سومین شب از سلسله نشست های عاشورا و امروز ما/ دکتر سید احمدرضا خضری.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، تحریف دو نوع شکلی و معنایی دارد. در تحریف شکلی، صورت رویداد، بزرگ و کوچک و صورتی جدید برساخته می شود. در تحریف معنایی، تحلیل سوء، برداشت سوء و قرائت برساخته ارائه می گردد، مصادره به مطلوب کردن، سواستفاده های شخصی، قرائتهای حزبی و طائفی و قومی.
درباره عاشورا هر دو شکل تحریف از سوی جریانهای مختلف با اهداف مختلف انجام شده است.
اینکه چرا حادثه ای مثل عاشورا تحریف می شود؟ دلیلش در اهمیت و اثرگذاری تاریخی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی آن است. اگر تاثیر جدی نداشت ارزش تحریف نداشت.
هم حسین و هم شماری از صحابه، حاضر به بیعت با یزید نشده بودند، بقیه جوری گلیم خود را بیرون کشیدند اما از میان آنها تنها کسی که بدون اهداف شخصی و فردی پای اهداف متعالی انسانی ماند و بر آنها پای فشرد و هزینه داد، حسین بن علی بود. هرگز کسی برای هدف شخصی چنین هزینه ای نمی دهد.
اهداف امام چه بود؟ احیای دین، دفاع از مظلوم، مقابله با ظالم، برقراری عدالت، دفاع از آزادی و حقوق انسانی در قالب امر به معروف و نهی از منکر.
در پشت این اهداف، یک نهضت هست که کسانی را مورد پرسش و چالش قرار می داد که از بین برندگان این مفاهیم کلیدی بودند. قاعدتا آنها نمی توانستند از کنار چنین نهضت بزرگی ساده بگذرند.
دشمنان حسین، با عاشورا چه کردند؟
اولین تحریف کنندگان قیام عاشورا، همان دشمنان امام در آن حادثه بودند. آنها در اولین تحریف ها وانمود کردند که نهضت امام در همان کربلا شروع شده، در حالیکه نهضت امام از پیش از کربلا شروع شده بود؛ از زمانی که هنوز معاویه زنده بود و برای بیعت گرفتن از امام و دیگران به مدینه آمد.
معاویه نیز از همانجا نخ تسبیح تحریف را بدست فرزندش داد و به یزید گفت دستت را به خون حسین آغشته نکن بلکه او را با سیاست خراب کن. این بود که یزید، امام را خارجی خواند و روز عاشورا بسیاری از سپاه عمرسعد تصور می کردند برای نبرد با خوارج زمان آمده اند.
اما، عمده تحریفات واقعه عاشورا از همان صحنه کربلا شکل گرفت. آنجا که همه روایت عاشورا و واقعه کربلا از زبان دشمنان امام نقل شد و راویان رویداد همان دشمنان حسین هستند. حتی ذاکرین و منبری های ما می گویند: “نانجیب می گوید” و این آغازگر تحریف است.
دشمن از تمام ابزارهای اطلاع رسانی برای بیان روایت خود استفاده کرد. منابر، خطبه های جمعه و جماعات، مساجد، و همه بوق ها و کرناهای در دست حاکمیت. همه جا جار زدند یک مشت خارجی علیه امام ما قیام کرد و پیشوای ما آنها را از بین برد و مردم هم هلهله کردند.
مگر مردم شام چند درصد مسلمان بودند یا چند درصد حسین را می شناختند؟ مسعودی میگوید معاویه چنان در لعن علی مهارت به خرج داده بود که از کسی پرسیدند این ابوتراب که لعن می کنی کیست؟ گفت نمی دانم فقط می دانم دزد قافله بود!
کار دیگر دشمن بهره گیری زیرکانه از عقاید جبرگرایانه است. در این دوره غلبه فکری جبریون و از آن بدتر، مرجئه است اینکه “اصلا به من چه!” حتی برخی دوستان به پررنگ شدن نگاه جبری به عاشورا کمک کردند با این تعابیر که شهادت حسین اراده الهی بود.
دشمن، قیام را مقلوب جلوه داد. جای دزد و صاحبخانه و قاتل و مقتول عوض شد.
اما شیعیان حسین، با عاشورا چه کردند؟
بررسی این بخش نشان می دهد دوستان نیز با بازی در زمین دشمن، کاری بدتر از دشمنان کردند اما با انگیزه تقدس، گریاندن و پرشور کردن مجالس. قمه زنی و لطمه زنی برای اثرگذار نشان دادن جلسات خود و حتی چهره کردن خود و …
۱. بزرگنمایی به زعم دفاع از مظلوم و حق یا ترویج فضایل اهل بیت که هم اهداف اصلی نهضت را کمرنگ می کند و هم باعث تشکیک در اصل حادثه می شد.
بزرگنمایی در عدد سپاه دشمن تا یک میلیون و ۶۰۰هزار نفر، قدرت ماورایی برای سپاه امام ساختن، آمارهای غیرواقعی از کشته شدگان توسط امام و یارانش.
۲. سخنان بی سند گفتن و اخبار نادرست، نسبت سخنان نادرست به امام دادت مثل این جمله که “ان الحیاه عقیده و الجهاد” که هرگز از امام حسین نیست. التماس امام برای آب،
۳. جعل رویداد، مثل عروسی قاسم
۴. پیشگویی ها درباره سرنوشت محتوم شهادت. اگر محتوم بود چرا امام در مدینه تن به شهادت نداد؟ چرا تا آخر مذاکره کرد؟ چرا عبیدالله همه کار کرد که مام وارد کوفه نشود؟ او میدانست مردم کوفه اگر خطابه امام را بشنوند کارش تمام است.
۵. اسطوره سازی و بازسازی اسطوره های باستانی و کهن در قالب عاشورا.
تحریف با عاشورا چه می کند؟
تحریف، ما را از اهداف و برنامه های امام دور می کند کرد و نمی گذارد نهضت حسینی به درد امروز ما بخورد. کاری می کند که ما به ظاهری از قیام حسین و فقط به گریه بسنده کنیم و بی هیچ عملی، با اشک بر حسین به وعده های دروغین دلخوش باشیم.