خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

نام های خدا در یهودیت

در یهودیت از نام‌های مختلفی برای اشاره به خدا استفاده می‌شود. رایجترین نام استفاده شده در تورات نام چهار حرفی خداوند یهوه (عبری :יהוה ) می‌باشد که گاهی تتراگراماتون نامیده می‌شود.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در تنخ (تورات و کتب انبیاء بعدی بنی اسرائیل)، تلمود و زوهر نام های زیادی برای خدا اطلاق شده است که غیر از یک نام اصلی و اعظم، سایر اسامی به نوعی صفت و لقب برای او محسوب می شوند. بنابراین، غیر از نام اصلی که ویژه و مختص خداوند است، ممکن است سایر اسامی به غیر خداوند نیز نسبت داده شوند (مانند کلمه ی قادر).

در یهودیت از نام‌های مختلفی برای اشاره به خداوند استفاده می‌شود. رایجترین نام استفاده شده در تورات نام چهار حرفی خداوند یهوه (عبری :יהוה ) می‌باشد که گاهی تتراگراماتون نامیده می‌شود.

نام‌های دیگر مورد استفاده در یهودیت عبارتند از ال (خدا)ُ الوهیم ( که به معنی خدای واحد ترجمه می‌شود با اینکه این لغت جمع است) ال شدای (خدای قدرتمند) آدونای (ارباب) الیون (بالاترین) و آوینو (پدرمان). این نام‌ها با معنی نام به صورت رایج نیستند بلکه به معنی لقب‌های مختلف برای اشاره به یک معنی هستند.

نام های رایج خدا در یهودیت

یهوه

نام اصلی و اعظم خد.اوند، ی-ه-و-ه (y-h-w-h) این نام تنها به خدا اختصاص دارد و هیچ گونه صفتی که به غیر از او اطلاق گردد به شمار نمی رود. تلفظ آن طبق شرع یهود ممنوع است و تنها در ایام آبادی بیت المقدس (معبد سلیمان)، کاهن اعظم (و در مواردی دیگر کاهنان) در موارد خاص مجاز به تلفظ آن بودند. از اعراب گذاری های متعددی برخوردار است که در متن تورات (تنخ) طبق قانون ویژه ای، اعمال می شود. این کلمه به علت قداست ویژه در نزد یهودیان، علاوه بر تورات، تنها در کتب مقدس (مانند کتاب های دعا) نوشته یا چاپ می شود و حتی در تلمود یا سایر نوشته های دینی از این کلام استفاده نمی شود. همان گونه که ذکر شد، برای خواندن آن از کلمات “اَ.دُونای” یا “هَشِم” استفاده می شود.

عرفای یهود، این کلمه را نشانه ی خصلت رحمت خدا دانسته اند، که گاه در مقابل و گاه در کنار کلمه ی اِلوهیم به نشانه ی عدالت الهی قرار می گیرد.

اهیه اشر اهیه (من هستم آنکه هستم)

اهیه اشر اهیه (عبری :אהיה אשר אהיה) اولین از سه پاسخی است که موسی هنگامی که نام خداوند را در خروج ۳:۱۴ میپرسد دریافت می‌کند. در ترجمه انگلیسی جیمز پادشاه این جمله به معنی هستم آنکه هستم ترجمه می‌شود که یکی از نام‌های خداوند است. اهیه شکل سوم شخص واژه حی به معنی بودن است. اشر نیز در این جمله معمولاً به معنی آن ترجمه می‌شود. با اینکه جمله معمولاً به زمان حال ترجمه می‌شود ترجمه دقیقتر می‌تواند من آن خواهم بود که خواهم بود باشد زیرا شکل استفاده شده در این جمله آینده است.

آدونای

در یهودیت معمولاً وقتی شخصی که تورات را میخواند به واژه یهوه می‌رسد لغت آدونای (به معنی ارباب) را جایگزین آن می‌کند. برای اشاره به یهوه در غیر از عبادت از لغت هاشم (آن نام) استفاده می‌شود. اینکار به این دلیل است که تصور می‌شود نام یهوه آن قدر مقدس است که نباید در هیچ جای دیگری به غیر از معبد سلیمان خوانده شود.

