اگر از در پشتی کلیسا سری به حیاط این عبادتگاه بزنید، در گوشهای از حیاط، نماد آشنایی توجهتان را جلب میکند. این فضا که «سقاخانه» را در ذهن مسلمانان و بهویژه شیعیان تداعی میکند، همان گوشه دنجی است که آشوریها در اوقات سختی و اضطرار سراغش را میگیرند.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، از روزی که آشوری ها از عراق و بینالنهرین وارد ایران شدند و همزیستی مسالمتآمیز خود با ایرانیان را شروع کردند، حدود ۳ هزار و ۷۰۰ سال میگذرد. از همان روزی که آشوریها آیین مسیحیت را پذیرفتند و از حواریون حضرت مسیح (ع) شدند تا امروز، در کمال آزادی و آرامش، اعمال دینی خود را در ایران انجام میدهند. کلیسای «ننه مریم» در شهر ارومیه که قدمت آن به دوران ساسانی برمیگردد و بهعنوان قدیمیترین کلیسای آشوریان جهان شناخته میشود، در قامت یک شاهد زنده، بر دیرینگیِ آزادی ادیان در ایران گواهی میدهد. مسیحیان آشوری در تهران هم عبادتگاههای متعددی دارند که قلب پایتخت، میزبان قدیمیترین آنهاست. کلیسای «مار گیوَرگیز» معروف به کلیسای شرق آشوری که حالا دیگر پیمانه ۶۱ سالگی را پر کرده، در کنج آرامی در یکی از خیابانهای مرکزی تهران پذیرای آشوریهاست. در روزهایی که کام دوستداران اهل بیت (ع) از عید بزرگ «مباهله» شیرین است، بیمناسبت نیست سری به این کلیسای زیبا بزنیم و داستانش را با هم مرور کنیم.
از میدان انقلاب، یک مسیر سرراست تا رسیدن به کلیسای شرق آشوری پیش روی شماست. کافی است وارد خیابان بلندبالای کارگر جنوبی شوید و در یک مسیر مستقیم، بعد از گذر از میدانهای پاستور و حُر، نرسیده به میدان قزوین، راهتان را به سمت خیابان «ساعد آقابالازاده» کج کنید. در این خیابان مسکونی قدیمی، اگر کمی سر به هوا باشید، پیدا کردن ساختمان سفیدرنگ زیبایی که با یک صلیب روی پیشانیاش متمایز شده، کار سختی نیست. این اما تنها تفاوت ظاهری کلیسای شرق آشوری با همسایگانش نیست. کلیسا در ارتفاع بالاتری نسبت به ساختمانهای مجاور و بهاصطلاح روی یک «صُفّه» یا همان سکو بنا شده. اینطور است که باید چندین پله را طی کنید تا به در ورودی کلیسا برسید. در اولین مواجهه با کلیسای شرق آشوری، نمای ساختمان، تصاویر فیلمهای قدیمی را در ذهن هر بیننده تداعی میکند. گفته میشود نمای ساده اما زیبای این کلیسا، اقتباسی است از دروازه شهر باستانی بابل.
کار، زندگی و عبادت؛ یک محله و چند کارکرد
قدمت انجمن آشوریهای مقیم تهران حالا دیگر به ۸۵ سال میرسد اما ۲۰ و چند سال طول کشید تا آنها صاحب کلیسا شوند. سال ۱۹۶۲(۱۳۳۹ شمسی) وقتی که هموطنان آشوری پایتختنشین تصمیم گرفتند عبادتگاه مستقلی برای خودشان بنا کنند، قرعه به نام زمینی در مجاورت میدان قزوین در محدوده مرکزی تهران افتاد. شاید بپرسید چرا این محدوده از تهران برای بنا کردن اولین کلیسای مسیحیان آشوری انتخاب شده؟ چرایی این انتخاب را باید در تراکم جمعیتی آشوریان تهران در این محدوده و بهطور مشخص در محله قدیمی «مخصوص» جستوجو کرد. ماجرا از پیشه و کسبوکار آشوریها شروع شد. اکثر آنها صنعتکار و فنیکار بودند و سالها قبل وقتی پایشان به تهران باز شد، برای کار به میدان قزوین مراجعه کردند که محل تمرکز مراکز فنی و صنعتی تهران بود.
