خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

دین آسانگیر و تسامح عرفانی

دین اسلام که کامل‌ترین و جامع‌ترین دین می‌باشد بر خلاف تبلیغات دشمنان اسلام از طرفی بسیار دین آسان و اهل اغماض و گذشت و راحتی برای انسان است. تا جایی که به دین سهله و سمحه محمدی معروف می‌باشد.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، مرحوم مجلسی در بحارالانوار حدیث مشهوری را از نبی گرامی‌اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) در خصوص تعداد راه‌هایی که به خداوند ختم می‌شود بیان می‌کند که تعداد ‌این راه‌ها به تعداد افراد بشر است. خاتم پیامبران الهی می‌فرماید: «الطرق‌ إلى‌ الله‌ بعدد أنفاس الخلائق‌.» (مجلسی،بحار الانوار،نشر اسلامیه،ج ۶۴، ص ۱۳۷).
مرحوم علامه طهرانی (ره) در شرح‌این حدیث می‌نویسد:
«روایت از رسول أکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم آورده شده است که: الطّرق‌ إلى‌ الله‌ بعدد أنفاس الخلائق. (راه‌هاى بسوى خدا، به مقدار نفس‌هاى مخلوقات است.) و لیکن این راه‌هاى تکوینى است؛ یعنى راه‌هائى است که بر اساس سرشت و خلقت مقرّر شده است؛ و چون نفوس در حال إبهام، و بساطت بوده، و باید به‌واسطه تربیت و تزکیه، راه خدا را طىّ کنند؛ یعنى تشریعا باید آن راه‌هاى نفسانى را با صیقل مجاهده، و ریاضت تربیت نموده؛ و در راه کمال فعلى خود قدم بردارند؛ و از قابلیّت و استعداد، به مقام و مرحله فعلیّت برسند؛ فلهذا آنچه در راه تربیت و تکامل آنها مؤثر است، عنوان سلام است که باید از صفاتى که در دنیا و آخرت ایشان را دچار گزند مى‌کند، و در دغدغه، و تشویش، و اضطراب، و نگرانى نفسانى وارد مى‌سازند، اجتناب کنند؛ تا در سلام و سلامت وارد شوند؛ و از نفوس خود به نحو أعلى بهرمند گردند؛ و در این راه از گزند وسوسه شیاطین إنسى و جنّى محفوظ بمانند؛ و به جائى برسند که منزل امن و أمان و راحت و محلّ استقرار باشد.»(طهرانی،سید محمد حسین،نور ملکوت قرآن،۱۴۲۷ ق، ج ۱، ص ۱۲۹).

هدف و غایت تمامی‌راه‌ها یکی است و آن حق سبحانه تعالی می‌باشد
عارف مسلمان قرن نهم هجری عبدالرحمان جامی‌(ره) در زمینه­ی غایت و هدف از تمامی ‌راه‌ها و‌ این‌که سرنوشت طریق‌ها و مسیرها به کجا می‌انجامد می‌نویسد:
«همه­‌ی راه‌ها و مسیرها به خداوند سبحان می‌انجامد و غایت و مقصد همگی خداوند می‌باشد. اما ما فقط او را از راهی پرستش می‌کنیم که ما را به سعادت می‌رساند و ‌این همان راهی است که او آن راه را پیش رویمان قرار داده است. پس رحمت الهی برای همگان فراگیر است و سرانجام تمامی‌ بندگان خدا هر کجا که باشند جایی خواهد بود که مورد خوشایند و ملایم طبعشان قرار گیرد.»(جامی،نقد النصوص،۱۳۷۰،ص ۷).