هاشم

به صورت معمول در یهودیت نام آدونای فقط در عبادت مورد استفاده قرار میگیرد. در مکالمه برای اشاره به خدا از لغت هاشم ( השם به معنی‌ها (آن) شم (نام) ) استفاده می‌کنند. این لغت برای اولین بار در لاویان ۲۴:۱۱ استفاده شده‌است. بعضی از یهودیان برای اینکه نام خدا را به صورت معمول بر زبان نیاورند بعضی از حروف آن را با حروف دیگر جایگزین می‌کنند مثلاً ه را با ک جایگزین کرده و به جای الوهیم ُ الوکیم و یه با جای شدای شکای میگویند. هاشم معمولاً به صورت غیررسمی تری از آدونای مورد استفاده قرار میگیرد.

آدوشم

تا قبل از قرن ۲۰ استفاده از لغت آدوشم که ترکیبی از آدونای و هاشم است رایج بود. ولیکن حاخام دیوید هالوی سیگال اینکار را ممنوع کرد زیرا معتقد بود که اینکار بی‌احترامی به نام خدا است. در یهودیت امروزی از این لغت بسیار به ندرت استفاده می‌شود.

بعلی

بعلی یکی از نام‌های قبلی مورد استفاده توسط قوم اسراییل برای اشاره به خداوند است که معنی سرورم می‌باشد. ولیکن پیامبر اسراییل هوشع قوم اسراییل ر ا از استفاده از این نام منع کرد و به آنان گفت که به جای بعلی از لغت ایشی به معنی همسرم استفاده کنند.

ال

ال یک لغت ریشه فینیسیایی است که به صورت معمول به معنی خدا ترجمه می‌شود. در تورات واژه ال (عبری : אל) به تنهایی بسیار به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد. بلکه معمولاً ال به همراه یک صفت خداوند مورد اشاره قرار می‌گیرد مثلاً ال شدای به معنی خدای قدرتمند ال الیون به معنی بالاترین خدا ال اولم به معنی خدای بی انتها ال حی به معنی خدای زنده ال روا به معنی خدای چوپان ما ال گیبور (معادل جبار در عربی) به معنی خدای قدرتمند. در نام‌های عبری که دارای صدای ال است نیز این صدا به اشاره به نام خداوند است مقلا گابریل (قدرت خداوند) میکاییل (چه کسی مانند خدا است؟ ) رافایل (داروی خداوند) آریل (شیر خداوند) دانیل (قضاوت خداوند) اسراییل (آن که با خدا کشتی گرفت) ایمانویل (خدا با ماست) اشماعیل (خدا میشنود).

اله

اله ( عبری : אֱלָה) لغت آرامی به معنی خداوند است. ریشه اصلی این لغت مشخص نیست. اله در عهد عتیق در کتاب‌های عزرا دانیال و ارمیا مورد استفاده قرار گرفته‌است. اله به معنی کلی خداوند است و گاهی برای اشاره به خدایان بت پرستان نیز استفاده شده‌است. این نام با نام الله به معنی ال اله که توسط مسلمانان مورد استفاده قرار گرفته‌است مرتبط می‌باشد. استفاده‌های این لغت به شرح زیرند:

– اله آواهاتی خدای پدران من (دانیال ۲:۲۳)

– اله الین خدای خدایان (دانیال ۲:۴۷)

– اله یروشلم خدای اورشلیم (عزارا ۷:۱۹)

– اله یسراییل خدای اسراییل (عزرا ۵:۱)

– اله شمایا خدای بهشت (عزرا ۷:۲۳)

الواه

لغت عبری الواه که فرم مونث واژه جمع الوهیم است نادر است و تنها در کتاب ایوب مورد استفاده قرار گرفته‌است. الواه یا اله با واژه الله ریشه مشترکی دارد. الله به معنی لغوی ال اله است که نام عربی خدای ابراهیم می‌باشد. در عهد عتیق فرم مفرد الوهیم در چند جا برای اشاره به خدایان بت پرستان استفاده شده‌است (مانند دانیال ۱۱:۳۷ و ۳۸).

