سخنرانی لیلا کرمی درباره کتاب «نقشآفرینی زنان در جهان اسلام، مباحثی برای استنباط تاریخی ـ سیاسی» به مناسبت درگذشت پروفسور بیانکا ماریا اسکارچا.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، کتاب «نقشآفرینی زنان در جهان اسلام، مباحثی برای استنباط تاریخی ـ سیاسی» به کوشش بیانکا ماریا اسکارچا و لیلا کرمی به زبان ایتالیایی در ایتالیا منتشر شده است.
این کتاب به نقشآفرینی زنان در کشورهای ایران، مصر، سوریه، مغرب، فلسطین، لبنان، ترکیه، عراق، افغانستان، پاکستان، سومالی و اندونزی میپردازد. در هر فصل، تاریخچهای ارائه شده که به موقعیت زنان در خانواده و اجتماع اشاره میکند و شرایط زندگی و خواستههای زنان را در این کشورها بیان میکند.
سهشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۵، نشست رونمایی از کتاب «نقشآفرینی زنان در جهان اسلام» در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. متن پیش رو، سخنرانی لیلا کرمی دربارهی این کتاب است که به مناسبت درگذشت پروفسور بیانکا ماریا اسکارچا برای بازخوانی در اختیار مخاطبان قرار میگیرد:
کتاب حاضر، مجموعه مقالاتی است که در یازده همایش در سالهای ۹۳-۹۰ در رم ارائه شده است.
حجم بسیار بالای پیش داوریهای جامعهی عادی ایتالیا (آن بخش از جامعه که همواره تحت تأثیر روزنامه نگاران و خبرسازان است) در مورد زنان مسلمان در کشورهای اسلامی ما را به فکر برگزاری سمینارها انداخت. پیش داوریها عبارت هستند از نگرش نادرست به مسئلهی حجاب، فرومایه دیدن زنان اسلامی در تمام شرایط زندگی، قوانین مربوط به خانواده، ناتوان دیدنِ زنان در مقابله با بیعدالتیهای اجتماعی و یکسان تصوّر کردن شرایط زنان در تمام جوامع اسلامی؛ به همین دلیل فکر کردیم که نشستهای دستهجمعی میتوانند فرصت خوبی باشند برای رویارویی از زاویهای دیگر با پیش داوریها. از گروهی از کارشناسان دانشگاهی دعوت کردیم تا در محیطی غیر آکادمیک، هم برای مسلمانان و هم برای غیرمسلمانان از زنان نقش آفرین مسلمان و نحوهی نقش آفرینی آنها در کشورهای اسلامی (و نه پس از مهاجرت به کشورهای غربی) سخن بگویند. اعتراف بر این است که نتوانستیم گروه گستردهای از زنان را به درون سمینارها بیاوریم ولی با چاپ کتاب توانستیم هم این مسائل را به دیگر شهرهای ایتالیا ببریم و هم با برگزاری رونماییهای کتاب توجه بسیاری از افراد طبقهی متوسط را به تلاشهای زنان اسلامی در کشورهای خودشان جلب کنیم.
کتاب حاوی مقدّمهای به قلم خانم بیانکاماریا اِسکارچا اَمورِتّی؛ سه منطقهی اصلیِ «دریای مدیترانه»، «خاورمیانه» و «خلیج فارس و اقیانوس هند» و کشورهای مصر، سوریه، مغرب، فلسطین، لبنان، ترکیه، عراق، ایران، افغانستان پاکستان، جزیرهالعرب، سومالی و اندونزی میباشد؛ تعدادی عکس و منابعی که تقسیم بندی جداگانه برای هر کشور دارند، میباشد.
در ابتدا چند خطی در مورد اهداف کتاب، یعنی همان مسائلی که در ابتدا در مورد مقابله با پیش داوریها ذکر شد آمده. سپس مؤلفین، لیلا کرمی و بیانکاماریا اسکارچا امورتی، خود را معرفی میکنند: اینکه من ایرانی و مسلمان شیعه هستم، هم به سمینارها و هم به کتاب برگهی اعتباری میدهد و اینکه خانم بیانکاماریا اسکارچا امورتی به مدت چهل سال در دانشگاههای ایتالیا، اسلام شناسی و شیعه شناسی تدریس کرده به سمینارها و کتاب، برگهی موثق اعتباری دیگری میدهد.
