خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

گذر از فرقه‌گرایی و ملی‌گرایی برای رسیدن به وحدت

حجت‌الاسلام بی‌آزار شیرازی ضمن تشریح ظرفیت‌های قرآن در تقریب مذاهب، گفت: برای رسیدن به وحدت بایستی به جای اینکه فرقه‌ها را پررنگ کنیم خداوند متعال، قرآن و پیامبر(ص) را پررنگ کنیم. متأسفانه هر فرقه‌ای سعی می‌کند خودش را پررنگ جلوه دهد و همین باعث شده است که فرقه‌گرایی تا این اندازه رشد کند و این فرقه‌گرایی و ملی‌گرایی درست جهت معکوس وحدت است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، مفسر قرآن کریم و از پیشگامان حوزه تقریب مذاهب، در گفت وگویی به بررسی راهکارهای عملیاتی تقریب مذاهب اسلامی پرداخته است. وی عضو هیئت امنای مجمع جهانى التقریب است که مدتی با دارالتقریب مصر نیز همکاری‌ داشت.

با توجه به اینکه رویکردهای متفاوتی از تقریب وجود دارد، قول مختار یا مراد واقعی قرآن درباره تقریب چیست؟

تقریب چیز نوظهوری نیست، بلکه تقریب همان مسئله وحدتی است که قرآن بر آن تکیه دارد و اسلام برای ایجاد وحدت میان مردم آمده است. منتها برای اینکه این مسئله برای خیلی سوءتفاهم شده که نکند منظور این است که بخواهند تمام این فرق و مذاهب را کنار بزنند و به سراغ مذهب جدید بروند یا اینکه اینها را با همدیگر مخلوط کنند. برای اینکه این سوءتفاهم پیش نیاید. ابتدا سیدجمال‌الدین اسدآبادی کلمه تقریب را به جای وحدت به کار برد؛ بعد «حسن بنّا» رهبر اخوان‌المسلمین با توجه به اینکه ایشان عضو دارالتقریب بود، این کلمه را برای وحدت و اتحاد اسلامی انتخاب کرد. اگر به سخنان امام توجه کنیم، هرگز امام کلمه تقریب را به کار نمی‌برد، بلکه همواره کلمه وحدت را به کار می‌برد. تقریب به معنای این است که مسلمانان به همدیگر نزدیک شوند، در عین اینکه مذهب خود را دارند.

وحدت و تألیف قلوب در قرآن

بسیاری از سرچشمه دشمنی‌ها از ندانستن و بی‌اطلاعی از یکدیگر است. مسلمانان اگر به هم نزدیک شوند یکدیگر را می‌شناسند و وقتی که شناخت حاصل شود با همدیگر الفت می‌گیرند و زمانی که الفت گرفتند به وحدت می‌رسند. رجال دارالتقریب هم تعریفی از تقریب دارند که می‌گوید: «تقریب عبارت است از رویکردی از دین در دایره اسلام عاری از رنگ قومی و اقلیمی برای رهایی از دشمنی دوجانبه میان مذاهب مختلف اسلامی و پاسداری از وحدت مسلمین».

در قرآن کلمه تقریب به کار برده نشده، بلکه کلمه تألیف به کار برده شده است: «وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ». خداوند الفت میان دل‌های مسلمانان برقرار کرده است. قرآن می‌فرماید که آن قدر این الفت اهمیت دارد و باارزش است که اگر بخواهید تمامی ثروت‌های کره زمین را انفاق کنید تا بتوانید چنین وحدت و الفتی ایجاد کنید نمی‌توانید. هدف این است که ما به این الفت میان قلب‌ها و دل‌ها برسیم. برای این منظور مهم‌ترین اصل اساسی برای رسیدن به این تألیف قلوب و وحدتی که مورد نظر قرآن است، اصلاح از درون خودمان است.

سرچشمه‌های درونی تفرقه‌ها

سرچشمه‌ بسیاری از این تفرقه‌ها، خصومت‌ها، دشمنی‌ها و سب و لعن‌ها و تکفیرها از درون خودمان است. یک روحیه شیطانی در درون همه ما وجود دارد که اگر این روحیه تهذیب نشود و تقویت شود، ما را وادار به حسادت و برتربینی می‌کند. در شش آیه از قرآن اختلاف بین پیروان مذاهب و ادیان به خاطر افزون‌خواهی و حسادت آمده است. متأسفانه افراد و گروه‌ها فکر می‌کنند که خودشان از دیگران برتر هستند؛ یعنی همان فکر شیطانی که می‌گفت من از دیگران برتر هستم.

