خبری تحلیلی ردنا (ادیان نیوز)
آخرین اخبار ادیان ایران و جهان، خبرهای دینی ارامنه زرتشتیان کلیمیان شیعه اقلیت‌های دینی و مذهبی و فرقه‌ها جریان‌‌های دینی

رژی بلاشر؛ مترجم فرانسوی قرآن و مستشرق محتاط

اثر معروف رژی بلاشر ترجمه قرآن است که تلاش کرده تا در سر حد اعتدال و در کمال فصاحت باشد و ترجمه او یکى از بهترین ترجمه‌هاى قرآن به زبان‌هاى اروپایى است.

به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، رژی بلاشر (۱۹۰۰-۱۹۷۳م)، شرق‌شناس و عربی‌دان فرانسوی و یکی از مترجمان قرآن به زبان فرانسوی است که در سى‌ام ژوئیه ۱۹۰۰ میلادى در شهر پاریس به دنیا آمد و در هفتم اوت ۱۹۷۳ درگذشت. او در خانواده کوچک متوسطى به دنیا آمده بود. پانزده ساله بود که با پدر و مادرش روانه مراکش، مستعمره فرانسه، شد.

بعد از تحصیلات متوسطه او در کازابلانکا داوطلب مترجمى شد. اما این کار را مطابق سلیقه خود نیافت. این بود که در مدرسه مولاى یوسف رباط به تحصیلات عالى‌ترى ادامه داد. در ۱۹۲۲ لیسانس گرفت. در ۱۹۲۴ روانه الجزیره شد و در بازگشت به رباط، در همان مدرسه مولاى یوسف به کار تدریس اشتغال ورزید.

در ۱۹۲۹ که مؤسسه مطالعات عالى مراکش تأسیس شد او تا ۱۹۳۵ مدیریت آنجا را به عهده داشت. در این تاریخ، او رساله دکترایش را در مرحله اول درباره ابوالطیب متّنبى، شاعر سورى که اشعر الشعراى(شاعرترین شعرا) اسلامى شمرده شده و در مرحله دوم ترجمه طبقات الامم سعید اندلسى را در دانشگاه سوربن پاریس گذراند. او بعد در «مدرسه ملى زبان‌هاى شرقى» پاریس پروفسور شد که تا ۱۹۵۰ بدان کار ادامه داد.

از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۵ مدیر «مؤسسه مطالعات اسلامى آکادمى پاریس» و عضو آکادمى‌هاى قاهره و دمشق بود و در ۱۹۷۲ به عضویت «انستیتو دو فرانس» انتخاب شد.

مقالات او در دائرهالمعارف اسلام حاکى از اطلاعات وسیع او است از جمله درباره: عباس بن احنف، ابوصخر هذلى، اخطل، عمرو بن کلثوم، عنتره، ذو الرمه، بشار بن برد، فرزدق و غیره. اما کار اساسى او «تاریخ ادبیات عرب از آغاز تا پایان قرن ۱۵» است که از کارهاى شناخته شده جهانى در این زمینه است.

ترجمه قرآن رژی بلاشر؛ در کمال فصاحت
در زمینه اسلام‌شناسى نیز کتاب «مسئله محمد(ص)» در ۱۹۵۲ به عنوان کتابى پرمایه و تا اندازه‌اى بى‌طرف شناخته شد. کار معروف دیگر او ترجمه قرآن است که نهایت تلاش را به کار برده تا در سر حد اعتدال و در کمال فصاحت باشد، و شاید هم تا حدى در این تلاش موفق بوده، چنانکه ترجمه او یکى از بهترین ترجمه‌هاى قرآن به زبان‌هاى اروپایى شناخته شده است.

مؤلف کتاب «تاریخ ادبیات عرب» می‌خواست ترجمه‌اش از قرآن دو مزیت را به همراه داشته باشد: نخست اینکه از ترجمه‌های اروپایی پیشین، از قرون وسطی تا زمان او، در کتاب خود استفاده کند و به همین دلیل بود که ترجمه او انباشته بود از تمام نظرات و توضیحاتی که پیشینیان در ترجمه فرانسوی قرآن به کار گرفته بودند. او این توضیحات را برای فهم و درک دقیق‌تر متن قرآن به کارگرفت؛ به ویژه اینکه مخاطبان او هنوز ابهاماتی را در ترجمه‌های پیشین داشتند.

به عنوان مثال می‌توان به مشکلاتی که در ترجمه کلمه «کوثر» وجود دارد اشاره کرد؛ در تفسیر این کلمه در زبان عربی بیش از پانزده معنی ذکر شده است. این صرف نظر از تحولات بینادینی است که به لطف زبان‌شناسی تطبیقی ​​و دستاوردهای زبان‌شناسی تاریخی در درک واژه‌های با منشأ خارجی رخ داده است. بنابراین، او می‌خواست که ترجمه‌اش این حجم فزاینده اطلاعاتی را که به لطف پیشرفت علمی در حوزه علوم انسانی به دست می‌آید جذب کند و آن را در فهم متون دینی به کار گیرد.