مقدمه که در درون سمینارها نبود و به درخواست ناشر نوشته شده، پیش زمینهی مختصری است برای درک مسائلی که مقالات کتاب به آنها میپردازند و دربرگیرندهی مباحث زیر میباشد:
– «اسلام» بهعنوان دین، شریعت، سنـّت، واقعیات اجتماعی و سیاسی؛ نحوهی پیروی از الگوی پیامبر؛ زنان صدر اسلام؛ زنان در نهادهای دولتی کشورهای اسلامی؛ الهیات زنان که بهنوعی تفسیر غیر سنتی از متون مقدس و غیره.
– آیات «قرآن» که در مورد زن در رویارویی با خالق، زن در رویارویی با مخلوق، برابری آدم و حوا در رانده شدن از بهشت، رفتار خالق با حضرت مریم هستند توصیف میشوند.
– تعریف «فقه» و اینکه اسنادی در دست است که در گذشته زنان میتوانستند با رجوع به قاضی از او حق خواهی بکنند، یعنی زنان مورد توجّه فقه بودهاند. در این بخش در مورد نحوهی تأیید چند زنی (نساء، ۳)، نحوهی ردّ تهمت زنا (نور، ۳- ۹)، حق زن در داشتن لذّت جنسی (روم، ۲۱ و ۳۰) آیاتی از قرآن ذکر شدهاند.
– توضیح وجه تمایزهای اساسی «سنّی و شیعه»، یعنی دو شاخهی اصلی اسلام و حضور پر رنگ زنان اهل بیت در شیعه دوازده امامی.
– تعریف «دنیای اسلام» که از مراکش گرفته تا اندونزی همواره یکسان نبوده و نیست و هر کشوری تاریخ منحصر به فردی دارد. در گذشته بین کشورهای اسلامی مرزی وجود نداشته و تمام مناطقِ زیرِ پوششِ اسلام «امّت اسلامی» بودند و خلیفه بهعنوان اجرا کنندهی احکام اسلام وظیفهی اجرای عدالت را برای تمام زیردستانش داشته، هم برای زنان و هم برای مردان. در حالی که براندازی امپراتوری گورکانی به سال ۱۸۵۷ از جانب انگلیس، حضور استعمار، فروپاشی امپراتوری عثمانی، تشکیل دولتهای ملّی، جهانی سازی یا همان استعمارِ نو آسیب التیام ناپذیری به امـت اسلامی وارد میکند. در واقع، استعمار هم مانع از راه یافتن کشورهای اسلامی به مدرنیته از طریق روندی درونی میشود و هم مانع از شکل گیری «مسئلهی زن» طبق فرهنگ کشورهای اسلامی.
– کتاب حاضر به داعش و دولت اسلامی البغدادی نمیپردازد ولی آنچه مکرر آمده شناخت اندک گروههای تکفیری از اسلام، چه بهعنوان دین چه بهعنوان فرهنگ، میباشد.
لازم به ذکر است که برای تمام کشورها تاریخچهای ارائه شده، زیرا نقش آفرینی زنان در درون مسائل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن کشور باید مطالعه شوند.
