جهاد؛ کفرستیزی یا ظلمستیزی؟
درباره قرآنشناسی شهید بهشتی؛
در کتاب «در مکتب قرآن» که درس گفتارهای شهید بهشتی است، تفسیر ایشان ذیل موضوع جهاد و مقولاتی همچون کفرستیزی یا ظلمستیزی، کاملا متفاوت از تفاسیری همچون سید قطب قرار می گیرد و نکات بسیار جالبی طرح شده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، آیتالله محمد سروش محلاتی طی سخنانی در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با عنوان «شهید بهشتی و دو گفتمان کفر ستیزی و ظلمستیزی در جهاد» گفت: دو مبنای متفاوت در باب مبارزه و جهاد در بین علمای اسلامی هست. چون اصل جهاد را همه مسلمانان پذیرفتهاند؛ نص قرآنی دارد و در سنت پیامبر پذیرفتهشده است، اما ماهیت جهاد و مبارزه مورد تفسیر قرار میگیرد. از مبارزه یک هدف این است که ظلم از میان برداشته شود و دیگری مبارزه با کفر است.
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: اگر ما مبنا را در جهاد و مبارزه «ظلمستیزی» قراردادیم که مسلمان مبارزه میکند برای اینکه ظلم را برطرف کند و از مظلومیت بیرون بیاید، در این صورت اولین ویژگی جهاد اسلامی این است که جهاد یک اصل حداقلی تلقی میشود. فقط در مقابله باکسی که ظلم و ستم میکند ما وظیفه مبارزه داریم یعنی به غیر ظالمان متعرض نمیشویم و مسئولیتی ازنظر مبارزه نداریم؛ هرچند مسئولیت تبلیغ امر جدایی است. کفار، مشرکین و ملحدین دیگری که در دنیا هستند و متعرض ما نمیشوند، ما وارد درگیری با آنها نمیشویم.
وی افزود: اما اگر گفتیم جهاد ماهیت «کفر ستیزی» دارد، آنوقت این اصل قلمرو حداکثری پیدا میکند و هر جا کفر هست باید درصحنه مبارزه حاضر باشیم؛چه کافر متعرض ما باشد یا نباشد مسئولیت ما این است که کفر را از بین ببریم و در این صورت قلمرو مبارزه بسیار گستردهتر میشود و جهاد یک امر حداکثری تلقی میشود. تفاوت دوم این است که اگر ظلمستیزی را پذیرفتیم جهاد یک مبنای اخلاقی پیدا میکند و قهرا ما این اصل را که مبنای اخلاقی دارد به همه انسانها میتوانیم توصیه کنیم اما اگر ماهیت را کفر ستیزی تلقی کردیم آنوقت تکلیف اختصاص به مؤمنان دارد.
سروش محلاتی ادامه داد: تفاوت سوم این است که اگر ما ظلمستیزی را مبنا قراردادیم میتوانیم یک حرکت عمومی و بینالمللی در بین همه اقوام و ملل به وجود بیاوریم برای اینکه مقابل ظلم و ستم بایستیم اما اگر کفر ستیزی را مطرح کردیم این همراهی شکسته میشود و جایش را تفرق و تشتت میگیرد.
وی با اشاره به اینکه طرفداران هر دو دیدگاه از آیات قرآن استفاده میکنند، اظهار داشت: برخی از متفکرین دسته اول آیات را اصل و دسته دوم را مشروط قرار دادهاند. عدهای دیگر برای این آیات مراحل زمانی قرار دادهاند که جهاد اسلامی در آغاز مبارزه با ظلم و تعدی بود و بعد که مسلمانان قدرت پیدا کردند قید ظلم برداشته شد و دیگر باید ریشه کفر برکنده شود و تکلیف نهایی این است. آیه ۱۲۳ از سوره برائت صحبت از مبارزه با کافر است و قید ظلم هم ندارد. تفسیر اول از این آیات که نگاه کفرستیزانه است میگوید از این آیات استفاده میشود که مسلمانان باید با کفار مبارزه کنند.