اما این آمدن به قصد کسب روزی، همان و ماندگار شدن، همان. کوچه و خیابانهای اطراف میدان از همان موقع، محل زندگی خانواده هموطنان آشوری شد و این اقبال تا جایی پیش رفت که در مقطعی جمعیت آشوریان در این محدوده به ۷۰۰ خانوار رسید. اینطور بود که ۶۱ سال قبل، قطعه زمینی در مجاورت خانههای آشوریهای خیابان غفاری و کاشان و… در محله مخصوص برای ساخت اولین کلیسای شرق آشوری انتخاب شد.
به یاد «مار گیوَرگیز»ِ شهید
اما بشنوید از داستان نامگذاری قدیمیترین کلیسای شرق آشوری تهران که یکی از جذابیتهای آن به شمار میرود. خوب است بدانید طبق یک آیین کهن، بسیاری از کلیساهای دنیا به نام یک قدیس یا شهید مسیحی نامگذاری شدهاست. با همین نگاه، اولین کلیسای آشوریان پایتخت هم به نام «مار گیوَرگیز»، یکی از شهدای مسیحی مشهور ترکیه در قرن ۴ و ۵ میلادی مزین شدهاست. با اینکه گیورگیزِ شهید، اصالتاً آشوری نبود اما در تمام کلیساهای دنیا ازجمله کلیساهای آشوریان، جایگاه خاصی دارد. در کلیسای شرق آشوری، تابلویی جلب توجه میکند که در آن، مار گیورگیز در قامت یک سرباز در حال مبارزه تصویر شدهاست. گفته میشود این تصویر، نمادی از نبرد کلیسا با شیطان است.
حضور رهبر انقلاب در منزل شهید «روبرت لازار»، شهید آشوری
به گواه تاریخ ۴۲ ساله انقلاب اسلامی، فرهنگ شهادت در زندگی آشوریان ایران تنیده شدهاست. هموطنان آشوری هم دوشادوش سایر اقشار در دوران دفاع مقدس در مقابل دشمن ایستادند و شهدای والامقامی تقدیم وطن کردند. جالب است بدانید شهید «روبرت لازار»، یکی از این شهیدان گرانقدر، از ساکنان محدوده میدان قزوین بود و حالا از افتخارات همین کلیسای مار گیورگیز به شمار میرود و اتفاقاً یکی از خیابانهای حوالی کلیسا هم به نام او نامگذاری شدهاست. چند سال قبل، حضور رهبر انقلاب در منزل شهید روبرت لازار و صحبتهای شیرین «بلندینا خمونیان»، مادر این شهید، نه فقط برای جامعه آشوریان بلکه برای تمام ایرانیان به خاطرهای بهیادماندنی تبدیل شد.
وقتی فرهنگ ایران، کلیسا را تحتتاثیر قرار میدهد
انواع تزیینات چشمنواز، جزء جدانشدنی تصاویر ذهنی ما از کلیساست اما اینجا در کلیسای شرق آشوری، همهچیز با آن تصاویر، متفاوت است. همین که از آن در بزرگ وارد ساختمان سفید رنگ کلیسا میشوید، در مواجهه با آنهمه سادگی، غافلگیر میشوید. از محراب گرفته تا دیوارها، خبری از تزیینات و اشیای خاص نیست. صلیب بهعنوان نمادی از حضرت مسیح (ع) و شمع بهعنوان نماد روشنایی، تمام آن چیزی است که در محراب کلیسا که در قسمت شرقی قرار دارد، به چشم میخورد. تمام فضای داخلی کلیسا را در یک نگاه مرور میکنید و با خودتان میگویید جای چیزی خالی است… درست است؛ در کلیسای مار گیورگیز برخلاف تمام کلیساهایی که تا به حال در فیلمها دیدهاید، اثری از شمایل عیسی مسیح (ع) یا مریم مقدس (س) دیده نمیشود!