مصر- بااینکه زنان کارگر در کارخانههای پنبه ریسی از نیمهی سالهای ۱۸۰۰ از برخی حقوق بارداری و شیردهی برخوردار بودند ولی نقطهی تحوّل با انتشار کتاب «تحریر المرأه» قاسم امین به سال ۱۸۹۹ (۱۲۷۷- ۱۲۷۸ ه. ش.) رقم میخورد و به دنبال آن تکاپو برای تعلیم و تربیت زنان به سبک مدرن و نه مکتب خانهای و عقاید محمد عبدوه در مورد بازگشت به اسلام و انتقاد از روش غربی برای زنان مسلمان شکل میگیرد. در این دوره انتشارات نشریات زنان مشهود هستند. دولت ناصر و نگرش مدرن به سبک غربی به زن با سیاستهای طراحی شده از جانب دولت پیوند میخورند. بدون شک در کنار گروه زنانی که تلاش برای رفع نابرابری قوانین خانواده میکنند، زینب الغزالی با تشکیل بخش زنان در درون اخوان المسلمین مانع از فروپاشی کامل بعد از سرکوب سنگین آنها در سالهای ۱۳۳۰ ه. ش. میشود. در پایان این فصل تجربهی شخصی خانم اَتزورّا مِرینگولو (َAzzurra Meringolo) که در سال ۲۰۱۲ در روزهای بهار عربی در قاهره با اسماء محفوظ مصاحبه میکند، میآید.
سوریه- پس از ذکر تاریخچهی سوریه از فتوحات اسلامی تا تشکیل دولت مستقل، خانم کریستیانا بَلدَتزی (Cristiana Baldazzi) از نشستهای ادبی خانگی تا تشکیل انجمن زنان که در ابتدا به همت زنان منتقد حجاب مثل نظیره زینالدین و سپس دیگر زنان بوده میپردازد. او گره خوردن مسائل اجتماعی با مسائل ملّی و را بررسی کرده و از نقش زنان در استقلال ۱۹۴۶ (۱۳۲۴ ه. ش.) از فرانسه تا تشکیل دولت بعث، ایدئولوژی بعث سوری دربارهی زنان و تکاپوی گروههای اسلامی برای مقابله با زنان و گسترش کمونیست و نفوذ اخوان المسلمین در شکل گیری برخی گروههای اسلامی زنان مثل قبیسیات و حلقهی کفتاریه مینویسد.
مغرب- هم که در برگیرندهی کشورهای الجزایر، تونس، لیبی و مراکش میباشد با ذکر مختصری از تاریخ آغاز میشود. محور اصلی وضع «قانون اهالی (۱۸۸۱)» از جانب فرانسه است که افراد محلی از امتیاز کمتری نسبت فرانسویها برخوردار میشوند؛ و همچنین به حضور چهرههای دینی و گروههای صوفی در مبارزه با استثمار توجه شده. همانطور که خانم دِبورا اِسکولارت (Deborah Scolart) میگوید در تمام کشورهای مغرب انجمنهای زنان خیلی دیر شکل میگیرند و تقریباً دستخوش تحولات بزرگتری هستند ولی دغدغهی اصلی آنها پس از رهایی از استعمار قانون خانواده است. بهعنوان مثال، پس از استقلال تونس، رئیس جمهور حبیب بور قیبه، برخی تغییرات را بر قوانین خانواده وارد میکند، مثل تغییر قانون طلاق، ممنوعیت چند همسری، حذف حجاب و دیگر اقدامات و برای اعتبار دادن به عملیات خود از بزرگترین عالم دینی تونس یاری میطلبد، یعنی از بن عاشور؛ و در لیبی «کتاب سبز» کُلنل قذافی در بخش سوم به مسئلهی زنان پرداخته شده که نگرشی پر تناقض به مسئلهی زن دارد. یکی از مشکلات اصلی زنان الجزایر بهکارگیری قوانین اسلامی است که بهنوعی بهمثابهی تلاش برای استعمارزدایی میتواند بهحساب بیاید. در مورد مراکش به وقفهای زنان و وجود آرامگاههای زنان مقدس که احترامی شبیه به احترام به امامزادگان شیعه دارند اشاره شده و همچنین دربارهی «مدونه» در مراکش و اصلاحات اخیر آن سخن آمده.