الوهیم

یکی از نام‌های رایج استفاده شده در تورات الوهیم (عبری : אלהים ) است. با اینکه این لغت به دلیل داشتن ایم در انتها جمع است برای اشاره به خدای واحد مورد استفاده قرار میگیرد. در زبان کنعانیان این لغت برای اشاره به خدایان آن‌ها به معنی جمع مورد استفاده قرار میگرفت. دلیل جمع بودن این لغت مورد مطالعه بسیاری قرار گرفته‌است و دلایل مختلفی برای آن ابراز شده‌است. در قرآن نیز خدا برای اشاره به خود گاهی از لغات جمع استفاده می‌کند. در بعضی قسمت‌های تورات واژه الوهیم برای اشاره به خدایان غیر اسراییل استفاده شده‌است. (رجوع شود به رائلیان )

ال روا

ال روا به معنی خدای پادشاه در چند جای عهد عتیق استفاده شده‌است.

ال شدای

ال شدای (عبری : : אל שדי ) به معنی خدای قدرتمند نیز چندین بار در عهد عتیق استفاده شده‌است.

شخینا

شخینا یا شکینا (عبری: שכינה ) به معنی حضور خداوند است که در بین عبریان وجود داشت. این واژه در تورات استفاده نشده‌است ولیکن حاخام‌ها در مورد حضور خدا در تابوت عهد و بین قوم اسراییل از این لغت استفاده کرده‌اند. ریشه این لغت به معنی سکنا گزیدن است. این واژه تنها واژه مونث برای اشاره به خداوند است. بعضی اعتقاد دارند که شخینا به معنی بعد مونث خداوند است ولیکن این توصیف به نظر صحیح نمی‌اید. لغت عربی سکینه که در قرآن استفاده شده‌است نیز معادل شخینا در عبری است. در قرآن نیز این لغت مرتبط با تابوت عهد است. همچنین نتیجه محمد و دختر حسین ابن علی نیز دارای نام سکینه بود.

در کابالا

در کابالا از نام عین سوف (عبری: אין סוף) به معنی بی‌پایان برای اشاره به خداوند استفاده می‌شود. همچنین در کابالا استفاده از نام ۴۲ حرفی برای خداوند نیز رایج است. کابالیستها همچنین اعتقاد دارند موسی از نام ۷۳ حرفی خدواند برای باز کردن رود نیل استفاده کرده‌است و آیات مربوط به این داستان در تورات نام خداوند را داراست(خروج ۱۴:۱۹-۲۱). آنان این سه آیه را ترکیب می‌کنند تا واژه ۷۲ حرفی برای نام خدا را ایجاد کنند. بعضی اعتقاد دارند که این نام مرتبط با اسم اعظم خداوند است.

اسامی دیگر خدا در آیین یهودیت

علاوه بر اسامی فوق، در دیگر منابع دینی یهود (تلمود، زوهر، گفتار علمای مذهبی) اسامی و صفات دیگری نیز برای خد.اوند به کار رفته اند، که تعدادی از آنها به این شرح هستند:

– هَگاوُوهَ: (خدای) متعال

– صِوائُوت رییس لشکریان الهی (توانا بر همه چیز)

– هَگِوورا: آن (خدای) جبار و قدرتمند.

– یُوصِر هَکُل: آفریننده همه چیز.

– اِل هَتیشبا حُوت: خدای شایسته ی سپاس ها و مدح ها.

– شُومِر ییسرائل: محافظ بنی اسرائیل.

– ماگِن اَوراهام: محافظ ابراهیم.

– صور ییصحاق: صخره ی پناه اسحق.

– مِلِخ مَلخِه هَمِلاخیم: پادشاهی (مسلط) بر پادشاهِ پادشاهان

– هَشامَییم: به معنای لغوی آسمان که در متون دینی به خد.اوند نیز اشاره دارد.

– هَقادوُش باروخ هو: (خد.ای) مقدسِ متبارک.

– ریبوُنو شِل عُلام: سرورِ جهان.

– هَماقُوم: آن مکان (آن مقام متعالی).

– هارَحمان: آن (خدای) رحمان.

– رَحمانا: آن (خد.ای) رحمان.

– آوینو شِبَشامَییم: پدر ما که در آسمان است. (پدر آسمانی ما).

– شالُوم: به معنی سلام و صلح و سلامتی، یکی از اسامی خد.اوند است.

– تِمیرا دِ-تِمیرین: پنهان تر از پنهان ها.

– عَتیقا دِ-عَتیقین: قدیمی تر از قدیمی ها.

– سیبَت کُل هَسیبوُت: مسبب تمام سَبب ها.

– عیلَت کُل هاعیلُوت: علتِ تمام علت ها.

– اِن سُوف: بی نهایت، ازلی و ابدی

منبع انجمن کلیمیان تهران
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.