از سوی دیگر، او می‌خواست ترجمه‌اش، لغت‌شناسی(فیلولوژی) باشد، به روح متن احترام بگذارد و مفاهیم تاریخی زبان اصلی را بازسازی کند. به عنوان مثال واژه «رب»، در متن فصیح به معنای «آموزش، رشد و فراوانی» را دارد، در حالی که همتای فرانسوی آن(Seigneur)، انگلیسی(Lord) و آلمانی (Herr) محدود به معانی «حاکمیت و سلطه» است. همچنین کلمه «عقل» و مشتقات آن که در قرآن به معنای صرفاً اخلاقی آمده است، پس از تقویت آن با زبان یونانی، لایه‌های مختلفی را به دست آورده و با منطق و آگاهی پیوند خورده است.

سهم بلاشر در توسعه علوم قرآنی
از سوی دیگر بلاشر در حوزه علوم قرآنی هم سهم داشت؛ او در این زمینه مقدمه‌ای بر ترجمه خود از قرآن نوشت. اما طولی نکشید که این مقدمه را توسعه داد و در قالب یک اثر مستقل منتشر کرد.

این مقدمه مشتمل بر چهار بخش است؛ بخش اول به بررسی شرایطی می‌پردازد که نسخه رسمی قرآن را تشکیل می‌دهد. بخش دوم شکل کنونی قرآن را تشریح می‌کند که بدون درنظرگرفتن تاریخ نزول سوره‌ها تنظیم شده است. در بخش سوم به انتقادهایی پرداخته که مطرح شده و این انتقادها در قدیم از سوی برخی فرقه‌های اسلامی وارد شده است، اما انتقاداتی که از سوی مستشرقان مطرح شده پراکنده است. بخش چهارم و پایانی هم شرح منابعی است که علوم قرآنی برای مستشرقان فراهم کرده است.

بلاشر در هر یک از این مراحل توصیفی، عناصری را که مربوط به دایره ایمان یا متعلق به اعتقادات شخصی بودند، حذف کرد. امری که نشان می‌دهد او نیز همانند علمای اسلامی بر این باور است که اتکا به مواد مطرح شده از سوی منابع سنتی به علت کثرت تناقضات، خلاء‌ها و عدم اجماع در مسائل اصلی و فرعی (مانند ترتیب سوره‌ها، نام سوره‌ها، شرایط تدوین ‌آنها و…) دشوار است.

از این رو، مستشرق فرانسوی با احتیاط فراوان در این عرصه بسیار حساس حرکت کرد و از مطالب متضاد موجود، گفتمانی همگون استخراج کرد که برای پژوهشگران قانع کننده بود.

آنچه بلاشر را به حرکت واداشت، تمایز بین جایگاه مؤمن و محقق بود؛ براین اساس بود که او کتاب دینی مسلمانان را بدون توجه به بدیهیات، طبق مقتضیات عقلی و براساس تحلیل‌های تاریخی بررسی کرد.

با این حال، حقیقتاً او در تمام اظهار نظرها و نوشته‌های خود درباره قرآن کریم، بسیار محتاط بود و در تحلیل‌های خود در خصوص شکل‌گیری تاریخی متن قرآن دقت می‌کرد. او در عین حال تحسین خود درباره قوام متن و نظام استدلالی قرآن را پنهان نگذاشت، چنان که می‌گوید: قرآن به نظر ما با تجربه دینی حضرت محمد(ص) و ماهیت پیام او هماهنگی کامل دارد. قرآن یک گفتمان الهی است که به روح مبارزی سپرده شده است، جایی که معنا و ساختار با هم ترکیب می‌شوند تا روح را بالاببرند، جایی که جادوی کلام در خدمت اثبات است و به آن بازمی‌گردد. در نهایت هم فضیلت تسلیم شدن کفار برای اسلام است.

امروزه پژوهشگران بر روی موضوع ترتیب سوره‌های قرآن کار می‌کنند تا به ترتیب نزول آن‌ها اعتباری تاریخی بدهند. این تحقیقات به عنوان کلیدی برای فهم تعقل است؛ نه تنها در مضامین سنتی که قرآن را به سوره‌های مکی و مدنی تقسیم می‌کند، بلکه درک و شناخت مبانی قرآنی و ارتباطات زبانی و نظم دستوری قرآن را هم شامل می‌شود. این مطالعات همچنین بر موضوع وام‌گیری زبانی و تأثیرات متون پیرامون قرآن و اقتباس آن از اساطیر و داستان‌های پیشینیان متمرکز است. بنابراین، می‌توان گفت که در کنار مکتب آلمانی، بلاشر هم کمک شایانی به گشودن باب مسائل فوق‌الذکر در حوزه علوم قرآنی کرده است.

منبع ایکنا
گفت‌وگو درباره مطلبی که خواندید

آدرس ایمیل شما منتشر نمی‌شود.