فلسطین- هم با ذکر تاریخچهای که از ابتدای اسلام تا استقلال از انگلیس است آغاز میشود. بر اساس تاریخ شفاهی، قبل از دولت اسرائیل انجمنهای زنان در تکاپو برای آموزش دختران بودهاند؛ که متأسفانه تمام دست آوردهای زنان پس از تشکیل دولت اسرائیل از دست رفته و منحصر میشود به زندگی و آموزش دختران در کمپهای فلسطینیان و زنده نگه داشتن تاریخ شفاهی و روح دادن به شغلهای سنتی مثل پخت و پز نان به سبک سنتی و کارهای دستی که برای فروش به بازارهای اروپا عرضه شده و درآمد آنها برای مصرف روزانهی شرایط ناگوار در کمپها است. قوانین خانواده به سه بخش تقسیم میشود. سرزمینهای اشغالی، کرانهی باختری و نوار غزّه؛ و اهالی کرانهی باختری از قانون خانوادهی اردن و اهالی نوار غزّه از قانون خانوادهی مصر پیروی میکنند.
لبنان- از آنجا که تا پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی و استقلال از فرانسه بخشی از سوریهی بزرگ (شام) بهحساب میآمده، موقعیت زنان شبیه به زنانِ سوریه است. وجود ادیان مختلف در آن مشهود است و طبق آخرین سرشماری سال ۱۹۳۸ (۱۳۱۶ ه. ش.) برای تقسیم قدرت بین فرقههای کشور رئیس جمهور مارونی است، نخست وزیر مسلمان سنّی است و رئیس پارلمان از بین مسلمانان شیعه انتخاب میشود. بر اساس بررسی خانم لیلا مصطفی (Layla Mustapha) اولین زنان تحصیل کردهی لبنان مسیحی هستند که از طریق میسیونرها به آموزش عالی دست مییابند؛ و مسائل زنان ابتدا از نشستهای ادبی خانگی شروع میشوند و سپس انجمنها و نشریات زنان شکل میگیرند. جنگ داخلی و ناآرامیهای مکررِ پس از قرارداد طائف امکان بررسی دقیق از شرایط زنان را فراهم نمیکند، ولی اخیراً زنان شیعهی خاندان صدر بنیادهای خیریهای پایه گذاری کردهاند که به بهبود شرایط آموزش و سلامت زنان کمک شایانی میکند.
ترکیه- خانم عایشه ساراچ جیل (Ayse Saraçgil در قالب تاریخ این کشور به وقف زنان و طرح تعلیم و تربیت زنان از سال ۱۸۷۰ از جانب امپراتوری عثمانی و شرکت زنان در گروههای «ترکان جوان» و در دیگر گروههای ملّی خواهی میپردازد. بر اساس سیاستهای از بالا طراحی شدهی آتاترک اقداماتی هم بر قانون خانواده وارد میشود که تغییر قانون طلاق، ممنوعیت چند همسری، حذف حجاب هستند. انجمنهای زنان برای مقابله با مشکلات ناشی از قتلهای ناموسی فعال بوده و در سالهای اخیر به دلیل حضور اخوان المسلمین برخی انجمنهای اسلامی زنان هم شکل گرفتهاند.
عراق – این بخش تماماً به قلم لیلا کرمی و بیانکاماریا اِسکارچا اَمورِتّی (Biancamaria Scarcia Amoretti, Leila Karami) نگاشته شده. عراق در تاریخ اسلام نقش بخصوصی دارد. سرزمین بین النهرین، هزار و یک شب، خلفای عباسی و در دوران معاصر، سرزمین علمای شیعهی متجدد و مکانی که در آن مبحث «حکومت اسلامی» و «ولایت فقیه» و انقلاب ایران پایه ریزی میشود، است. در سال ۱۹۲۰ تحت الحمایهی انگلیس شده و همزمان تکاپو برای تعلیم و تربیت دختران در انجمنها شکل میگیرد. تشکیل دولت بعث و سیاستهای از بالا طراحی شدهی صدام حسین، برخی اقدامات را برای زنان در راستای آموزش عالی و اشتغال زنان فراهم میکند. در حال حاضر، اشغال نظامی آمریکا شرایط بسیار ناگواری را ایجاد کرده و فقط گروههای زنان شیعه هستند که در قالب اسلامی و شیعه در این کشور به فعالیت و نقش آفرینی میپردازند.