تمام این تفاوتها، از یک اعتقاد سرچشمه میگیرد. آشوریان معتقدند باید از تزیین کلیساها پرهیز کرد. اما اگر دنبال پاسخ برای علت جای خالی شمایل حضرت مسیح (ع) در این کلیسا هستید، خوب است به صحبتهای «مار نِرسای بنیامین»، اسقف کلیسای شرق آشوری توجه کنید: «شاید این اعتقاد، برگرفته از فضایی باشد که در آن زندگی کرده و به آن خو گرفتهایم. همانطور که شما هموطنان ایرانی مسلمان اعتقادی به نصب تصاویر بزرگان دین اسلام در اماکن مقدس خود ندارید، ما هم ترجیح میدهیم جز پرچم مذهب آشوری و پرچم کلیسا، از هیچ ابزار تزیینی در کلیسا استفاده نکنیم.»
سقاخانه در کلیسا!
آشوریها گرچه اصالتاً ایرانی نبودند اما بعد از مهاجرت به ایران و در همزیستی کنار ایرانیان در طی حدود ۴ قرن گذشته، چنان در فرهنگ جامعه ایران ذوب شدند که حالا جزء جداییناپذیر از پیکره ایران به حساب میآیند. به همین دلیل است که با وجود تفاوت دین و آیین مذهبی، مشترکات فراوانی میان مسیحیان آشوری و مسلمانان در ایران دیده میشود. اما این اشتراک فقط در آنچه اسقف بنیامین گفت خلاصه نمیشود. اگر از در پشتی کلیسا سری به حیاط این عبادتگاه بزنید، در گوشهای از حیاط، نماد آشنایی توجهتان را جلب میکند. به گفته «ژاکلین میرزایی»، عضو هیئت مدیره کلیسای شرق آشوری، این فضا که «سقاخانه» را در ذهن مسلمانان و بهویژه شیعیان تداعی میکند، همان گوشه دنجی است که آشوریها در اوقات سختی و اضطرار سراغش را میگیرند.
اینطور است که روزهای یکشنبه بعد از مراسم دعای دستهجمعی در کلیسا، خیلیها بیسروصدا به حیاط میآیند و با روشن کردن شمع در این مکان، برای برآوردهشدن خواسته قلبیشان دعا و نذر میکنند.
خانم میرزایی از یک وجه تشابه دیگر هم میان ایرانیان آشوری و مسلمان برایمان میگوید؛ از برپایی بازارچه خیریه در کنار برگزاری مراسم مذهبی. بازارچه خیریه آشوریان در مناسبتهایی مثل میلاد حضرت مسیح (ع) در حیاط کلیسا برپا میشود و عواید حاصل از آن برای کمک به خانوادههای نیازمند جامعه آشوری صرف میشود.
آشوریها، ایرانی درجه یک هستند
بازدید از کلیسای شرق آشوری به پایان میرسد و آنچه برای ما به یادگار میماند، حس خوب آشوریها از زندگی در جامعه ایران است که هر وقت صحبتهای اسقف بنیامین، اسقف کلیسای شرق آشوری را مرور میکنیم، برایمان زنده میشود: «باعث افتخار است که جامعه آشوریان ایران، به عنوان شهروندان درجه یک کشور دارای احترام هستند. به پاس همین زندگی مسالمت آمیز و برادرانه بود که هموطنان آشوری در ایام سخت کنار برادران مسلمان خود از ایران و ایرانیان دفاع کردند. تقدیم شهدایی از جامعه آشوریان از جمله شهید روبرت لازار نشان دهنده همین علاقه و ارتباط برادرانه است. از سوی دیگر، مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۲، مصوبهای تاریخی درباره برابری نرخ دیه اقلیتهای دینی و مسلمانان به تصویب رساند که این نگاه، برگ زرینی در تاریخ سراسر افتخار جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. مسئولان نیز همواره شهروندان آشوری را تکریم کردهاند. علاوهبراین، مسئولان شهرداری همواره نگاه مهربانانه به کلیسا و مشکلات آن داشتهاند. شهرداری منطقه هم برای برطرف کردن مشکلات کلیسا کمکهای خوبی داشته است و امیدواریم این کمکها ادامه پیدا کند.»