خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

چرا ثامن الائمه (ع) را امام رئوف می‌خوانند؟

به گزارش ادیان نیوز، یکی از صفاتی که ما با آن امام هشتم (ع) را خطاب قرار داده و خواهشها و حاجات خویش را به واسطه آن به محضر آن حضرت (ع) عرضه می‌کنیم، امام رئوف (ع) است. رأفتی که قرنها شامل حال ما ایرانی‌ها شده و از برکات آن بهره‌مند می‌شویم.

از این رو، در آستانه سالروز شهادت آن حضرت (ع) با حجت الاسلام والمسلمین محمدباقر پورامینی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مؤلف آثاری همچون مجموعه هفت جلدی «پرسمان رضوی»، «چهره‌ها در حماسه کربلا» و «تافته جدابافته»؛ درباره چرایی شهرت ثامن الائمه (ع) به این لقب و تبلور آن در سیره رضوی گفت و گویی انجام داده‌ایم که از نظرتان می‌گذرد.

اصلی‌ترین مؤلفه‌های سبک زندگی رضوی که بر فرهنگ اسلامی ایرانی ما نیز اثر گذاشته است، چیست؟

سبک زندگی رضوی ناظر بر مولفه‌هایی است که در متن زندگانی حضرت (ع) وجود داشته و با مرور آنها می‌کوشیم چگونه زیستن ایشان را دریابیم واز آن می‌توان در همه ابعاد شامل رفتار و سلوک حضرت ثامن الائمه (ع) یاد کرد.

در سیره امام هشتم (ع) نیز ما در پی یافتن چگونگی رفتار ایشان با مردم به عنوان مخاطبان اصلی، یاران و دشمنان و نیز مدیریت ایشان هستیم.

باید توجه داشت که امام در وهله نخست نقش هادی مردم را بر عهده داشته و نیز به مردم محبت و ولایت دارد، مثل پدر؛ زیرا یکی از معانی ولایت نیز همین محبت و مهربانی و از جلوه‌های ولایت، نقش پدرانه است، در روایتی از پیامبر اکرم (ص) در تعریف امام آمده که او «الوالدُ الرحیم»، یعنی پدر مهربان است.

از این روست که وقتی یکی از اصحاب امام هشتم (ع) در نامه‌ای از ایشان درخواست دعا کرد، آن حضرت (ع) فرمودند: «من همواره تو را دعا می‌کنم و اگر خودت دعا می‌کردی، این اندازه نمی‌شد.»

یکی از القاب امام هشتم (ع) رئوف است، چه دلایل و شواهدی در سیره رضوی باعث شده که ایشان بدین لقب شهرت یابند؟

در زیارتی که به امام نهم (ع) منسوب است، امام، ایشان را الامام الرئوف خطاب می‌کنند. وظیفه پدرانه امام در برابر امت مرزی نمی‌شناسد، با تأمل در سیره رضوی سلطه بر دلها را به عنوان یکی از رموز موفقیت حضرت (ع) می‌یابیم، اینکه ایشان بر همه دلها نفوذ داشته‌اند، چه بنی هاشم و علویان، چه شیعیان و چه اهل سنت. به عنوان مثال در عبور ایشان از نیشابور که از مراکز عمده اهل سنت بود، همه مقابل عظمت امام (ع) سر فرود آوردند.

ریان بن صلت از یاران عراقی امام هشتم (ع) می‌گوید، وقتی خدمت حضرت (ع) رسیدم و قصد رخصت داشتم، درصدد برآمدم تا پیراهن حضرت (ع) را بگیرم (این کار در آن زمان مرسوم بود و گاه برای تبرک از پیراهن ائمه (ع) به جای کفن استفاده می‌شد) و نیز درصدد قرض دو درهم بودم تا برای دخترم انگشتر نقره بسازم، وقتی خدمت حضرت (ع) رسیدم، شکوه و عظمت امام (ع) باعث شد خواسته‌ام را فراموش کنم، هنگام خداحافظی حضرت (ع) فرمودند: «ریان آیا پیراهن ما را نمی‌خواهی و آیا درهم نمی‌خواهی؟»

ریان پاسخ می‌دهد: چرا، اما اندوه دوری از شما همه چیز را از یاد من برد.

علاوه بر این، نمونه‌های متعدد و فراوانی درباره رأفت امام هشتم (ع) داریم که نشان از شکوه و مهربانی و لطف امام هشتم (ع) نسبت به مردم دارد.

اشاره داشتید که ثامن الائمه (ع) بر دلها حاکمیت داشتند، این حاکمیت به چه معنا بود و چطور رخ می‌داد؟

گرچه حاکمیت از نظر سیاسی و در ظاهر در دست مأمون عباسی بود، اما آنچه بر دلهای مردم حاکمیت داشت، محبت امام هشتم (ع) بود و مأمون نیز با علم به همین مسأله پیشنهاد ولایتعهدی را به حضرت (ع) داد.

در این باره اقوال متعددی داریم که اقبال نسبت به آن حضرت (ع) فراگیر و بدون فراخوان بوده است.