ایران – این بخش که مفصلترین بخش کتاب است با ذکر تاریخ ایران از پیشینه تا انقلاب شروع میشود و دربرگیرندهی سه مقالهی «جنبشهای زنان» به قلم خانم نادیا پیتزوتی (Nadia Pizzuti)، «نقش و چهرهی زنان در سینمای ایران» به قلم خانم بیانکا ماریا فیلیپینی (Bianca Maria Filippini) و نقش آفرینیهای زنان در ایران به قلم لیلا کرمی میباشد (Leila Karami). لیلا کرمی در آغاز مقالهی خود به وقفهای زنان از دورهی تیموریه تا دورهی قاجار و به حضور پر رنگ زنان در شیعه در تعزیه، زیارت آرامگاههای امامان و احترام به امامزادگان اشاره میکند؛ و همچنین به بررسی زنان در مبارزات ملّی (نهضت تنباکو، مشروطیت و غیره)، در ادبیات (معایب الرجال، خاطرات تاج السلطنه، سفرنامه حج زنان)، تشکیل انجمنها و نشریات زنان و تأسیس مدارس دخترانه میپردازد. مفصلاً به دورهی رضا شاه پهلوی، کشف حجاب، انحصاری کردن مسائل اجتماعی و سیاسی، آموزش اجباری و غیره میپردازد و همچنین دورهی محمدرضا شاه پهلوی و مباحثی مثل قانون حمایت از خانواده، حق رأی زنان و مبارزات زنان اسلامی را در پیروزی انقلاب تشریح میکند و در پایان از دست آوردهای زنان پس از انقلاب در زمینههای اجتماعی، حقوقی و اقتصادی بر اساس تاریخ بندی سه دهه نام میبرد.
افغانستان- در ابتدا تاریخچهای از افغانستان و تشکیل دولتی مستقل از ایران میآید و به درگیریهای مختلفی که با انگلیس به دلیل هم مرزی با هند داشته اشاره میشود و همچنین به حضور زنان در برخی نبردها بر علیه حملات انگلیس. از مخالفت سران قبیله و متعصبین مذهبی بر شدّ اصلاحات امان الله خان (۱۹۱۹- ۱۹۲۹)/ (۱۲۹۸- ۱۳۰۸ ه. ش.) برای بهتر کردن شرایط زنان سخن میرود؛ و خانم ماریزا پائولوچی (Marisa Paolucci) از نقش مینا کمال در بنیانگزاری «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» در سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۵/۱۳۵۶ ه. ش.) و چاپ نشریه ای به زبان اردو، پشتو و فارسی، معزلات ناشی از حملهی نظامی روسیه (۱۹۷۹/ ۱۳۵۷ ه. ش.) و طالبان (۱۹۹۲/ ۱۳۷۱ ه. ش.) و اشغال نظامی سازمان ملل متحد ۲۰۰۳/ ۱۳۸۲ ه. ش؛ و نقش ملالی جویا و دیگرانی که نسل جنگ هستند سخن میگوید و اینکه یکی از مشکلات افغانستان نبود یکپارچگی ملِی و قانونی برای تمام قبایل است و در واقع بسیاری از قبایل از عرف پیروی میکنند و نه از شریعت و این مسئله به شرایط زنان ضربه سختی وارد میکند.
پاکستان- در این قسمت خانم دانی یِلا بردی (Daniela Bredi) به نحوهی تأسیس پاکستان میپردازد و به نقش زنانِ نزدیک یا وابسته به رهبران ملی اشاره میکند. وابستگی انجمنهای زنان به سیاستهای بزرگتری که حزبی هستند بسیار مشهود است و اینکه نوع نقش آفرینیشان بیشتر در درون قالبهای سیاسی میباشد و حقوق زنان درگیر سنت و مدرنیته و عرف و شریعت و قوانینی مثل Hudood Ordinance و Zina Ordinance است. بدون شکّ موج اسلامی تناقضات و مشکلات هویتی و اجتماعی را به همراه دارد.