این امر باعث می‌شود که افرادی که این روحیه شیطانی‌شان تهذیب نشده مدام درصدد این باشند که دیگران را نفی کنند و بگویند دیگران باطل‌اند، پس ما برحقیم. البته استعمارگران هم نهایت سوءاستفاده را از این مسئله کردند و می‌کنند. نشانه‌اش هم این است که این همه ماهواره را در لندن به دست این آدم‌های شیطان‌صفت داده‌اند که به همدیگر بدگویی کنند یا گروه‌های تکفیری را تقویت و مدیریت کنند و به جان سایر مسلمانان بیندازند و مسلمان‌کشی به راه بیندازند.

با توجه به ظرفیت‌های قرآن در تقریب مذاهب، شاهد برداشت‌های افراطی و تفرقه‌انگیز از برخی آیات قرآن کریم هستیم. برای ممانعت از این آسیب‌ها چه راهکاری را پیشنهاد می‌‌دهید؟

وقتی که قرآن روحیه شیطانی، فرقه‌گرایی را شرک می‌نامد، کم‌کم اینها قرآن را هم به صورت همان افکار خودشان می‌بینند؛ یعنی افکار و عقاید خودشان را با درخت قرآن پیوند می‌دهند و همان رفتار را دریافت می‌کنند، این مشکل بسیار بزرگی درگذشته بود که تمام فرقه‌های کلامی یا انحرافی و… این کار را می‌کردند؛ یعنی افکارشان را پیوند می‌زدند و بعد خوشحال و خرم می‌گفتند که قرآن همان چیزی است که ما می‌گوییم.

تفسیر قرآن مطابق قرآن

می‌بیند که یک کلمه‌ای از قرآن را درمی‌آورند، قبل و بعدش را حذف می‌کنند و این مطابق با فکر خودشان می‌شود. خوشبختانه در عصر حاضر، دو شخصیت بزرگ یکی علامه طباطبایی در قم و دیگر شیخ محمد عبده در مصر پیدا شدند و گفتند که باید ببینیم خود قرآن چه می‌گوید؟ باید تفسیر قرآن به قرآن داشته باشیم. چون خداوند فرموده است: «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنا بَیانَهُ»؛ یعنی بیان آیات قرآن به عهده خود ماست. این آیات را خود قرآن بیان و تفسیر کرده یا آیات متشابه را خود قرآن تأویل کرده؛ یعنی تعبیر این آیات در خود قرآن و کلام خداست. منتها عده‌ای با افکار خودشان این آیات را تفسیر می‌کنند، لذا این‌چنین افکار انحرافی و به قول بعضی‌ها قرائت‌های گوناگون را داریم. این قرائت‌ها اگر مستند به آیه قرآن نباشد تفسیر به رای و خطاست. اتفاقاً افرادی که این نوع قرائت‌ها را دارند اغلب درس‌نخوانده هستند و آشنایی درستی از علوم اسلامی ندارند و تفسیر قرآن را نخوانده‌اند.

فردی در هلند کتاب و فیلمی به نام فتنه تهیه کرد و برخی از آیات قرآن را قیچی کرد و گفت که قرآن سرچشمه تروریست است و آن را به زبان‌های مختلف منتشر کرد. مسلمانان به او پیام دادند که این کارها درست نیست. ایشان می‌گفت که با خودم فکر کردم که نمی‌شود یک میلیارد مسلمان در جهان تروریست باشند و می‌گفت که من برانگیخته شدم و به یکی از مساجد رفتم و گفتم کتابی درباره زندگانی پیامبر به من بدهید.

او بیان می‌کرد که یک سال این کتاب را با ترجمه قرآن کار کردم تا به آیه ۳۶ تا ۴۴ سوره نساء رسیدم. دیدم که عجب آیاتی است و همه ترویج اخلاق، گذشت، احسان و محبت است. متوجه شدم که این با آن چیزی که فکر می‌کردم متفاوت است. لذا بعد از یک سال مسلمان شد و به مکه رفت و در آنجا عذرخواهی کرد و گفت برای جبران این کار، فیلمی درباره زندگی پیامبر(ص) می‌سازم. این قرائت‌ها هیچ‌گونه اعتباری نداشته و ندارند و ما بایستی به دنبال تفسیر قرآن با قرآن علامه طباطبایی و عبده باشیم. خوشبختانه هم در مصر و هم ایران اغلب تفاسیر برگرفته از تفسیر قرآن به قرآن است که جایی برای این تفسیرهای فرقه‌گرا و افراطی باقی نمی‌گذارد.

