و فرهنگ مدارای ایرانیان در افکار عمومی جهان شده است. شما نمیتوانید در قالب فهم شیعی مقولاتی مانند بردهداری، جهاد نکاح، سلاخی مخالفان و کشتار سازمانیافته غیر شیعیان را پیدا و توجیه کنید، مقوله مرجعیت در فقه شیعی یعنی ترمز و توقف در برابر استبداد و دیکتاتوری. هیچ حکومتی نمیتواند مانع تحرک و رشد و تعالی نهاد مرجعیت شود و هر مرجعی هم میتواند خیل مقلدین خود را تغذیه فکری و فقهی کند؛ بنابراین در قالب فقه شیعه ما با تعدد مرجعیت و به عبارتی کثرت خوشههای جمعیتی مواجهیم که میتوانند متفاوت از یکدیگر فکر کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی افزود: علاوه بر آن در فقه شیعه مفاهیم دیگری مانند اعتراض، آرمانگرایی، رهایی، تقیه، اجماع، اجتهاد و مقاومت را شاهدیم که هر یک میتواند در دنیای امروز توضیحدهنده مطالبات بشر باشند، به نظر میرسد با برجستهسازی راستین این ارزشها میتوان اذعان داشت که فقه شیعی برخلاف فقه داعشی واپسگرا، خشونتپرداز و زمانپریش نیست.
وی در توضیح زمانپریش گفت: زمانپریش در مقابل زمانشناس مطرح میشود، حکومت و سیاست خوب حکومت و سیاستی است که آگاه به روح زمان باشد، هر زمانهای یک روحی دارد و روح زمانه ما هم «کرامت انسان» است که بخشی از آن در قالب دموکراسی متجلی میشود؛ هر حکومت و هر فردی که زمانپریش باشد، یعنی به کرامت انسانی بیتوجه است و قاعده زمانی خود را نمیشناسد و باید هزینه زیادی بپردازد، داعش اکنون زمانپریش است، چون در دوران موسوم به کرامت انسان، آزادی و برابری انسانها، از برتری عدهای و کَهتری عدهای دیگر سخن میگوید، بشر مدرن نمیتواند شکنجههایی مانند پرتاب از بلندترین نقطه ساختمان موصل، خفهکردن در داخل آب، آتشزدن خلبان اردنی در قفس و برچسبزدن روی اسرا را درک و تحمل کند. بیتوجهی به این درک جهانی یعنی زمانپریشی که این مسأله به هیچ عنوان در فقه شیعه وجود ندارد.
دانشآموخته اندیشه سیاسی اسلام و غرب با اشاره به تهدیدات داعش علیه عربستان، اسرائیل، آمریکا و دیگر کشورهایی که به نوعی حامی هستند، یادآور شد: این تهدیدات جدی نیست و همانطور که پیشتر گفتیم داعش برای تشکیل دنیایی موسوم به «دارالاسلام» تلاش میکند؛ دنیایی که از اندلس آغاز میشود و تا مرزهای غربی چین ادامه مییابد، در داخل این امپراطوری ولایت و ایالتهای بزرگی مانند ولایت خراسان(افغانستان، پاکستان، ایران، تاجیکستان، قرقیزستان و ترکمنستان)، ولایت حجاز(عربستان)، ولایت شام(سوریه، عراق، اردن و لبنان) و ولایت یمن قرار دارد.
قدیر نصری بیان کرد: بنا به تفکر داعش اگر چنانچه خوشههایی از مسلمانان مناطقی از این امپراطوری بزرگ منطقهای را تصرف و قوانین شریعت را اجرا کردند، نوبت به بیعت با خلیفه میرسد و اگر تنها صد گروه پایبند به ارزشهای داعش در صد نقطه از این امپراطوری اعلام موجودیت و با خلیفه بیعت کنند، آنگاه امپراطوری بزرگ اسلامی تشکیل شده است.در پهنه این سرزمین وسیع و جمعیت انبوه یک و نیم میلیارد نفری فقط ۵ میلیون یهودی وجود دارد که فاقد هر گونه ارزش استراتژیک هستند و باید با پرداخت جزیه به خلیفه اسلامی روزگار بگذرانند.
داعش و مسئله فلسطین
نصری رویکرد داعش به مسئله فلسطین و اسرائیل را اینگونه توضیح داد: استراتژی داعش برای حل مسئله فلسطین و مقابله با اسرائیل، استراتژی محاصره کلان و ذوب تکهای یخ در آبهای گرم اقیانوس اسلامی است. اگر داعش مناطق اعلامشده را تصرف کند، اسرائیل خود به خود حذف میشود و از بین میرود و نیازی به درگیری مستقیم و مسلحانه نیست و به لحاظ استراتژیک هم شلیک به سمت اسرائیل به معنای خودکشی است؛ زیرا ارتش اسرائیل برخلاف ارتش سوریه دارای قابلیتهای مؤثری در جنگهای شهری، تعقیب اطلاعاتی و تکنولوژی کشتار و محاصره رقیب است؛ این در حالی است که ارتش اسد صرفا برای جنگ کلاسیک آن هم علیه اسرائیل طراحی شده است و توانایی جنگ داخلی، چریکی و نبرد غیرمتقارن با گروه مجهز و مسلطی مانند داعش را ندارد.
آینده داعش و جریانهای تکفیری
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در پایان آینده داعش و جریانهای تکفیری را اینگونه تبیین کرد:
ـ برخلاف بسیاری که فکر میکنند داعش نیرویی مخوف و حیرتانگیز است که نظم منطقه را به هم خواهد ریخت و کشورهای جدیدی را تأسیس خواهد کرد، من معتقدم که داعش نه تنها موجب گسستن نظم فعلی نخواهد شد، بلکه بنا به چهار دلیل اساسی زیر سبب تحکیم نظمی دیگرگون در منطقه خواهد شد:
۱ـ اولا فرصت بی بدیلی در اختیار جمهوری اسلامی ایران است که نسبت به بازآرایی و ترتیببندی نیروهای مقاومت در عراق، سوریه، افغانستان و یمن اقدام کند.
۲ـ مقوله داعش سبب شده است که وجهه جهانی ایران تا حد قابل توجهی ترمیم شود؛ برای اینکه ایران در حال حاضر مهمترین نیروی کیفی علیه داعش به شمار میرود.
۳ـ داعش سبب تعویق و انزوای نیروهای نیروهای سنی ضد ایرانی شده است یعنی کسانی که علیه ایران در مناطق مرزی کشورمان فعال بودند، اکنون دیگر فعالیتی ندارند و آنها در واقع به خاطر اقدامات و جنایتهای داعش رسواشده هستند و دیگر آبرویی ندارند.
۴-داعش در آینده نه دفن شده و نه دولت خواهد شد؛ بلکه با تقویت دولت مرکزی و نیروهای ویژه در عراق و سوریه داعش ناگزیر است، به عنوان گروهی زیرزمینی به فعالیت خود در مناطقی ادامه دهد که دولت آنها از حیث تدارک امنیت، رفاه، آموزش و عدالت ناتوان است.
منبع: ایکنا