خلیج فارس – کشورهای خلیج اگر چه در یک فصل قرار گرفتهاند، هرکدام تاریخ جداگانه و منحصر به فردی دارند. آنچه باید مد نظر داشت اینکه در سالهای ۱۹۶۰ ماهیتی بهعنوان دولت در آنها شکل میگیرد است و مسلماً تاریخ آنها با کشورهایی که تاریخ چندین هزارساله دارند بسیار متفاوت میباشد و اصولاً در تمام آنها مسائل زنان از بالا طراحی شدهاند، بااینکه سرمایه گذاریهای کلانی برای آموزش دختران و اشتغال زنان میشود. خانم اِرسی لیا فرانچسکا (Ersilia Francesca) معتقد است که در عربستان اکثر زنانی که سمتهای کلیدی دارند از طبقهی خاصهی جامعه و از آل سعود هستند. در مورد یمن که از تمدن شهر نشینی هزار ساله برخوردار است میتوان گفت که در یمن جنوبی در قانون خانواده مسئولیت زن و شوهر در خانواده یکسان بوده در صورتیکه در یمن شمالی قانون خانواده از مذهب زیدیه پیروی میکرده و پس از اتحاد دو یمن، زنان بخش جنوبی امروزه از حقوق کمتری برخوردار هستند. عمان پس از بحران اقتصادی سالهای ۹۰ سیاستی اتخاذ میکند مبنی بر توقف جریان مهاجرت از کشورهای آسیای صغیر و پاکستان و بنگلادش و اشتغال عمانیها (زنان و مردان) و این به بهبود شرایط شغلی زنان کمک بسیاری میکند. در کویت سواد آموزی دختران در سالهای ۱۹۲۰/ ۱۲۹۹ ه. ش. شروع میشود و اولین انجمنهای زنان در سالهای ۱۹۳۰/ ۱۳۰۹ ه. ش.و پس از جنگ عراق و به دلیل جنگ در سال ۱۹۹۰/ ۱۳۶۹ ه. ش. زنان به شغلهای غیر ستنی (مردانه) روی میآورند.
سومالی – تاریخچهای از حضور اسلام تا استعمارهای ایتالیا، فرانسه و انگلیس و شرکت زنان در مبارزات برای استقلال میآید و خانم ماریا ویتوریا تِسیتوره (Maria Vittoria Tessitore) به کودتای زیاد باره در سال ۱۹۶۹/ ۱۳۴۸ ه. ش؛ و اقدامات سواد آموزی در مناطق شهری و روستایی و تلاش برای یکپارچه کردن قانون خانواده اشاره میکند و اینکه خشونتهای جنگ داخلی از ۱۹۹۱/ ۱۳۷۰ ه. ش تا امروز و نبود دولت مرکزی و قوی امکان هرگونه دسترسی دقیق به مسائل زنان را مشکل میکند.
اندونزی – این بخش به صورت پرسش و پاسخ از طریق ایمیل نوشته شده و خانم کیارا فورمیکی (Chiara Formichi) به استعمار هلند که سه قرن و نیم طول کشیده اشاره میکند و از مباحث اصلی مربوط به زنان به شکل نقسیم بندی تاریخی نام میبرد: ۱۹۰۸/۱۲۸۶ ه. ش. تأسیس اولین مدسهی دولتی دخترانه، ۱۹۱۱/ ۱۲۸۹ ه. ش. نشر نامههای رادن آدژنگ کارتینی که به انتقاد از شرایط سخت زنان میپردازد، ۱۹۱۲/ ۱۲۹۰ تشکیل انجمنهای زنان، ۱۹۴۵ / ۱۳۲۴ ه. ش. استقلال از هلند و برابری حقوق زن و مرد در قانون اساسی، ۱۹۷۳ / ۱۳۵۲ ه. ش. پیشنهاد قانونی یکسان برای مذاهب مختلف و ممنوعیت چند همسری، ۲۰۰۱ / ۱۳۹۰ ه. ش. مگاواتی سوکارنو پوتری رئیس جمهور میشود ولی توجهی به مسائل و مشکلات زنان نشان نمیدهد، گسترش گروههای اسلامی زنان.
منبع: شهرکتاب