با وجود این روش علمی، در واقعیت شاهد بروز و ظهور این برداشت‌ها و تفسیر به رأی‌ها از قرآن کریم هستیم. یعنی افراد بدون توجه به معیارها و منطق حاکم بر قرآن، کار خود را می‌کنند. برای مقابله با ظهور این برداشت‌های افراطی یا خنثی‌سازی اثر آن‌ها باید کرد؟

بخش بسیار مهم مسئله تقریب مبارزه با تفسیر به رای و تفسیرهای فرقه‌گراست. در مقابل شیخ محمود شلتوت چهارده سال در مجله «رساله الاسلام» دارالتقریب تفسیر تقریب‌گرا نوشته است. وی سعی داشته تا از این نوع افکار افراطی که باعث فرقه‌فرقه شدن مسلمانان می‌شود بکاهد و بسیار موفق بوده و کار شیخ عبده و علامه طباطبایی در همین راستاست. قبلاً هم مرحوم شیخ طبرسی تفسیری تقریب‌گرا دارد. در تفسیر مجمع‌البیان مسائل تفرقه‌انگیز را نمی‌بینید. در تفسیر المیزان هم نمی‌بینید. آیت‌الله شهید صدر هم تفسیری را به آیت‌الله تسخیری و شیخ نعمانی پیشنهاد کرد که آن نیز نوشته و منتشر شد. خوشبختانه الان هم اغلب تفاسیری که نوشته می‌شود براساس همین تفسیر تقریب‌گراست.

در واقع در برابر تفسیر فرقه‌گرا تفسیر دیگری را بیان می‌کنید. شاخصه این تفاسیر تقریب‌گرا چیست؟

نقطه تمایز این است که بایستی ببینیم که خود قرآن در این باره چه می‌گوید نه اینکه ما چه می‌گوییم. اینکه ما سخنگوی قرآن بشویم و بگوییم که قرآن این را می‌گوید، غلط است. باید بگوییم که بیان قرآن چه چیزی است. علامه طباطبایی عمری زحمت کشیدند که این آیه تفسیرش از خود قرآن چیست، این تفسیر صحیح است و این را خود قرآن بیان کرده و خود قرآن می‌گوید بیان قرآن به عهده خود خداوند است.

کارایی همایش‌هایی تقریبی چه بوده است؟ با توجه به اینکه در جوامع اسلامی شاهد تفرقه در میان مذاهب و اهانت‌ و نزاع هستیم، ارزیابی شما از عملکرد این همایش‌ها و کنفرانس‌ها چیست؟

حدود ۵۰ سال در زمینه تقریب فعال بوده‌ام و تجربه کرده‌ام. با دارالتقریب هم همکاری داشتم. در گذشته تعصبات فرقه‌ای بسیار زیاد بود. در گذشته مراسم مبتذلی در نهم ربیع در سراسر ایران برگزار می‌شد و در آن مراسم هر غلطی می‌کردند، اما الان نیست. شاید زیرزمینی چند نفر متعصب کارهایی کنند، اما در جامعه به کلی جمع شده است.

در گذشته شیعیان در نماز اهل سنت به ویژه در مکه و مدینه شرکت نمی‌کردند و می‌گفتند که وقتی اذان داده می‌شد و مسلمانان برای نماز می‌رفتند، شیعیان برمی‌گشتند. از طرفی آن قدر سب و لعن‌های ظهور داشت که به شدت شیعه را تکفیر می‌کردند. الان خوشبختان در مکه و مدینه مسلمانان در نمازهای همدیگر شرکت می‌کنند و می‌بینیم که آن مسائلی که در گذشته وجود داشت بسیار کم شده است تا جایی که شیخ بزرگ الازهر فتوی داده که همه مسلمانان جهان می‌توانند به فقه امامیه عمل کنند و یکی از خروجی‌های همین فتوا در دارلتقریب مصر باعث شد تا حدود ۱۵۰ قانون از قانون کشورهای مسلمان مطابق فقه اهل بیت(ع) تغییر کند که موفقیت بسیار بزرگی است.

سمینارهای بسیاری در جهان برگزار شده که ایران نقش فعال در آنها داشته و این بسیار در کاهش خودبینی‌ها مؤثر بوده است. همچنین مجمع تقریب سمینارهایی را تشکیل می‌دهد که افراد می‌آیند و سخنان همدیگر را گوش می‌کنند و تاکنون بسیار مؤثر بوده است. همچنین رفت‌وآمدهایی که بین علمای شیعه و سنی وجود دارد، در گذشته نبوده است. برخی از علمای شیعه و سنی به کلاس‌ها و حوزه‌های همدیگر می‌روند و کلاس‌های مشترک دارند. کتاب‌های فراوانی در این زمینه چاپ می‌شود، در صورتی که در گذشته حوزه‌های شیعه و سنی چشم دیدن همدیگر را نداشتند، اما الان به خوبی با همدیگر رفت‌وآمد می‌کنند.

