چکیده :
پیدایی تجربههای (شبه) عرفانی در پی مصرف داروهای رواننما (توهمزا) یکی از مستندات مهم کسانی است که اعتبار معرفتی (حجیت) تجربههای عرفانی (مکاشفات عرفانی) را نفی کرده و با تمسک به آن مدعی شدهاند که تجربههای عرفانی همواره ممکن است برخاسته از حالات نابهنجار فیزیولوژیک صاحبان این گونه تجربهها باشد و از این رو، این تجربهها اعتباری ندارند و نمیتوان واقعنمایی آنها را تضمین کرد.
در این مقاله با بررسی ابعاد گوناگون مسأله نشان دادهایم که استدلال فوق، ناتمام است؛ چرا که اولاً مبتنی بر مسانخت تجربههای حاصل برای مصرفکنندگان مواد رواننما با تجربههای حاصل برای عارفان است و این امری است که شواهد ادعایی، قادر به اثبات آن نیست؛ ثانیاً این مسانخت، در صورت اثبات، تنها میان آنها و تجربههای عرفانی آفاقی است؛ ثالثاً تسری عدم اعتبار تجربههای شبهعرفانی حاصل از مصرف این مواد، به تجربههای عرفانی آفاقی، فاقد دلیل قابل قبول است؛ رابعاً دلیل قابل قبولی بر توهم بودن تجربههای شبهعرفانی ارائه نشده است. نقد اصل بیتفاوتی علّی استیس و توجه حکیمان مسلمان به امکان و وقوع ارتباط ادراکی با ساحتهای باطنی هستی، از دیگر مباحثی است که این مقاله بدان پرداخته است.
کلیدواژه : تجربهٔ عرفانی؛ داروهای رواننما؛ منابع معرفت؛ حجیت شهود؛ تجربهٔ دینی؛ فلسفهٔ عرفان