استاد حوزه علمیه قم افزود: قهرا نتیجه این میشود که اسلام توسعه پیدا میکند و هم دنیا را میگیرد. از این آیه استفادهشده که ما مسئولیت جهانگیری داریم و آیه دارد روش آن را نشان میدهد. بنابراین دستور پیش روی روزبهروز برای تمام مؤمنان در کل عالم را صادر کرده است. اما در جلد پنجم از کتاب «در مکتب قرآن» که درس گفتارهای شهید بهشتی است، تفسیری که ایشان ارائه میکنند کاملاً متفاوت است. تفسیر ایشان این است که در اواخر عمر رسول اکرم مسلمانان با مشکلی روبرو شدند که مرزنشینان گاهی با تعدی از سوی مشرکان مواجه میشدند و آیه شریفه تکلیف مرزنشینان را مشخص کرد که وقتی دشمن به شما متعرض شد حقدارید که دفاع کنید.
وی تأکید کرد: یکی از امتیازات این تفسیر همین است که زمینههای فکری و اجتماعی که در فهم آیه دخالت دارد تبیین میشود تا ما آیه را بفهمیم. اگر آیه را اینطور معنا کنید که مسلمانان با هر کافری که همسایه آنها است کشته و کشتار کنند، درست مقابل چیزی است که اسلام میخواهد. آدم باید بفهمد این آیه چه زمانی و کجا آمد و چه میخواست بگوید. اگر مردمی که در مرز هستند و مورد تجاوز قرارگرفتهاند بنشینند تا خبر به مدینه برسد و بعد نیرو فرستاده شود و یا دستوری صادر شود، همسایهها آنها را میبلعند. بنابراین باید یک حالت مقاومت عمومی و دفاع ملی در خصوص مردم مرزنشین با اختیارات کافی به آنها داده شود.
سروش محلاتی اظهار داشت: سید قطب گفته هر جا کافری دیدید باید کار را تمام کنید و دستور نهایی این است. یکی از منابع فکری داعش ها همین منابعی است که از امثال سید قطب وجود دارد و ازآنجا تغذیه فکری میکنند. آقای بهشتی هممعنا کرده است. این تفسیر و تفکر اصولی دارد. اصلاً ایشان منتظر این نیست که در هر آیه که دستوری درباره جهاد وجود دارد عیناً همه قیود و شرایط در آنجا ذکرشده باشد. این آیات مربوط به یک منطق، مبنای و تفکری است و اگر کسانی آن مبانی را بفهمد همه آیات جهاد را میتواند معنا کند.
وی تصریح کرد: در آغاز سوره توبه بحث میکنند که چه اتفاقی ازنظر اجتماعی افتاد که یکمرتبه چنین دستور شدیدی نسبت به مشرکین هست. جلوتر از این دوره فکر میکردند که به مشرکین حق حیات بدهند و از این به بعد حکومت اسلام به هیچ کافری حق حیات نمیدهد. ایشان میگوید دیگران اینطور آیه را معنا کردهاند که دوره حضور وزندگی مشرکان به پایان رسیده است. بعد اضافه میکنند درحالیکه اینجا مسئله در مورد یک گروه معین به این صورت است و در مورد همه به این صورت نیست.
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: فهم اینکه کدام آیه عام و کدام آیه خاص است مسائل مهمی است که آن دیدگاه ظلمستیزی کاملاً این آیات را جهت میدهد و تفسیر میکند و مشخص میکند که تکلیف دیگران در این زمینه چیست. ایشآنوقتی میخواهد تفسیر کند میفرمایند منظور از مسلمانان را به جهاد تشویق کن، این نیست که آن آدمها را به آدم کشی تشویق کن ولو اینکه طرف مقابل صلحجو و غیر متجاوز باشد؛ چنین چیزی فهمیده نمیشود. بعد میفرمایند کلمه متجاوز را اضافه کنید؛ چون در مبنا پذیرفتهشده که جهاد ماهیت مبارزه با تعدی و ظلم دارد.
وی افزود: اگر این مراسم و جلساتی که در سالگرد شهادت این بزرگوار تشکیل میشود این فایده را برای ما داشته باشد که بتوانیم یک گام به درک درست از معارف اسلامی بر اساس این تلقی و تفسیر آشنا شویم، جلسات سودمند و مفیدی است و ما وظیفه خودمان را بهخوبی انجام دادهایم و خون این شهید بزرگوار توانسته در دلوجان ما و جامعه اسلامی فروغ جدیدی از معرفت و ایمان را روشن نگه دارد. او به مسیر ایمان و معرفت عشق میورزید. آنها مشکل مرگ را برای خود حل کرده بودند و به حیات ابد میاندیشیدند.