اگر کشت‌وکشتارهایی مانند آنچه در پاکستان اتفاق افتاده را در اینجا نداشته‌ایم، به دلیل این است که خیلی کار در این زمینه شده است. هرچند ما هم دشمنان داخلی، یعنی نفس داریم و دیگر اینکه مذهب دکانی برای برخی است، به انضمام استعماری که در گذشته نبوده، الان هست، اما الان چون ایران علیه آنها کار می‌کند، اگر ما یک قدم بر می‌داریم آنها صد قدم در راه تفرقه برمی‌دارند، چون حیاتشان در تفرقه است. هرچند ایده‌آل ما هنوز اتفاق نیفتاده است. چون ما دوست داریم همه مانند برادر در کنار همدیگر زندگی کنند که این هم یک توقع بیش از حد است. حتی در زمان پیغمبر اکرم(ص) هم این گونه نبوده است که همه مسلمانان در آن زمان آدم‌های درستی باشند. آن زمان هم آدم‌های منافق زیاد بوده‌اند.

در همه زمان‌ها آدم‌های منافق وجود دارد، نه اینکه الان فکر کنیم که جمهوری اسلامی شده است همه باید مانند برادر در کنار هم زندگی کنند، امکان‌پذیر نیست. عده‌ای هم هستند که بندگان خدا هستند و آدم‌های پاکی هستند و قرآن هم می‌گوید که بیشتر مردم همواره در حال اختلاف به سر می‌برند، مگر آنانی که مورد رحمت خدا هستند. آنها که بنده خدا هستند، با هم خوب‌اند و ما این وحدت، یکدلی و یکرنگی را فراوان مشاهده می‌کنیم، اما نباید جزئی‌بینی و کلی‌بینی کنیم. اگر یک عده افراد بد یا منافق را دیدیم بگوییم که همه بد هستند یا همه منافق‌اند یا بگوییم که تمام افراد سایر گروه‌ها بدند و ما خوب هستیم، آنها همه باطل‌اند و ما حق هستیم. این نوع فکر همیشه غلط بوده است.

همواره و همیشه در همه جا و در میان همه اقوام و مذاهب آدم‌های خوب و بد وجود دارد، اما باید توجه کنیم که چقدر از کتاب‌های شیعیان مانند تفسیر مجمع‌البیان یا مختصرالنافع در کشورهای اسلامی مانند مصر چاپ شده است و چقدر از کتاب‌های اهل سنت در ایران ترجمه و چاپ شده است. مانند کتاب «فی ظلال القرآن» و بسیاری از کارهایی که تاکنون انجام گرفته است، اگر توجه کنیم و در نسبت وسیعی بنگریم می‌بینیم کار خیلی وسیع و گسترده است و در همین میدان فعالیت فراوانی انجام گرفته و باید امیدوارم باشیم بسیاری از چیزها هم بعداً به ثمر خواهد رسید، مانند همین دانشگاه مذاهب اسلامی که پیروان مذاهب در آن می‌آیند و در کنار هم درس می‌خوانند الحمدالله ثمرات بسیاری داشته و ثمرات بیشتر آن در آینده آشکار می‌شود.

راهکار عملیاتی برای بهبود و رسیدن به ایده‌آل چیست؟

اگر بخواهیم به وحدت برسیم بایستی، به جایی اینکه فرقه‌ها را پررنگ کنیم اسلام و خدا و قرآن و پیغمبر خدا را پررنگ کنیم. متأسفانه هر فرقه‌ای روزبه‌روز سعی می‌کند خودش را پررنگ کند، همین باعث شده است که فرقه‌گرایی تا این اندازه رشد کند و این فرقه‌گرایی و ملی‌گرایی درست جهت معکوس وحدت است.

متأسفانه اغلب مردم این راه را انتخاب کرده‌اند. قرآن اینها را کبر نامیده است، نباید در کنار خدا این فرقه‌ها را بنشانیم؛ در واقع با این کار دین خود را ضعیف کرده‌ایم و قرآن را بوسیده‌ایم و بالای طاقچه قرار داده‌ایم، برای بعد از مرگ و خدا را زیاد کاری نداریم، فقط به همان فرقه‌ها و افرادی که در این فرقه‌ها بزرگشان کرده‌ایم کار داریم.

ما همان گرفتاری‌ای را داریم که مسیحیان به آن گرفتار شدند. مسیحیان هم به جای خدا حضرت عیسی را نشاندند؛ یعنی حضرت مسیح را آنقدر بالا بردند که پسر خدا شد. بعد خود خدا کردند و بعد هم افرادی آمدند که مروج خدایی حضرت عیسی بودند و خودشان رسولان این خدا شدند. عده‌ای هم درصددند که بدون زحمت افرادی را به جای خدا بنشانند و خودشان هم رسول خدا بشوند. متأسفانه اکنون در میان اغلب فرقه‌گرایی‌ها اینگونه خدایان خودساخته وجود دارد.

منبع: ایکنا

گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.