تفسیر عارف مشهور مسلمان مولانا در مورد اختلاف راه‌ها و رفع آن‌ها
این عارف عاشق با دیدی وسیع و سرشار از عشق الهی که خود حکایت از روحی بزرگ و ملکوتی دارد؛ در زمینه نجات جامعه انسانی و رفع تعصبات کور قومی ‌و قبیله‌ای با جهان‌بینی عمیقی که دارد حلال خصومت‌ها شده و با زاویه دیدی شگرف اختلافات موجود در راه‌های انسان‌ها را با معرفی راه‌ کاری برای تبدیل کجروی‌های سلوکی و عقیده‌ای به «صراط مستقیم وجودی» یا به تعبیر مرحوم علامه طهرانی «تکوینی»؛ به این صورت حل می‌نماید که اگر توجه به هدف در تمامی ‌مسیر‌ها «الله» باشد در ‌این‌جا همان آرمان‌شهر عرفانی پایه‌اش ساخته شده و شهروندان ‌این شهر بزرگ الهی همگی فارغ از غم و گرفتاری و هر گونه منیت و خودخواهی‌های نفسانی در راه بندگی خوش و خرم بوده و در کمال آرامش و به دور از هر گونه تشویش و آزارهایی که در طول تاریخ بشریت دیگران را مورد رنج و عذاب خود قرار می‌داده است در کنار همدیگر با هدفی واحد کنار هم نشانده و به سلامت روحی و روانی می‌رساند؛‌ ایشان می‌نویسد:
«پس اگر در راه‌ها نظر کنى اختلاف عظیم و مباینت بى‌حدّست امّا چون به مقصود نظر کنى همه متّفق‌اند و یگانه و همه را درون‌ها به کعبه متّفق است و درون‌ها را به کعبه ارتباطى و عشقى و محبّتى عظیم است که آن‌جا هیچ خلاف نمى‌گنجد. آن تعلّق نه کفر است و نه ایمان، یعنى آن تعلّق مشوب نیست‌ به آن راه‌هاى مختلف که گفتیم. چون آن‌جا رسیدند، آن مباحثه و جنگ و اختلاف که در راه‌ها مى‌کردند که این او را مى‌گفت که «تو باطلى و کافرى» و آن دگر این را چنین نماید، امّا چون به کعبه رسیدند معلوم شد که آن جنگ در راه‌ها بود و مقصودشان یکى بود.»(مولانا جلال الدین محمد بلخی،فیه ما فیه،۱۳۸۶، صص ۱۱۵ – ۱۱۶).

تسامح عرفانی از دید عارف مسلمان مولانا (ره)
مرحوم استاد دکتر زرین کوب(ره) در‌این زمینه می‌نویسد: «مولانا کل عالم را همچون خانقاه[۲] بزرگی می‌دید که خلق از همه جا به آن در می‌آیند و هر که به آن می‌آید و هر که در آن هست طالب خدمت و شایق صحبت شیخ آن است، تفرقه در باب‌ هادیان طریق را در ‌این خانقاه نمی‌توانست مستند معقولی برای اجتناب از تسامح و همزیستی بین اهل خانقاه تلقی کند.
بدین گونه تسامح مولانا نسبت به اهل دیانات،که لازمه­ی طرز تلقی او از خانقاه عالم بود، از قول به اتحاد ارواح انبیاء که متضمن رفع هرگونه تفرقه در بین آن‌ها بود نیز تأیید می‌شد… قول مولانا نیز که اختلاف مؤمن و گبر و یهود را از تفاوت در نظرگاه می‌دانست مبنی بر همین معنی و داعی بر همین مایه تسامح بود… با توجه به آنکه خَلق عالَم به هر حال مسافران یک راه و ساکنان یک خانقاه هستند، ضرورت اخوت بین آنها نزد مولانا صلح و همزیستی ‌ایشان را الزام می‌کرد و‌این نکته‌ایی بود که مولانا را به تأکید در لزوم تسامح وا می‌داشت.»(زرین کوب،عبدالحسین،پله پله تا ملاقات خدا،۱۳۹۰،ص ۲۹۰).

پی نوشت ها:
۱ . تسامح به معنای نوعی کنار آمدن همراه با جود و بزرگواری می‌باشد. (فیروزآبادی، القاموس المحیط، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۵۸۳؛ البستانی، محیط المحیط، لبنان، مکتبه ناشرون، ص۴۲۵، ۴۳۷).
۲ . محل عبادت صوفیان در گذشته بوده است. منظور‌این است که کل عالم از نظر مولانا مکان عبادت حق است.

منابع:

۱ – فیروزآبادی، القاموس المحیط، دار احیاء التراث العربی،البستانی، لبنان، مکتبه ناشرون.
۲ – مجلسی،بحار الانوار،ایران،قم،بی تا،نشر اسلامیه.
۳ – طهرانی،سید محمد حسین،نور ملکوت قرآن،ایران،مشهد مقدس،۱۴۲۷ ق،چاپ دوم.
۴ – جامی،نقد النصوص،ایران،تهران،۱۳۷۰،نشر سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی.
۵ – مولانا، فیه ما فیه، ایران، تهران،انتشارات نگاه،۱۳۸۶.
۶ – زرین کوب،پله پله تا ملاقات خدا،ایران،تهران،۱۳۹۰،انتشارات علمی،چاپ سی ویکم.

منبع راسخون
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.