خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

طالبان یک جریان بنیادگرا است/ بنیادگرایی با رویکرد سیاسی و مخرب مدرنیسم شکل گرفت

پژوهشگر جریان های سیاسی مذهبی شبه قاره و افغانستان:

موسوی با بیان اینکه ما جریان طالبان را یک جریان بنیاد گرایی می دانیم، عنوان کرد: بنیاد گرایی یک مفهوم مدرن است که در قرن ۲۰ شکل گرفت و خاستگاه آن پروتستان مسیحی در آمریکا است.

به گزارش خبرنگار ردنا (ادیان نیوز)، سید یحیی موسوی، پژوهشگر جریان های سیاسی مذهبی شبه قاره و افغانستان ظهر امروز در نشست علمی «طالبان خاستگاه های ایدئولوژی، اندیشه سیاسی دینی و آینده سیاسی» که از سوی گروه آینده پژوهی فکری و فرهنگی جهان پژوهشکده بین المللی اما رضا(ع) برگزار شد، گفت: در تاریخ معاصر مفاهیم، اصطلاحات و جریاناتی داریم که بسیار در عرصه رسانه ها بازتاب گسترده پیدا کرده که حتی در آثار پژوهشی تمایز بین این مفاهیم صورت نمی گیرد.

وی با بیان اینکه جریان های اسلامی به چند بخش تقسیم می شوند، افزود: سنتی ها که اکثریت و عموم جامعه مسلمان را در بر می گیرد که به شکل سنتی و بدون برخورد و مواجهه با هیچ امری سیاسی و فرهنگی به زندگی دینی خود ادامه می دهند و جریان دوم سنت گرایی است.

پژوهشگر جریان های سیاسی مذهبی شبه قاره و افغانستان افزود: جریان سنت گرایان مفاهیمی داشت که فضای معنوی را پرسش برانگیز می کند و سنت گرایان در مواجهه با این چالش ها دست به فعالیت های فکری و معرفتی زدند.

داعش جریان سنت گرا نیست

وی به چالش فکری، معرفتی و قدسی اشاره و عنوان کرد: گاهی می بینیم در برخی از آثار پژوهشی حتی داعش را به جریان سنت گرا خطاب می کنند که به لحاظ علمی خطایی آشکار است.

موسوی با اشاره به اینکه در دوران قدیم و جدید نمونه هایی از جریان اصلاح گرایان وجود دارد، خاطرنشان کرد: اینها به دنبال پیوند میان دنیای جدید و دنیای سنتی هستند و این رابطه به معنای پذیرش تمام ریشه ها، شاخه و برگ های دنیای مدرن نیست بلکه در تلاش هستند که از راه گفت و گو به دنبال تعامل باشند.

وی به جریان اسلام گرایی اشاره و عنوان کرد: اسلام گرایی مفاهیم مختلفی دارد، یکی به معنای سرسپردگی مطلق و آموزه های اسلام و دیگری گرایش غیر مسلمانان به اسلام است که بعدش در بین جوامع غربی در یک دوره جذابیت پیدا کرده بود و اما آن اسلام گرایی که مربوط به جریان های اسلامی می شود مقوله دیگری است.

موسوی بیان کرد: این اسلام گرایی به این معنا است که اسلام در ذات خود ویژگی هایی دارد که از آن در هدایت و مدیریت جامعه اسلامی در دنیای مدرن استفاده می شود اما غربی ها این مفهوم اسلام گرایی را جدید می دانند.

بنیادگرایی مفهومی مدرن است

وی با بیان اینکه ما جریان طالبان را یک جریان بنیاد گرا می دانیم و وقتی صحبت از بنیاد گرایی می شود با سلفیت اسلام گرا و به معنی سیاسی آن کار نداریم، گفت: این مفاهیم با هم تمایز نظری و عملی دارند.

طالبان

پژوهشگر جریان های سیاسی مذهبی شبه قاره و افغانستان تصریح کرد: بنیادگرایی یک مفهوم مدرن است که در قرن ۲۰ شکل گرفت و خاستگاه آن پروتستان مسیحی در آمریکا است.

وی ادامه داد: جریان طالبان را باید در چارچوب مفهوم بنیادگرایی بررسی کنیم، بنیادگرایی چند ویژگی دارد اول اینکه اینها خود را در برابر یک تحلیل بزرگ احساس می کند و دوم اینکه بنیادگرایی هراس از سکولاریسم است، احساس می کنند سکولاریسم می تواند بنیادهای دینی مسلمان را به نابودی بکشاند و نکته سوم تکیه بر رهبر خاص است.

موسوی با اشاره به اینکه اصل دیگر بنیادگرایی این است که تاریخ در سراشیبی انحراف قرار گرفته است، عنوان کرد: بر این باورهستند جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر(ص) به انحراف کشیده و هرچه تاریخ از مبدا اسلامی خود فاصله می گیرد این انحراف و سقوط بیشتر می شود.