حدیث سلسله الذهب به تنهایی این شکوه را نشان می‌دهد، آن چنان که نقل شده است از افراد مختلف همچون حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور که وقتی امام (ع) وارد این شهر شدند، پیشوایان اهل حدیث، مهار مرکب ایشان را گرفتند و پس از استقبال با شکوه از امام، درخواست حدیث کردند که ۲۴ هزار کاتب آماده نگارش حدیث سلسله الذهب شدند و این آمار غیر از جمعیتی است که سخن ایشان را می‌شنیدند.

همه اینها نشان از حضور باشکوه مردم بر سر راه امام هشتم (ع) دارد و تنها به نیشابور محدود نمی‌شود، بلکه در همه شهر‌ها، نوع استقبال مردم باشکوه و اعجاب برانگیز است.

این در حالی است که چنین شکوهی را مأمون عباسی به عنوان خلیفه نداشت، در عین اینکه عباسیان در آن زمان عصرصلابت خود را می‌گذراندند.

چقدر از این شکوه و عظمت امام هشتم (ع) مرهون رأفت و صفت رئوفی حضرت (ع) است؟ به عبارت بهتر می‌توان دلیل این همه علاقه و این میزان شکوه را ناشی از رافت ثامن الائمه (ع) دانست؟

امام مظهر همه صفات الهی است و وجود مطهر امام هشتم (ع) نیز چنین بودند و در زمان حضور در ایران به نوعی ارتباط بیشتری با مردم فراهم شد و برخی از ممنوعیتها در مقطعی از ایشان برداشته شد که در نتیجه آن این رأفت بیشتر جلوه‌گری کرد.

در آن مقطع شاهدیم که امام هشتم (ع) این ویژگی را کاملاً بروز دادند و گستره فیض بردن از محضر ایشان بیشتر برای مردم فراهم شد. البته دیگر ائمه (ع) نیز این چنین بودند، اما در عصر زندگانی اکثر آنها شرایط به گونه‌ای بود که فشار و اختناق سیاسی اجتماعی، مانع از بروز صفات آن حضرات (ع) در مواجهه با جامعه می‌شد، اما در سایه آزادی نسبی امام هشتم (ع)، زمینه برای بروز رأفت ایشان و بهره‌مندی مردم از آن فراهم شد.

آیا رأفت امام هشتم (ع) تنها شامل حال شیعیان، اصحاب و پیروان حضرت (ع) می‌شد یا خیر و ایشان بدون توجه به این مسأله رأفتشان را نصیب حال عموم می‌کردند؟

ائمه (ع) اطهر «رحماء بینهم» بودند و آنهایی که زیر بیرق اسلام قرار داشتند، مورد لطف حضرت (ع) قرار می‌گرفتند و این رأفت شامل حال همگان، فارغ از شیعه و سنی بودن می‌شد و پرتوی این احسان و رأفت در نیشابور به بهترین شکل جلوه‌گری کرد.

اصلاً این رأفت به گونه‌ای بود که محبوب اهالی، بخصوص خراسان شدند، در حالی که مرو کانون تشیع نبود، اما مورخان حضرت (ع) را محبوب آن خطه معرفی می‌کنند (یعنی شیدایی مردم نسبت به ایشان در آمد و رفت مردم مشهود بود.

یکی از یاران می‌گوید، هنگامی که به منزل امام هشتم (ع) رفتم، همگان از بزرگان کشور تا مردم عادی در آنجا رفت و آمد داشتند و این نشان می‌دهد رأفت امام (ع) خاص یک گروه و فرقه نبود.

درباره پیروان دیگر ادیان و فرقه‌ها چطور؟ همان طور که در تاریخ آمده، دوران زندگانی امام رضا (ع) همزمان است با فعالیت گسترده فرقه‌های انحرافی و افکار دور از عقل و شرع، حضرت (ع) با مروجان و سران و پیروان این جریانها چگونه برخورد می‌کردند؟

رأفت یک جلوه و ویژگی اخلاقی است که در مسایل خانوادگی و اجتماعی بروز دارد، مسایل علمی و مباحثات که در سیره امام هشتم (ع) به صورت کاملاً استثنایی صورت گرفت نیز جای خود را دارد.

مناظره‌های امام (ع) از موضوعاتی است که مأمون می‌کوشید با تظاهر به علم دوستی، آنها را برپا کند تا شخصیت امام (ع) را از طریق به چالش کشیدن علم ایشان تخریب کند، زیرا می‌دانست مردم ائمه (ع) را صاحب علم خاص می‌دانند.

بنابراین ارباب همه فرقه‌ها و مذاهب را جمع می‌کرد، اما تفوق و برتری امام در مناظره‌های علمی به اندازه‌ای بود که ایشان به زیبایی و با رعایت روشهای علمی در مناظره‌ها شرکت کرده و بدون استثنا بر طرف مقابل غلبه کردند.

امام در برابر فرقه‌های انحرافی مماشات نمی‌کردند، طبیعتا برخی از این فرقه‌ها در درون شیعه شکل گرفته بود، همچون واقفیه که منجر به انحراف عده‌ای از خط اصلی 
امامت شد.

از این رو، حضرت (ع) بدون تسامح مقابل این فرقه‌های انحرافی ایستادند، زیرا آنها به حق پشت کرده و حضرت (ع) آنها را زندیق یعنی کافر می‌نامیدند و به صورت فردی نیز با آنها برخورد داشتند و مکاتباتی هم با آنها انجام دادند.

منبع : خبرگزاری حج

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.