وی به فرهنگ مهدویت در میان شیعیان اشاره کرد و گفت: تشیع هرچند در زمینه به انحراف کشیدن تاریخ با اصل بنیادگرایی موافق است، اما وجه تمایز تشیع با اصل بنیادگرایی در انتظار منجی گری است.

موسوی با بیان اینکه چرا بنیادگرایی تاریخ گرایی سلفی نیست، عنوان کرد: سلفی یک مفهوم بومی و اسلامی است و وقتی می گویم سلفی گری یعنی بازگشت به سلف و از قدیم وجود داشته است اما بنیادگرایی یک مفهوم مدرن است.

تمایز سلفیت و بنیادگرایی

وی به تمایز در تفکیک بین سلفیه و بنیادگرایی پرداخت و اظهار کرد: وجه تمایز دیگر این است که مذهب بنیادگرایی نداریم، بنیادگرایی از آغاز با رویکرد سیاسی و آثار مخرب مدرنیسم شکل گرفته و سلفی گری بیشتر مبنای فقهی و کلامی داشت و بعدها گرایش های سیاسی به آن افزوده است.

پژوهشگر جریان های سیاسی مذهبی شبه قاره و افغانستان ادامه داد: جریان طالبان یک خاستگاه ایدئولوژیکی مذهبی داشته و باید به دنبال خاستگاه ایدئولوزژی طالبان بود.

وی اظهار کرد: برای فهم درست طالبان باید به ۴۰۰ سال قبل شبه قاره برگردیم که از نظر ایدئولوژی خاستگاه طالبان است.

وجود دو دیدگاه دوام و زوال در آینده سیاسی طالبان

موسوی با اشاره به وجود دو دیدگاه دوام و زوال در آینده سیاسی طالبان عنوان کرد: در دیدگاه اول کسانی که خوش بینانه می گویند امارت اسلامی افغانستان تداوم پیدا می کند، شاید نهایی ترین نسخه سیاسی باشد که برای افغانستان متصور است و  برای دوام امارت اسلامی در افغانستان نسخه هایی پییشنهاد می کند.

وی بیان کرد: در زوال امارت اسلامی دو سه طیف مطرح است، کسانی که مخالف امارت اسلامی هستند اینها بدون اینکه دلایل متقنی بیاورند می گویند امارت اسلامی رو به زوال است و نگاه خوش بینانه از نوع منفی است که در غرب هم این نگاه وجود دارد.

موسوی با بیان اینکه از نظر ما دوام و زوال امارت اسلامی به چند مساله از جمله رسمیت یافتن امارت اسلامی بستگی دارد، اظهار کرد: اما مشروعیت و رسمیت یافتن در امارت اسلامی به چند عامل بستگی دارد که یکی ساختار کلی بر اساس دولت و ملت است.

وی افزود: ساختار فعلی امارت اسلامی ساختار قبیله ای و سخت است و نظام بین الملل باید ساختار امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد و اینکه جهان امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد مشروط بر چند چیز است که ابتدا باید امارت اسلامی شهروندان افغانستان را به رسمیت بشنادسند با وجود اینکه در مفهوم فکری طالبان، شهروندی را به رسمیت نمی شناسند.

موسوی بیان کرد: مساله سوم اصرار طالبان بر برخی از محدودیت های زندگی زنان است که ربطی به شریعت ندارد و برخی تحت تاثیر آموزه های دیوبندی ها است که زن نادیده گرفته می شود.

طالبان

وی با اشاره به اینکه نظام بین الملل سازمان بشری روی مسأله زنان تاکید می کند و رهبر طالبان مجبور می شوند نگاه به زن را حداقل در زبان و بیان به روز کنند، گفت: اما عملا چقدر موفق خواهند بود این را زمان مشخص می کند.

موسوی خاطرنشان کرد: مساله بعدی مشروعیت یافتن امارت اسلامی است، اگر متن اسلامی بر دوام خود می اندیشد باید به فکر مشروعیت بر چارچوب نظام افغانسان نیز باشد.

پژوهشگر جریان های سیاسی مذهبی شبه قاره و افغانستان ادامه داد: مساله خود برتربینی است، خودبرتر انگاری در بعد مذهب برتر و فهم برتر نسبت به شریعت و فقه حنفی است که امارت اسلامی را به زوال نزدیک می کند.

وی به روابط با همسایه ها و به ویژه با ایران اشاره کرد و گفت: مساله آب و مساله بعد نگاه مذهبی است که چالش هایی ایجاد می کند و اگر آن نگاه انحصارگرایانه در چارچوب فقه حنفی طالبان وجود داشته باشد مناسبات امارت اسلامی با ایران را دچار مشکل می کند.

موسوی یادآور شد: مساله بعد که از آن به عنوان چالش می توان نام برد نوع تعامل سیاسی ایران و افغانستان است.

خبرنگار ملیحه ترزفان
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.